پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مجله ویستا

ازدواج ولیعهد آخر سیاسی کاری انگلیس


ازدواج ولیعهد آخر سیاسی کاری انگلیس

از جمله دغدغه های رضاشاه در سالهای پایانی حکومتش, گزینش همسر برای ولیعهد ایران بود او برای حل این مشکل بسیاری از افراد را مورد مطالعه قرار داد ولی اصرار وی بر اینکه وصلت باید با خانواده ای پر جاه و جلال صورت پذیرد, دایره گزینش همسر را تنگ ساخته بود

از جمله دغدغه های رضاشاه در سالهای پایانی حکومتش، گزینش همسر برای ولیعهد ایران بود. او برای حل این مشکل بسیاری از افراد را مورد مطالعه قرار داد. ولی اصرار وی بر اینکه وصلت باید با خانواده ای پر جاه و جلال صورت پذیرد، دایره گزینش همسر را تنگ ساخته بود.

رضاشاه به ایران الملوک دختر بزرگ احمد شاه نظر داشت ولی کینه وی از قاجار و مصوبه قانون اساسی که تصریح کرده بود ولیعهد ایران نباید زاده مادری از طایفه قاجار باشد، سبب انصراف او از فرزند احمد شاه شد.

در این میان، احمد راد وزیرمختار ایران در قاهره که از معتمدین رضاشاه بود به وی پیشنهاد کرد با خاندان سلطنتی ملک فاروق در مصر وصلت نماید. او گزارشی از خواهران ملک فاروق پادشاه مصر را به انضمام تصویری از فوزیه برای رضاشاه فرستاد که مورد پسند وی واقع شد. وزیرمختار ایران در قاهره با رایزنی های خود توانست نظر مساعد ملک فاروق را کسب کند و بدین ترتیب زمینه وصلت را فراهم سازد.

علاقه رضاشاه به فوزیه چنان شد که وی بی اعتنا به مصوبه قانون اساسی دستور داد ماده قانونی مربوطه به گونه ای تغییر کند که ازدواج محمدرضا با یک دختر غیرایرانی با مشکل مواجه نشود.

مجلس شورای ملی نیز بلافاصله با تصویب یک لایحه پیشنهادی، به فوزیه ملیت ایرانی بخشید( ۱ ) و مشکل قانونی در مسیر ازدواج وی با محمدرضا را از میان برداشت.

سال ۱۳۱۷ ، سال شروع زندگی مشترک ولی کم دوام محمدرضا پهلوی با فوزیه خواهر ملک فاروق پادشاه مصر بود. این تصمیم در پنجم خرداد این سال که دربارهای دو کشور طی اعلامیه ای خبر برگزاری قریب الوقوع مراسم ازدواج این دو نفر را منتشر کردند فاش گردید.

این اعلامیه ۳ سال پس از شروع پادشاهی فاروق و ۳ سال قبل از شروع پادشاهی محمدرضا پهلوی انتشار یافت.( ۲ ) با این حال مراسم ازدواج، عملاً در اسفند ۱۳۱۷ در قاهره و سپس در تهران برگزار شد.

هر دو حکومت مصر و ایران تحت سلطه و نفوذ بریتانیا بودند و برخی صاحبنظران معتقدند ازدواج محمدرضا پهلوی و فوزیه اقدامی سیاسی بود که با تشویق و یا اصرار انگلیسی ها صورت پذیرفت.

ارتشبد فردوست در این زمینه می نویسد: «... مسلماً این ازدواج نقشه انگلیسی ها برای نزدیک کردن دو رژیم ایران و مصر بود، بخصوص اینکه پس از تولد فرزند محمدرضا، ولیعهد آینده ایران دورگه می شد و خون ایرانی- مصری پیدا می کرد و این در اهداف دور انگلیس ها مسلماً مطرح بوده است. ملک فؤاد، پدر فوزیه، نوکر سرشناس انگلیسی ها بود.

او در زمانی که مصر هنوز مستعمره بریتانیا بود حکومت مصر را به دست گرفت و با تقویت انگلیسی ها بر خود عنوان ملک نهاد. ملک فؤاد چند سال قبل از ازدواج محمدرضا و فوزیه فوت کرده بود و پسرش فاروق بر مصر سلطنت می کرد.

فاروق ۴ خواهر و یک پسر داشت. ازدواج شاه با فوزیه یکی دو روزه مطرح شد و احتمالاً شاید برای خود رضاخان هم ظرف یک دو هفته پیش از آن طرح شده بود و این امر جنبه دیکته شدن مسأله از سوی انگلیسی ها را نشان می داد.( ۳ )

فردوست می افزاید: «تصمیم قطعی شد و هیأتی به ریاست محمود جم (مدیرالملک، پدر ارتشبد بازنشسته فریدون جم)، که در آن زمان سمت رئیس دربار را داشت، به قاهره رفتند و پس از ۱۰ - ۱۵ روز تشریفات مراجعه کردند و موافقت ملک فاروق را اعلام داشتند. فاروق هم از طریق انگلیسی ها قبلاً در جریان قرار گرفته بود و گرنه برایش عجیب بود که چرا خواهرش باید با ولیعهد ایران ازدواج کند؟! به هر حال، این هیأت، جنبه تشریفاتی داشت و مسأله قبلاً حل شده بود.»

سیدهادی خسروشاهی رئیس اسبق دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در قاهره نیز ازدواج فوزیه و شاه را ناشی از اراده انگلیس و در جهت مصالح استعماری آن کشور می داند.

وی می نویسد: «... با هدایت و تشویق انگلیس- به خاطر مصالح خاص و استعماری آن کشور- میان دو خانواده سلطنتی ایران و مصر پیوند زناشویی ایجاد شد و ولیعهد ایران با خواهر فاروق پادشاه مصر ازدواج کرد. این ازدواج سیاسی به مناسبات دو کشور نیز گسترش بخشید.»( ۴ )

محمدرضا پهلوی ولیعهد، روز ۵ اسفند برای شرکت در مراسم عقد تهران را به قصد قاهره ترک کرد. در آن زمان خط هوایی مسافری در ایران وجود نداشت. به همین دلیل محمدرضا و همراهان با اتومبیل و از طریق کرج، قزوین، همدان و کرمانشاه وارد عراق شدند و از طریق خط آهن خانقین عازم بغداد شدند.

آنان شامگاه هفتم اسفند به بغداد رسیدند و در قصر الزهور متعلق به ملک فیصل پادشاه عراق اقامت گزیدند. روز نهم اسفند آبان از بغداد رهسپار دمشق شدند و روز دهم به سوی بیروت براه افتادند. سپس با کشتی، سواحل این شهر را به مقصد مصر ترک کردند.

کشتی در ۱۲ اسفند به بندر اسکندریه رسید و محمدرضا و همراهان با قطار به سوی قاهره به راه افتادند. روز ۲۴ اسفند، فوزیه و محمدرضا طی تشریفاتی در قصر عابدین مصر به عقد یکدیگر در آمدند و در بهار سال بعد همراه با خانواده فوزیه از جمله مادر و سه خواهرش از بندر پورت سعید به سوی بنادر ایران براه افتادند.

کشتی ۲۴ فروردین ۱۳۱۸ در بندر شاهپور پهلو گرفت و هیأت مصری و ایرانی از طریق اهواز با قطار به تهران منتقل شدند. تشریفات عروسی در تهران نیز در کاخ گلستان انجام شد.

بدین ترتیب مراسم جشن قاهره بدون حضور رضاشاه و مراسم جشن تهران بدون حضور ملک فاروق برگزار شد.

رضاشاه آنقدر از ازدواج صورت گرفته خشنود بود که محمود جم رئیس دربار را که با سفر خود به قاهره زمینه این وصلت را به وجود آورده بود، نشان درجه اول تاج داد و دختر خود «شمس پهلوی» را به عقد پسر وی فریدون جم درآورد. فریدون نیز علیرغم میل باطنی خود چاره ای جز قبول این پیشنهاد نداشت.( ۵ )

ازدواج محمدرضا پهلوی و فوزیه اگرچه سبب ارتقای سطح روابط دیپلماتیک میان دو کشور شد و سفارت ایران در قاهره را به «سفارت کبری» تبدیل کرد و مناسبات علمی و فرهنگی دو کشور را نیز به موازات مناسبات سیاسی رونق بخشید. ولی زندگی مشترک آنها تلخ و کم دوام بود.

دخالتهای اشرف، خواهر شاه و تاج الملوک، مادر آنان در زندگی شخصی فوزیه، هوسرانی و فساد اخلاقی شاه و دختر بودن فرزند فوزیه در شرایطی که خانواده پهلوی چشم انتظار فرزند پسر برای جانشینی شاه بودند، مهمترین دلایلی است که به تدریج میان فوزیه با همسر و خانواده اش فاصله ایجاد کرد و زمینه جدایی آنان را به وجود آورد.

علاوه بر این، نبود زبان مشترک میان فوزیه با خانواده همسرش و امتناع فوزیه از فراگیری زبان فارسی نیز عامل دیگری بود که شاهزاده مصری را در دربار تهران منزوی و گوشه گیر کرده بود.( ۶ )

بدین ترتیب ازدواج این دو که از ابتدا قلبی و عاطفی نبود، پس از حدود ۱۰ سال به طلاق انجامید. فوزیه در سال ۱۳۲۴ طبق قوانین مصر از شاه طلاق گرفت و در سال ۱۳۲۷ نیز طلاق وی در ایران صورت پذیرفت. سرپرستی شهناز تنها دختر او نیز که به هنگام جدایی والدینش ۷ ساله بود به پدرش رسید و عنوان ملکه از فوزیه گرفته شد.( ۷ )

پانوشت ها:

۱ - مجلس شورای ملی و تحکیم دیکتاتوری رضاشاه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۲۴۹.

۲ - فاروق روز ۸ اردیبهشت ۱۳۱۵ در پی مرگ پدرش ملک فؤاد و در سن ۱۶ سالگی پادشاه مصر شد و محمدرضا پهلوی نیز روز ۲۶ شهریور ۱۳۲۰ یک روز پس از اشغال ایران توسط متفقین و تبعید پدرش رضاشاه از کشور با سوگند مجلس شورای ملی و در ۲۲ سالگی به پادشاهی رسید.

۳ - ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ج اول، ص ۶۰.

۴ - سیدهادی خسروشاهی- مقاله روابط تاریخی فرهنگی ایران و مصر، مجله مطالعات آفریقا، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، پاییز و زمستان ۱۳۷۹ ، شماره ۲ ، ص ۱۳۲.

۵ - بلافاصله پس از مرگ رضاشاه، فریدون جم و شمس پهلوی از یکدیگر جدا شدند و همسران دیگری برای خود اختیار کردند.

۶ - فوزیه به عربی و فرانسوی تسلط داشت و شاه نیز طی سا لهای زندگی خود با وی به زبان فرانسه سخن می گفت.

۷ - فوزیه در ۱۳۲۸ با سرهنگ اسماعیل حسین وزیر دفاع سابق مصر ازدواج کرد اما در پی کودتای اول مرداد ۱۳۳۱ که به خلع فاروق و تبعید وی انجامید، فوزیه عنوان «شاهدخت مصر» را از دست داده و تمامی ثروتش بر باد رفت، اما حاضر به ترک مصر نشد.

او با وجود مضیقه مالی در مصر در کنار شوهرش ماند و تا زمان مرگ وی ۴۶ سال با او زندگی کرد. او هم اکنون در ۸۵ سالگی در مصر به سر می برد.