جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ننه سرما و مشکلات زمستانی!


ننه سرما و مشکلات زمستانی!

چنانکه مطلع هستید حضور «ننه سرما» در سال جاری مشکلات متعددی را در پی داشته است و موجب بروز نابسامانی‌هایی شده است که معلوم نیست تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. به همین لحاظ تمام …

چنانکه مطلع هستید حضور «ننه سرما» در سال جاری مشکلات متعددی را در پی داشته است و موجب بروز نابسامانی‌هایی شده است که معلوم نیست تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. به همین لحاظ تمام مسئولین محترم به شدت از ننه سرما دلخور هستند و تقصیر همه مشکلات زمستانی و حتی تابستانی و دبستانی تا دبیرستانی را متوجه ننه سرما می‌دانند. حتی بنا بر بعضی خبرهای غیرموثق و به نقل از کسانی که مصراً خواستار آن بوده‌ا‌ند که نامشان فاش نشود، اقدامات سرمایشی و غافلگیرکننده ننه سرما به تحریک اجانب صورت گرفته و چه بسا این تحرکات مذبوحانه به انتخابات هم مرتبط باشد، و خلاصه آنکه از جمیع اخبار و قرائن و شواهد چنین برمی‌آید که تهدیدات سرمایشی دارای اهداف فرسایشی بوده و باید با آن به شدت مقابله کرد.

برخی از تحلیل‌گران هم معتقدند که تغییر مواضع ننه سرما بستگی پنهانی دارد به ائتلاف ایشان با جناح مخالف، به انگیزه کارشکنی و ناراضی‌تراشی در مقطعی که لزومی ندارد هیچکس ناراضی باشد و همه اقشار می‌بایست متحد و یکصدا شعار «مُردم از خوشی» را باهم سر بدهند تا این شعار در تاریخ ثبت بشود.

نظر به تمام این اخبار و گزارش‌های ضد و نقیض، موضوع گزارش و تحلیل امشب ما «چالش‌های گالش‌های ننه سرما» خواهد بود، و برای شفافیت هرچه بیشتر این موضوع از ننه سرما دعوت کرده‌ایم تا میهمان این برنامه باشند و به پرسش‌های به وجود آمده در این زمینه پاسخ بدهند.

ضمن تشکر از حضور ننه سرما در استودیو که اینجا را مثل یخچال سرد کرده است، از همه عزیزان بینشگر تقاضا می‌کنیم که نقطه نظرات خود را به نشانی «دبلیو، دبلیو، دبلیو، سرما، دات‌کام» با ما در میان بگذارند.

خب ننه سرما جان، جرأت نمی‌کنم که به شما خوشامد بگویم، حتماً دلیلش را درک می‌کنید. امسال منتقدان شما بسیار فراوانند و بسیاری از آنها متنفذ یعنی بدجوری بانفوذند و ممکن است به خاطر این که خوشامد گفتن به شما خوشایند آنها نباشد، یک شبه نان بنده آجر شود، قبل از شروع برنامه هم به من تذکر داده‌اند که حق ندارم حتی به شما بگویم دمتان گرم، ببخشید منظورم دمتان سرد بود!

-‌ با سردترین سلام‌ها و با آرزوی تندرستی و بهروزی برای تمام ایرانیان عزیز، اینجانب ننه سرما تمامی شایعات منسوب به خود را قویاً، کاملاً و شدیداً تکذیب می‌کنم. خصوصاً شایعه مزدوری و سرسپردگی به اجانب را، که واقعاً موجب سرافکندگی ابدی است و یقین بدانید ننه سرما هرگز آبرو و حیثیت چند هزارساله خود را به هیچ قیمتی به اجانب نخواهد فروخت.

-‌ ننه سرما جان، شما که قبل از برنامه می‌فرمودید ۱۸ سال بیشتر ندارین؟!

-‌ آخ، پاک یادم رفت؛ یکبار توی عمرم خواستم حرف سیاسی بزنم، سنم را لو دادم!

- حالا که کار از کار گذشته، دیگر خودتان را ناراحت نکنید. هجده سال یا هجده هزار سال، یا کمی کمتر و بیشتر زیاد فرقی نمی‌کند؛ مهم مهر و صفاست. این جور چیزها از شما که وجودتان یکپارچه یخ است، چیزی کم نمی‌کند.

-‌ سپاسگزارم، ایشالاّ(!) بری قطب جنوب، ایشالاّ در آلاسکا پیر بشی و صد و بیست سال عمر کنی با اسکیموها!

- خب ننه سرماجان، گذشته از تهمت‌ها و افتراهایی که به شما زده‌اند و شما هم در دفاع جانانه‌ خودتان آنها را تکذیب کردید، انتقادهای فراوانی هم از نحوه عملکرد شما در سال جاری وجود دارد که اگر مایلید در این باره

توضیحاتی ارائه بفرمایید. سؤال اصلی این است که بانوی محترمه‌ای مثل شما چرا به شکل غافلگیرکننده‌ای وارد کشور شده و این همه دردسر به راه انداخته است؟

ـ این وسط، اول کسی که باید شاکی باشد، خود من هستم، آخه چطور ممکن است با این همه تقویم و پیشرفت علمی در زمینه هواشناسی، هیچکس منتظر آمدن یک بانوی متشخص به اسم ننه سرما نباشد؟ آن هم من که هر سال سرموقع، سروکله‌ام پیدا می‌شود. من که دیگر مانند بلایای غیرمترقبه مثل زلزله نیستم که هرکس یک جوری از زیر مسئولیتش شانه خالی کند. همه می‌دانند که ننه سرما هرجا باشد با شروع پاییز دیگر فیلش یاد هندوستان می‌کند. پس هیچ تقصیری متوجه من نیست و از تمام کسانی که به استقبالم نیامده‌اند گله‌مند هستم و از بعضی‌ها که خودشان می‌دانند منظورم به کیست رسماً شکایت دارم.

ـ شکایت دیگر برای چه ننه‌سرماجان؟ خودت را بیخود درگیر نکن. مگر بیکاری که می‌خواهی به سری که درد نمی‌کند دستمال ببندی. منظورم را که می‌فهمی؟... با انتقاد، خودت را از چشم این و آن نینداز!

ـ ‌نخیر! هیچ هم نمی‌فهمم. جرا باید اگر شما نظم و برنامه ندارید، کاسه و کوزه ندانم‌کاری‌هایتان سر من بینوا بشکند؟ مگر فقط در تمام دنیا، همین جا برف و باران باریده؟ هیچ می‌دانید سرزمین‌های دیگری در دنیا وجود دارد که از اینجا میزان بارندگی‌شان بسیار بیشتر است و دارای زمستان‌های بسیار طولانی‌تر و سردتری هستند؟

ـ بله ننه‌سرماجان! در جغرافیا خوانده‌ام.

ـ خدا اموات آدم چیزفهم را بیامرزد. در همین کشورهای سردسیر از زمستان به جای آنکه بنالند، لذت می‌برند و به هر بهانه مدرسه‌ها و اداراتشان را تعطیل نمی‌کنند. پس نتیجه می‌گیریم که هیچ گناهی متوجه ننه‌سرما نیست، بلکه بی‌برنامگی که باشد،‌ آن‌وقت جان در عذاب است.

ـ ننه‌سرماجان! چند اطلاعیه به دستم رسیده که در آن تولیدکنندگان وسایل گرمازا و لباس‌های گرم، زنجیرچرخ‌فروش‌ها، ضدیخ‌سازها و غیره از شما بسیار تشکر کرده‌اند. هم‌اینک اطلاعیه دیگری هم به دستم رسیده که از سوی جماعت سودجو و فرصت‌طلبان محتکر صادر شده و از این‌که سرمای وجود شما موجب گرم‌تر شدن بازارگرانی شده است، از شما صمیمانه تشکر کرده‌اند و خواستار تداوم حضور شما در صحنه شده‌اند تا بتوانند چندین برابر دیگر بر قیمت اجناس مورد نیاز مردم بیفزایند.

ـ بفرمایید! این هم تقصیر ننه‌سرماست؟ وقتی با این همه دم و دستگاه و ادعا که گوش عالم را کر می‌کند، برنامه‌ای برای کنترل قیمت‌ها وجود ندارد، آن وقت تکلیف سرما روشن است. آیا با هیچکدام از این محتکران و گرانفروشان خودسر برخوردی صورت گرفته است؟

ـ بند بی‌اطلاعم ننه‌سرماجان!

ـ آیا با مسئولینی که در نتیجه کوتاهی آنان جامعه به زحمت افتاده، برخوردی صورت گرفته است؟

ـ بنده بی‌اطلاعم ننه‌سرماجان!

ـ آیا....

ـ تو را به جان مادرت بی‌خیال شو ننه‌سرماجان!

ـ چرا؟

ـ چون این حرفها آخر و عاقبت ندارد!

ـ مگر شما نمی‌خواستید مقصر اصلی را پیدا کنید؟

ـ چرا، اما مقصر باید از غیرخودی‌ها باشد، مثل ترکمنستانی‌ها که بی‌وفایی کردند و به طمع درآمد بیشتر، بهانه آوردند و گازشان را به روی ما قطع کردند!

ـ‌ با این همه ذخایر گاز ملی، امکانات و نیروی انسانی بیکار، چرا باید به گاز دیگران وابسته باشیم؟

ـ به ما چه مربوط است ننه‌سرماجان! حتماً تا به حال بی‌وفایی ندیده‌ای که دلت خون بشود. شما سرمایی هستی و نمی‌توانی احساسات گرم ما را درک کنی، آه از بی‌وفایی!

ـ این حرفها برای کسی تنبان نمی‌شود، به قول امروزی‌ها جامعه نیازمند راهبردهای منطقی و تدابیر پیشگیرانه است.

ـ ول کن این حرفها را که ما گوشمان از این حرفهای قشنگ‌ پر است توی این برنامه هم فقط می‌خواهیم یک مقصر به مردم معرفی کنیم که دمار از روزگارش درآورند، حالا بیا لوطی‌گری کن تقصیر همه را به گردن بگیر، یا این که بخشی از تقصیرها را به گردن بگیر؛ مثلاً سرمازدگی میوه‌ها را! بگذار دل ما خنک شود!

ـ تا وقتی که نخواهید تقصیر مشکلات را متوجه کوتاهی‌ها و بی‌برنامگی‌های خودتان بدانید، مشکلات هم به قوت خود باقی می‌مانند. سرمازدگی میوه‌ها هم از همین قرار است. مشکل شما سرما نیست، در تابستان هم میوه‌های زیادی براثر همین بی‌برنامگی پای درختها تلف می‌شود و....

ـ ننه‌سرماجان!‌من که چاییدم! از اتاق فرمان می‌گویند کولاک کرده‌ای و بعید است این گزارش روی آنتن برود و پخش شود. فغان از این سرما!

ـ غُر بیخود نزن! اگر به اندازهٔ کافی لباس گرم پوشیده بودی، به سرما ناسزا نمی‌گفتی. هیچ می‌دانی که این سرما چه فواید فراوانی دارد؟ مثلاً خیلی از میکروب‌ها و آفات گیاهی را نابود می‌کند و یا این که می‌تواند منبع خوبی باشد برای جذب توریست.

ـ به جای توریست بفرمایید گردشگر یا جهانگرد.

ـ وقتی که هیچکدامش را نداریم، دیگر چه فرقی می‌کند؟

ـ در این سرمای سخت و طاقت‌فرسا چه درخواستی دارین؟

ـ لطفاً یک لیوان آب یخ به من بدهید!

کامران شرفشاهی