دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

تاکتیک های رسانه های غربی برای ایجاد بحران


تاکتیک های رسانه های غربی برای ایجاد بحران

بازی با ذهن مخاطب و احاطه بر ذهن او با سیگنال های خبری ممتد از مهمترین تاکتیک های رسانه ها, علی الخصوص رسانه های تصویری غرب برای انتقال پیام و القای محتوا بوده است

بازی با ذهن مخاطب و احاطه بر ذهن او با سیگنال های خبری ممتد از مهمترین تاکتیک های رسانه ها، علی الخصوص رسانه های تصویری غرب برای انتقال پیام و القای محتوا بوده است.

این رسانه ها همیشه با استفاده از این دو تاکتیک رسانه ای علاوه بر اینکه عملیات روانی حساب شده ای به راه انداخته اند، تمام تلاش خود را در راستای رسیدن به اهداف پشت پرده به کار گرفته و در این بین سعی کرده اند به صورت حساب شده ای با هدایت افکار عمومی مخاطبین خود به نوعی آنها را به سمت این اهداف هدایت کنند.

در این بین آنها همیشه در القای پیام های خود نکات روانشناسانه رسانه ای را رعایت کرده اند، چرا که آنها به خوبی می دانند که با رعایت این نکات می توانند اهداف مغرضانه و جهت دار خود را در ذهن مخاطب به یک ارزش تبدیل کنند. به گونه ای که مخاطب پس از مدتی که به برنامه های آنها توجه می کند و به نوعی ارتباط مداوم پیدا می کند به شدت تحت تأثیر این اهداف قرارگرفته و پس از مدتی اهداف این شبکه ها در ذهن او تبدیل به یک ارزش می شود.

● در پس این موضوع چه چیزی نهفته است؟

بدون شک یکی از مهم ترین اهداف شبکه های غربی ضربه زدن به کشورهایی است که در مقابل سیاست های آنها می ایستند و یا به هر نحوی با آنها مخالفت می کنند. اما این ضربه زدن باید به چه طریقی صورت پذیرد؟ به نظر می رسد که بهترین راه برای وارد آوردن ضربات عمیق، استفاده از رسانه ها و بازی با ذهن مخاطبانی است که شهروندان کشورهای مخالف آنها هستند.

در این میان آنها با پخش برنامه های مختلف تلاش می کنند که تأثیرات مختلفی را که مد نظر دارند روی مخاطب بگذارند. تأثیراتی که مخاطب را به واکنشی علیه کشورش تشویق می کند. یکی از مهم ترین استراتژی های شبکه های غربی برای رسیدن به این اهداف القای بحران در ذهن مخاطب و به نوعی بحران سازی برای اوست. آنها برای به مرحله عمل رساندن این استراتژی تاکنون از تاکتیک های مختلفی استفاده کرده اند.

برای درک بهتر این موضوع کافی است به برنامه هایی همچون برنامه «زن امروز» شبکه فارسی صدای آمریکا توجه کنیم. این برنامه که ژستی فمنیستی دارد تلاش می کند که روی بحث های مربوط به زنان و به ویژه درباره شرایط زنان جامعه ایران متمرکز شود و با ارائه آمارهای دروغین و سیاه نمایی، آن هم به طور بسیار اغراق آمیز به نوعی به مخاطب این موضوع را القا کند که در جامعه ایران حقوق زنان به درستی رعایت نمی شود.

هر چند که موضوعاتی که در این برنامه مطرح می شود منابع موثق مهمی ندارد، اما این برنامه سعی می کند با تاکتیک Step by step with the audience ابتدا بیننده را جذب و سپس در پروسه ای زمان بر، حرف هایش را به بیننده القا کند، تا پس از مدتی بیننده حرفهای چنین برنامه ای را به عنوان منبع خبری قابل اطمینان در نظر بگیرد و به نوعی به او تلقین شود که این برنامه کاملا درست می گوید. در این بین باید توجه کرد که تاکتیک رسانه ای از تاکتیک های بلندمدتی است که معمولا در برنامه هایی مورد استفاده قرار می گیرد که مانند برنامه «زن امروز» ادامه دار و به نوعی روتین هستند. چرا که معمولا در این تاکتیک سعی می شود با شیوه ای تدریجی و دستکاری در اخبار به تدریج و گام به گام با بیننده همراه شده و پس از مدتی که اعتماد وی جلب می شود آنگاه به صورت روشن تری به القای اهداف بپردازد.

● استراتژی ایجاد نارضایتی با تاکتیک های مختلف

اگر در برنامه «زن امروز» و روند ساخت و نمایش این برنامه دقت کنیم متوجه خواهیم شد که این برنامه در ابتدا با ژست های فمینستی و به نوعی اجتماعی غربی وارد عرصه شد. اما پس از مدتی به صورت تدریجی این ژست اجتماعی که رنگ و بوی غربی داشت به ژستی سیاسی تبدیل شد که سعی داشت در ذهن زن امروز جامعه ایران این موضوع را تلقین کند که حقوقش زیر پاگذاشته می شود. هر چند که این رفتار در راستای همان استراتژی ایجاد نارضایتی در بین بعضی از اقشار جامعه است، اما نکته مهم تر اینجاست که این برنامه با آمارسازی و سیاه نمایی در زمینه وضعیت جامعه زنان ایرانی کاملا سعی دارد که ذهن مخاطب خود را از حقیقت منحرف کند. چرا که طبق آمارهای تمام مراکز آماری موثق، وضعیت زنان و حضور آنان در جامعه امروز ایران به مراتب بهتر و سازنده تر نسبت به جوامع غربی است. برای درک بهتر این مسئله کافی است به آمارهای ورود زنان به دانشگاه ها در ایران نگاهی بیندازیم. آنگاه متوجه خواهیم شد که وضعیتی که این برنامه از زنان جامعه ایرانی به نمایش می گذارد کاملا وارونه است و در راستای همان استراتژی ناراضی سازی و بهره برداری سیاسی می باشد.

● موج سواری رسانه ای روی احساسات

در این بین آنها با استفاده از تاکتیک هایی رسانه ای همچون Surfing media on feelings (موج سواری رسانه ای روی احساسات) تلاش می کنند روی ذهن مخاطبان تأثیر بگذارند و حتی با برانگیختن احساسات او، آنها را به تقابل با کشور و نظام بکشانند. نکته جالب اینجاست که این موضوع تنها در حال اجرا درباره زنان ایرانی نیست، بلکه سال های قبل هم در مورد کشورهایی که با غرب مخالف بودند که ازچنین تاکتیکی در عرصه رسانه استفاده می شد. به واقع این تاکتیک که مستقیما احساسات بیننده را مدنظر قرار می دهد تلاش می کند برای بیننده فضای کاذبی را ایجاد کند که مخاطب در آن احساس کند به او جفا شده و باید به نوعی از کشورش انتقام گیری کند. این در حالی است که محتوای چنین برنامه هایی هم اهداف سیاسی را دنبال می کند و هم اجتماعی! چرا که به واقع برنامه هایی مانند برنامه «زن امروز» که در حقیقت در تلاشند همان فضای کاذب را در ذهن مخاطب خود ایجاد کنند به دنبال دو هدف عمده هستند:

۱) ایجاد تقابل در میان زنان جامعه و حاکمیت

۲) ایجاد درگیری در بین زنان ومردان جامعه که این موضوع نشان دهنده برنامه ریزی های آنها برای ایجاد بحران های اجتماعی است.

چرا که به طور قطع درگیری و نزاع در میان مردان و زنان جامعه که اصلی ترین بخش یک جامعه هستند هم می تواند باعث بالارفتن خشونت پنهان در جامعه شود و هم می تواند حتی باعث از بین رفتن بنیان خانواده و به نوعی تأثیرگذاری در بحران هایی مانند بالارفتن آمار طلاق باشد. چرا که یکی از نکته هایی که دراین برنامه و دیگر برنامه های مشابه به صورت کاملا روشن به چشم می خورد تلاش آنها برای بحران سازی درکنار بحران نمایی است. یعنی آنها در ابتدا سعی می کنند که شرایط را بحرانی نشان دهند و درمرحله دوم حتی تلاش دارند که خود بحران سازی کنند. یعنی با تزریق افکار انحرافی در ذهن بیننده او را به مسائلی تشویق کنند که با فرهنگ جامعه ایرانی درتعارض است که این موضوع باعث می شود که فرد تحت تأثیر این برنامه ها پس از مدتی از جامعه منزوی شود.

ازسوی دیگر باید به این مسئله بسیار مهم اشاره کرد که عدم جلب اعتماد مخاطب به این برنامه و آگاهی مخاطب در مورد اهداف چنین برنامه هایی پاشنه آشیل آنهاست. چرا که این برنامه مانند یک برنامه خبری نیست که اعتبار خود را به عنوان یک بخش خبری داشته باشد بلکه تمام اعتبار خود را از گفت وگوی روزمره و به نوعی دادن اطلاعات دستکاری شده به مخاطب دارد.

به ویژه که این گفت وگوی روتین هر روزه به شدت با تکیه کلام های ثابتی همراه است که کاملا به دنبال فضاسازی رسانه ای بوده، تکیه کلام هایی مانند آیا وضعیت زنان درجامعه امروز ایران مطلوب است؟ آیا زنان از وضعیت خوبی برخوردارهستند؟ اگر این سؤالات هدف دار که بیشتر تلاش دارد در ذهن بیننده وضعیت سیاهی از جامعه ایران به نمایش بگذارد را در کنار فیلم هایی چون «سنگسار ثریا» و یا «به خاطر دخترم هرگز» بگذاریم کاملا به پشت پرده این نمایش رسانه ای پی خواهیم برد.

● ارزشگذاری کاذب؛ تاکتیکی پرکاربرد

ازسوی دیگر در کنار این نمایش رسانه ای موضوعی که بسیار قابل توجه است استفاده مداوم این برنامه ها از تاکتیک روانی ایده آل سازی و آرمان سازی غربی در ذهن مخاطب است. در این تاکتیک رسانه ای سازندگان این گونه برنامه ها تمام تلاش خود را به کار می گیرند که در ذهن بیننده ارزش های جدیدی بسازند؛ ارزش هایی که تا دیروز حتی در تعارض با اصل هویتی آن مخاطب بوده! اما چرا آنها از این تاکتیک استفاده می کنند؟ برای پاسخ به این موضوع باید به این مسئله اشاره کرد که یک رسانه زمانی می تواند پیام های خود را القا کند که با سیگنال های ممتد خود مخاطب خود را دچار تضاد هویتی و به نوعی سرگشتگی فکری کند.

آنگاه که ناخواسته ذهن مخاطب احساس می کند که باید ارزش های جدیدی را جایگزین ارزش های اصیل فکری خود کند. تاکتیک ارزش سازی کاذب دقیقا به دنبال همین هدف است. یعنی به طور مثال برنامه ای مانند زن امروز در درجه اول تلاش می کند در بین زنان امروز جامعه ما تفکرات فمنیستی را جایگزین تفکرات اصیل اسلامی کند و در مرحله دوم با تغییر این ارزش ها آنها را به سمت انحرافات فکری و اخلاقی ببرد. اگر این اتفاق رخ دهد او به هدف خود رسیده! ازسوی دیگر باید به این مسئله هم دقت کرد که این شبکه ها معمولا سعی می کنند مخاطبان خود را به صورت زنجیره ای جذب کنند ،یعنی در واقع با جذب یک مخاطب، او را به عنصری تبلیغاتی تبدیل کنند که دیگران را هم دعوت به دیدن این برنامه ها کند.

در هر صورت باید به این موضوع بسیار مهم توجه کرد که رسانه های غربی و در رأس آن رسانه های آمریکایی و انگلیسی از تاکتیک های رسانه ای فراوانی استفاده می کنند تا اهداف پشت پرده خود را به نتیجه برسانند که به نظر می رسد همه تاکتیک های جدید در راستای استراتژی ضربه زدن به حکومت های مخالف از طریق ایجاد بحران سازی و بحران نمایی علیه آن حکومت است.

رضا فرخی