چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
تِرَنی که مرا به آخرین مسیر بن بست بُرد
درست در پایین نظام طبقاتی جامعه، تعداد زیادی از مردم در جهان در شرایط فقر زندگی میکنند. بسیاری از آنان رژیم غذایی مناسبی ندارند و در شرایط غیر بهداشتی زندگی کرده،امید زندگی پایین تری نسبت به اکثریت جمعیت دارند.با وجود این افراد مرفه تر اغلب توجهی به وجود فقر نمیکنند. این بخشی از مقاله ای با عنوان « جامعه شناسی قشرها و نابرابریها» است که در شبکه ملی مدارس «رشد» منتشر شده است! و که نه تنها به تفاوت موجود بین سطح رفاه جامعه اشاره دارد بلکه رفتار منفعتطلبانه و بیتفاوت طبقه بالای جامعه نسبت به طبقه فرودست را نیز تبیین میکند.
این اشاره ای لازم است تا با اتکای به آن بتوان به عمق درون مایه نمایش تِرَن نوشته حمید رضا آذرنگ و کارگردانی نیما دهقان پی برد و به تاویل هرمنوتیک آن رسید.
نمایش تِرَن نوشته حمیدرضا آذرنگ، بازگوی داستانکهای تو درتویی است که در حین فعالیت برای ساخت یک گلزار شهدا بر بالای تپهای زیبا که بر تمام شهر مشرف است رخ میدهد.
آذرنگ با خلق شخصیت یک نویسنده که در اجرای کارگردانی شده توسط نیما دهقان، ایفای نقش آن بر عهده حسین پاکدل، مجری تلویزیونی و مدیر تئاتر شهر در برههای از زمان، گذاشته شده است، سعی میکند تا این داستانکها را در یک طرح کلی منسجم کند و به این ترتیب آنها را در قالب یک داستان در حال نگارش به مخاطب ارایه کند و همین مساله تاکید بر انجام نگارش داستان در حین اجرای آن تمهیدی میشود تا حرفهای خود را که در قاب داستان نمایش نمیگنجد به شکل بیواسطه از زبان نویسنده با مخاطب نمایش در میان گذارد.
تِرَن نمایشی اجتماعی است که به مساله زندگی خانواده شهدا در کنار بقیه جامعه و به عنوان بخشی از جامعه که انفکاکی بین آنها نیست و در طبقههای مختلف اجتماعی حل شده اند، نگاه میکند. به این ترتیب در بسیاری از داستانکهای نمایش شاهد بیان وضع خانوادههایی هستیم که دچار آسیبهای اجتماعی مانند فقر، خُسران ناشی از معلولیت و ... هستند. نمایش در بیان این مسایل زبانی تند و صریح به کار گرفته است و ابایی ندارد که بیان آن گزنده و تلخ باشد، هرچند در داستانی موازی، که بیانگر ساخت مقبره شهدا است، زبانی طنز به خود میگیرد و به این ترتیب با ساخت یک جریان موجی در طول اجرا که به تناوب مخاطب را به عمق تلخی ماجرا برده و سپس او را میخنداند، تلاش میکند تا اجرایی دلپذیر ارایه کند و در عین بیان حرفهای گزنده و تلخ خود از سطح تحمل مخاطب خارج نشوند.
شکی نیست که این نمایش بر ایثارگری شهدای گمنام تاکید دارد و با یک بازی زبانی مبنی بر این که آنها بی اندازه اند و زندگی انسانهای زنده را لایق اندازهگیری است در سراسر اجرا مرتب این مفهوم را تکرار میکند. ایثار را به هر کلامی که معنی کنیم خواه عطا و بخشش، خواه برگزیدن منفعت غیر بر مصلحت خویشتن، تردیدی نیست که حکایت از یک «رفتار» دارد و مانند همه رفتارهای آدمی حرکتی درونی ویتسک یا بیرونی برای ایجاد تعادل در نفس آدمی و رسیدن به حال خوب است. منشأ «رفتار» نیز در علم روانشناسی محرکهای محیطی یا فعل و انفعالات درونی فردی است.
آبراهام مازلو سلسله نیازهای انسان را بر اساس ویژگیهای زیستی و روانی انسان دسته بندی کرده است. بر اساس تعریف سلسله نیازهای مازلو، نیازهای جسمی و روانی انسان به طبقاتی تقسیم میشود که از نیازهای زیستی که در همه موجودات زنده مشترک است (مانند رفع نیاز تشنگی و گرسنگی و نیاز انسان به پوشاک، مسکن و ...) شروع شده و در نهایت به خودشکوفایی که رسیدن به حداکثر تواناییهای ذاتی و کشف و بهرهبرداری از نهایت استعدادهایی است که در نهاد هر فرد انسانی نهفته است، ختم میشود.
به اعتقاد آبراهام مازلو انسان برای عبور از مرحله رفع نیازهای زیستی و رسیدن به خودشکوفایی باید از مراحلی همچون احساس ایمنی، دوری از خطر، رفع نیاز به وابستگی به گروه و جلب محبت، نیاز به عزت نفس، پیشرفت و مورد تأیید بودن رفع نیازهای ذوقی و هنری و نیاز به شکوفایی استعدادها عبور کند و همه اینها براساس فرآیندی است که در ذهن فرد براساس عقیده، عادت، علاقه و عناد او (که چهار عنصر سرنوشت نامیده میشوند) مورد ارزیابی قرار میگیرد و متناسب با آن رفتار بروز و ظهور مییابد. بنابراین منشأ رفتارهای ایثارگرانه نیز از همین چهار عنصر و از سلسله نیازهای معنوی انسانی ناشی میشود.
اما رفتار ایثارگرانه برای رفع کدام نیاز انسانی بروز و ظهور مییابد، چگونه میتوان رفتارهای ایثارگرانه را که طی آن انسان نه تنها نیازهای زیستی و احساس ایمنی وگاه تمام نیازهای روانی فراتر را نیز زیر پا میگذارد، توجیه کرد؟ برای پاسخ به این سؤال ما باید در نگاهمان به نیازهای انسان و سلسله مراتب نیازهای مازلو بازنگری و تجدیدنظر کنیم.
در زمینه محرکهای رفتار از چهار عنصر سرنوشت یعنی عقیده، عادت، علاقه و عناد نام برده میشود که فرماندهان اصلی رفتار و احساس انسانها هستند. زیرا همان طوری که گفته شد موجود زنده همواره در جهت ارضای نیازهای غریزی خود و آنچه برای او لذتبخش و خوشایند است، رفتاری خاص را از خود بروز میدهد. تنها انسان است که براساس معیارهای اخلاقی و عقیدتی یا علاقه و عادت و عناد، میتواند برخلاف غریزه و اصل لذت طلبی عمل کند و به اصطلاح رنج خود و راحت یاران را طلبد. در میان چهار عنصر سرنوشت، عامل «عقیده» یا «باور» از جایگاه ویژهای برخوردار است که بر بقیه عوامل برتری پیدا میکند و به تجربه ثابت شده است که عامل «عقیده» مهمترین محرک رفتارهای ایثارگرایانه به شمار میرود. به این ترتیب نمایش تِرَن بر مساله عقیده تاکید میکند، اما این مساله شکل و تعریفی قالبی ندارد که اگر شما فلانشکل رفتار را بروز دهید، فردی معتقد هستید که ایثار گر میشوید! بلکه همانگونه که گفته شد، مسالهای درونی است که در سطح درونی فعل و انفعالات شخص شکل میگیرد.
در واقع داستانکهای نمایش به تمامیبه بررسی همین مساله و ارایه صورت بندی از شرایطی که به فعل ایثارگرانه ختم شده است اختصاص دارد و با تاکید بر جایگاه رفیع شهدایی که جان خود را فدای جامعه کردند و میهن خود را از دست غاصبان نجات دادند، بروز مظاهری از ایثارگری در شرایط کنونی جامعه را نیز نمایش میدهد که هرچند شکل و اندازه آن متفاوت است، اما به هر صورت رفتاری در جهت ایثارگری است که در مقایسه با ایثارگری بی اندازه شهدا، شکلی از ایثارگری فردی هم میهنانی را بازگو میکند که هم اکنون در میان ما زندگی میکنند و تلاش میکنند تا انسانیت را در زندگی خود متجلی کنند.
به این ترتیب داستانکهای نمایش به سمت بازگویی زندگی جانباز جنگی متمایل میشود که منزلی در طبقه چهارم یک ساختمان چهار طبقه بدون آسانسور دارد و همسرش را نشان میدهد که به سختی او را هر روز از راه پله ۴ طبقه ساختمان بالا میبرد و پائین میآورد. همین طور مهندسی را نشان میدهد که در برابر صرف هزینههای اضافه زیادی که به دست چند مهندس دیگر به پروژه ساخت گلزار شهدا تحمیل میشود، تا پای اخراج از کار و خانه نشینی ایستادگی میکند ولی تلاش میکند تا راه را بر اسراف هزینهای که میتواند زندگی هموطنانش را بهبود بخشد، ببندد. مطابق یک اصل روانشناسی در جامعهای که بازخواست جدی برای عدم انجام وظیفه وجود ندارد، داشتن وجدان کاری یک ایثارگری براساس ملاحظات انسانی است و در محیط ترسیم شده از شرایط کاری این مهندس در نمایش تِرَن چنین فضایی قابل بازشناسی است.
همچنین بخشی از نمایش به بیان شرایط سخت پیش آمده برای هموطنان آذربایجانی ناشی از زلزله اختصاص دارد و چگونگی کمک مردم به زلزلهزدگان را یادآوری میکند که به شکل همت عالی مردم در یک رستوران متجلی میشود در حالی که برخی از شخصیتهای نمایش که مورد نقد قرار گرفتهاند حتی سردر رستوران را که به اختصاص بهای غذا به زلزلهزدگان آذربایجان اشاره دارد نخواندهاند!
ترن تلاش میکند تا به بیننده خود یادآور شود برای ایثارگری در شرایط زندگی روزمره نیازی نیست که به دنبال از خودگذشتگی و جانفشانیهای قهرمانانه بود، بلکه موقعیت ابراز آن هر روز و هر ساعت در دسترس ماست. گرهی از کار درماندهای گشودن و لبخندی به لب افسرده و ناامیدی نشاندن وحتی با سلامی دلی را شاد کردن و با کلامی گمشدهای را راهنما شدن، همه در حد خود ایثار و فداکاری به شمار میروند و ارزشمند و تحسین برانگیز است.
اما در مقابل ندیدن نیاز و فقر دیگران و سر در کار خود بردن و بی اعتنا به مشکلات جامعه زندگی کردن و ثروتاندوزی که به شکل سوء استفاده از موقعیت شغلی در نمایش نشان داده میشود، گونهای از رفتاری است که در سطح غریزی رفتار انسانی شکل میگیرد و فرد را بری از سطوح بعدی رفتاری که انسان را متفاوت از دیگر گونههای واجد حیات میکند، جلوه میدهد.
تِرَن نمایشی است خوش ساخت که با بازیهای زیبا و تاثیرگذار ( به استثنای بازی نقش نویسنده توسط مجری تلویزیونی که به پختگی لازم نرسیده است ) که توانسته است حرف خود را به خوبی به بینندهاش منتقل کند و یادآور شود که هر چند نابرابریها در همه انواع جامعه انسانی وجود دارد.حتی در ساده ترین فرهنگها، که اختلاف در ثروت و دارایی در آنها موجود نیست. اما مساله وقتی حاد است که طبقات بالای جامعه حاضر به ایثار یا کمک به طبقه پائین جامعه نباشد، همانگونه که در صحنه حادثه ای که برای دست یک کارگر در یکی از داستانکهای نمایش رخ میدهد، مهندس مسوول برای درخواست هلی کوپتر امداد، چرتکه میاندازد و حاضر است که جان کارگررا فدای منفعت شخصی خود کند! تِرَن نمایشی است که جامعه را نقد میکند و آینهای در برابرش قرار میدهد تا خود را ببیند و بازتعریف کند.
آخرین حواشی تئاتر پرحاشیه نیما دهقان
«ترن» با حرفهای جنجالی پاکدل به ایستگاه آخر رسید
آخرین اجرای نمایش دفاع مقدسی «ترن» در حالی شامگاه ۳ بهمن ماه در قالب یکی از آثار جشنواره تئاتر فجر به صحنه رفت که با حاشیههایی همراه بود؛ حاشیههایی که از ازدحام ورود تماشاگران تا سخنان حسین پاکدل در پایان اجرا را به همراه داشت. درحالی که قرار بود این نمایش که در ماه گذشته پس از طی کردن حاشیههایی در مرحله نظارت و درنهایت با حذف بخشهایی از آن به روی صحنه رفته بود، آخرین اجرا و دومین اجرای جشنوارهای خود را از ساعت ۲۰ آغاز کند، در ابتدا با ازدحام تماشاگران پرشماری که بلیت مهمان در دست داشتند، در مقابل ورودی اصلی ساختمان تئاتر شهر و اعتراضهای گاه گاه آنها همراه شد.
این مساله به تاخیر نیم ساعته در آغاز اجرا انجامید و درنهایت نیما دهقان کارگردان تئاتر با حضور بر روی صحنه،گفت: نمیخواهم گله کنم که از این کار هیچ حمایتی نشد یا توضیح دهم که چه مشکلاتی داشتیم. شاید مشکلات هم دلایلی داشته ولی به هر حال برای ما که تئاتر کار میکنیم دیگر خیلی مهم نیست. اما در همین فرازونشیبها درحالی که فکر میکردم بهترین جایزه زندگیام، گرفتن جایزه کارگردانی در جشنواره فجر است که البته آن را به دست آوردم، اما امشب میخواهم اعتراف کنم که اشتباه کردم. دهقان با اشاره به پروسه سه ماهه تمرین و دو ماهه اجرای نمایشش، توضیح داد: امشب میخواهم کاری را انجام دهم که خیلی رایج نیست و اجرای امشب را به گروهی تقدیم کنم که بدون هیچگونه ادعای مالی برای من و به عشق شما پای این کار ایستادند. از دیگر نکات قابل توجه اجرای «ترن» زمانی بود که یک ساعت از آغاز کار گذشته بود و هنگام بیان یکی از دیالوگها از زبان امیر جعفری از بازیگران اثر تماشاگران حاضر در سالن اصلی تئاتر شهر و بالکن، او را تشویق کردند. آن امر در مقاطعی دیگر از زمان باقیمانده، بویژه در پایان برخی اپیزودها یا برخی دیالوگهای طنز، تکرار شد. این نمایش که در بخشهایی از آن، بیتهایی از شعرهای محمدکاظم کاظمی شاعر افغانستانی مقیم ایران از زبان شخصیت کارگر افغانستانی حاضر در نمایش ادا میشد به جای ذکر نام صاحب اثر در اعلانها و بروشور کار، ذکر نام او را در دل متن نمایشنامه داشت که به نوعی تبلیغ مجموعه شعر او نیز محسوب میشد، این درحالی است که ذکر نشدن نام مترجم نمایشنامه «ویتسک» در روزهای اخیر حاشیههایی به همراه داشت. در پایان اجرای «ترن» پس از حضور تک تک بازیگران بر روی صحنه، حسین پاکدل از بازیگران اصلی کار، در سخنانی پس از معرفی و دعوت از عوامل پشت صحنه، بر حرمت اجرای این نمایش بدون دریافت قرانی پول دولتی تاکید کرد. او همچنین با اشاره به حضور حمیدرضا آذرنگ نویسنده اثر برای نخستینبار در اجرای این شب، به حذف اپیزودی از کار اشاره کرد و گفت: شریفترین صحنه این نمایش با کجسلیقگی و ندانمکاری حذف و درنتیجه زحمات چند ماهه سه نفر از بازیگران دیده نشد. پاکدل با بیان آن که شهرام حقیقتدوست، ساناز بیان اپیزودشان از «ترن» حذف شد از ساناز بیان که در جمع تماشاگران حضور یافته بود برای حضور بر روی سن دعوت کرد تا تماشاگران او را تشویق کنند. این کارگردان در پایان در سخنانی با کنایه به مدیران، تاسف خود را از هراس از آن چه که شخصا فهمیده نمیشود، ابراز کرد. بنا به این گزارش از دیگر حاشیههای این اجرا، همهمههای گاه و بیگاه تماشاگران در شرایط ضعف صدای سالن بود. احمد مسجد جامعی، صادق آهنگران، محسن شریف زاده، نادر برهانی مرند، کوروش نریمانی، حمیدرضا نعیمی، رضا صابری،هانیه توسلی، صابر ابر، طناز طباطبایی، ستاره پسیانی، مهری آلآقا و... از میهمانان آخرین شب اجرای نمایش «ترن» بودند. نمایش «ترن» به کارگردانی نیما دهقان که اجرای آن از ۲۹ آذرماه آغاز شده بود، شب گذشته و پس از پشت سر گذاشتن بیست و شش اجرا به پایان رسید.
نویسنده : پریس تنظیفی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست