یکشنبه, ۱۹ اسفند, ۱۴۰۳ / 9 March, 2025
وقتی مردم به میدان می آیند

ویلیام شکسپیر، نمایشنامهنویسی بود که به جنبش ادبی رنسانس (نوزایی) انگلستان تعلق داشت. او در زمانهای (۱۶۱۶ـ۱۵۶۴) میزیست و مینوشت که نوزایی هنری و ادبی اروپا به آخرین پلههای اوجگیریاش رسیده و از دل آن مکتب کلاسیک در حال تولد بود.
شکسپیر، فرزند گرایشهای فلسفی اومانیستی (انسانگرایانه) بود که از سه قرن پیش از او در اروپا آغاز شده، جنبش رنسانس را شکل داده و همه عرصههای علمی، ادبی و هنری را دگرگون کرده بود.
نگاه انسانی و پراحساس این درامنویس به قهرمانهای آثارش، باعث شده نمایشنامههای او بویژه تراژدیهایش در تمام ۴۰۰ سال گذشته مورد علاقه هنرمندان و مردم باشد و بارها دستمایه تولید تئاتر و فیلم قرار بگیرد.
نوشتههای شکسپیر به دلیل انعطافی که دارد، این امکان را به هنرمندان دیگر دورهها داده تا از زوایای گوناگون و منظرهای متفاوت به آنها بنگرند.
برای همین، این نمایشنامهها هرگاه در دستان یک کارگردان فیلم یا تئاتر قرار گرفته، مثل موم به شکل و شمایلی متفاوت در آمده و چون اثری تازه جلوه کرده است.
نمایش «مکبث» با کارگردانی قطبالدین صادقی نیز که از دو هفته پیش در تماشاخانه ایرانشهر در حال اجراست، اقتباسی متفاوت از این تراژدی شکسپیر به شمار میآید که منظری متفاوت را پیش روی تماشاگران میگشاید.
مهمترین تغییری که صادقی در نمایشنامه مکبث داده، آن است که پای مردم عادی را به آن باز کرده است. او در متنی که همه شخصیتهایش از شاهان، نجیبزادگان یا سرداران جنگی انتخاب شدهاند و کشمکش میان آنان داستان را شکل داده است، قدرت دیگری را وارد میکند که همانا توده مردم است.
از آغاز پیدایش تئاتر در یونان باستان (حدود ۲۵۰۰ سال پیش) تا قرن نوزدهم میلادی، قهرمانان تراژدیها از میان شاهان، درباریان، سرداران و بزرگان جامعه انتخاب میشدند و مردم کوچه و بازار نقشی در آنها نداشتند.
شکسپیر هم از این دایره خارج نبود و شخصیتهای اصلی آثارش را از میان طبقات نخبه و فرادست جامعه انتخاب میکرد.
در تراژدی مکبث هم که تم (نهاد مایه) آن قدرت است، این اشراف، درباریان، سرداران و بزرگان هستند که با یکدیگر درگیر شده و بر سر کسب مقام فرمانروایی بر جامعه به ستیز میپردازند.
اما در رویکرد قطبالدین صادقی به این متن، او ضمن روایت نمایش در زمان حال و امروزی کردن آن، بر نقش پررنگ مردم در تحولات سیاسی تاکید میکند و بر روحیه نظامیگری و استبداد مهر پایان میزند.
اگر شکسپیر در تراژدیاش با نشاندادن سقوط مکبث که سودای قدرت در سر دارد و با خشونت عمل میکند، میخواهد نشان دهد دوره این شیوه به حکومت رسیدن دیگر به سر آمده است، صادقی در نمایش خود فروپاشی همه زورمندانی را روایت میکند که نمیخواهند قدرت مردم را باور کنند.
در این نمایش، قطبالدین صادقی تنها به نقد و نفی منش و رفتار مکبث نمیپردازد، بلکه دیگر درباریان، اشراف و فرماندهان را نیز محکوم به سقوط نشان میدهد.
او برای تاکید بر نقش تودهها در تصمیمگیریهای سیاسی، به جای آن که مرگ مکبث را به دست سردار دیگری (مکداف) رقم بزند، در متن دست برده و این فرمانروای خونخوار را به دست یکی از مردم عادی میکشد.
در نمایش صادقی، او بر خلاف شکسپیر، به جای بزرگان و اشراف، مردم را شکست دهنده اصلی مکبث معرفی میکند که با آگاهی از قدرت خود، دیگر حاضر به ترک میدان و پیروی از به اصطلاح بزرگان جامعه نیستند.
در پایان نمایش نیز در حالی که سرداران و جنگجویان بر گرد پسر دانکن (فرمانروای پیشین) حلقه زده و او را شاه آینده میخوانند، این مردم هستند که با این انتخاب مخالفت کرده و بر حقشان برای حاکمیت بر سرنوشت خود تاکید میکنند.
از دیگر تغییراتی که صادقی در نمایشنامه شکسپیر داده، میتوان به حذف شخصیتهای جادوگرانی اشاره کرد که سرنوشت مکبث و آینده کشور را پیشگویی میکنند.
او در اجرای خود، به جای آن جادوگران زن، سه شطرنجباز را روی صحنه نشان میدهد که گویا از پشت پرده در حال مهره چینی و تعیین سرنوشت مردم هستند.
در واقع اگر شکسپیر تقدیر را چون سایهای بر سر مکبث میگستراند که او راهی برای فرار از آن نمییابد، قطبالدین صادقی به سیاستهای پشت پرده و صاحبان زر و زوری اشاره دارد که آینده سیاسی کشورها را شکل میدهند.
البته اگر پیشگویی جادوگران تراژدی مکبث شکسپیر عاقبت درست از آب در میآید، اما در نمایش صادقی، نقشه شطرنجبازان نقش برآب میشود و به دلیل حضور مردم، آنان نمیتوانند حاکمان مطلوب خود را بر تخت حکومت بنشانند.
مکبث صادقی با نگاه به جهان امروز، روایت گر آخرین کودتاچیان و زوال فرمانروایانی است که با قدرت نظامی به حکومت میرسند.
او با تاثیر گرفتن آشکار از تحولات کشورهای خاورمیانه در دو سال گذشته، در نمایش خود بارها بر حضور مردم در میدانهای اصلی شهرها تاکید میکند و دست به شبیهسازی از انقلابهای کشورهایی چون تونس، مصر، لیبی و... میزند.
نگاه این کارگردان به معادلات جهان امروز و تاکید او بر نقش مردم در تحولات سیاسی کشورها، باعث شده است او تمام عناصر سازنده نمایش مکبث را در این راستا شکل و نظم دهد.
موسیقی، طراحی صحنه، بازیها، طراحی لباسها و... همه دست به دست هم دادهاند و روایتی نو و مدرن را از یک نمایشنامه عصر الیزابت انگلستان روی صحنه تماشاخانه ایرانشهر شکل دادهاند.
قطبالدین صادقی در کارهای سه دهه گذشته خود نشان داده همانند شکسپیر، سیاست از دغدغههای اوست. او این بار به جای آن که این علاقهاش را در قالب یک نمایشنامه خود بریزد، سراغ تراژدی مکبث رفته و از زاویهای متفاوت به مقوله قدرت نگریسته است.
مرجان توجهی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست