جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

هوش, كوشش, تقسیم كار


هوش, كوشش, تقسیم كار

واژه شــــایــســتـــه ســـالاری یـــا مـــریــتـــاكـــراســـی Meritocracy اولین بار توسط جامعه شناس انگلیسی در ســال ۱۹۵۸ در كـتــابــی تـحــت عـنــوان طـلـوع شایسته سالاری مورد استفاده قرار گرفت

شایسته سالاری" در كشورمان - به ویژه توسط روِسای جمهور - به كار گرفته می شود. اما هیچگاه شایسته سالاری به صورتی مستمر در نظام ما توسعه نیافته است؛ چه بسا در بخش هایی نامطلوب تر هم شده است. در دوره رییس جمهور سازندگی، مطالبات مردم آنقدر جان نگرفته بود تا كاربرد واژه شایسته سالاری عمومیت پـیــدا كـنــد. تــأكـیــد ریـیــس جمهـور اصـلاحـات بـه شایسته سالاری به مراتب بیشتر بود، ولی ایشان در یك مصاحبه تلویزیونی آب پاكی را روی دست مردم ریختند و گفتند: خُب، اینها (وزیران و مدیران عالی دولت) همین ها هستند كه من می شناسم! رییس جمهور عدالت كه شعار مهمشان "رفع تــبــعــیـــض و گــســتـــرش عـــدالـــت اســت، از واژه شایسته سالاری در برنامه ها و سیاست هایشان نام برده اند. اما ایشان هم علیرغم عذرخواهی كه در این خصوص كردند و از فقدان یك بانك اطلاعاتی مدیران انتقاد نمودند، با همین بهانه آب پاك دیگری را روی دست جامعه ریختند. صادقانه به ایشان گزارش دهیم، از نگاه عمده مدیران، كارشناسان و حتی مردم عادی، نحوه انتصاب ها رضایت بخش نیست. این در حالی است كه نظام شایسته، نظامی شفاف است و عدالت و كارآمدی را با یكدیگر به ارمغان می آورد.

نظام كارآمد

واژه شــــایــســتـــه ســـالاری یـــا مـــریــتـــاكـــراســـی Meritocracy) (اولین بار توسط جامعه شناس انگلیسی در ســال ۱۹۵۸ در كـتــابــی تـحــت عـنــوان "طـلـوع شایسته سالاری" مورد استفاده قرار گرفت. در این كتاب، تركیب هوش و كوشش فراوان منجر به نظامی عادلانه و كارآمد در جامعه می شود. در واقع، هیچ سـیـسـتـمــی عــادلانـه تـر و كـارآمـدتـر از یـك نـظـام شایسته سالار نمی تواند باشد. نظام شایسته سالار نظامی است كه در آن مزایا و موقعیت های شغلی بـراسـاس شـایستگـی و نـه بر مبنای ثروت، طبقه اجتمـاعـی، وابستگـی هـای گـروهـی یـا خانوادگی، قومیت و جنسیت به افراد تفویض می شوند. فقط نظام شایسته سالار است كه قابل ارزیابی است. برعكس، در نظام ناشایست سالار فرقی نمی كند چه كسی چه كاری انجام می دهد. واویلا! نظام انقلابی و شبه حزبی ما لازم است در این مورد سامان داده شود.

فقط نظام شایسته سالار است كه استعدادها را شكوفا و آنها را حفظ می كند. برعكس، مفاهیم ایدئولوژیك و یا هرگونه انتخاب و انتصاب بر این اساس، برای یك كشور بازدارنده است. ولی متأسفانه در كـشـورمـان این معیارها هنوز جایگاه خود را نیافته اند. در حقیقت منصوبان، منسوبان هستند و مدیران براساس نسبت ها و رابطه ها تعیین می شوند. نـاشـایـست سالاری، نخبگان - این فرزندان عزیز مملكت - را فراری می دهد كه عاملی منفی بر رشد و رفاه اقتصادی است. شایسته سالاری خود عامل ثبات است و نوسان در آن بیش از هر مقوله ای، جامعه را ناراضی كرده و آن را از هم می پاشد.

لیدرهای پیاده نظام

نیروی انسانی، ثروت اصلی مملكت و پیاده نظام اقتصاد یك كشور است كه نهایتاً در جنگ اقتصاد پیروز می شود و یا - اگر شرایط مناسب نباشد - شكست می خورد. این نیروی انسانی نیازهای فراوانی دارد كه یـكـی از با اهمیت ترین آنها، وجود شایسته ها و لـیـدرهـایـی بـرای آنـهـاسـت. نظام شایسته سالار و شایسته پرور با تربیت لیدرهای نیروی انسانی، رشد و رفاه را با یكدیگر به جامعه هدیه می كند. البته هر شایستگی باید در حوزه خود سنجیده شود. شایستگی پزشكی در مشاغل پزشكی، سیاسی در سیاست، امنیتی در سمت های امنیتی، نظامی برای صاحب منصبان نظامی، دینی برای حوزه های دینی و به همین ترتیب، شایستگی اقتصادی برای مسایل و حوزه های اقتصادی. ولی انتصاب های كشورمان در این ۱۷ سال به مثابه "صندلی های موسیقی" بوده اند: هر كه را هر كجا خواستند، می نشانند!

توانا بود هر كه دانا بود

اولین درس اقتصاد آن است كه تقسیم كار براساس تخصص صورت گیرد. تخصص هم در شــایـسـتــه سـالاری حـرف اول را مـی زنـد، وگـرنـه چرخ های مملكت به ویژه در حوزه اقتصاد به كندی به پیش می رود و شاید هم متوقف شود. به علاوه، شایسته سالاری و شایسته پروری خود آیتی از تقسیم عادلانه امكانات و فرصت ها در جامعه در حال پیشرفت ما است. شایسته سالاری و شایسته پروری هر دو حائز اهمیتند. تقسیم نیروی انسانی كشور به "خودی و ناخودی (و نخودی") جایز نیست. این حكومت است كه باید خود را با نظر مردم وفق دهد، نه آنكه گروهی را داغ بزند. نخبگان، زنان، مردان، همه و همه جزیی ازهمبستگی ملی و مشاركت عمومی كشور هستند. شایسته سالاری مشابه مردم سالاری است، با این تفاوت كه در نظام شایسته سالار گرچه مشاركت تمام مردم ارج نهاده می شود، ولی - فراتر از آن - نظام شایسته سالار طرفدار آن است كه یك نظام لیدر و سلسله مراتب در عرصه اجتماع و سیاست شكل بگیرد. البته نه براساس قدرت و یا ثروت، بلكه براساس توانایی های انسانی، تخصص، هوش و تلاش. به علاوه، براساس نگاه علمی، كسانی كه داناترند، نسبت به خواسته های فردی خود كمتر حساسند و لذا بیشتر می توانند به جامعه خدمت كنند.

نگاه مردمی

پرسش شوندگان اجرای دقیق شایسته سالاری را از ملزومات توسعه اقتصادی و نقش آن را در پیشرفت و رشد اقتصادی "خیلی زیاد" دانسته اند. در مقابل، در مورد اجرای شایسته سالاری در بخش دولتی ۳۹ درصد مردم با گزینه "خیلی كم" و ۳۶ درصد با گزینه " كم" انتقاد خود را نشان داده اند. درهمین راستا پاسخ دهندگان، تحصیلات دانشگاهی و تكمیلی را با ۶۵ درصد، مهم ترین معیار شایسته شناسی عنوان كــــرده انــــد. از ســــوی دیــگــــر، اولــــویــــت اجــــرای شایسته سالاری در این نظرسنجی در زمینه اقتصادی ۷۱ درصد بوده است. ۶۸ درصد نیز اعلام نموده اند كه هـم اكـنـون گـسـتـرش رابـطه سالاری و فامیل بازی ) ( Nepotism مــهــــم تــــریــــن عــــامــــل عـــدم اجـــرای شایسته سالاری در كشور است.در فـرهنـگ اسـلام و ایـران، بـه بـرازنـدگی، شایستگی و راستی توجه فراوانی شده است. آن را بكار گیریم.جامعه از افراد سطح بالای نظام انتظار دارد تا شایسته سالاری را در كل جامعه ترویج و گسترش دهند.