چهارشنبه, ۱۳ تیر, ۱۴۰۳ / 3 July, 2024
مجله ویستا

زن در اندیشه اجتماعی امام خمینی


زن در اندیشه اجتماعی امام خمینی

بانوی امروز, دختر امروز, زن امروز, پدر دانای خویش و آموزگار عارف خویش و عارف میان میدان خویش, امام امت«ه» را در اندیشه, قلب و کردار خود پاس خواهد داشت

بانوی امروز، دختر امروز، زن امروز، پدر دانای خویش و آموزگار عارف خویش و عارف میان میدان خویش، امام امت«ه» را در اندیشه، قلب و کردار خود پاس خواهد داشت.

پیشتر گفته‏ایم که به مقوله زن در اندیشه امام«ره»، می‏توان سه نگاه توصیفی، آرمانی و توصیه‏ای داشت و ما در این تحقیق به‏گونه‏ای فشرده و کوتاه از دیدگاه آرمانی امام در مقوله مزبور یاد می‏کنیم. نقش توسعه‏ای زن مسلمان در اندیشه امام«ره»، را اینک پی می‏گیریم.

این قلم با نگاهی به کلیّت اندیشه اجتماعی امام«ره» آغاز کرد. آنگاه به مقوله زن در دیدگاه هنجاری امام«ره» نظر افکند تا نوبت به تبیین نقش توسعه‏ای زن رسید. چند فراز باقیمانده از تبیین نقش توسعه‏ای زن با اندیشه‏های امام«ره»، عبارتند از: «زن و توسعه انسانی»، «اصول روش شکل‏دهی به نظریه توسعه‏ای زن»، «ابعاد نقش توسعه‏ای زن» و «مفاهیم اصولی نقش توسعه‏ای زن».آنچه در این قسمت می‏آید اینها است: «از امام (ره)»، «زن و توسعه انسانی»، «وضعیت امروز نظریه‏پردازی در مقوله زن و توسعه».

● امام«ره»

شرط آدمیت و انصاف و عشق را نگارنده در این مجال فرجامین نوشتار خویش از امام«ره»، همانا این می‏بیند و می‏یابد که با مخاطب خویش، با نسل امروز، با زن امروز، اندکی از امام«ره» آنچه را یافته است و دیده است و آموخته است، برای نسل بعدی خویش بگذارد.

دانایان و عارفان گفته‏اند که جریان وجودی آدمی تا اوج رستگاری و فلاح، از خودآگاهی انسانی - اجتماعی، آغاز می‏شود تا مرحله خداآگاهی و خداباوری و دین‏باوری و درستکاری و به تعبیری رشد فردی و تربیت انسانی که آن را سیر من‏النفس الی الحق گفته‏اند، تا مرحله حضور راهبرانه در جامعه به عزم انسان‏سازی و انسان‏سازی به قصد جامعه‏سازی که سیر من‏الحق الی الخلق می‏گویند و راهبری خلایق به سوی خدا که سیر من‏الخلق مع‏الخلق الی الحق گفته‏اند که جهاد و کوشش برای خلق و خدمتگزاری مردمان و به رشد رسانیدن آنان در این مرحله است تا جایی که سالک راه در کوران تربیت خلق و راهبری آنان و در کوره دردها و رنجهای هدایت و راهبری خلق، و ساختن آنان شکل‏گیری، آبدیده و پخته می‏شود و به ظرافت و ظرفیت و حکمت می‏رسد و در این فرایند رویش خویش، عجز و اضطرار و

نیل به توسعه پایدار و همه‏جانبه، در گرو توجه اصولی به نیروی انسانی و مدیریت بهینه منابع انسانی، شکل‏دهی به عناصر انسانی کارآمد برای توسعه انسانی، می‏باشد.

فناء در وجود او شکل می‏گیرد تا مرحله‏ای که سفر از حق با حق به سوی حق است که همان اعتصام و توکل و تفویض و رضا و تسلیم و بقاء بالله می‏باشد.(۱)

ما و نسل ما، با امام«ره» و با زندگی او، این مراحل ناب انسانی را دریافته و باور کرده ایم. تحولات و رشد اندیشه‏ای و اخلاقی او و سلوک انسانی او را در اولین مرحله و دومین مرحله سیر و سلوک انسانی، با آثار فلسفی و فقهی و اخلاقی و با سلوک و سیره‏اش، آن‏گونه که گواهان صادق نشانمان داده‏اند، می‏توان دانست. حضور اجتماعی و راهبری روح و اخلاق و فرهنگ اجتماع جامعه را نیز که با امام«ره» شاهد بودیم. امام «ره» مانند بسیاری دانش مآبان به کنار از قضایای اجتماعی و دردها و مسائل ملموس جامعه خویش نبود، عارفی فیلسوف و فقیهی میان میدان بوده، در اوج قدرت، پاک زیست و عاشق و درستکار، مشروعیت ولایت و حکومت و مدیریتش را از همین پاکی و ایمان و درستکاریش وام‏دار بود و آن مراحل ناب عرفان را هم در نمازهای آخرین او، در اشکها و سوزهای شبهای او، در شعر و احساس و سوختن او، در توکلها و توسلهای، او همه دیدیم و باورمان شد. و هم از این است که او را معلم و راهبر و مربی و آموزگاری صالح و مصلح دیدیم و عاشق شدیم و فرمان‏پذیر او بودیم. دلها همه بر این منزلت انسانیش گواه بودند و داور و به وقت عروج روح و در خاک شدن جسمش دیدیم آدمها، دخترها و پسرها، مردان و بانوانی، حتی نه‏چندان متشرع، اما به خود پیچیده از فرط غم و سوز و درد، در بحبوحه و غلغله آن روزهای تلخ و آن در خاک درد غلطیدنهای روزهای بهشت‏زهرا.

و باری اگر انسانیم و اهل انصافیم و عدالت‏جوی و دادخواه و انسان باور و آرزومند جامعه‏ای عزیز، او را و زندگی پاک او را در عمق دید و جان و روح و سلوک خویش به عنوان آموزگار آدمیت و اجتماع خواهیم دانست تا به آخر عمر. و به نسلهای پس از خویش، هویت خواهیم بخشید.

بانوی امروز، دختر امروز، زن امروز، پدر دانای خویش و آموزگار عارف خویش و عارف میان میدان خویش(۲) را در اندیشه، قلب و کردار خود پاس خواهد داشت. راهبران و همه آدمیان پس از او، تا به سزاواری شاگردی او را نکنند، ادامه او را توانمند راهپویی و رهبری نیستند.

● زن و توسعه انسانی

توسعه در معنای ایدئولوژیک برگزیده ما، فرایند بهینگی و ارتقاء آگاهانه و جهت‏یافته و نهادی‏شده انسانی - اجتماعی جامعه از وضعیت موجود خویش رو به وضعیت مطلوب پذیرفته شده در چارچوبه الگوی مطلوب اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قابل استنباط از آموزه‏های

اسلام، است. مضمون درونی این مفهوم، همانا «تعالی انسانها» می‏باشد. ابعاد تحول و تعالی مزبور، فراگیر حوزه‏های متنوع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. در معنای یاد شده، یک نظریه توسعه بر مدار اعتلای معانی انسانی و هدایت قابلیتهای نیروی انسانی رو به وضعیت آرمانی، در چارچوبه الگوی مطلوب اجتماعی می‏باشد و الگوی توسعه‏یافتگی بر اساس آن الگوی مطلوب، شکل می‏گیرد. در این دیدگاه، نیل به توسعه پایدار و همه‏جانبه، در گرو توجه اصولی به نیروی انسانی و مدیریت بهینه منابع انسانی، شکل‏دهی به عناصر انسانی کارآمد برای توسعه انسانی، می‏باشد. با این تعریف و این بینش از توسعه و نقش نیروی انسانی و پیش‏نیاز ضروری مشارکت همه انسانها در فرایند توسعه‏یافتگی، ضرورت بینش و رویکرد درست و روشن‏بینانه به زن و توسعه انسانی معلوم می‏شود.

جای‏جای آراء امام«ره» در تبیین آرمانهای نهضت اسلامی، مضمون ایدئولوژیک توسعه انسانی را در خود دارد(۳) از این دیدگاه به ضمیمه بینش امام نسبت به مقوله زن، می‏توان نگرش ایشان در زمینه زن و توسعه انسانی استنباط کرد.

جای‏جای آراء امام«ره» در تبیین آرمانهای نهضت اسلامی، مضمون ایدئولوژیک توسعه انسانی را در خود دارد از این دیدگاه به ضمیمه بینش امام نسبت به مقوله زن، می‏توان نگرش ایشان در زمینه زن و توسعه انسانی استنباط کرد.

● وضعیت امروز نظریه‏پردازی در مقوله «زن و توسعه»

بسیاری نظریه‏پردازان در دهه اخیر، کوشش نموده‏اند تا به مقوله «زن و توسعه» بپردازند و بر آن بوده‏اند تا به نوعی دیدگاه تئوریک و یا کاربردی پیشنهادی خویش را از «موضوع حضور زن و مشارکت وی در فرایند توسعه» به دست دهند. آخرین دستاورد این کوششها، اینک همان نظریه «برابرسازی جنسیتی در ابعاد اقتصادی و غیر اقتصادی توسعه» می‏باشد.(۴) تلقی کلان ما در تحلیل این وضعیت آن است که:

۱) برابرسازی جنسیتی در موضوعاتی مانند منابع و مقدورات، بهداشت، خدمات و رفاه عمومی، آموزش و پرورش، در دیدگاه ما نیز پذیرفتنی است و این به دلیل آن است که این دیدگاه، برخاسته از همان نظریه «عقلانیت فرهنگی» یا «مبنای انسانی توسعه» می‏باشد که پیشتر گذشت.

۲) نظریه برابرسازی جنسیتی با همان شاخصه‏های پیشنهادی سازمان ملل، در زمینه‏هایی مانند امکانات آموزشی، مراقبتهای بهداشتی، اشتغال و دستمزد، تغذیه، کار و نیروی کار، میزان مشارکت، که اینک در سطح کشور مطرح است، همه کم یا بیش تلقینهای ترجمه‏ای بیش نیستند و خلاقیتی از سوی مترجمین این اندیشه‏ها در جهت بومی نمودن این دیدگاه و سازگار انداختن آن با ساختار فرهنگی و ایدئولوژیک کشور ما، مشاهده نمی‏شود.

نظریه برابرسازی جنسیتی با همان شاخصه‏های پیشنهادی سازمان ملل، که اینک در سطح کشور مطرح است، همه کم یا بیش تلقینهای ترجمه‏ای بیش نیستند و خلاقیتی از سوی مترجمین این اندیشه‏ها در جهت بومی نمودن این دیدگاه و سازگار انداختن آن با ساختار فرهنگی و ایدئولوژیک کشور ما، مشاهده نمی‏شود.

۳) نقش توسعه‏ای زن را در هر دو وجهه موضوع و عامل توسعه‏بودن و بهره‏مند از آثار توسعه‏بودن، نمی‏توان و نباید تنها با برابرسازی جنسیتی - آن‏گونه که آخرین دیدگاههای موجود توسعه‏ای می‏انگارند - یکی انگاشت و از بسیاری عناصر توسعه‏ای زن، مانند عناصر ارزشی و هنجاری توسعه، واقعیتهای جنسی، قابلیتهای گوناگون و متفاوت جنسیتی، گستره چند بعدی توسعه انسانی، چشم پوشید.

۴) تعبیر «تعالی انسانی» در تبیین مفهومی توسعه به طور کل و در تصویر تفصیلی از موضوع زن و توسعه، هنوز در نوعِ نظریه‏های توسعه‏ای زن در درون کشور نیز از تصویری روشن‏بینانه، خالص، توانمند و کارا نسبت به رابطه دین و توسعه و حتی جنبه‏های انسان‏شناسانه توسعه خالی است. موضوع تعالی انسانی در آخرین تحلیل نظریه‏های وارداتی همانا ارتقاء سطح آموزش و بهداشت و خدمات و رفاه عمومی تلقی می‏شود و از عناصر رشد

انسانی و هدایت اجتماعی در خود خبری ندارند.

موضوع تعالی انسانی در آخرین تحلیل نظریه‏های وارداتی همانا ارتقاء سطح آموزش و بهداشت و خدمات و رفاه عمومی تلقی می‏شود و از عناصر رشد انسانی و هدایت اجتماعی در خود خبری ندارند.

● فرایند شکل‏دهی به نظریه توسعه‏ای زن

دانش‏پژوهان، نظریه‏پردازان، دین‏شناسان و عهده‏داران هدایت منابع انسانی نظام و مدیران فرهنگی و سیاسی و اقتصادی نظام، هنوز به‏گونه‏ای بایسته، فرایند و اصول روش شکل‏دهی به سیاستها و برنامه‏های اجتماعی موضوعات توسعه‏ای مربوط به زنان را و به طور معین الگو و نظریه معین توسعه‏ای خود ویژه دین‏شناسانه و بومی به تناسب وضعیت اجتماعی کشور را، درنیافته‏اند. لازم است، نگرش کلی خویش را به فرایند و اصول روش مزبور، به دست دهیم تا معلوم شود چگونه می‏توان آراء و اندیشه‏های اجتماعی در مقوله زن را در قالب مدلها و الگوهای توسعه‏ای شکل بخشید و به تکمیل و پیدایش و کارآمدتر نمودن این الگوها و اندیشه‏ها، همت گمارد. این فرایند و اصول روش شکل‏دهی به نظریه توسعه‏ای زن در راستای فرایند و اصول عام روش شکل‏دهی به یک نظریه توسعه‏ای، می‏باشد که در مجالها ومکتوبات‏دیگر مبرهن شده و به دست داده شده‏اند.(۵) در فرایند پیشنهادی می‏توان آراء اجتماعی امام در مقوله زن را در قالب یک نظریه توسعه‏ای بررسی و تبیین نمود. فرایند مزبور را در مراحل زیر می‏توان دریافت:

۱) در اولین گام برای تدوین نظریه توسعه‏ای زن، بایستی به تنقیح و تبیین اندیشه‏های تئوریک و به ویژه کلامی و برپایه آن اندیشه‏های اعتباری (به ویژه اخلاقی و فقهی) و اندیشه‏های تجربه‏پذیر (به ویژه در حوزه علوم انسانی و اجتماعی)، پرداخت. واقع آن است که در لابه‏لای آراء و تألیفات نظری، ایدئولوژیک و علمی موجود، بسیاری اندیشه‏های غیر انسانی و ضد توسعه‏ای و ازجمله مبتنی بر نوعی جاهلیت مردانگارانه(۶) درباره زن وجود دارد که این آراء و اندیشه‏ها بی‏مجامله و توجیه و بی‏جمود و تحجّر بایستی معلوم، نقادی و پیراسته گردند و ابعاد ناگفته اندیشه‏های مربوط به زن و توسعه، نظام‏دار و روشمند، تدوین و ارائه گردد. موضوعاتی مانند آفرینش زن، ماهیت انسانی او، جایگاه و رسالت و نقش و مسؤولیت و تکالیف انسانی و اجتماعی او در دیدگاه کلامی و مسائل متنوع حقوقی و تکالیف جنسی و جنسیتی(۷) در دیدگاه فقهی در راستای آن اندیشه‏های کلامی باید به درستی منقح و تبیین گردند.

در لابه‏لای آراء و تألیفات نظری، ایدئولوژیک و علمی موجود، بسیاری اندیشه‏های غیر انسانی و ضد توسعه‏ای و ازجمله مبتنی بر نوعی جاهلیت مردانگارانه درباره زن وجود دارد

در فرایند پیشنهادی می‏توان آراء اجتماعی امام در مقوله زن را در قالب یک نظریه توسعه‏ای بررسی و تبیین نمود.

۲) دومین گام، نظام‏دهی به الگوی مطلوب زن و زنانگی است، بزنگاه تحقیق و توسعه در موضوع زن در این مرحله است. تصویر آرمانی از زن و الگوی مطلوب پیش‏روی زن امروز کدام است؟ زن الگو کیست؟ الگوی مزبور باید نشانگر ابعاد رشد انسانی (معرفتی، اخلاقی، رفتاری و هویت) و ابعاد توسعه اجتماعی (فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی) باشد. بینش اسلامیِ نقشِ توسعه‏ای زن، در این مرحله در گرو کاوش نظام‏واره از سنت و زندگانی صدیقه طاهره(س)، خدیجه کبرا(س)، زینب کبرا(س) و دیگر پیشوایان آدمیت تا به امروز، شهیده‏های گمنام و بانوان مجاهد، است. مشکل بزرگ تئوریهای توسعه‏ای زنان، اینک و در جهان امروز، یا از نبود نمونه‏های متعالی عینی الگویی زن یا از نبود بینشی درست از نمونه‏های عینی الگویی زن، می‏باشد. از زمره دلایل افراطها و تفریطهای بسیار در اندیشه‏های توسعه‏ای درباره زنان مانند پیدایش و نضج گرایشهای فمینیستی، یا وجهه ابزارنگاری زن، یا اصالت‏دهی وجهه اقتصادی زن و یا تبعیضها و اصالت‏دهیهای جنسیتی مردان بر زنان یا زنان بر مردان، برخاسته از همین نبود نمونه‏های الگویی در مکتبهای اجتماعی غیر الهی و عدم توجه و عدم روشن‏بینی در پرداخت الگویی نمونه‏های متعالی انسانی در میان پیروان مکتبهای الهی، می‏باشد.

۳) در سومین گام، الگوی توسعه‏ای زن باید طراحی شود، شاخصه‏ها و الگوی توسعه‏ای زن، از درون الگوی مطلوب زن و زنانگی با توجه به شرایط محیطی و رفتار سیستم اجتماعی در گذشته و حال، استنباط می‏شوند. بعضی از شاخصه‏های مزبور کیفیت‏پذیر هستند. سطح آموزش، بهداشت، درآمد و... نمونه این شاخصه‏های کمیت‏پذیرند. برخی از شاخصه‏ها نیز کیفیاتی هستند که هنوز به حوزه کمیت‏پذیری وارد نشده‏اند، شاخصه‏های ارزشی مانند اخلاق، امنیت، آزادی، ایمان و... از این قبیل شاخصه‏ها می‏باشند.

۴) چهارمین گام، برآوردها و تحلیلهای توصیفی از وضعیت موجود زن در جامعه است. باید واقع‏بینانه و انسانی به وضعیت امروز زن در جامعه خویش بنگریم و برحذر از جمود و بینش غیر انسانی به مقدورات و موانع توسعه‏یافتگی زن مسلمان و ایفای نقش توسعه‏ای زن در جامعه خویش نظری نقادانه بیفکنیم و وضعیت انسانی (شخصیتی)، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی زن امروز را داوری کنیم.

مشکل بزرگ تئوریهای توسعه‏ای زنان، اینک و در جهان امروز، یا از نبود نمونه‏های متعالی عینی الگویی

زن یا از نبود بینشی درست از نمونه‏های عینی الگویی زن، می‏باشد.

باید واقع‏بینانه و انسانی به وضعیت امروز زن در جامعه خویش بنگریم و برحذر از جمود و بینش غیر انسانی به مقدورات و موانع توسعه‏یافتگی زن مسلمان و ایفای نقش توسعه‏ای زن در جامعه خویش نظری نقادانه بیفکنیم.

۵) پنجمین گام اساسی، تدوین و ارائه راهبردها و سیاستها و برنامه‏های مدیریت وضعیت امروز به سوی وضعیت مطلوب است. اینکه برای زن امروز از جنبه انسانی، شخصیتی و هویت فردی او چه باید کرد؟ چگونه باید با نارساییها و کمبودهای فرهنگی (آموزشی، پرورشی)، اجتماعی (خدمات یا رفاه عمومی، منزلت اجتماعی)، سیاسی (مشارکت، آزادی و...) و اقتصادی (فقر و تبعیض) مربوط به زنان جامعه خویش، برخورد کرد؟ پس از گذار از مراحل چهارگانه پیشین در این مرحله، ممکن است.

۱ - برای مثال نگاه کنید به امام خمینی«ره»، مصباح‏الهدایه الی الخلافة و الولایة، ترجمه احمد فهری، (تهران، انتشارات پیام آزادی، ۱۳۶۰) و نیز سیدمحمد مهدی طباطبایی بروجردی، رسالة فی‏السیر و السلوک، شرح و توضیح و مقدمه حسن مصطفوی، (تهران، انتشارات مولی، ۱۳۶۱).

۲ - تعبیری وام‏گرفته از بانو طاهره صفارزاده، اندیشمند و شاعر معاصر.

۳ - مانند: مورخه‏های ۲۱/۱۲/۱۳۶۳ و ۲۱/۴/۱۳۵۹.

۴ - برای مثال نگاه کنید به ژاله شادی‏طلب، زن در توسعه، مجله زنان، (تهران، شماره ۱۵ آذر و دی ۷۲، ص۸ تا ۱۲) و نیز سوزان لانگه و دیگران، نقش زنان در توسعه، (تهران، کار مشترک‏دفتر امور زنان ریاست‏جمهوری و یونیسف، انتشارات روشنگران، ۱۳۷۲).

۵ - برای مثال نگاه کنید به مقاله «فرهنگ و اندیشه توسعه در دیدگاهی روش‏شناختی»، از نگارنده، ارائه شده به اولین سمینار ملی فرهنگ و توسعه، ۱۳۷۲.

۶ - نگاه کنید به «زن در دو عرصه سلوک انسانی و مناسبات اجتماعی»، از نگارنده، مجله پیام زن، (قم، شماره ۲۵، سال ۱۳۷۳، ص۲۵-۲۰).

۷ - تکالیف جنسیتی: وظایف بر عهده زن به دلیل جایگاه اجتماعی و نقش اجتماعی او به عنوان یک زن و تکالیف جنسی: وظایف و تکالیف زن به دلیل وضعیت و ساختار بیولوژیک خاص وی.

منابع:

مصباح‏الهدایه الی الخلافة و الولایة,امام خمینی(ره)، ترجمه احمد فهری,پیام آزادی,tarikh=۱۳۶۰

مجله زنان,tarikh=۱۳۷۲,jeld=ش۱۵,safhe=۱۲-۸

نقش زنان در توسعه,روشنگران,tarikh=۱۳۷۲

پیام زن,mahal=قم,tarikh=۱۳۷۳,jeld=ش۲۵,safhe=۲۵-۲۰