یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
رنج انسانیترین شیوه تحول
انسانهای عاقل، رنج را به صورت واقعیت اجتنابناپذیر زندگی میپذیرند و آن را برای تحول و تکامل، ضروری میدانند. من نمیگویم باید در جستوجوی رنج بود و یا انتظارش را کشید، اما معتقدم که رنج لزوماً به معنای آسوده نبودن نیست، بلکه یکی از مهمترین عناصر موجود برای رشد و کمال آدمی است. زندگی بدون رنج وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد، چیز تحفهای نیست، زیرا رنج و شادی لازم و ملزوم یکدیگرند و حتی وابسته به یکدیگر و پیامد یکدیگر.
انسانهای عاقل میدانند که رنج عاطفی، ساخته و پرداخته خود آنهاست و اعمال دیگران یا شرایط و رویدادهای ناخوشایند در آن نقش چندانی ندارد. تردیدی نیست که مصائب، دشواریها، بدیها و عوامل آزاردهنده در دنیا فراوانند، اما رنج و حرمان، واکنش ما در برابر آنهاست و نه حاصل آنها. دیگران نمیتوانند ما را بدبخت کنند. این خود ما هستیم که موجبات بدبختی خود را فراهم میسازیم. در واقع، ما مسئول مستقیم رنج خود هستیم. میتوانیم تا صبح قیامت از این که آدم خلق شدهایم، زجر بکشیم و دوستان و خانواده و جامعه و حتی خدا را مسئول بدبختی خود بدانیم و دائماً شکوه و ناله کنیم؛ یا میتوانیم همه چیز را همانگونه که هست بپذیریم و دنبال راه چارهای برای مشکلات خود باشیم. هر تصمیمی که میگیریم، میتواند رنج ما را تداوم ببخشد و یا آن را به پایان برساند. گاه پیش میآید که از تصور پیر شدن و مردن، احساس افسردگی میکنیم و همین افسردگی موجب میشود که نتوانیم از امکانات و نعمتهایی که در حال حاضر از آنها برخورداریم، استفاده ببریم. درحالی که پیری و مرگ، قاعدتاً باید به ما گوشزد کنند که «اکنون» را دریابیم.
هنگامی که کسی ما را طرد میکند، یا میتوانیم نگاهی دقیقتر به رفتارهای خود داشته باشیم و یا برای خود دلسوزی بیجهت کنیم و از دیگران متنفر باشیم، نگاه اول تغییر و اصلاح را به همراه دارد و نگاه دوم رنج و کینه و اندوه را. این ماییم که انتخاب میکنیم. نیکوس کازانتزاکیس، نویسنده شهیر یونانی میگوید: «قلم مو و رنگها در اختیار ما هستند. میتوانیم بهشت را نقاشی کنیم و در آن به سیاحت بپردازیم». رنج یکی از انسانیترین شیوهها برای طلبکردن دگرگونی و تحول است. ما تا از چیزی رنج نکشیم، دنبال تغییر آن نمیرویم. به هنگام بیماری، اگر دردی احساس نکنیم، متوجه وضعیت بحرانی جسم خود نمیشویم و میمیریم. ما در برابر درد چه میکنیم؟ به جای آن که متوجه هشدار بشویم و دنبال علت اصلی بگردیم، سعی میکنیم با مسکن، درد را ساکت کنیم و این یعنی تشدید بیماری و سرانجام از دست دادن یک عضو! عملکرد ما در برابر رنجهای روحی، از این هم بدتر است، درحالی که اگر یاد بگیریم در برابر رنج عاطفی از خود بپرسیم: «از این رنج قرار است متوجه چه چیزی بشوم؟» و یا «چه چیزی را بیاموزم؟»، به دنبال علت اصلی رنج میرویم و به این ترتیب به راهحلهای سازندهای دست پیدا میکنیم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست