یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دنیای خطرناك هسته ای


دنیای خطرناك هسته ای

نوام چامسكی در این مقاله كه در نشریه «ایندیپندنت» به چاپ رسیده است, خاطر نشان می كند كه دنیا باید برای جلوگیری از تكرار فاجعه هسته ای دیگری در دنیا, هرچه سریع تر, اقدامات لازم را انجام دهد

همزمان با شصتمین سالگرد فاجعه بمباران اتمی شهرهای هیروشیما و ناكازاكی، دنیای امروز با چالش‌های متنوعی روبه رو شده است. گسترش روز‌افزون سلاح‌های هسته‌ای و اتمی از سوی كشورهای برخوردار از دانش فنی، همراه با ممانعت آنان از دستیابی سایر كشورها به این تكنولوژی، عدم التزام عملی كشورها به معاهده منع گسترش هسته‌ای و تلاش آمریكا در جهت ساخت سلا‌ح‌های كشتار جمعی و مرگبار، دنیای امروز ما را در وضعیت بغرنجی قرار داده است. نوام چامسكی در این مقاله كه در نشریه «ایندیپندنت» به چاپ رسیده است، خاطر نشان می‌كند كه دنیا باید برای جلوگیری از تكرار فاجعه هسته‌ای دیگری در دنیا، هرچه سریع‌تر، اقدامات لازم را انجام دهد.

در تابستان سال جاری (۲۰۰۵ میلادی) و همزمان با سالگرد بمباران اتمی دو شهر هیروشیما و ناكازاكی، شاهد عكس‌العمل‌های كاملاً غم‌انگیزی بودیم كه به شدت این آرمان را دنبال می‌كنند كه ما دیگر نباید. شاهد تكرار چنین فجایعی باشیم. شصت سال پیش، انجام آن بمباران‌ها، اذهان مردم سراسر دنیا را به خود مشغول نمود، اما این امر باعث نشد كه جریان ساخت و گسترش روزافزون این سلاح‌های مرگبار كشتار جمعی متوقف شود و یا كاهش یابد.

یك نگرانی دیگر هم این امر است كه به دنبال وقوع حوادث ۱۱ سپتامبر، ممكن است دیر یا زود، سلاح‌های هسته‌ای به دست گروهای تروریستی بیفتد. انفجارات و حوادث اخیر لندن نیز نشان داد كه چگونه ممكن است چرخه این حوادث با رشدی فزاینده و غیرقابل پیش‌بینی روبه‌رو شود كه حتی وضعیتی وخیم‌تر و فاجعه بارتر از حوادث هیروشیما و ناكازاكی را به بار آورد.

ابرقدرت كنونی دنیا به خود این اجازه را می‌دهد كه با خواست خویش، آتش جنگ را برافروزد و نام این اقدامات را «دفاع پیش‌گیرانه از خود» می‌نهد و بدین ترتیب، با اجرای این شیوه‌ها و رویكردها، هیچ مانعی در برابر كشتار و تخریب وجود نخواهد داشت.

هزینه‌های نظامی ایالات متحده، تقریباً با مجموع هزینه‌های نظامی سایر كشورهای دنیا برابر است؛ در حالی كه فروش ۳۸ تولیدكننده تجهیزات نظامی در آمریكای شمالی (یكی از این شركت‌ها در كانادا مستقر است) بیش از ۶۰% كل بازار فروش این تجهیزات را تشكیل می‌دهد. البته از سال ۲۰۰۲ میلادی تاكنون، این رقم با ۲۵% رشد روبه‌رو شده است.

همچنین در سال‌های اخیر تلاش‌هایی در جهت محدودیت تولید و گسترش سلاح‌های هسته‌ای انجام شد كه مهم‌ترین این اقدامات «معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای» (NPT) است كه در سال ۱۹۷۰ میلادی تصویب گردید. همچنین كنفرانس بازنگری این معاهده كه هر چند سال یك‌بار تشكیل می‌شود، در ماه می سال جاری در ایالات متحده برپا شد.

معاهده NPT، به ویژه به دلیل خودداری كشورهای دارای سلاح‌های هسته‌ای از پذیرش بند ۶ این معاهده، كه خواهان ارائه تلاش‌هایی با حسن نیت در زمینه محدودیت سلا‌ح‌های هسته‌ای و اتمی می‌باشد، در حال فروپاشی است. ایالات متحده با خودداری از اجرای بند ۶ این معاهده، این روند را تسریع نموده است. محمد البرادعی، مدیر كل آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای (IAEA) خاطر نشان می‌كند كه «در صورت خودداری یك عضو از پذیرش تعهدات، سایر اعضای معاهده نیز از این كار تبعیت می‌نمایند.»

رئیس‌جمهور اسبق آمریكا جیمی كارتر، ایالات متحده را به عنوان متهم اصلی در ناكامی معاهده NPT معرفی كرده است. در حالی كه این كشور ادعا می‌كند تلاش‌های خود را در جهت بازداشتن و برطرف نمودن تهدیدهای هسته‌ای كشورهای عراق، ایران، لیبی و كره شمالی متمركز نموده است، مقامات و رهبران آمریكا نه تنها از اجرای محدودیت‌های فعلی معاهده سرباز زده‌اند، بلكه با طرح‌ریزی برنامه‌هایی، در نظر دارند كه سلاح‌های جدیدی را آزمایش و گسترش دهند كه این سلاح‌ها شامل موشك‌های ضد بالستیك، سلاح‌های نفوذ كننده در اعماق زمین و شاید تعدادی بمب كوچك جدید باشد. همچنین آنان با نادیده گرفتن تعهدات پیشین خود، از تهدیدات نظامی هسته‌ای علیه كشورهای فاقد این سلاح‌ها، روی‌گردان نیستند.

این تهدیدات به تناوب و پس از بمباران اتمی هیروشیما، ذكر شده است. معروف‌ترین مورد به بحران موشكی كوبا درسال ۱۹۶۲ میلادی باز می‌گردد كه باید آن واقعه را «خطرناك‌ترین لحظه در تاریخ انسانیت» دانست؛ همان‌طور كه آرتور اشلیسینگر مورخ و مشاور پیشین رئیس جمهور جان اف كندی در كنفرانس مسائل تاریخی معاصر در اكتبر ۲۰۰۲ میلادی و در شهر هاوانا، آن را چنین نامید.

همچنین روبرت مك نامارا وزیر دفاع كندی نیز در كنفرانس خاطر نشان كرد دنیا در آن زمان تا فاجعه هسته‌ای تنها به اندازه ضخامت یك تار مو فاصله داشت. در نشریه سیاست خارجی آمریكا(Foreign Policy) كه در ماه‌های می- ژوئن به چاپ رسید نیز وی با یادآوری مجدد این واقعه هشدار می‌دهد كه ما دیگر بار در آستانه یك «فاجعه قریب‌الوقوع» قرار گرفته‌ایم.

مك نامارا، سیاست‌های مربوط به سلاح‌های هسته‌ای ایالات متحده را «غیر اخلاقی» غیر قانونی، غیر ضروری از لحاظ نظامی و به صورت وحشتناكی، خطرناك توصیف كرده است كه ریسك‌های غیر قابل پذیرشی را برای سایر كشورها و همچنین خود ملت آمریكا پدید آورده است.»

وی اضافه می‌كند: «این تهدیدات می‌تواند به وسیله استفاده تصادفی و یا سهوی از سلاح‌های هسته‌ای- كه خطر بروز این وضعیت به صورتی غیر قابل قبول بالاست – و همچنین حملات تروریستی، به وجود آید» مك نامارا با تأیید قضاوت «ویلیام پر» وزیر دفاع رئیس جمهور بیل كلینتون، در این باره معتقد است: «احتمال وقوع یك حمله هسته‌ای به ایالات متحده در یك دهه آینده، بیشتر از ۵۰% می‌باشد.»

البته اظهار نظرهای مشابه فراوانی در مورد تهدیدات ناشی از حملات هسته‌ای از سوی تحلیلگران نامدار مسائل استراتژیك ارائه شده است. گراهام آلیسون استاد روابط بین‌الملل دانشگاه هاروارد، در كتاب خود با عنوان «تروریسم هسته‌ای» چنین می‌نویسد: «كارشناسان امنیت ملی آمریكا (كه وی جزء آنان می‌باشد)، وقوع یك حمله به وسیله یك «بمب كثیف» را غیر قابل اجتناب می‌دانند و احتمال زیادی دارد كه در صورت عدم حفاظت كافی از مواد مربوط به شكافت اتمی، یك حمله هسته‌ای علیه آمریكا اتفاق افتد.»

البته باید به خاطر داشت كه رهبران واشنگتن با كنار گذاشتن برنامه‌های مربوط به عدم گسترش سلاح‌های هسته‌ای، تلاش‌های خود را بر جنگ‌های غیر متعارف متمركز نموده‌اند. همچنین با حضور نظامی آمریكا در عراق و استفاده از اعمال خشونت بار، گروه‌های تروریستی به سوی سلاح‌های هسته‌ای سوق پیدا كرده‌اند.

سوزان بی‌گلاسر در مقاله خود كه در روزنامه «واشنگتن پست» درج شد، می‌نویسد: «امروزه جنگ علیه تروریسم دولت بوش، پس از گذشت دو سال از اشغال عراق، به سوی مبارزه با گروه‌های تروریستی جدیدی سوق پیدا كرده است كه اعضای آن‌ها در دو سال اخیر در كشور عراق آموزش دیده‌اند.»

وی در ادامه می‌افزاید: «مسئولان عالی‌رتبه ایالات متحده، به صورتی روز افزون توجه خود را به سوی راه‌های جلوگیری از فعالیت صدها هزار تروریست آموزش دیده در عراق، هنگامی كه آنان به كشورهای خود در خاورمیانه و یا اروپای غربی باز می‌گردند، معطوف نموده‌اند.»

یكی از مسئولان بلندپایه سابق دولت بوش نیز معتقد است كه امروزه ما با معادله جدیدی روبه‌رو شده‌ایم كه این سؤال را پدید می‌آورد: «اگر ما قادر به یافتن تروریست‌ها در خاك عراق نیستیم، چگونه می‌خواهیم آن‌ها را پس از بازگشت به لندن و یا استانبول بیابیم؟»

پیتر برگن یكی از كارشناسان بحث تروریسم در «كنفرانس بوستون» چنین گفته است: گفته بوش در مورد این‌كه عراق یكی از جبهه‌های اصلی در جنگ علیه تروریسم است، صحیح می‌باشد اما باید خاطر نشان كرد كه خود ما این جبهه را به‌وجود آوردیم.»

به فاصله اندكی پس از بمب‌گذاری‌های لندن، مؤسسه چاتهام (Chatham) كه مركز اصلی سیاست‌گذاری‌های خارجی دولت بریتانیاست، نتایج پژوهش خود را ارائه نمود. آن مطالعه به این نتیجه روشن دست یافته بود كه «كشور بریتانیا امروزه در برابر ریسك‌های قابل توجهی قرار گرفته است؛ این امر حاصل نزدیكی و اتحاد تنگاتنگ ما با ایالات متحده می‌باشد. حاصل این ائتلاف، گسیل نمودن نیروهای نظامی بریتانیا جهت نبرد با رژیم طالبان و یا حضور در كشور عراق است... و در نهایت باید اعتراف كرد كه بریتانیای امروز به مسافر نشسته بر ترك موتورسیكلتی كه آمریكا آن را می‌راند، بدل شده است.»

در نهایت باید گفت، آمریكا و انگلیس در مسابقه‌ای قرار گرفته‌اند كه پیش‌بینی نتایج احتمالی آن و حتی نفی امكان بروز فاجعه هیروشیمای دیگری در سال‌های آینده به سادگی ممكن نیست.

نویسنده: نوام چامسكی

منبع: ماهنامه سیاحت غرب



همچنین مشاهده کنید