یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

توحید و حكومت دینی


توحید و حكومت دینی

اعتقاد به تمام مراتب توحید, به خصوص ربوبیت و ولایت تشریعی, بدون اعتقاد به حكومت دینی امكان پذیر نیست و حكومت دینی هم یعنی اجرای تشریع خداوند در جامعه توسط كسی كه ماذون از طرف خداست

توحید از اركان اصول اعتقادی است، به گونه‏ای كه در میان تمامی صفات الهی، تنها توحید در زمره اصول دین قرار گرفته است . توحید همچنین از مباحث مهم كلامی است، به طوری كه به علم كلام «علم التوحید» گفته‏اند . البته توحید دارای مراتبی است كه ملاحظه تمام مراتب آن، توحید كامل است و موحد كامل نیز كسی است كه به همه مراتب آن، اعتقاد داشته باشد . چنین توحیدی است كه می‏تواند بستر نظام سیاسی قرار گیرد; زیرا كسانی كه به توحید كامل معتقد شدند این اعتقاد را در تمام جنبه‏های زندگی، از جمله نظام سیاسی آن، باید بروز دهند; به این معنا كه نظام اداره كننده جهان را نظام واحد بدانند.

همچنانكه به مقتضای برهان عقلی، كمال انسان دراین است كه از كسی اطاعت كند كه بر حقیقت انسان و جهان و ارتباط متقابل انسان و جهان آگاه است (منظور از جهان، اعم از عالم طبیعت است) و او كسی نیست جز خدا، پس قهرا ولایت منحصر به او خواهد شد; یعنی تنها ولی حقیقی انسان خداست .

بنابراین، توحید تنها یك عقیده و اندیشه خنثی نیست كه تاثیری در حوزه رفتار و كردار انسانی نداشته باشد و در رابطه با سایر اندیشه‏ها و تئوری‏های وی قرار گیرد و گسسته از نظامات اجتماعی و سیاسی و ارزشهای اخلاقی او باشد، بلكه توحید از یك سو، نظام ارزشی انسان موحد را پدید می‏آورد (اخلاق) و از سوی دیگر تنظیم كننده مناسبات اجتماعی، حقوقی و سیاسی اوست، بدین ترتیب مقوله سیاست نیز یكی از ساحت‏هایی است كه اندیشه توحید نسبت‏به آن تاثیر گذار است; یعنی اندیشه توحیدی در سه حوزه معرفت، اخلاق و سیاست دخالت می‏كند .

مقام معظم رهبری در این باره می‏فرمایند: «هر جایی، هر ملتی و هرگونه مردمی كه معتقد به اسلام هستند و زندگی می‏كنند ناگزیر ادعای حكومت اسلامی را باید داشته باشند; یعنی اگر نداشته باشند، اعتقاد به توحید ندارند یا اعتقاد به توحید را بد فهمیده‏اند ...» (۲)

● مراتب توحید

توحید به معنای یكتا و یگانه دانستن یا اعتقاد به یكتایی و یگانگی خداست كه توحید به این معنا دارای مراتبی است و توحید كامل; یعنی یكتا دانستن خداوند و تمام مراتب آن، بنابراین:

▪ توحید سه قسم است:

۱ . ذاتی، ۲ . صفاتی، ۳ . افعالی

و توحید افعالی نیز به سه قسم كلی تقسیم می‏گردد:

۱ . توحید در خالقیت ۲ . توحید در ربوبیت ۳ . توحید در مالكیت .

توحید در ربوبیت نیز دارای فروع و شؤون مختلف است كه عبارتند از:

توحید در حاكمیت (ولایت)، توحیددر تشریع، توحید در اطاعت، توحید در عبادت، توحید در استعانت، توحید در محبت، توحید در مغفرت و شفاعت و توحید در خوف و رجاء . (۳)

نكته‏ای كه باید در مورد این تقسیم، به خصوص در مورد فروع و اقسام ربوبیت مورد توجه قرار گیرد، این است كه تفاوت اقسام و فروع مذكور با یكدیگر و با مقسم خود، از باب تفاوت در حیثیات است; یعنی این تفاوت‏ها از حیث مفهوم است نه مصداق، چون مصداق تمام این توحیدها یكی است كه همان خداوند خالق و رب است; یعنی خداوند خالق و رب، ربوبیت‏خود را از حیثیات متفاوت اعمال می‏كند چون بعد از خلق عالم، تدبیر و اداره آن مطرح است و ربوبیت‏خدا هم همین تدبیر كامل است اما برای اعمال تدبیر عالم، ساز و كارهای ویژه و متفاوتی نیاز است كه فروع و شؤون مختلف ربوبیت در همین راستا معنا پیدا می‏كند . صدر المتالهین در رد این ادعا، كه «مفهومات مختلفه از مصداق و ذات و احد انتزاع نمی‏شود» آورده است: «ان مجرد تعدد المفهومات لا یوجب ان یكون حقیقهٔ كل منها و نحو وجوده غیر حقیقهٔ الآخر و وجوده الا بدلیل آخر غیر تعدد المفهوم، و اختلافه یوجب ان یكون ذات كل واحد منها غیر ذات الآخر» . (۴)

بنابراین، ربوبیت‏خداوند به اعتبار حالات مختلف تدبیر شوندگان، به اقسام گوناگون تقسیم می‏گردد كه همه آنها، از لوازم ربوبیت است .

● توحید در ربوبیت

چون توحید در ربوبیت، در موضوع این تحقیق نقش محوری ایفا می‏كند، تنها در باره آن بحث می‏كنیم و از پرداختن به مراتب دیگر توحید، صرفنظر می‏نماییم .

● بررسی واژه رب در لغت

در كتب لغت‏برای واژه «رب‏» معانی گوناگون نقل شده است، مانند:

مصلح، مالك، صاحب، سید، مدبر، مربی، قیم، منعم و خالق كه به نقل برخی از آنها می‏پردازیم:

۱ . معجم مقاییس اللغه: رب: الراء و الباء یدل علی اصول: فالاول اصلاح الشئ و القیام علیه، فالرب، المالك و الخالق و الصاحب و الرب المصلح للشئ و الله جل ثناؤه، الرب، لانه مصلح احوال خلقه‏» .

۲ . المعجم الوسیط: رب القوم: راسهم و ساسهم، الرب اسم الله تعالی و المالك و السید و المربی و القیم و المنعم و المدبر والمصلح.

۳ . المصباح المنیر: الرب: یطلق علی مالك الشئ ... و قد استعمل به معنای السید .

۴ . لسان العرب: الرب هو الله عزوجل، هو رب كل شی‏ء; ای مالكه و لا یقال الرب فی غیر الله الا بالاضافهٔ . الرب یطلق فی اللغهٔ علی المالك و السید والمدبر و المربی و المنعم و القیم .

خلاصه اینكه لفظ رب در معانی متعددی به كار رفته است كه در تمام این معانی، مشترك معنوی است و جامع آنها كلمه «من بیده امر التدبیر و الادارهٔ و التصرف‏» است‏یا كلمه «من فوض الیه امر الشئ المربی من حیث الاصلاح و التدبیر و التربیهٔ‏» .

بنابراین، رب یعنی كسی كه امر تدبیر امور و اداره آن و تصرف در امور، به دست اوست . یكی از محققان در این باره می‏نویسد:

«معنی حقیقی و اصیل لفظ رب «من بیده امر التدبیر و الادارهٔ و التصرف‏» است كه یك مفهوم كلی است و معانی دیگر; مانند تربیت، اصلاح، حاكمیت، مالكیت و صاحبیت، همگی مصادیق این مفهوم كلی هستند .» (۵)

● مفهوم رب در اصطلاح

با توجه به معنای لغوی واژه رب، توحید در ربوبیت‏یعنی «اعتقاد به اینكه تنها خدای متعال است كه می‏تواند استقلالا و بدون نیاز به هیچگونه اذن و اجازه‏ای، در تمام شؤون مخلوقات و كل جهان تصرف كرده، آنها را تدبیر و اداره كند .» (۶)

طبق این تعریف، انسان بعد از آفرینش، تدبیرش به خود او تفویض نشده بلكه با تدبیر الهی زیست می‏كند .

البته این بدان معنا نیست كه هیچ عاملی در طول فاعلیت‏خدا، از چیز دیگر تاثیر نپذیرد بلكه خداوند چیزهای دیگر را واسطه سبب قرار می‏دهد و از راه آنها تاثیراتی در عالم تحقق پیدا می‏كند كه تاثیرات حقیقی است .

یكی از محققان در این باره می‏نویسد:

«مراد از رب در اصطلاح اسلامی، مربی كامل است; یعنی بنیانگذار نظام زندگی در طی مراحل پرورش تا رسیدن به درجه كمال ... » (۷)

«خداوند برای تحقق معنای رب العالمین بودن خود، ابتدا فرشتگاه را آفرید; زیرا آنان سپاه خلق در خلق و حاملان عرش ربوبی هستند . پس از آن، به آفرینش زمان و مكان و آسمان و زمین پرداخت و هر چه مورد نیاز جانداران آن بود; از آب و گیاه و سایر ما یحتاج، در اختیارشان قرار داد . سپس جن و حیوان را آفرید و انسان را پس از خلق همه نیازمندی‏هایش به دنیا آورد .» (۸)

بر اساس توحید در ربوبیت، هر امری كه در جهان محقق شده و سهمی از هستی داشته باشد، به خدا اسناد پیدا می‏كند و علت آن خدا است; خواه آن امر، از امور حقیقی (۹) باشد یا اعتباری . (۱۰)

به عبارت دیگر، اگر علت كه خداست كار حقیقی انجام دهد; مثلا درخت‏یا انسان را بیافریند، ربوبیت او تكوینی است و اگر كار اعتباری انجام دهد; مثلا قانون مالكیت را وضع كند ربوبیت او تشریعی خواهد بود . بنابراین، ربوبیت‏خداوند عام است و شامل تمام امور حقیقی و اعتباری می‏گردد .

● شؤون و مراتب توحید در ربوبیت

همچنان كه گفته شد، توحید در ربوبیت‏یكی از اقسام توحید افعالی است كه خود دارای شؤون و مراتب گوناگون بود و ما از میان شؤون مختلف آن، تنها به سه مرتبه، كه در ارتباط با تحقیق حاضر، دارای اهمیت‏بیشتری هستند، می‏پردازیم كه عبارتند از:

۱ . توحید در تشریع ۲ . توحید در حاكمیت ۳ . توحید در اطاعت

۱ . توحید در تشریع

تشریع; یعنی احكام و تكالیفی كه در دین جعل شده و مربوط به اعتقاد عملی است .

بنابراین، توحید در تشریع یعنی اعتقاد به اینكه یگانه قانونگذار شایسته، خداوند است و احدی غیر از او مجاز نیست‏به صورت مستقل و در عرض تشریع الهی برای تنظیم حیات بشری قوانینی وضع كند .

علامه طباطبایی‏قدس سره در این باره می‏نویسد: «و هو تدبیر اعمال الانسان بجعل قوانین و احكام یراعیها الانسان بتطبیق اعماله علیها فی مسیر حیاته، لتنتهی به الی كمال سعادته‏» . (۱۱) «ربوبیت تشریعی یعنی تدبیر اعمال انسانها، با جعل و وضع قوانین و احكامی كه اگر انسان رفتار خود را در طول زندگی با آن قوانین تطبیق دهد، او را به كمال سعادت برساند .»

●● ادله اثبات توحید در تشریع

قانونگذاری و تشریع در اختیار كیست؟

آیا كسی غیر از خداوند، حق قانونگذاری دارد؟ اگر قانونگذاری در انحصار خداوند است، منشا این حق از كجا ناشی شده است؟ در پاسخ به این پرسش‏ها، دیدگاهها و نظریه‏های گوناگونی مطرح شده است كه در كتب حقوقی (۱۲) به طور گسترده به آنها پرداخته‏اند . ما اكنون در صدد بیان آن دیدگاهها نیستیم بلكه تنها دیدگاه خود را، با استفاده از ادله عقلی و نقلی مطرح می‏كنیم . ادعای ما این است كه تشریع، حق انحصاری خدا است و از شؤون ربوبیت او محسوب می‏گردد .

● تشریع در انحصار خداوند است

از دلایل متعدد عقلی و نقلی استفاده می‏شود كه قانونگذاری در انحصار خداست و او در تشریع یگانه است و منشا این حق نیز از ذات او (اراده الهی) ناشی می‏شود كه مظهر خالقیت و مالكیت و ربوبیت و عالم به تمام مصالح و مفاسد مخلوقات خود می‏باشد . صدرالمتالهین می‏نویسد: «ان حقائق الاشیاء مثبتهٔ فی العالم المسمی بالقلم الالهی و فی العالم النفسانی المسمی باللوح المحفوظ و ام الكتاب و فی الالواح القدریهٔ القابلهٔ للمحو و الاثبات كما قال الله تعالی «یمحو الله ما یشاء و یثبت و عنده ام الكتاب ...» و جمع هذه الكتب فی كتبها یداللرحمان ... و من هذه الالواح یتنزل الشرائع و الصحف و الكتب علی الرسل علیهم السلام‏» . (۱۳)

الف . دلیل عقلی

لازمه توحید در ربوبیت، اقرار به توحید در تشریع است; زیرا وقتی ثابت‏شد كه مدبر و مدیر عالم تنها خداست، مسلما غیر از او كسی صلاحیت قانونگذاری را، كه از شؤون ربوبیت است، نخواهد داشت; چون سهمی در تدبیر جهان ندارد تا قوانین هماهنگ با نظام تكوین وضع كند . دلیل عقلی با تقریرهای گوناگون بیان شده است و ما به یكی از آنها، كه تقریر حكماست، اشاره می‏كنیم:

● تقریر حكما از دلیل عقلی

مرحوم لاهیجی در كتاب «گوهر مراد» تقریر حكما را در مورد اینكه قانونگذاری حق خداست، چنین می‏نویسد: عدل در اجتماع محتاج قانون است و قانون محتاج است‏به واضعی الهی; اذ لا یجوز ان یترك الناس و آرائهم فی ذلك فیتخلفون فیری كل منهم ما له عدلا و ما علیه ظلما» . (۱۴)

پی‏نوشت‏ها

۱) محقق حوزه و مدرس دانشگاه .

۲) سید علی خامنه‏ای، بررسی ابعاد حكومت اسلامی، حكومت در اسلام، مقالات سومین و چهارمین كنفرانس اندیشه اسلامی انتشارات امیر كبیر، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص‏۳۰

۳) ر . ك سبحانی، جعفر، الالهیات، ج‏۲، المركز العالمی للدراسات الاسلامیه، چاپ سوم، قم، ۱۴۱۱، ص‏۱۰۵

۴) ملاصدرا، الحكمهٔ المتعالیه، دار احیاء التراث العربی، بیروت: چاپ چهارم، ۱۴۱۰، ج ۱، ص ۱۷۵

۵) سبحانی، جعفر، الاسماء الثلاثه; الاله و الرب و العباده، مؤسسه امام صادق علیه السلام، چاپ اول، قم، ۱۴۱۷، س‏۱۷

۶) مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن (۳ - ۱) انتشارات مؤسسه در راه حق، ص‏۲۳

۷) عسكری، سید مرتضی، عقاید اسلام در قرآن (۳ - ۱) ترجمه محمد جواد كرمی، مجتمع علمی اسلامی، چاپ اول، ص‏۱۵۰

۸) همان، ص‏۱۶۶

۹) حقیقی شامل موجوداتی می‏شود كه عمل اختیاری انسان در بود و نبود آن‏ها دخیل نباشد .

۱۰) اعتباری شامل اشیا و اموری می‏گردد كه در حوزه حیات انسانی یافت می‏شوند; به گونه‏ای كه اگر انسان نباشد آن امور اصلا مطرح نمی‏گردند; نظیر مالكیت، ریاست زوجیت، عضویت و مانند تمامی اموری كه در مسایل اخلاقی و فقهی مطرح می‏شوند . (ر . ك . به: جوادی آملی، عبدالله، ولایت در قرآن، ص‏۲۱۲)

۱۱) المیزان، ج‏۱۸، ص‏۲۵

۱۲) مانند كتابهایی كه در زمینه مبانی و كلیات علم حقوق نوشته شده است; از جمله كتاب مقدمه علم حقوق، ناصر كاتوزیان .

۱۳) ملا صدرا، الشواهد الربوبیه، با حواشی حاج ملا هادی سبزواری، تصحیح سید جلال الدین آشنایی انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۶، ص‏۳۵۱

۱۴) فیض لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، كتابخانه طهوری، چاپ اول، تهران ۱۳۶۴ . ص‏۲۵۵ . عین این تعبیر در كتاب النجاهٔ، ص‏۳۰۴، و اللهیات شفا، ص‏۴۴۱ از ابن سینا آمده است .

۱۵) ق: ۱۶

۱۶) عنكبوت: ۶۲

۱۷) ابراهیم: ۸

۱۸) مائده: ۴۴

۱۹) مائده: ۴۵

۲۰) مائده: ۴۹

۲۱) یوسف: ۴۰

۲۲) حكم الله علی قسمین: الاول، قضاء و قدره و هذا لا مفر منه للانسان . الثانی، حلال الله وحرامه المعبر من كل منهما بالحكم الشرعی ... و المراد بالحكم الله المعین الثانی و انه تعالی هو مصدر التشریع (تفسیر كاشف، ج‏۴، ص‏۳۱۵، ذیل آیه ۴۰ یوسف) .

۲۳) یونس/۳۵

۲۴) ر . ك: دراسات فی ولایهٔ الفقیه، ج‏۱، ص‏۷۲: «ان حقیقتها ترجع الی تولی الامر و التصرف و التدبیر و یشتق منها لفظ الوالی به معنای الحاكم و الامیر .»

۲۵) ر . ك: حكمت و حكومت مهدی حائری، ص‏۱۷۸

۲۶) تفسیر المیزان، ج‏۶، ص‏۱۲

۲۷) سید مسعود معصومی، نگاه نو به حكومت دینی، مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ص‏۲۳ (تلخیص) .

۲۸) الالهیات، ج‏۲، ص‏۷۳

۲۹) المیزان (عربی)، ج‏۶، ص‏۱۲

۳۰) همان، ج‏۶، ص‏۱۳

۳۱) جوادی آملی، ولایت در قرآن، مركز فرهنگی رجاء، چاپ اول، ۱۳۶۷ . ص‏۲۱۵; یعنی روح ولایت تكوینی به ولایت‏بر تكوین و ولایت تشریع به ولایت‏بر تشریع باز می‏گردد .

۳۲) شوری: ۹

۳۳) مكارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج‏۳، مؤسسهٔ الامام علی بن ابی طالب، چاپ پنجم، قم ۱۳۷۵، ص‏۳۷۲

۳۴) در پاسخ به این پرسش كه چه كسی حق حاكمیت و الزام كردن مردم و محدود ساختن اختیار آنان را دارد و این حق از كجا ناشی می‏شود، دیدگاههای مختلفی وجود دارد كه در قسمت نتیجه‏گیری این بخش، به آن اشاره شده است .

۳۵) شورا: ۹

۳۶) برای آگاهی بیشتر ر . ك: تفسیر نمونه، ج‏۸، ص‏۳۲۸ و ج‏۲۰، ص‏۴۰۳ و پیام قرآن، ج‏۳

۳۷) شورا: ۹

۳۸) رعد: ۱۶

۳۹) التفسیر الكاشف، ج‏۴، ص‏۳۹۱ . مغنیه محمد جواد، تفسیر الكاشف، ج‏۴، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، بیروت، ص‏۳۹۱

۴۰) سجده: ۴

۴۱) تفسیر نمونه، ج‏۱۷، ص‏۱۱۲، مكارم شیرازی و همكاران، تفسیر نمونه، دارالكتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۱۰، ج‏۱۷، ص‏۱۱۲

۴۲) در اینكه حاكمیت‏بر چه اساس اعمال می‏شود، دیدگاههای مختلفی وجود دارد:

برخی گفته‏اند چون حاكم دارای علم و شخصیت ممتاز اجتماعی است، حق اعمال حاكمیت را دارا است و برخی دیگر گفته‏اند چون مردم حاكمیت‏خود را به زمامداران واگذار نموده‏اند، حق حاكمیت دارند (قرارداد اجتماعی) و عده‏ای نیز گفته‏اند چون زمامدار با زور و غلبه بر مردم تحمیل شده، حق حكومت پیدا می‏كند اما آنچه كه از ادله عقلی و نقلی استفاده می‏شود این است كه حق حاكمیت زمامدار مبتنی بر این است كه او برخوردار از حقی مشروع است ومرئوسین هم به آن اعتراف دارند كه در مورد حاكمیت غیر خداوند این حق مشروعیت، از راه فرمان و اذن الهی حاصل می‏گردد و الا نامشروع است .

۴۳) اعراف: ۳

۴۴) الالهیات، ج‏۲، ص‏۷۹

۴۵) پیام قرآن، ج‏۳، ص‏۳۹۰

۴۶) غابن: ۱۶

۴۷) شعرا: ۲۰۸

۴۸) اعراف: ۳

۴۹) آل عمران/۳۲

۵۰) یونس/۳۵

۵۱) بحارالانوار، ج‏۷۳، ص‏۹۳، ح‏۶، علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دارالكتب الاسلامیه، تهران، بازار سلطانی، چاپ دوم، ۱۳۶۳، ج‏۷۳، ص‏۹۳، ح‏۶

۵۲) الشواهد الربوبیه، ص‏۳۶۰

۵۳) آل عمران: ۱۶۴

۵۴) خرازی، محسن، بدایهٔ المعارف الالهیه، ج‏۱، ص‏۲۲۶، مركز مدیریت‏حوزه علمیه، چاپ پنجم، قم، ۱۴۱۳

۵۵) كلینی، محمد بن یعقوب، اصول كافی، دارالمتعارف للمطبوعات، بیروت ۱۴۱۱، ج‏۱، ص‏۱۶۸

۵۶) انعام: ۸ و ۹

۵۷) طباطبایی، محمد حسین، شیعه در اسلام، دفتر انتشارات اسلامی چاپ دهم، ۱۳۷۹ ص‏۱۹۳

۵۸) سبحانی، جعفر، الاسماء الثلاثهٔ الا هو الرب و العاده، ص‏۳۱

۵۹) ص: ۲۶

۶۰) امام خمینی، المكاسب المحرمه، ج‏۲، ص‏۱۶۰

۶۱) بازرگان، مهدی، آخرت و خدا هدف بعثت انبیا، كیان، سال پنجم، شماره‏۲۸ آذرودی بهمن ۱۳۷۴، ص‏۴۸و ۵۶ و ۵۷

۶۲) همان .

۶۳) سروش، عبدالكریم، تحلیل مفهوم حكومتی دینی، دین و حكومت، انتشار رسا، ص‏۱۷۰

۶۴) وصیت نامه سیاسی - الهی حضرت امام خمینی (سروش ملكوتی) صص‏۲۵ و ۲۶

۶۵) معرفت، محمد هادی، ولایت فقیه، مؤسسه فرهنگ انتشارات التمهید، چاپ اول، قم .

۶۶) منتظری، حسینعلی، دراسات فی ولایهٔ الفقیه، فقه الدولهٔ الاسلامیه، الدار الاسلام، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۰۹، ج‏۱

۶۷) نساء: ۶۸

۶۸) مائده: ۹۹

۶۹) احزاب: ۴۰

۷۰) آل عمران: ۱۴۴

۷۱) احزاب: ۳۶

۷۲) احزاب: ۶

۷۳) دراسات فی ولایهٔ الفقیه، ج‏۱، ص‏۷۲

۷۴) مائده: ۵۵

۷۵) اصول كافی، ج‏۱، ص‏۲۸۸، ح‏۳، كتاب الحجه .

۷۶) شیخ صدوق، توحید صدوق، ج‏۳، ص‏۸۳، التوحید، مؤسسه نشر اسلامی، با تعلیقه سید هاشم حسینی طهرانی، ج‏۳، ص‏۸۳

۷۷) شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج‏۱، ص‏۱۴۵، باب‏۳۷، منشورات مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، ۱۴۰۴

۷۸) نساء: ۱۴۱

۷۹) شعراء: ۱۵۱ و ۱۵۲

۸۰) یونس: ۳۵

۸۱) لزوم كفایت‏برای والی از آیات ۵۵ یوسف و ۲۴۷ بقره استفاده می‏شود كه در آنها تعبیر «حفیظ علیم‏» و «بسطهٔ فی العلم و السم‏» به كار رفته است .

۸۲) ر . ك: ولایت فقیه امام خمینی - جواهر الكلام محمد حسن نجفی، ج‏۲۱ - عوائد الایام محقق نراقی و البدرالزاهر آیهٔ الله بروجردی .

۸۳) جواهر الكلام، ج‏۲۱، ص‏۳۹۷

۸۴) جعفرپیشه، مصطفی، پرسش و پاسخ در زمینه ولایت فقیه، مركز مطالعات و تحقیقات حوزه علمیه قم، ص‏۷۲

منبع:فصلنامه حكومت اسلامی، شماره ۳۱


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 7 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید