دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

تیک تاک چک


تیک تاک چک

تیک تیک، چک چک چک، یعنی«سلام چطوری؟»، ‌تیک تیک، تاک تاک، چک چک یعنی «خوبم. تو خوبی؟» تیک تیک تیک.... تیک تیک تیک یعنی «شنیدی که آقای... با خانم... دعوا کرده‌اند؟» تیک تاک چک چک یعنی «نه! ئه! چرا؟» …

تیک تیک، چک چک چک، یعنی«سلام چطوری؟»، ‌تیک تیک، تاک تاک، چک چک یعنی «خوبم. تو خوبی؟» تیک تیک تیک.... تیک تیک تیک یعنی «شنیدی که آقای... با خانم... دعوا کرده‌اند؟» تیک تاک چک چک یعنی «نه! ئه! چرا؟» تیک تیک چک چک یعنی «حالا می‌گم برات....»

به نظرتان این پرسش و پاسخ‌ها کجا ممکن است رد و بدل شود؟ دو تا پیرزن که دم غروبی یک مشت سبزی را روی سفره‌ای نقلی ریخته‌اند و جلوی در خانه‌شان در کوچه‌ای باریک، کنار هم نشسته‌اند و پاکش می‌کنند؟ یک زوج که کنار هم در صف تاکسی ایستاده‌اند و تصمیم گرفته‌اند بی‌حوصلگی‌شان را با حرف‌های خاله زنکی، گز کنند؟

پس آن صدای تیک تیک تاک تاک چک چک چیست؟ صدای تخمه شکستن؟ یعنی آن دو تا پیرزن با دست‌های گلی همان‌طور که مشغول سبزی پاک کردن هستند گاهی هم تخمه‌ای می‌شکنند؟ شاید هم صدای موسیقی خودرویی باشد که آن زوج جوان، کنارش در صف ایستاده‌اند؟

نه! همه حدس‌هایتان اشتباه بود. این گفت‌وگو اصلا رو در رو نیست. گپ و گفت دو کارمند است که در اداره‌ای دولتی روبه‌روی هم نشسته‌اند و به صفحه نمایشگر رایانه‌هایشان خیره شده‌اند و گاهی لبخندی می‌زنند یا اخمی می‌کنند یا سری تکان می‌دهند؛ طوری که انگار مشغول کاری بسیار مهم هستند.

آن تیک تیک و تاک تاک و چک چک هم صدای صفحه کلیدهایی است که با پول بیت‌المال خریده شده است تا جملاتی روی صفحه نمایشگر رایانه‌ها تبدیل شود؛ رایانه‌هایی که آنها هم با پول بیت‌المال خریداری شده و به این ترتیب اوقات دو کارمندی را پر کند که هر دو از بیت‌المال حقوق می‌گیرند و به همین خاطر است که این دونفر مشغول‌تر از آن هستند که فرصت کنند کار ارباب رجوع‌ها را انجام دهند و در عوض آنها، هر روز اطلاعات زیادی را درباره نوع پوشش و مسائل خصوصی دیگران، عادات روزمره و برنامه‌هایشان برای آینده، به زبان تیک تاک چکی، با یکدیگر رد و بدل می‌کنند.

خوب نیست، نه؟ اما حقیقت خیلی از اداره‌های ما همین است و حالا کسانی که نمی‌توانند به بهانه یک مشت سبزی یا سر رفتن حوصله‌شان حرف‌های خاله زنکی بزنند از وصل شدن رایانه‌هایشان به فضای مجازی و چت کردن، برای این کار استفاده می‌کنند و یکی از ابزارهای قوی رسانه‌ای را که در کشورهای توسعه یافته با هدف بهره‌وری بیشتر و صرفه‌جویی در وقت برای انتقال اطلاعات، در اختیار کارمندان قرار می‌گیرد به بازیچه‌ای برای حرف‌های بی‌ارزش و پشت سر این همکار و آن مدیر حرف زدن تبدیل می‌کنند که حاصلشان یک مشت دانسته‌های پوچ و فراموش‌شدنی است.

به نظرتان چاره چیست؟ محدودیت دسترسی به فضای مجازی در اداره‌ها، محدودیت دسترسی به چت، بررسی فعالیت‌های کارمندان در فضای مجازی و توبیخ کسانی که وقتشان را در اداره‌ها به چت کردن می‌گذرانند؟ نه! هیچ‌کدام از این روش‌ها کارساز نیست.

متخلف‌ها برای هر کدام از این محدودیت‌ها راه فراری پیدا می‌کنند مگر این که «او» را بیدار کنند تا هرگاه می‌خواهند وقتشان را در اداره بیهوده بگذرانند، دست بگذارد روی شانه‌شان و بگوید «نمی‌خواهی حقوقت حلال شود؟» می‌پرسید او کیست که اگر بیدار شود معجزه می‌کند؟ به زبان چتی می‌شود تیک تاک که به زبان ما یعنی «وجدان».

مریم یوشی زاده