چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
نقش طبقه متوسط جدید در بیداری اسلامی در عربستان
با بررسی تحولات تاریخی و انقلابهای کلاسیک در چند سده اخیر، شاید بتوان گفت که طبقه متوسط مهمترین طبقه تاثیرگذار بوده است. طبقه متوسط جدید، پشتیبان جدی جنبشهای اجتماعی جدید مانند: جنبشهای اعتراضی دانشجویی، حقوق مدنی، فمنیستی، محیط زیستگرایان، خلع سلاح و مانند آنها در چند دهه اخیر بوده است. از این رو بررسی تحولات سیاسی و حرکتهای اعتراضی و اصلاحطلبانه چه در کشورهای توسعهیافته و چه در کشورهای در حال توسعه بدون پرداختن به نقش مهم این طبقه، ناقص خواهد بود.
از زمان تاسیس حکومت عربستان سعودی در ۱۹۳۲ بر مبنای اتحاد مذهبی و سیاسی، این حکومت از اقتدارگراترین و محافظهکارترین حکومتهای سلطنتی در خاورمیانه عربی بوده است. نظام سیاسی عربستان از بدو شکلگیری، براساس پدرسالاری سیاسی و مذهبی بوده و تا به امروز تداوم یافته است. به طور کلی، در استمرار حکومت خاندان سعودی عوامل مهمی دخالت داشتهاند که عبارتند از: اتحاد و پیوندهای مذهبی و سیاسی بین خاندان سعود و علما و آموزه وهابیت، پیوندهای دوسویه بین این خاندان و سران قبایل، سرکوب سیاسی، تقویت نهادهای مدنی سنتی همچون نهاد بازار، روحانیت و قبایل، جلوگیری از قدرتیابی نهادهای مدنی جدید، گسترش پیوندهای پیرو پروری (کلاینتالیستی) بین حکومت و اعضای وابسته به نهادهای آن از بخش خصوصی، سیستم اطلاعاتی و سرکوبگر قوی و حمایت قدرتهای خارجی از این خاندان. در میان عوامل فوق، پیوند وهابیت و خاندان سعودی مهمتر از عوامل دیگر بوده است. آموزههای وهابیت و بافت نظام قبیلهای در حفظ وضع موجود و تداوم اقتدارگرایی نیز نقش مهمی داشته است؛ علمای وهابیت با تحول و نوآوری به شدت مخالف بوده و بر حفظ وضع موجود سنتی و برداشت ظاهری از نص سنت و قرآن تاکید داشتهاند.
در چند دهه اخیر به خاطر تغییر و تحولات اجتماعی در عرصههای آموزشی، ارتباطی، شهرنشینی و مانند آن طبقه متوسط جدید در جامعه عربستان به لحاظ کمّی و نیز کیفی رشد فزایندهای داشته است. فرضیه اصلی مقاله این است که از نیمه دوم دهه ۱۹۸۰ به ویژه از دهه ۱۹۹۰ به این سو، این طبقه، حکومت سعودی را با چالشها و انتقادات سیاسی و اجتماعی مهمی روبهرو کرده است، این چالشها از یک سو به گسترش آگاهی سیاسی و اجتماعی مردم نسبت به حکومت، ناکارآمدیها و فساد آن و از سوی دیگر، به پارهای اصلاحات سیاسی هرچند محدود منجر شدهاند. گرچه اعضا و گروههای متعلق به این طبقه در عربستان یک پارچه نیستند، اما در مورد ضرورت اصلاحات سیاسی، ایجاد نهادهای دموکراتیک، مبارزه جدی با فساد، استقلال قوه قضائیه، تفکیک قوا و مانند آن همعقیده میباشند. در این مقاله، مهمترین چالشهای سیاسی حکومت سعودی از ناحیه طبقه متوسط جدید، اصلاحات محدود سیاسی انجام شده و تا حدودی دلایل محدود بودن اصلاحات توضیح داده میشوند.
● بحران ریشهای حاکم بر عربستان
بازداشت ۱۷ شهروند سعودی ظرف یک هفته و محکوم کردن آنها به زندان بین ۵ تا ۳۰ سال و محاکمه گروهی از زندانیان جده که از سال ۲۰۰۷ تاکنون بدون محاکمه در بازداشت بسرمیبردند، در روز ۲۲ نوامبر بیانگر بحران ریشهای حاکم بر این کشور است.
بالطبع اتهامات وارده به تمام این افراد اتهاماتی همچون فتنهانگیزی و ایجاد بحران در کشور و داشتن شک و تردید به استقلال دستگاه دادگستری و پولشویی و ارتباط با طرفهای خارجی و رسانههای عربی و خروج از ولی امر و اقدامات تروریستی بوده است.
● اعتراض صاحبنظران به شیوه محاکمه
این درحالی است که کارشناسان و صاحبنظران به شدت از نحوه محاکمه متهمان جده به دلیل محاکمه غیرعلنی و پشت درهای بسته و عدم حضور وکلای متهمان و مطبوعات و رسانههای بسیار متعجب شده و انتقاد کرده بودند و اگر در این میان روزنامهنگار یا خبرنگاری در جلسه محاکمه دیده میشد، تماما وابسته به رژیم بودند و بالطبع در پایان دادگاه نیز همه متهمان به زندانهای ابد محکوم شدند و آزادی آنها فقط منوط به دستور سلطنتی شد.
و درحالیکه این موضوع همچنان فکر فعالان سیاسی داخلی و خارجی را به خود مشغول داشته بود و همه در عادلانه بودن احکام صادره توسط دادگاه ابراز شک و تردید میکردند، ۴ شهروند سعودی در استان قطیف توسط نیروهای امنیتی و گلوله به شهادت رسیدند، درحالی که تنها جرم آنها اعتراض به محاصره امنیتی تحمیل شده به منطقه القطیف توسط آلسعود از ۱۰ ماه پیش تاکنون بود.
بسان همیشه برای محاصره تحمیل شده به قطیف رژیم از اصطلاحاتی مانند ایجاد فتنه و آشوب و مزدوری و تهدید امنیت و تحریک جوانان استفاده کرد و از شیوخ منطقه خواست برای آرام کردن اوضاع در اقدامی بیهوده پا پیش بگذارند، اما این ترفند بازتابی کاملا معکوس داشت و موجب شد، اوضاع از آنچه که بحرانی مینمود، بحرانیتر شود که با ورود نیروهای امنیتی منطقه همراه و تشدید رویاییها شد.
● تشدید رویاروییها در القطیف
تشدید رویاروییها خبر از تعمیق بحران و تشدید درگیری نیروهای امنیتی با تظاهراتکنندگان قطیفی میداد که تنها خواسته آنها برقراری مساوات و از بین بردن تبعیضهای طایفهای بود و درحالیکه از گوشه و کنار کشور صداهایی در حمایت از سیاستهای آلسعود به گوش میرسید که خواهان مجازات این معارضان شیعی و حتی بیرون راندن آنها از کشور بود تا نسبت به بروز بحرانی عمیق و بروز خشونتها در عربستان سعودی هشدار دهد، در این شرایط بود که صداهای دیگری نیز از برخی مناطق به گوش رسید که خواهان حفظ وحدت ملی بود و تبعیضهای طایفهای و ریختن خون برادران و هموطنان را محکوم میکرد.
● عربستان در آستانه تغییر و تحولاتی عمیق
با بررسی شرایط حاکم بر دو عرصه جده و قطیف درمییابیم که عربستان در آستانه تغییر و تحولاتی قرار دارد که رژیم با استفاده از راهحلهای امنیتی یا محاکمههای فوری و آنی بویژه در این مرحله حساس نمیتواند بر آنها غلبه کند و کنترل آنها را به دست گیرد.
محاکمههای جده و رویاروییهای امنیتی قطیف در واقع بیانگر گشوده شدن صفحهای جدید در تاریخ عربستان سعودی هستند تا پرده از شیوهها و اقدامات سرکوبگرانه رژیم حاکم بر عربستان سعودی بردارند که در ادامه استفاده از مشت آهنین و زبان خشونت در رویارویی با خواستههای سیاسی اصلاحطلبانه نمود پیدا میکند.
تا این لحظه رژیم سعودی تمام خواستههای سیاسی را نادیده گرفته و حتی تلاش کرد، اعتبار این خواستههای اصلاحطلبانه را با اصطلاحاتی از قبیل تروریسم و فتنهانگیزی زیر سوال ببرد، اگرچه شیوه تبیین تمام این خواستهها مسالمتآمیز و به دور از هرگونه خشونت بود.
● نبود افق سیاسی در عربستان
در واقع مشکل اساسی موجود در عربستان در همین نکته نهفته است، یعنی نبود افق سیاسی و منسوب کردن تمام تحرکات اصطلاح طلبانه سعودی به تروریستی بودن است و همین موجب میشود که عربستان همواره در حالتی از خفقان بسربرد و اگر رژیم تاکنون با خطابههای مذهبی و صدور فتواهای گوناگون که هرگونه تحرک سیاسی را محکوم میکرد و بکار بردن مشت آهنین و سرکوبهای امنیتی و بازداشت و قتل و کشتار بسان آنچه که در قطیف حاصل شد، در سرکوب هرگونه تحرک سیاسی و اصلاح طلبانه موفق مینمود، هم اکنون اوضاع به هیچوجه به شکل سابق نیست.
● مقامات سعودی ناتوانتر از هر زمان دیگر
به نظر میرسد، مقامات سعودی از ارائه هرگونه راهحلهای جدید برای رویارویی با این خفقان بیش از هر زمان دیگری ناتوان می نماید، اگر چه در این راه تلاش کرده اوضاع اقتصادی و ارائه خدمات و کمکها و فرصتهای شغلی را افزایش داده و از سقف بیکاری حاکم بر کشور بکاهند و از اصلاحات داخلی سخن بگویند، و با اینکه اقتصاد سعودی در میان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس اقتصادی نسبتا قدرتمند مینماید، اما این اقتصاد هیچگاه نخواهد توانست جایگزین اصلاحات سیاسی واقعی و نه صوری شود.
● شریعت دستاویزی برای سرکوب خواستههای مردمی
واقعیت امر این است که حنای رژیم در باب مقولههایی مانند اینکه تنها نظام سلفی سنی است که قانون قرآن را به اجرا میگذارد، رنگی ندارد و اکنون همه میدانند که رژیم عربستان تنها نظامی است که شریعت را دستاویزی برای سرکوب هرگونه خواستههای اصلاح طلبانه قرار داده است و بزرگترین شککنندگان به این مقولات از داخل خود رژیم سعودی که به سنی و سلفی بودن معروف هستند و نه طرف دیگر یعنی شیعیان خواهان حق برابر شهروندی و مساوات در حقوق اجتماعی بپاخاستهاند.
اعتراضهای سنی و شیعی با وجود اختلاف خاستگاهها و خواستههایشان بر یک نکته تاکید دارند، اینکه مشروعیت سیاسی و مذهبی که رژیم آل سعود از آن به عنوان دستاویزی جهت ادامه و تضمین حاکمیت خود بدون انجام هرگونه اصلاحات و تغییر و تحولی بر شبه جزیره عربستان استفاده میکند، به شدت زیر سوال رفته و متزلزل شده است.
● شک و تردید در ادعاهای آل سعود
مطرح شدن مقولههایی بر علیه سفلیگری رسمی حاکم بر عربستان و شکل گرفتن اصطلاحاتی همچون دادن جایگاهی به مردم در عرصه سیاسی کشور و استقلال قوه قضائیه از سیاست و تضمین برابری و مساوات برای تمام افراد جامعه صرف نظر از انتساب طایفهای و قبیلهای و مذهبی آنها اصطلاحات و درخواستهای جدیدی هستند که در عرصه داخلی شبه جزیره العرب به گوش میرسد و هر روز که میگذرد صدای آن رساتر از روز گذشته شنیده میشود و ثابت میکند که هیچ قدرتی چه رسمی و مذهبی در کشور هر قدر هم که سرکوبگر باشد، نمیتواند آن را در گلو خفه کند و این همان چیزی است که رژیم عربستان به شدت از آن واهمه دارد و از آنجا که هر روز بر گستره نفوذ آن افزوده میشود، نمیتواند آن را به اتهاماتی همچون وابستگی به خارج و مزدوری و تروریسم که هدف آن از بین بردن وحدت ملی و یکپارچگی کشور است، متهم کند، همانگونه که نمیتواند، معارضان رژیم را به ننگ خوارج بودن متهم کند، چراکه این اتهامی رایج در عربستان است که رژیم معارضان خود را به خوارج خواندن یعنی کسانی که از خلفای راشدین عدول کردند، متهم میکند، چون همه اکنون میدانند، خواسته این معارضان ارتباطی به مذهب ندارد که رژیم بخواهد آنها را خوارج بنامد، خواستههای اجتماعی است که به شکل مسالمتآمیز بیان میشوند و به همین دلیل است که وقتی رژیم این خواستهها را سرکوب میکند و به ماهیت آنها شک میکند و آنها را به خاک و خون میکشد، به شدت زیر سوال میرود.
اگر تا دیروز آل سعود از معضل شیعیان به عنوان اهرمی برای کسب وفاداری هرچه بیشتر استفاده میکرد، اکنون این شیوهها قدیمی شده و چون اکنون دیدگاهی واقع بینانه در حال شکلگیری در جزیره العرب است که مشکلات موجود در کشور را نه در وجود شیعیان در کشور بلکه ریشه آن را در رژیم حاکم و توسل آن به قدرت ملاحظه میکند.
● وحشت آل سعود از مقولهها و خطابههای ملیگرایانه
به همین دلیل آنچه هم اکنون بیش از هر چیز رژیم آل سعود را به شدت به وحشت افکنده شعارها و مقولهها و خطابههای ملیگرایانه است که پا را از مرز طایفه و قبیله و مذهب و هویت فراتر مینهد تا دیدگاهی جامع و کلان برای اصلاحات سیاسی فراگیر ارائه دهد و اگر تاکنون خطابها طایفهای و مذهبی موجب خصومت دو گروه شیعی و سنی و رودر رویی آنها با یکدیگر شده است، هم اکنون ملاحظه میکنیم که محاکمه شهروندان سنی در جده به جای اینکه مورد استقبال شیعیان قرار گیرد و آن را مرحمی بر روی زخمهای خود تلقی کنند، به حمایت از آن به پا میخیزد و خواستار اصلاحات سیاسی میشود و مقابل متهم شدن به تهدید امنیت داخلی و ملی و وابستگی به خارج و سرکوب شدید امنیتی ارام نمیگیرد، بلکه صدای خود را بالاتر میبرد تا سراسر کشور را دربرگیرد.
● مرحله بیداری در عربستان
شاید بتوان گفت مرحله جدیدی که پیشروی رژیم عربستان سعودی قرار دارد، مرحله بیداری مردن پس از دههها سرکوب توسط آل سعود است و در این میان آل سعود بسیار ساده لوح است، اگر تصور کند با صرف کردن اندکی از مال و ثروت خود برای این مردم میتواند خواستههای سیاسی و اجتماعی مشروع آنها را در نطفه خفه کند، چون این خواستهها از زبان مشتی آشوبگر یا هرج و مرج طلب یا به قول رژیم بیکار خارج نشده، بلکه شخصیتهایی آنها را بر زبان میآورند که در از حیث اقتصادی در وضعیت قابل قبولی قرار دارند، به همین دلیل خواستههای آنها پا را از حد خورد و خوراک و پوشاک فراتر مینهد و به خواستههای حقوق مدنی و سیاسی تبدیل میشود؛ خواستههایی که ریشه در آیین اسلام دارند و حقوق تضمین شده در اسلام هستند، به همین دلیل رژیم نمیتواند این خواستهها را به تعارض با شریعت متهم کند.
به همین دلیل است که گفته میشود، عربستان هم اکنون در آستانه مرحلهای حساس قرار دارد، در این میان سرکوب هرگونه فعالیت و تحرک سیاسی با رویاروییهای امنیتی خونین و احکام قضائی ظالمانه و تشدید فشار و خفقان حاکم بر کشور پیشبینی اینده روشن برای نظام را بسیار دشوار مینماید، اگر چه تاکنون تنها به این سیاست متوسل شده است، اما رژیم ال سعود باید بداند ادامه توسل به این راهکار جایگاه و موقعیت مردمی رژیم و مشروعیتش را به شدت زیر سوال خواهد برد و زمینه را برای گسترش فعالیت این تحرکات هموارتر خواهد کرد.
بنابراین هم اکنون که هنوز گستره این اعتراضها سراسر کشور را دربرنگرفته است، بهترین فرصت برای آل سعود است تا با انجام اصلاحات و عمل به خواستههای مشروع مردم خود را از قیامی سهمگین در آینده که طومار حکومت انها را بیشک در هم خواهد پیچید برهانند.
● طبقه متوسط جدید
«طبقه متوسط جدید» مانند بسیاری از مفاهیم علوم اجتماعی دارای معنای دقیق و برخوردار از پذیرش عمومی نیست، اختلاف در ملاکها و ویژگیهای این طبقه از یک سو، و نامشخص بودن قلمرو عینی و مصداقی آن از طرف دیگر و نیز تاثیر تحولات تاریخی بر آن، سبب شده است که هر کس از زاویه دید خود تعریفی خاص از آن ارایه دهد. در بررسیهای جامعهشناسانه جدید از طبقه متوسط جدید با عناوین مختلف مانند: یقهسپیدان، نخبگان جدید، طبقه متوسط شهری و طبقه کارگر جدید نام برده شده است. این طبقه در اکثر تحولات معاصر سیاسی و اجتماعی نقش بسیار مهمی داشته و پشتیبان اصلی جنبشهای اجتماعی جدید بوده است.در بین نظریهپردازان معاصر، «سیرایتمیلز» فرد شاخصی است که در مورد طبقه متوسط جدید مطالعه کرده و صاحبنظر است و از این طبقه با عنوان یقهسپیدان ـ که نام کتاب وی نیز هست ـ یاد کرده است. وی، اصطلاح طبقه متوسط جدید یا یقهسپیدان را در مورد مدیران، تکنوکراتها، کارمندان، اساتید، معلمان، حقوقدانان، مهندسان، پزشکان، کارکنان اداری و دفتری به کار میبرد. او یقهسپیدها یعنی صاحبان مشاغل فکری، فنی و تخصصی را در مقابل یقهآبیها یعنی کارگران یدی و غیرماهر به کار میبرد. میلز برای سنجش طبقه متوسط جدید از ملاکهای گوناگونی بهره میبرد که عبارتند از: درآمد، شغل، پرستیژ، دارایی و اقتدار. به باور وی، این طبقه هیچگونه ارتباط کاری با ابزار تولید نداشته و هیچگونه ادعایی نیز نسبت به عواید آن ندارد. از نظر درآمد شغلی، اعضای این طبقه در حد وسط قرار دارند. یقهسپیدان از نظر منزلت اجتماعی برتر از کارگران مزدبگیر و کسبه قرار دارند. رایت میلز در تمایز این طبقه از سایر طبقات بر ویژگی و منزلت فکری آنها تاکید میکند.
در مجموع، اعضای متعلق به طبقه متوسط جدید را میتوان به چند دسته تقسیم کرد: الف) صاحبان مشاغل علمی، فنی و تخصصی؛ ب) مدیران و کارمندان عالیرتبه؛ ج) کارمندان اداری و دفتری؛ د) حقوقبگیران بخش عمومی مانند فروشندگان و کارکنان بازرگانی و فروش، کارکنان امور خدماتی و غیره.
با عنایت به دیدگاههای اکثر نظریهپردازان اجتماعی مانند میلز، دارندورف، لیپست، هالپرن، هانتینگتون، باتامورو گیدنز میتوان این طبقه را چنین تعریف کرد: طبقه متوسط جدید متشکل از دارندگان مشاغل فکری، تخصصی و فنی همچون مدیران، حقوقبگیران یا کارمندان حکومتی، حقوقدانان، پزشکان، مهندسان، وکلا، اساتید دانشگاه، دانشجویان، تکنیسینها، روشنفکران، معلمان یا آموزگاران، نویسندگان و هنرمندان است که دارای جایگاه و منزلت متمایز از سایر طبقات بوده و نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی در چندین دهه اخیر داشتهاند، لازم به ذکر است که تعریف این طبقه براساس برداشتهای جدید منزلتی و فرهنگی و نه اقتصادی صرف از طبقه صورت گرفته است و برخلاف طبقه متوسط رایج و سنتی ویژگی اصلی آنها صرفا برخورداری از درآمد متوسط (طبق معیارهای اقتصادی صرف) نیست.
● طبقه متوسط جدید و چالشهای سیاسی حکومت سعودی
یکی از ویژگیهای جدید جامعه عربستان، گسترش کمی طبقه متوسط جدید است که محصول برنامه نوسازی اجتماعی ـ اقتصادی از دهه ۱۹۷۰ به بعد به شمار میآید. براساس یک بررسی انجام شده، نسبت طبقه متوسط جدید به کل جمعیت از ۲ درصد به ۱۱ درصد در اواخر دهه ۱۹۸۰ افزایش یافته است.۲ رشد کمّی و نیز کیفی (برخورداری از آگاهی و تحول فکری و نگرشی) این طبقه باعث شده که به عنوان مهمترین نیروی اجتماعی تحولخواه و اصلاحطلب در چند دهه اخیر ظاهر شود و وزن سیاسی خود را به مرور زمان با سرعت قابل توجهی افزایش دهد.
حکومت عربستان از نیمه دوم دهه ۱۹۸۰ به این سو، با چالشهای سیاسی و انتقادات جدی از سوی طبقه متوسط جدید مواجه بوده است. در چند دهه اخیر افراد، گروهها و فعالان مدنی و سیاسی متعلق به این طبقه به عنوان مهمترین منتقد و اپوزیسیون حکومت سعودی در حیات سیاسی و اجتماعی ظاهر شده است، و شاید بتوان گفت که این طبقه، منبع اصلی و بسیار مهم چالشها و اعمال فشارهای سیاسی و تضعیفکننده مشروعیت سیاسی خاندان سعودی بوده است. این طبقه تا حد نسبتاً قابل توجهی توانسته است که حیات سیاسی و اجتماعی در این جامعه را از سکون و ایستایی سیاسی خارج کند و تحت فشارهای این طبقه، حکومت ناچار به انجام برخی اصلاحات محدود سیاسی شده است.طبقه متوسط جدید منبع ظهور سه جریان مهم سیاسی ـ اجتماعی، اعتراضی و انتقادی در جامعه عربستان بوده است که عبارتند از: الف) روشنفکران آزادیخواه؛ ب) اسلامگرایان اصلاحطلب و معتقد به تفاسیر جدید از مذهب سنتی؛ و ج) جریان اصلاحطلب و منتقد شیعی.در طیف اسلامگرایان اصلاحطلب اهل تسنن میتوان به جنبش بیداری اسلامی (الصحوه الاسلامیه) اشاره کرد که ریشه آن به گسترش دانشگاههای اسلامی در دو دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ برمی گردد تا اواخر دهه ۱۹۹۰ این دسته از اسلامگرایان در مسایل اجتماعی با حفظ دیدگاههای سنتی وهابیت، عمدتاً قائل به محافظهکاری و حفظ نظم اجتماعی و فرهنگی موجود بودند، اما در ارتباط با عرصه سیاسی ـ با اتخاذ دیدگاههای امروزیتر اخوان المسلمین ـ قائل به نوآوری در روشهای اعمال حاکمیت و تشکیل دولت اسلامی امروزیتری بودند و از این حیث خود را از نوسلفیون افراطی جدا میکردند؛ البته در مسایل اجتماعی با آنها مشترک و هم عقیده بودند.
● ادامه تظاهرات مسالمتآمیز در شرق عربستان
فراخوان برگزاری تظاهرات وفاداری به شهدا توسط جوانان سعودی از طریق فیسبوک داده شده بود که با استقبال گسترده اهالی این مناطق مواجه شد، این موضوع موجب شد تا نیروهای امنیتی و نظامی عربستان نه تنها به حالت آماده باش کامل در آیند که در مناطق مختلف الشویکه مستقر شوند.
تظاهراتکنندگان سعودی با سردادن شعارهایی همچون "زندانیان باید آزاد شوند ، "تیراندازان باید مجازات شوند"، "خون بر شمشیر پیروز خواهد شد" و "مجرمان باید مجازات شوند " خواستار آزادی زندانیان سیاسی و آزادی بیان و انجام اصلاحات واقعی در این کشور شدند.
تظاهراتکنندگان سعودی همچنین در شعارهای خود خواستار کنارهگیری استاندار الشرقیه شدند و شعار "محمد بن فهد سرنگون باد" را سردادند.
● استقرار نیروهای امنیتی در الرامس
از سوی دیگر شاهدان عینی اعلام کردند که نیروهای امنیتی و ضد شورش و همچنین نیروهای نظامی شب گذشته در ساعت ۲۱ به دلیل نامعلوم وارد منطقه کشاورزی "الرامس" شدند.
گفته شده دلیل ورود این نیروها ممانعت از برگزاری نمایشی است که در آن اتهاماتی را به رژیم در سرکوب خشونتبار معارضان و استفاده از سلاح علیه آنها توسط نیروهای نظامی و امنیتی وارد میکند.
● آزادی سه جوان سعودی برای تحریف افکار عمومی
از سوی دیگر رژیم سعودی از بیم گسترش اعتراضها در این کشور و آرام کردن معارضان و در ترفندی برای گمراه کردن اذهان عمومی اقدام به آزاد کردن سه جوان سعودی کرد.
این سه جوان سعودی در العوامیه و پس از مورد ضرب و شتم قرار گرفتن توسط نیروهای پلیس این شهر بازداشت شده و "رضا قریریص" و "مرتضی تحیفة" و "جلال السعید" نام داشتند.
نیروی پلیس سعودی این سه جوان را به اتهام تردد از مقابل مرکز پلیس این شهر و تلاش برای جمع آوری اطلاعات از این مرکز بازداشت کردند.
بیمسئولیتی مقامات سعودی در برابر مشکلات مردم و از اخبار جالب اینکه اخیرا فیلمی در فیسبوک منتشر شده که "فهد بالغنیم"، وزیر کشاورزی عربستان سعودی در پاسخ به یک کشاورز مسن سعودی که به وی گفته بود، دامهایش را نتوانسته واکسیناسیون کند، گفت: من کشاورزم و مزرعهدار هستم، خوب برو داروخانه و واکسن بخر.
در این هنگام کشاورز مسن خطاب به وزیر کشاورزی میگوید که این سخن شما به معنای بیتوجهی دولت به منابع حیوانی است که در این هنگام وزیر کشاورزی به وی میگوید: میگویی دولت چکار کند همه چیز را مفت در اختیار تو قرار دهد، پدر جان برو داروخانه و واکسن بخر.
و تمام این گفتگوها در برابر خبرنگاران و کشاورزانی حادث شد که برای دیدار با وزیر کشاوزری و تهیه خبر در آنجا حضور یافته بودند و موجب شد تا رسانههای سعودی این شیوه برخورد مسئولان این کشور با شهروندان را بیانگر بیمسئولیتی و عدم توجه آنها به مشکلات مردم عنوان کنند.
روح الله پورطالب
پژوهشگر ارشد مطالعات خاورمیانه و خلیج فارس
برگرفته از خبرگزاری فارس، روزنامه اطلاعات، مشرق نیوز و تحلیلات و نظرات شخصی نگارنده
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست