یکشنبه, ۱۹ اسفند, ۱۴۰۳ / 9 March, 2025
وقتی فرزند خوانده, مهمان ناخوانده می شود

پدری یا مادری نقشی نیست که بتوان به سادگی و به کمترین بها آن را آموخت و اجراییکرد. پدر یا مادر شدن پیچیدهترین، حساسترین و تاثیرگذارترین نقش زندگی هر فرد در تمام طول زندگیاش است. صاحب فرزند شدن اتفاقی نیست که بتوان طی یک مدت کوتاه از عهده مسئولیتش برآمد، بلکه در تمام طول عمر هر پدر و مادری این مسئولیت وجود دارد، اما آنچه طی مسیری طولانی و سخت را برای فرزند پروری ممکن میسازد، عشق و محبتی است که هرفرزندی در قلب و روح والدینش تزریق میکند.
اما آیا کودکی که از بطن پدر و مادرش شکل نگرفته است و روی تلخ سرنوشت، تصویر والدین واقعی را برایش مخدوش ساخته است نیز میتواند بذر چنین عشق و محبتی را در دل کسانی که او را به فرزندی پذیرفتهاند، بکارد؟
واقعیت آن است که نداشتن آمادگی روحی پذیرش فرزند از سوی هر دو زوج و کسب نکردن مهارتهای لازم برای پذیرش و پرورش فرزندی با شرایط روحی خاص گاهی منجر به آن میشود که کودکان بیگناهی که باید عشق و محبت خاموش در قلب والدین بدون فرزند را احیاکنند، به عاملانی برای ایجاد تنشهای روحی و اختلافات خانوادگی میان زوجین مبدل شوند. فرزندخواندگی در کشور ما گزینهای است که در بیشتر موارد بر مبنای ناباروری و فقط برای برخی از زوجین مطرح میشود.
صدیقه بزازان، کارشناس ارشد روانشناسی در گفتوگو با جامجم با اشاره به این مطلب میگوید: البته معمولا در فرهنگ ما خانمهای نابارور با مشکلات روحی و روانی بیشتری نسبت به آقایان نابارور دست و پنجه نرم میکنند. چرا که در مواردی که تقصیر از خانم است، خانوادهها برای مرد فرصت دیگری را برای فرزنددار شدن قائل هستند، ولی از خانم در موارد مشابه انتظار گذشت و ادامه زندگی با همسرش را دارند. به همین دلیل مساله فرزندخواندگی نیز بیشتر از سوی یکی از زوجین که شاید خود را بیشتر در نداشتن فرزند مسئول میداند، مورد پیگیری قرار میگیرد.
وی به سردردهای میگرنی، اضطراب و وسواس به عنوان برخی پیامدهای ناشی از نداشتن فرزند در خانمها اشاره کرده و میافزاید: برخی از زوجین بهدلیل مشکل ناباروری رفتارهای متقابل و متضادی نسبت به هم بروز میدهند. حتی در مواردی دچار بیماریهای روان تنی میشوند. در برخی زوجین نیز حس همدلی برای رسیدن به هدفهای مشترک از بین میرود؛ یعنی نداشتن فرزند انگیزه برای دستیابی به اهداف مشترک را کمرنگ میکند. چنین زوجهایی نسبت به هم بسیار حساس و زودرنج میشوند و به نوعی حس امنیت خاطر از زندگیشان با گذشت زمان رخت میبندد.
بر این اساس فرزندخواندگی باید با عشق و انسانیت همراه باشد چون در صورت نبود آن، حس مسئولیت خستگیناپذیری که شاخص اصلی پدری و مادری است، برای فائق آمدن بر دشواریهای فرزندخواندگی ایجاد نمیشود.
ولی بزازان بر آگاهی زوجین از مشکلات و تنگناها و راهکارهای مواجهه با آن در مسیر فرزندخواندگی تاکید کرده و میگوید: یک زوج نه تنها قبل از تصمیمگیری برای فرزندخواندگی باید از مراحل و روال قانونی دشوار آن آگاه باشند بلکه باید هدف و انتظار خود را از اینکه میخواهند کودکی را به فرزندی بپذیرند، تعریف و کاملا مشخص کنند. حتی در این مسیر از دیگرانی که تجربه این کار را دارند و همینطور از یک مشاور یا مددکار کمک بگیرند.
● فرزند به استحکام زندگی زناشویی کمک نمیکند
شاید این که داشتن فرزند به استحکام زندگی زناشویی و از بین بردن شکافهای عاطفی و فکری کمک میکند، باوری فرهنگی است که به غلط در نسلهای پیشین ما شکل گرفته است. در حالی که امروزه روانشناسان تاکید میکنند که با آمدن فرزندان به کانون خانواده، بسیاری از شکافهای غیرقابل ترمیم، عمیقتر میشود، زیرا با ورود فرزند به خانواده، ثبات تعریف شده قبلی دچار تغییرات بزرگی میشود؛ به نوعی که اگر زوجین هماهنگ و همسوی یکدیگر برای پذیرش این تغییرات آماده نباشند و راهکارهای مواجهه با آن را نیاموخته باشند، در میانه راه خسته شده و از حرکت باز میایستند. به بیان دیگر پذیرش فرزند، راهی برای نجات زندگی که به بنبست رسیده است، نیست.
● تجربه فرزندپروری بطور موقت
روانشناسان بر پذیرش فرزند به طور موقت و برای مدت محدود چند ماهه تاکید میکنند. البته راهکارهای قانونی برای این مساله در کشورهای پیشرفته دیده شده است، اما در کشور ما به لحاظ نبود راههای قانونی برای فرزندخواندگی در مدت آزمایشی، لازم است که یکی از زوجین (بخصوص مادر) بهطور موقت روزی چند ساعت یا چند روز در هفته را به مدت چند ماه با کودک در مراکز بهزیستی سپری کند و از نزدیک با خصوصیات رفتاری، اخلاقی و عادات کودک آشنا شود.
بزازان با تاکید بر اهمیت گذراندن یک دوره آزمایشی با کودکی که قرار است به فرزندخواندگی پذیرفته شود، میگوید: معمولا کودکانی که در مراکز بهزیستی نگهداری میشوند با مشکلات روحی و رفتاری خاصی مواجه هستند و آموزش مهارتهای لازم برای مواجهه، پذیرش و پرورش آنها برای والدینی که آنها را به فرزندی میپذیرند، بسیار اهمیت دارد. حتی دانستن آن که این کودکان به چه علت به این مراکز سپرده شده و دارای چه پیشینه خانوادگی هستند، بسیار مهم است.
این روانشناس در مورد پذیرش کودکان شیرخوار میگوید: پذیرش کودکان در شیرخوارگی بهمراتب سختتر است، زیرا در این مقطع سنی کودکان با مشکلات کمخوابی و آسیبپذیریهای جسمی بیشتری مواجه هستند و کسانی که چنین کودکانی را به فرزندگی میپذیرند، باید بسیار صبور باشند. البته همراهی و همدلی خانوادههای درجه اول زوجی که اقدام به فرزندخواندگی میکنند نیز در کسب آمادگی روحی و روانی آنها و تلاششان برای کسب مهارتهای لازم برای پذیرش مسئولیت سنگین پدری و مادری بسیار اهمیت دارد.
پونه شیرازی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست