سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

فرزندان, پیک شادی زندگی


فرزندان, پیک شادی زندگی

زوج های بدون فرزند بیشتر در معرض اختلالات خلقی قرار دارند

داشتن فرزند احساس رضایت والدین از زندگی‌شان را بالا می‌برد. تحقیقات جدید دانشمندان نشان داده است وقتی اولین فرزند به‌دنیا می‌آید کیفیت زندگی والدین بالا‌تر رفته و احساس رضایت بیشتری از خود و زندگی می‌کنند. این دانشمندان با مطالعه روی یکهزار و ۲۰۰ زوج دریافتند زوج‌هایی که فرزند ندارند یا از هم جدا زندگی می‌کنند یا افرادی که ازدواج نکرده‌اند زندگی ناشاد‌تری داشته و احساس علاقه‌مندی کمی در آنها دیده می‌شود. تحقیقات روی زوج‌های جوان نشان داده‌است آنها معمولاً یک تا پنج سال پس از ازدواجشان تمایل به داشتن فرزند دارند. زوج‌هایی که چندین سال از ازدواجشان گذشته و هنوز بچه‌دار نشده‌اند معتقدند بسیار ناشاد بوده و احساس غمگینی مفرطی می‌کنند.

● خانه‌های بدون فرزند

دانشمندان در پژوهش‌های خود نشان داده‌اند زن و شوهرهای جوان بدون فرزند که چند سال از ازدواجشان می‌گذرد احتمال این‌که به اختلالاتی مثل افسردگی، اضطراب و مشکلات جسمی- روانی مبتلا شوند بیشتر است. اختلالات خلقی مانند افسردگی، شیدایی در افراد مجرد یا زوج‌های بدون فرزند بیشتر از زوج‌های دارای فرزند است. روانشناسان پرخاشگری‌ها و رفتارهای بی منطق تعدادی از زوج‌های جوان را ناشی بی‌انگیزگی آنها در به‌دنیا آوردن فرزند می‌دانند.

● احساس رضایت

روانشناسان تکاملی بهترین دلیل این شکل از رضایت زندگی را مربوط به دیرینه شناسی انسان می‌دانند. آنها معتقدند بشر از ابتدای تکاملش پس از به‌دنیا آوردن فرزند با موفقیت بیشتری به کار و کشاورزی پرداخته و در نتیجه ثمره‌زندگی، درآمد و محصولش بالاتر رفته و این مشوق تکاملی همواره نسل به نسل ادامه پیدا کرده تا این‌که بشر امروز نیز ناخودآگاه داشتن فرزند را نخستین افتخار زندگی مشترک می‌داند.

● احساس منفعت

اما آنچه امروز پس از شروع زندگی صنعتی و فاصله گرفتن مردمان شهرنشین از فعالیت‌های مستقلانه کشاورزی، دامداری و... مطرح است، کمترین سود رسانی فرزندان به والدین است.

امروزه والدین کودکشان را با سختی‌های بسیار و تکالیف دشوار تربیت می‌کنند اما در برابر آن فرزندشان کمترین سود و فایده را برای آنان دارد و گاه سیر رشد او دست و پا گیر فعالیت‌های پر ثمر والدینشان است. بنابراین طی چند دهه اخیر زوج‌ها کمتر تمایل به فرزند آوری کرده و بیشتر تمایل به کار و فعالیت‌های پر ثمر‌تر دارند. زن و شوهر با ادامه یافتن این فعالیت‌ها پس از مدتی احساس می‌کنند زندگی شان ماشینی‌تر شده و کمترین

● احساس رضایت را از زندگی

و شغل خود دارند. این احساس نارضایتی پس از مدتی در زندگی زناشویی آنها گسترش پیدا می‌کند، زیرا آنها بعد از گذشت چند سال از ازدواجشان متوجه می‌شوند که از زندگی مشترکشان بهره‌ و ثمری نبرده‌اند و در بعضی مواقع امکان گسترش برخی بیماری‌های روانی بخصوص در زن افزایش پیدا می‌کند.

● اولویت نخست

حد نرمال یک زندگی آن است که در درجه اول حداقل تا یکی، دو سال اول ازدواج زن و مرد یکدیگر را نخستین اولویت زندگی خود قرار دهند اما دانشمندان در ادامه تحقیقات خود نشان داده‌اند پدر و مادرهایی که حتی در سال اول ازدواجشان صاحب فرزند شده‌اند در اولویت‌های زندگی شان نخست از فرزندان یاد می‌کنند و معتقدند فرزندشان کوچک‌تر بوده و نیازمند به مراقبت بیشتر است. آنها داشتن فرزند را بزرگ‌ترین شانس زندگی خود دانسته و بی هیچ چشمداشتی از اولویت قرار گرفتن فرزند توسط همسرشان نگران و ناراحت نمی‌شوند، زیرا آنان پس از گذشت چند سال داشتن فرزند را داشتن حسی مشترک می‌دانند. این دانشمندان روانشناس معتقدند رضایت از زندگی شادی زندگی را همراه می‌آورد و این رضایت هنگامی حاصل می‌شود که والدین برای به‌دنیا آوردن فرزندشان آمادگی داشته باشند.

آمادگی اجتماعی، روانی، اقتصادی و... مهم‌ترین اصل اساسی از احساس خوشایند پدر و مادر شدن است و اگر والدین بدون آمادگی و برنامه‌ریزی قبلی یا بطور ناخواسته صاحب فرزند شوند امکان گسترش مشکلات خانوادگی شان حداقل در نخستین سال‌های تولد فرزندشان افزایش پیدا می‌کند. البته روانشناسان معتقدند بودن فرزند زیاد در خانه مشکلات اجتماعی، اقتصادی و روانی والدین را افزایش داده و والدین از تربیت و پرورش فرزندانشان یک تجربه منفی را گزارش می‌کنند.

برخی دانشمندان نیز با انجام یک تحقیق طولی نشان داده‌اند بر حسب نوع خانواده و توانمندی آنها گاهی داشتن یک فرزند کانون خانواده را شاد نمی‌کند و داشتن دو یا سه فرزند برای آنها مطلوب‌تر است زیرا در برخی خانواده‌ها که نیاز به تحرک و فعالیت و هیجان بیشتر دارند داشتن تنها یک فرزند هم اثر عاطفی نامطلوبی روی فرزند دارد و هم احساس رضایت از زندگی والدین کاهش پیدا می‌کند.