سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

اثرات زندان بر زندگی اجتماعی زندانی و خانواده او


اثرات زندان بر زندگی اجتماعی زندانی و خانواده او

پیامدهای اجتماعی منفی زندان به مراتب بیشتر از پیامد مثبت آن است اولین پیامد اجتماعی منفی زندان این است كه این مجازات با اصل شخصی بودن مجازاتهادر تعارض است چراكه زندان علاوه بر محكوم, همسر و خانواده و خویشاوندان نزدیك او را نیز تحت تأثیر قرار می گیرد و آثار ناگواری بر آنها بر جای می گذارد

از جمله آثار و اهداف اولیه مجازاتها و علی الخصوص مجازات حبس ارعاب فردی و اصلاح و بازسازی مجرم و آماده نمودن او برای بازگشت به اجتماع می باشد تا پس از آزادی از ترس درگیر شدن و گرفتاری درمحبس دیگر بدنبال ارتكاب اعمال سوء و خلاف قانون نرود و با در پی گرفتن زندگی مسالمت آمیز و منطبق با هنجارهای مقبول اجتماعی، شرافتمندانه زندگی كند و با كسب و كار مشروع رزق و روزی خودو خانواده را تأمین كند‏

مسلماً پاره ای از محبوسین از ترس گرفتاری مجدد دیگر به دنبال اعمال خلاف قانون نمی روند و این امر می تواند اثر مثبتی قلمداد شود و این بازدارندگی را امروز دراجتماع به خوبی شاهد هستیم و از طرف دیگر علی رغم اینكه اشخاص غیر محبوس، تلقی شان از زندان این است كه اكثریت زندانیان اشخاصی هستند كه اعتقاد و ایمان محكمی ندارند و معنویت جایگاهی در زندان ندارد اما بایستی خاطر نشان كرد كه امروزه در زندانهایمان پیوند محكم و مستحكمی بین زندانیان با خالق هستی وجود دارد و زندان مكانی است برای تفكر و تأمل بیشتر در جهان هستی و آفریدهای خداوند حكیم، بسیاری از زندانیان با تأسی از سایر هم بندهای خود اعتقاد و ایمانشان را با مطالعه و تأسی گرفتن تقویت می نمایند و زندان جایگاهی است كه اینگونه افراد راه و روش درست زیستن و راز ونیاز با خدا را به خوبی فرا می گیرند.‏

از جمله آثار و پیامدهای مثبت دیگر زندان فراگیری زندگی در جمع و پذیرش سایر فرهنگهاو خرده فرهنگ ها و در پی گرفتن زندگی مسالمت آمیز با دیگران و تحمل عقاید و نظرات مغایر با نظر خود است بدین شرح كه فرد از خود محور خارج می شود و یاد می گیرد كه برای زندگی در اجتماع بایستی به عقاید و آراء دیگران احترام گذاشت و زندگی مسالمت آمیزی در پی پذیرش عقاید دیگران نیز هست و بدین طریق قدرت تحمل و پذیرش فرد زندانی توسعه می یابد و او را برای زندگی دراجتماع آماده می كند.‏

و از جمله دیگر آثار مفید بر فرد را به این شكل می توان بازگو كرد كه " قدرعافیت كسی داند كه به مصیبتی گرفتار آید" و فرد زندانی در موقع محدود شدن بیشتر به یاد روزهای آزادی می رود و قدر این ایام را میداند و بیشتر به فكر جبران خطاها می افتند البته نظر سنجی از اكثر زندانیان این قدر شناسی و تعهد برای جبران گذشته را بیشتر مختص حداكثر ۶ ماه اول حبس می دانند و تحمل زیاد دوران حبس را تكرار روز مرگی و بی تفاوتی می پندارند.‏

دراین بین بی لطف نیست كه اشاره ای داشته باشیم به اینكه چه تعداد زندانیان بی شماری می باشند از تحمل این دوران پند گرفته و از مزایای موجود در زندانها بهره جسته و حافظ قرآن یا متخصص فن خارج شده اند و این پیامد مثبت است بر فرد.‏

● پیامدهای فردی منفی زندان

اما در این گفتار بایستی این نكته را خاطر نشان كرد كه متأسفانه پیامدهای فردی منفی زندان به مراتب بیشتر از پیامدهای مثبت آن است كه ما در این مقال به پارها ی از این پیامدها اشاره می نماییم :

زندان امروزه تا حدودی هدف ارعاب فردی و بازدارندگی خود را از دست داده. در پاره ای از موارد اشخاصی كه برای بار اول به مجازات زندان محكوم می گردند : طرق ارتكاب جرم را از مرتكبین حرفه ای فرا می گیرند و بدینوسیله پس از آزادی از زندان با تخصص و مهارت و جسارت بیشتر دست به ارتكاب اعمال مجرمانه می زنند و به همین خاطر است كه مقام محترم ریاست قوه قضائیه به كرات توصیه نموده اند كه علی الخصوص برای جرایم كم اهمیت مرتكبین به زندان فرستاده نشوند و با مجازاتهای جایگزین به سزای اعمال خود برسند.‏

علاوه بر این، باید این واقعیت تلخ را پذیرفت تراكم جمعیت كنونی زندان راه را برای اصلاح فردی زندانیان مسدود كرده است و این تراكم جمعیت كنونی مانع از آن است كه بتوان مقدمات آزادسازی مجرمان و بازسازگاری آنان را فراهم كرد. به عبارت دیگر تراكم سبب می شود كه منابع انسانی و مالی بسیاری صرف انبار كردن انسانها شود و بنابراین كسانی كه باید از درمان و برنامه های اصلاحی استفاده كنند، از آن محروم می شوند و افزون بر آن سرچشمه ایجاد تنش هم برای كاركنان و هم برای محكومان است. ‏

از جمله پیامدهای منفی زندان می توان از تأثیر روانی زندان بر زندانی نام برد بدین مفهوم كه زندان هویت محكوم را از میان می برد و بویژه در زندانهای بلند مدت چنان اختلالی در شخصیت او بوجود می آورد كه نتیجه آن پیروی كوركورانه و محض یا حالت تهاجمی است كه به شكل شورش در زندان، درگیری با سایر زندانیان و همانند آن آشكار می شود و هم چنین زدن برچسب مجرم بر محكوم و زندانی و جدا كردن او از جامعه و زندگی در شرایط خاص سبب می شود كه محكوم زندانی رفته رفته حس مسئولیت پذیری خود را نسبت به كسانی كه او را از آن خود نمی دانند ، از دست بدهد و پس از خروج از زندان تكلیف كمتری نسبت به رعایت ارزشهای مورد قبول جامعه در خود احساس كند.‏

و نكته دیگر اینكه بعضاً فرد زندانی زمینهٔ گریز از مسئولیت را در خود دارد كه گاهاً به واسطه همین عمل به زندان راهی شده است و به محض ورود به زندان و خارج گردیدن از دسترس خانواده خود را مستقل فرض می كنید و تصمیم گیری خود را به ظهور می رساند و به سرعت جذب گروههای فاسدی كه شخصیتی ساختگی و كاذب برای او قائلند می گردد و زمینهٔ بازآموزی و تأثیرپذیری از محیط سرآغازی بر شروع دنیایی دیگر و تخلفی فراتر را در او مهیا می سازد.‏

● پیامدهایی اجتماعی مثبت زندان

اولین و اساسی ترین پیامد اجتماعی مثبت زندان ارعاب و بازدارندگی عمومی است بدین معنا كه اعمال مجازاتها و علی الخصوص مجازات زندان باعث می شود كه سایر افراد جامعه با دیدن وضعیت زندانیان و سلب آزادی مرتكبین اعمال ممنوعه قانونی دیگر دست به اعمال خلاف قانون نزنند و به مثابه یك شهروند محترم و شریف با رعایت موازین قانونی زندگی خود را سپری نمایند و در صورتی كه جامعه در اعمال مجازات علیه مركتبین اعمال ممنوعه قاطعیت و حتمیت را در اعمال مجازاتها نداشته باشد سایر شهروندان ممكن است از این نحوه عمل سوء استفاده نمایند و بدین طریق آمار ارتكاب اعمال ممنوعه افزایش پیدا كند.‏

از طرف دیگر با محبوس كردن مرتكب اعمال مجرمانه این امر موجب ناتوان سازی مجرم و افزایش امنیت اجتماعی جامعه می شود چرا كه در مدت حضور محكوم علیه در زندان قدرت و توانایی ارتكاب جرم از او سلب می گردد به عنوان مثال چنانچه شخصی به مدت ۵ سال در زندان باشد، قدرت و توانایی ارتكاب جرم از او سلب و ساقط می گردد در غیر اینصورت ممكن بود با حضور در جامعه مرتكب اعمال مجرمانه متعددی می شد.‏

هم چنین اگر زندان را از چرخه ضمانت اجراهای كیفری حذف نماییم معلوم نیست كه بایستی برای مجرمین خطرناك و تكرار كنندگان جرم چه رویه ای رادر پیش بگیریم و چه مجازاتی را اعمال نماییم چرا كه از یك طرف قائل به این هستیم كه اعمال مجازاتهای بدنی مستقیم و خصوصاً مجازات اعدام مغایر توصیه های حقوق بشری است و بهتر است این مجازاتها اعمال و اجرا نگردد و علی رغم اینها این نگرانی وجود دارد كه اگر زندان را به نحو مطلق حذف نماییم در كشورهایی كه مجازات اعدام وجود دارد احتمالاً قضات آن كشور خواسته یا ناخواسته به استفاده از مجازات اعدام بیشتر متوسل خواهند شد.‏

به هر حال باید این واقعیت را پذیرفت كه پس از مجازات اعدام و سلب حیات، زندان در رده دوم مجازاتهای مرسوم قرار می گیرد كه به عنوان یك واقعیت حقوقی در جوامع مورد پذیرش قرار گرفته است و همانگونه كه قبلاً بیان شد زندان در واقع به عنوان جایگزینی برای مجازاتهای شدید بدنی كه در چند قرن پیش مرسوم بود مورد استفاده قرار گرفت و از آن استقبال شایانی به عمل آمد امروزه در جامعه ما صرف نظر از افراد محدودی كه هیچگونه واهمه ای از گرفتار و محبوس شدن در زندان را ندارند، اكثریت قریب به اتفاق از محبوس شدن و سلب آزادی خویش در هراسند و به همین خاطر این مجازات یك قدرت بازدارندگی از ارتكاب جرم قابل قبول در جامعه را ایجاد كرده است ؛ چرا كه كمتر شخصی را می توانیم پیدا كنیم كه در این قدرت خدادادی آزادی را دوست نداشته باشد و حاضر باشد اسارت و محبوس شدن را جایگزین آزادی نماید. اما در مقابل به جزء مجازاتهای بدنی و این مجازات سلب آزادی، تحمل پاره ای دیگر از مجازاتها آسانتر قابل پذیرش است به عنوان مثال از جمله مجازاتهایی كه امروزه بسیار ترویج و تشویق می شود اخذ جریمه و جزای نقدی از مرتكبین اعمال ممنوعه است و دولتها نیز بخاطر تأمین هزینه های خودگرایش به این نوع مجازاتها را دارند كه به نظر می رسد این مجازات بسیار راحت تر مورد پذیرش شهروندان قرار میگیرد ؛ چرا كه محتمل است كه شهروندی به راحتی با پرداخت پول مابه ازای ارتكاب مجرمانه خویش را پاسخگو باشد اما هیچ شخصی آزادی مازادی ندارد تا از طریق سلب و محدود كردن آن همچنان بتواند با همان كیفیت سابق به زندگی خود ادامه دهد از همین روست كه این مجازات همچنان دارای قدرت بازدارندگی و ارعاب بالایی است و از لحاظ اجتماعی و عموم شهروندان پیامد مثبت خوبی دارد.‏

اکبر سلیمانی ‏


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.