یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

۱۴ فروردین ۱۳۸۴ ـ ایران ۱۶ روز بدون روزنامه عمومی (غیردولتی)!


۱۴ فروردین ۱۳۸۴ روزنامه های عمومی در ایران پس از ۱۶ روز تعطیل بودن، کار عادی خود را از سرگرفتند. این روال مدتی است که تقریبا به همین صورت ادامه دارد. همگان از این که روزنامه های …

۱۴ فروردین ۱۳۸۴ روزنامه های عمومی در ایران پس از ۱۶ روز تعطیل بودن، کار عادی خود را از سرگرفتند. این روال مدتی است که تقریبا به همین صورت ادامه دارد. همگان از این که روزنامه های تهران در شماره های پنجشنبه ۲۷ اسفند۱۳۸۳ خود نوشته بودند که تا ۱۴ فروردین( به مدت ۱۶ روز) تعطیل خواهند بود تعجب کرده بودند. می دانیم که چنین تعطیلاتی در سایر کشورها سابقه ندارد زیرا که «خبر» و اطلاع رسانی تعطیل بردار نیست. در کشورهای پیشرفته، روزنامه ها در طول سال، هرروز (هفته ای هفت شماره) منتشر می شوند. برخی روزنامه ها در آمریکا ممکن است در زادروز مسیح (کریسمس) منتشر نشوند.

روزنامه برای ملل دیگر - دست کم کسانی که پیش از عصر اینترنت روزنامه خوان شده اند - به منزله آب و نان است و مردم به خواندن روزانه و منظم آن احساس نیاز می کنند و بدون داشتنش در هر روز، همانند کسی که گمشده دارد کلافه می شوند. روزنامه خواندن یک عادت است که ترک آن دشوار و به گذشت طولانی زمان نیاز دارد. چون این احساس در ایرانیان که ۱۶ روز روزنامه نداشتند بروز نکرده معلوم می شود که روزنامه ها نیاز مردم را برآورده نمی سازند که از نبودشان احساس کمبود و نیاز کنند و برایشان زیاد فرق ندارد که روزنامه باشد و یا نباشد. به علاوه، این تعطیلی اصطلاحا «ماراتن» ثابت می کند که روزنامه ها در ایران امروز سود مالی چندانی عاید ناشر نمی سازند که نگران عدم انتشار باشد و یا در این زمینه دلسوزی داشته باشد. این روحیه و روش روزنامه نگاری در ژورنالیسم جهان بی سابقه است. خطر ادامه این روش این است که مخاطبان قدیمی (پیش از عصر اینترنت و پیدایش خبر و رسانه آنلاین) هم متوجه اینترنت و ابزارهای الکترونیک دیگر شوند که سریعتر از روزنامه و برایگان اخبار را در دسترس قرار می دهند.

اگر مروری بر پرونده روزنامه های موجود ایران بشود که در بایگانی اداره مطبوعات داخلی موجودند این نتیجه به دست می آید که ناشران این روزنامه ها عموما از اهل این حرفه نیستند. این روزنامه ها عمدتا مصادره ای، دولتی و یا وابسته به احزاب و جناحها هستند. بنابراین، هدف اصلی آنها چیزی دیگر است و لذا نمی توان انتظار داشت که به ژورنالیسم اصیل و اصول و قواعد آن وفاداری کامل داشته باشند.

قانون مطبوعات سال ۱۳۶۴ (که در زمان وزارت محمد خاتمی تدوین و تصویب شده است) و اصلاحیه آن عملا بسیاری از روزنامه نگاران حرفه ای وطن را مانع از داشتن روزنامه می شود که عامل عمده ضعف ژورنالیسم ایران در دهه های اخیر است. اگر به یک روزنامه نگار حرفه ای پروانه نشر روزنامه بدهند برای حفظ سرمایه اش هم که شده باشد روزنامه خوب منتشر می سازد و وارد درد سر نمی شود که سرمایه اش از دست برود و ....

طبق قانون مطبوعات مصوب سال۱۳۶۴ و اصلاحیه آن، به جای تحقیق درباره صلاحیت حرفه ای متقاضی انتشار نشریه که ضامن خوبی نشریه و اعتلای ژورنالیسم وطن است، به تحقیقات محلی درباره رفتار متقاضی در خانه و کوچه پرداخته می شود و نظر وزارت اطلاعات و دادگستری درباره او استعلام می شود!. و به نظر می رسد که تجربه روزنامه نگاری و مهارت در آن چندان مورد توجه نیست.