شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

ادای احترام به شهدا از نوعی دیگر


ادای احترام به شهدا از نوعی دیگر

جنگ تحمیلی هشت ساله ایران به‌عنوان طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم در جهان پر از حکایت‌ها و داستان‌های شگفت بود.

جنگ تحمیلی هشت ساله ایران به‌عنوان طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم در جهان پر از حکایت‌ها و داستان‌های شگفت بود. از ایثار و جانفشانی‌هایش که بگذریم (که کم نبودند و کم هم به آن اشاره نشده است) اتفاق‌های ریز و درشت زیادی در این واقعه برای هر دو طرف افتاده است.

اتفاقا به دلیل مقدس بودن این واقعه، تا سال ها پس از پایان جنگ تحمیلی بسیاری از حکایت های آن ناگفته ماند تا زمان بتواند آنها را از پستوی خاطرات بیرون آورد.

یکی از آنها حکایت رزمنده ایرانی است که با مرارت و سختی تصمیم می گیرد در کارزار نبرد و میان آتش و دود و خون جان افسر عراقی را نجات دهد و این کار را می کند تا افسر عراقی به همت سرباز جوان ایرانی از مرگ بگریزد و به اسارت پناه برد، دو سال بعد جنگ پایان می گیرد و دو دهه بعد این دو به شکل عجیبی همدیگر را در یک سرزمین بیگانه ملاقات می کنند.

یا همین داستان احمد غلامی: «من قاتل پسرتان هستم». قتل سرباز ایرانی توسط فرمانده اش تا موقعیت آنها در وضعیتی عجیب لو نرود.

همه اینها اما اتفاق هایی است که زشتی جنگ را در بستر احساسات بشری و انسانی نشان می دهد. موقعیت عجیب انسان در کارزار کثیفی به نام جنگ، اما جنگ گذشته است و آدم های پس از جنگ مانده اند.

کارزار اصلی انگار آغاز شده باشد برایشان. هشت سال دفاع کردند و حالا دو دهه است که می جنگند.

بگذریم، هفته گذشته در خبرگزاری ها عکسی منتشر شد که مورد توجه روزنامه ها قرار نگرفت، دیده نشد چراکه به باور رسانه ها جذابیت موضوعی و البته بصری نداشت، اما برای نسلی که نه آنقدر بزرگ شده بود که جنگ را به صورت ملموس تجربه کرده باشد (این که سلاح به دست بگیرد و به جبهه ها برود) و نه آنقدر کوچک بود که آن را به یاد نیاورد، این عکس موقعیتی عجیب داشت. موقعیتی انسانی که برای ذهن نسل سومی ها غریب می آمد.

نسلی که جنگ را با آژیر ممتد و هراسناک قرمز، زیرزمین های تاریک و نمور و شیشه های چسب خورده به یاد می آورد.

این عکس ساده روایت ادای احترام وزیر دفاع عراق به شهدای ایرانی جنگ عراق و ایران است، وزیری که شاید دو دهه پیش جزو فرماندهان اصلی ارتش عراق بوده است و در همین جنگی که به کشته هایش ادای احترام می کند شرکت داشته حالا قبر شهید ایرانی را غرق در گلایل کرده است.

در میان همه اتفاق های ریز و درشت سیاسی این روزها از نیویورک بگیرید تا جار و جنجال های فوتبالی، این عکس را جایی در گوشه ای از کامپیوترتان ذخیره کنید که موقعیت درون عکس یکی از ماندگار ترین تصویرهای سال ایران است.

این که جنگ تمام شده است و می توان به صلح امید بست. صلحی که چند روز پیش در مقر سازمان ملل از زبان رئیس جمهور ایران فریاد شد کاش در ایران هم از سوی او تاکید شود.

میثم اسماعیلی