جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دنت در باب دین


دنت در باب دین

این کتاب روایتی تاریخی و تکاملی از خرافات و به قول دنت طلسمهایی است که باید شکسته شوند اساساً این کتاب برای خوانندگان متخصص نوشته نشده بلکه برای مخاطبان عمومی نوشته شده است با این حال من فکر نکنم در صدد تغییر عقیدۀ خوانندگان دیندار باشد وی دربارۀ دینهای خاص احتیاط خاصی را از خود نشان داده است بلکه می خواهد این دسته از خوانندگان را به بحثهای عقلانی دعوت کند

لابد از کتاب جدید دنیل دنت، فیلسوف تحلیلی برجسته امریکا که در زمینه فلسفه ذهن و فلسفه زیست شناسی کار می کند، شنیده اید:

▪ شکستن طلسم: دین به منزلۀ پدیده ای طبیعی (Breaking the Spell: Religion as Natural Phenomenon). من خود کتاب را نخوانده ام ولی چند صفحه ای از آن را خوانده ام و چند نقد و مرور این کتاب را دیده ام. برای همین قضاوت قطعی دربارۀ این کتاب نمی کنم (البته فکر نکنم مطالعه دربارۀ زیست شناسی دین به برنامه های مطالعاتی من مربوط باشد اما فقط به خاطر علاقه ام به دنت شاید این کتاب را بخوانم).

دنت نمی خواهد دین را "تبیین" کند، بلکه می خواهد علاقه انسانها را به دین به صورت "تکاملی" بیان کند. آیا دنت در این کتاب می خواهد علم گرایی (scientism) شدید خود را به نمایش بگذارد؟ یعنی باور به برتری معرفت علمی در مقایسه با سایر معرفتها را نشان دهد؟ به نظر می رسد اینطور نیست. (علم گرایی به عنوان دیدگاهی تنگ نظرانه و حصرگرایانه مدتها است طرفدار قابل توجهی ندارد.) این کتاب روایتی تاریخی و تکاملی از خرافات و به قول دنت طلسمهایی است که باید شکسته شوند. اساساً این کتاب برای خوانندگان متخصص نوشته نشده بلکه برای مخاطبان عمومی نوشته شده است. با این حال من فکر نکنم در صدد تغییر عقیدۀ خوانندگان دیندار باشد (وی دربارۀ دینهای خاص احتیاط خاصی را از خود نشان داده است) بلکه می خواهد این دسته از خوانندگان را به بحثهای عقلانی دعوت کند. (با این حال ممکن است برخی از خوانندگان –با گرایشها و مذاقهای مختلف- بخشهایی از کتاب را اهانت به خرد خود محسوب کنند. این قبیل خوانندگان بهتر است شوخ طبع بودن دنت را حتی در رسمی ترین نوشته هایش در نظر داشته باشند چه برسد به این کتاب که کتابی عمومی است.)

البته اینکه برخی اعتراض کرده اند که این کتاب از جنبه های زیبایی شناختی، انسان شناختی و دیگرا جنبه های دین غفلت ورزیده است، به نظر اعتراض واردی نیست زیرا این کتاب قرار نبوده چنین باشد. کتاب قرار بوده دین را به عنوان پدیده ای طبیعی و با قطع نظر از دیگر جنبه ها بررسی کند؛ به نظر من این به آن معنا نیست که جنبه طبیعی دین از سایر جنبه های آن مهمتر است.

برای مثال، هنر را هم می توان از جنبه های گوناگون بررسی کرد. هنر در عین حال که جنبه زیبایی شناختی دارد، جنبه های طبیعی دارد (زیرا هرقدر هم که متعالی باشد محصول بشر گوشت و پوست و استخواندار است یا دست کم به وسیلۀ بشر نمود یافته است)، جنبه های ریاضیاتی هم می تواند داشته باشد، جنبه های تاریخی هم دارد و همین طور.

دین هم حتی اگر متعالی و از جهان دیگر باشد می تواند به عنوان پدیده ای طبیعی –که به وسیلۀ انسان ظهور یافته و اجرا می شود- ملاحظه شود همانطور که می تواند از جنبه های زیبایی شناختی هم بررسی شود که می شود. همانطور که جنبه های زیبایی شناختی دین هم جنبه های اصلی دین نیستند، جنبه طبیعی و تکاملی آن نیز جنبه های فرعی اند. کسی راجع به بحثهای زیبایی شناختی از دین چه در مسیحیت و چه در اسلام اعتراض نمی کند اما چرا بحثهای زیست شناختی از دین اهانت محسوب می شوند؟ البته من اصل چنین بحثی را تأیید می کنم اما چون هنوز کتاب دنت را کامل نخوانده ام نمی توانم اظهار نظر کنم که او واقعاً به دور از تعصب این ۴۰۰ صفحه را نوشته یا گاهی هم عنان قلم را از کف داده است.

▪ تکمله:

دنت دین را از امور سازگار با اجتماع می داند که توانسته در یک انتخاب طبیعی باقی بماند. دین به این خاطر باقی مانده که قدرت نظم بخشیدن به اجتماع را داشته وگرنه طبیعت آن را از میان می برد. به نظر دنت با چنین نظریه ای می توانیم اموری را که در تقویت یا تضعیف دین در دوره های گوناگون نقش داشته اند شناسایی کنیم و با کنارگذاشتن امور تضعیف کننده و گسترش امور تقویت کننده دین را تقویت کنیم. دوره هایی از تاریخ وجود داشته که دین (موجود و تفسیرشده) برای مردم مضر بوده ولی انتخاب طبیعی آن چهره از دین را از میان برده است. (دنت با اینکه اعتقاد به دین و خدا ندارد و اصطلاحاْ آتئیست است، دین را پدیده خوبی می داند. به نظر او خوب است دین در مدرسه ها تدریس شود و کودکان باسنتهایی مانند هندوئیسم، بودیسم، کنفوسیوس و اسلام آشنا شوند.)

http://phil-mind.blogfa.com/۸۵۰۸.aspx