گشت ارشادی که تحمل نشد

گشت ارشاد بعد از «ازدواج در وقت اضافه» جدیدترین ساخته سعید سهیلی است اگر گشت ارشاد را با فیلم قبلی این کارگردان مقایسه کنیم متوجه خواهیم شد که گشت ارشاد اثر کامل تری در مقایسه با ازدواج در وقت اضافه است اما فیلم بدون اشکالی نیست

نسخه اولیه فیلم که در جشنواره فجر نمایش داده شد خیلی بهتر آغاز می‌شد که متاسفانه در نسخه اکران عمومی یکی از سکانس‌های سانسور شده سکانس اولیه فیلم است‌. بعضی از سکانس‌های فیلم «گشت ارشاد» هم بی معنی شروع می‌شوند و بی معنی هم تمام می‌شوند‌. در این باب می‌توان به سکانسی اشاره کرد که عطا‌(پولاد کیمیایی) به خانه مادر زنش می‌رود و قسمتی از مهریه زنش را می‌دهد و در همین بین یک پیرزن از خانه اش عطا را صدا می‌کند و می‌گوید: «بیا تو» بعد عطا می‌گوید:«الان میام ننه» و عطا وارد آن خانه می‌شود و تصویر فید می‌شود و سکانس تمام می‌شود . در پایان این سکانس متوجه نشدیم آن پیرزن که بود ؟ با عطا چه کاری داشت ؟ چرا او را صدا کرد؟ چرا عطا وارد آن خانه شد؟ این اشکلات نشان می‌دهد که فیلم نامه ضعف‌های اساسی دارد، چون ممیزی یازده دقیقه‌ای که به این فیلم وارد شده است به کلیت این فیلم لطمه نزده و پیام فیلم به خوبی به مخاطبان منتقل شده است.

«گشت ارشاد» فیلمی دو لحنه است‌؛ خیلی خوب پیش می‌رود و کمدی بودن خودش را حفط می‌کند‌، اما در پانزده دقیقه پایانی فیلم که قصه به سمت جنایی بودن می‌کشد ، بسیار ضعف می‌کند و حتی سکانس‌های اکشن گونه‌اش هم خوب در نیامده و پایان فیلم بسیار سطحی است.

«گشت ارشاد» می‌توانست فیلم خوبی شود به شرط آنکه نیمه دوم قوی‌تری می‌داشت که متاسفانه این طور نیست و لحن فیلم در یک سوم پایانی تغییر می‌کند؛ از کمدی که نیمه اول دیده ایم فاصله می‌گیرد و فیلم جدی‌تر و البته هندی‌تر می‌شود . با این حال می‌توان گفت که گشت ارشاد یک فیلم متوسط در سینمای ایران است.

تم اصلی«گشت ارشاد» عالی است اما به خوبی به این تم پرداخته نشده و فیلم نامه‌اش در حد همان تم یا ایده‌اش مانده است و به همین دلیل مخاطبان نتوانستند با این فیلم ارتباط برقرار کنند. گشت ارشاد با تمام اشکال‌هایش اثری نیست که بوی شعار دهد و این نکته بسیار مهمی است که فیلمی در ژانر اجتماعی دچار شعار‌زدگی نشود .

در پایان نگاهی می‌اندازیم به اجرای بازیگران نقش‌های اصلی فیلم گشت ارشاد:

۱ - حمید فرخ نژاد‌: بازی رئال و دوست داشتنی فرخ نژاد یکی از دلایل موفقیت فیلم «گشت ارشاد» است. البته شخصیت پردازی عباس تا حدودی ضعیف است.

۲ - پولاد کیمیایی‌: باید گفت بازی پولاد کیمیایی بسیار پخته شده و البته شخصیت پردازی نقش عطا دچار همان مشکلی شده است که شخصیت فرخ نژاد با آن روبروست. عطا‌(‌پولاد کیمیایی‌) خیلی مظلومانه هم کشته می‌شود.

۳- ساعد سهیلی‌: تجربه نشان داده که در اغلب موارد ، پسر یا دختر کارگردان، بازیگر موفقی نشده و به جز چند فیلم همواره با پدر یا مادر کارگردانش همراهی کرده است. اما این بار فرق می‌کند‌. ساعد سهلیی استعداد فوق العاده‌ای در زمینه بازیگری دارد و آینده‌اش روشن است. سعید سهیلی هم‌، پسرش را در بازیگری خیلی خوب هدایت کرده است.

۴ - نیوشا ضیغمی: سعید سهیلی‌، نقش مناسبی برای نیوشا ضیغمی انتخاب نکرده است، چون به هیچ عنوان این نقش به نیوشا ضغیمی نمی‌خورد و به همین دلیل نتوانست این نقش را به خوبی اجرا کند و بازی بسیار تصنعی و خشکی داشت‌. طوری که مخاطب از ادامه دیدن فیلم زده می‌شود . البته اشکال از بازی نیوشا ضیغمی نیست، اشکال از انتخاب نادرست سعید سهیلی است‌. این شخصیت‌، بدترین شخصیت فیلم است که ماهیت خارجی ندارد.

۵- جمشید‌هاشم پور‌: جمشید‌هاشم پور این چند ساله به جای بازی کردن در نقش‌های اصلی نقش‌های کوتاه را تجربه می‌کند و این نکته نشان می‌دهد که دوره‌هاشم پور گذشته است و او دیگر سوپراستار سینما و عامل فروش نیست. شخصیت جمشید‌هاشم پور در این فیلم ما را یاد فیلم‌های دهه شصت می‌اندازد.

نویسنده : پرهام موسوی