پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
علوم انسانی در زمانه عسرت
در مقایسه با سایر علوم (طبیعی و...) که به مطالعه اعیان غیرانسانی و طبیعی میپردازند، علومانسانی با اعیان و اذهان انسانی سر و کار دارد. یکی از سرمنشأهای مشکلات علوم انسانی در ایران، به نوعی با چالشهای سنت و تجدد ارتباط دارد. علم مدرن، با خود مبادی، معانی و ارزشهای مدرنیته را حمل میکند. علم یک سبک زندگی، الگوهای خاصی از حل مسئله و نوع متفاوتی از نگاه به عالم و آدم و قضاوت کردن است. علم یک محصول ساده نیست که کار آن با مبادله و انتقال رفع و رجوع بشود؛ بلکه یک فرهنگ است.در این میان علومانسانی در مقایسه با علـوم پزشکی، پـایه و فنی؛ مبـادی و ارزشهای مـدرنیته را بیشتر منعکس میکنند و درنتیجه خاصیت تورنسلی علومانسانی نسبت به تفاوت محیطها و ساختارها و روابط سنتی و مدرن، به مراتب بیشتر از علوم طبیعی، فنی، مهندسی و پزشکی است. همانطور که تورنسل در محیطهای اسیدی به رنگ قرمز، در محیطهای قلیایی به رنگ آبی و در محیطهای خنثی به رنـگ بنفش در میآید؛ علومانسانی نیز نسبت به محیطهای متفاوت حساس است و نمیتواند به آسانی سایر علوم (مثل علوم پایه و بهویژه فنی و پزشکی) در ساختارها و روابط پیشامدرن، به درستی جذب بشود. این ساختارها یا علومانسانی را پس میزنند، یا آن را دچار استحاله میکنند و در شکل ابزاری به کار میگیرند. اگر بخواهیم در چارچوب تقسیم بندی هابرماس از علایق شناختی سهگانه مردمان توضیح بدهیم، حتی در غربستیزترین و بنیادگرایانهترین ساختارها و سیستمها نیز، علاقه شناختی از نوع فنی و ابزاری جهت استفاده از علوم و تکنولوژی مدرن وجود دارد (القاعده از مدرنترین ابزارها استفاده میکند). این موضوع در علایق شناختی از نوع عملی و تفسیری کمتر میشود و در علایق شناختی رهاسازی، به کمترین حد خود میرسد. علومانسانی در طیفِ علایق شناختی اخیر قرار دارد و درنتیجه برای ساختهای یاد شده، بحثانگیز است. کششپذیری محیطها، ساختارها و روابط سنتی و توسعه یافته به علم مدرن، در علوم پایه طبیعی و فنی و پزشکی نامشروط و در علومانسانی مشروط است. مشتق تابعِ «جذبِ بهینه علوم مدرن در ساختارهای سنتی» معمولا بدین ترتیب است: مشتق اول مثبت در علوم پایه و بهویژه فنی و پزشکی و مشتق اول منفی علومانسانی. علومانسانی در ایران، وضعیت بحثانگیز و پر مسئلهای دارد. این مسائل به قدری دشوار هستند که علومانسانی ما، باید با ناخن و دندان، از موقعیت نداشته خود، دفاع کند. در ادامه برخی از این مسائل را بررسی میکنیم:
۱) مسئله زمینه:
علومانسانی در مقایسه با علوم دیگر، پیوند عمیقتری با زمینههای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی دارند و در انتقال از غرب به ایران، با بیشترین مشکلِ «زمینهزدایی» مواجه هستند. مفهوم عدد، جرم، چگالی و الکترون در مقایسه با مفهوم حقیقت، زیبایی، عقلانیت، حق، اختیارات، توزیع منابع، آزادی، فرهنگ، روابط انسانی و دولت، کمتر آغشته به زمینه هستند. این موضوع سبب میشود که از تناسب این علوم با واقعیتها و شرایط بومی نیز کاسته شود.
زمینههای سنتی و پیشامدرن ما با این دسته دوم مفاهیم، بیگانه است (اگر نگوییم که از آنها امتناع دارد) و در نتیـجه، ما بیـشتر در معـرض آن هستیم که مفاهیم و متون علومانسانی را از خاستگاههای اصلی غربی خود، زمینهزدایی کنیم و آنوقت، نتوانیم با زمینههای بومی و محلی خود نیز بهدرستی پیوند دهیم و در نتیجه حالت کاریکاتوری در آموزش و پژوهشهای علومانسانی و کاربرد آن بهوجود میآید که در آن، مفاهیمِ معلق در هوا، رد و بدل میشود.
۲) مسئله زبان:
از جمله رهیافتهای اخیر، آغشتهبودن معرفت و دانش بشری به «زبان» است. ما با زبان تنها حرف نمیزنیم، بلکه کارهای دیگری هم میکنیم. ما با رمزگردانیهای زبانی، میاندیشیم. این زبانآمیزی در علومانسانی به مراتب عمیقتر از علوم پایه و فنی و پزشکی است. در حالی که علومی مانند فیزیک و شیمی و عمران و مکانیک و ریاضیات، کمتر با زبان و کنشهای کلامی و مهارتهای زبانی پیوند دارند، علومانسانی یکسره منوط به آن است. بنابراین طبیعی است که انتقال و توسعه علوم در جوامع غیر غربی، با پسزمینههای متفاوت زبانی در علومِ کمتر وابسته به زبان، سهلتر و خطیتر ازعلومِ بیشتر وابسته به زبان خواهد بود.
۳) مسئله تقاضا:
بزرگی دولت و قلمرو گسترده مالکیت و اختیارات و مداخلات آن سبب شده که عرصه رشد برای بخش خصوصی و غیردولتی مدرن تنگ شود، در نتیجه هنوز بخش خصوصی ما متقاضی دانش نیست. براساس سرشماری قبلی (۱۳۷۵)، از کل شاغلان در بخش خصوصی (۸/۹ میلیون نفر) فقط ۲/۲ درصد دارای فوق دیپلم و مدارک بالاتر بودند. هنوز ساختار بازار کار در ایران بسیار سنتی است و با اقتصاد مابعد صنعتی و اقتصاد دانش در تراز جهانی، فاصله زیادی دارد. مفهوم نوین خدمات مبتنی بر دانش و جامعه اطلاعاتی، هنوز در اقتصاد ایران نهادینه نشده است. تلقی غالب در اقتصاد ایران، از نیروی کار و خود کار، از مقیاسهای سنتی عبور نکرده است و با محتوای علمی مشاغل و با مفهوم «دانشکاران» بیگانه است. از سوی دیگر بر مبنای آخرین پیمایش ملی سنجش نگرشها و گرایشهای ایرانیان در سرتاسر کشور (دفتر طرحهای ملی، ۱۳۸۲)، ۵/۵۲ درصد کل پاسخگویان و ۲/۶۶ درصد دارندگان تحصیلات عالی، داشتن پارتی را برای بهدستآوردن شغل، مهمترین ویژگی دانستهاند. درحالیکه بهترتیب فقط ۹/۱۱ درصد و ۷/۹ درصد، داشتن مدارج و مدارک تحصیلی را مهمتر اعلام کردهاند. این نوع ساختار کار، به کلِ تفکرِ ما درباره اداره امور زندگی با رجوع به علم و شایستهگرایی تخصصی و حرفهای، لطمه میزند که در آسیبپذیرترین لایه آن علومانسانی قرار دارد.
۴) مدعیان به جای متقاضیان:
برای علومانسانی در ایران، تقاضای مؤثر چندانی در سطح کلان دولت و نظامهای تصمیمگیری، وجود ندارد. در واقع همانطور که اقتصاد مبتنی بر دانش نداریم، دولتِ مبتنی بر دانش نیز نداریم. گویا برای اقتصاد نفتی (به ویژه در دورههای افزایش قیمت) نیازی به مدیریت و برنامهریزی علمی وجود ندارد تا به علومانسانی از این نوع نیز، به طور جدی مراجعه شود. کسانی که به دلایل ابزاری، متقاضی علوم طبیعی و فنی و پزشکی هستند، وقتی نوبت به علومانسانی میرسد، در مقام مدعی سخن میگویند. از نظر آنان ما خود علومانسانی داریم و نیازی به علومانسانی غربی نیست.
۵) مسئله مشروعیت:
مشکل مشروعیت علومانسانی (به مفهوم جهانی کلمه) در ایران، غیر قابل قیاس با سایر علوم مدرن است. در این خصوص که علم مدرن با فلسفه الحادی و مادی و ارزشهای عقل خودبنیاد و دنیوی غرب آغشته است، علومانسانی مانند فلسفه، روانشناسی، جامعهشناسی، حقوق، علومسیاسی، هنر، اقتصاد و مدیریت؛ متهمان ردیف اول هستند. هماکنون در ایران میشنویم که گروهی علومانسانی به مفهوم جهانی کلمه را محیط تهدیدآمیزی تلقی میکنند و خواستار آسیبشناسی جدی علومانسانی، دشمنشناسی و رصد تحرکات دشمن در آن میشوند.
۶) مسئله سیاسی شدن:
سیاسیشدنِ علم و نظامِ علمی در ایران، چیزی است که شاید برای آن نیازی به ذکر شواهد نباشد. همچنین احتمالا محلی برای تردید وجود ندارد که علومانسانی در این بحبوحه، بیشترین لطمه را میبیند.
۷) مسئله ایدئولوژی:
ایدئولوژیکشدن از دیگر سوانح علم و نظامهای علمی در کشور ما بوده است که علومانسانی در این بحبوحه، بیشترین آسیبپذیری را داشت. علومانسانی غالبا ابزاری برای هویتهای ایدئولوژیک تلقی شده است.
۸) مسئله بومیشدن:
گفتارهای ابهامآلود و غلطاندازی مثل بومی کردن علوم (که اسلامی کردن نیز شکل مذهبی آن است) در علومانسانی، بیش از سایر علوم، مسئلهساز شده است.
۹) مسئله روش:
پیچیدگیهای روششناختی در علومانسانی مشکل دیگر این علوم است. در جوامع توسعهیافته، پویایی تکاپوها و رهیافتهای روششناختی، توانسته است با عمق بیشتری از پوزیتویسم عبور کند و روشهای تحقیق کمی و کیفی را بسط بدهد. اما در جوامعی مانند ایران با پسزمینههای غیر استقرایی و شهودی و بیگانگی آنها با تفکر دادهنگر و آزمونگرا، نقد پوزیتویسم با کژتابیهایی همراه است و بیش از اینکه عبور عالمانه از کمیتگرایی و آزمون علمی باشد، عادات مألوف سنتی و آزمونگریز ما را منعکس میکند.
۱۰) مسئله آزادی علمی:
آزادی علمی که لازمه اولیه روایی علم و شرط اصلی بسط و ارتقای تکاپوهای علمی است، در علم انسانی، بحثانگیزتر است. البته علوم مدرنِ دیگر نیز (مثل فیزیک در یافتههای گالیله، زیستشناسی در یافتههای داروین و...) با این مسئله دست به گریبان بودند؛ ولی این موضوع در علومانسانی ابعاد بیشتر و پیچیدهتری پیدا میکند. در ایران، آزادی علمی در اکتشاف علمی، انتشار یافتهها، مصونیت بعد از بیان، انتقال یافتهها، جریان تدریس، فرآیند یاددهیـیادگیری، کاربست یافتهها و... در علومانسانی بسیار مناقشهآمیزتر از سایر علوم است.
۱۱) تهیدستی در اکتشاف و آزمون:
ساخت نامولد اقتصادی و توسعه نیافته سیاسی و تصمیمگیری سبب شده است که ما نه اقتصاد مبتنی بر دانش در خدمات نوین (دانشبَر) و نه دولت مبتنی بر دانش و نظام مدیریت حرفهای و نظام تصمیمگیری مبتنی بر تحـلیل علمی داشته باشیم. در نتیجه میدانی برای علومانسانی به وجود نمیآید تا دادههای کافی گردآوری کند و با پردازش آنها درگیر شود. از همین رو علومانسانی، هم در زمینه اکتشاف و هم در زمینه آزمون و توجیه علمی، بیمایه و تهیدست است.
۱۲) مسئله کارایی:
مشکل دیگر علومانسانی در ایران، «کارایی و اثربخشی» است که خود حاصل مشکل مشروعیت و سایر مشکلات پیش گفته اوست. وقتی حقانیت علومانسانی از حیث فرآیندِ آزادِ «داده اندوزی و آزمون» و تولید معنا درباره عالم و آدم محل تردید است؛ وقتی علومانسانی زمینهزدایی و بیخاصیت شده است، وقتی ساخت روابط تولید و تصمیمگیری، احساس نیازی جدی به علومانسانی ندارد و بازار پررونقی برای آن نیست و وقتی کاربرد علومانسانی به دلیل پیوندش با علایق و منافع گروهها محل بحث و مناقشه است، طبیعی است که علومانسانی با مشکل کارایی و اثربخشی نیز مواجه خواهد شد.
۱۳) ضعف یاران و حاملان:
مسئله «حاملان» از دیگر مشکلات علومانسانی در ایران است. مشکلات پیشگفته (مانند مشروعیت، کارایی، تقاضا و...) سبب میشود که بیشتر متقاضیان و پذیرفتهشدگان تحصیلی در علومانسانی دانشگاهها از نوع «تقاضای مازاد» باشند. یعنی غالبا کسانی هستند که چون نتوانستهاند در رشتههای فیزیکـریاضی و علوم تجربی نظام متوسطه درس بخوانند، به علومانسانی، هنر یا زبان سـوق یـافتهاند و در نتیجه، علومانسانی دانشگاهی، از آغاز، با حاملانی پیش میرود که بخش درخور توجهی از آنها، ضعـفهای نـاخواستهای در پـایه تـحصیلی دارند و نمیتوانند با مفاهیم تیزِ علمی در این حوزه، چنان که باید و شاید، تعامل خلاق داشته باشند.
۱۴) ضعف نظام حرفهای:
ضعـف نـظامِ «حرفهای» از دیـگر مشکلات علومانسانی در ایران است. این موضوع سبب میشود که نظامهای غیرحرفهای (سیاسی، دیوانسالاری، ایدئولوژیک، مذهبی و حتی اقتصادی) بر این علوم سایه بیندازند. در مقایسه با رشد نسبی نظام حرفهای در پزشکی و مهندسی، این امر در علومانسانی بسیار ضعیف بوده است. ضعف NGO ها در علومانسانی نتیجه این امر است.
۱۵) ضعف اجتماع علمی:
بر اثر مجموعه ضعفهای یادشده پیشین، «اجتماع علمی» در علومانسانی ایران با ضعفهایی دست به گریبان است و این امر سبب میشود که علومانسانی از یک سو، در هستی مستقل از دیوانسالاری دولت، مشکل داشته باشد و از سوی دیگر، فرآیند ممیزی کیفیت و ارزیابی در علومانسانی که باید توسط همقطاران اجتماع علمی صورت بگیرد، دچار تعویق شود و در نهایت، کیفیت علومانسانی، به طور مداوم و بر اساس استانداردهای علمسنجی، اندازهگیری و ارزیابی نشود و در نهایت، ارتقای مداوم پیدا نکند.
۱۶) مسئله اقتباس و تعامل با جهان:
علم در شبکهای فرامرزی و بینالمللی، بستر رشد و توسعه پیدا میکند ( نک به پرایز، ۱۹۹۲) به ویژه با تحولات ICT و جهانی شدن، این موضوع ابعادی بیشتر یافتهاست. ضعف تعاملات بینالمللی نیز هرچند مشکل کل علم در ایران است، اما در علومانسانی وضعیت پرمناقشهتری دارد. یک فرض نیازموده بر ذهن غالب سیاستگذاران علم در ایران کنونی سایه انداختهاست و آن این است که ما در علومانسانی برتریم. این موضوع سبب میشود که اقتباس از رهیافتهای جهانی در ایران بحثانگیز شود.
دکتر مقصود فراستخواه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست