یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
مجله ویستا

گرایش به اسلام در غرب


گرایش به اسلام در غرب

یکی از مهمترین نیازهای انسان , نیاز به پرستش و شناخت خالق هستی است با ظهور ادیان الهی , بسیاری از افراد بشر با حقایق هستی آشنا شدند و مسیر زندگیشان , دگرگون شد

یکی از مهمترین نیازهای انسان ، نیاز به پرستش و شناخت خالق هستی است . با ظهور ادیان الهی ، بسیاری از افراد بشر با حقایق هستی آشنا شدند و مسیر زندگیشان ، دگرگون شد . ادیان الهی که حلقه های مکمل یکدیگر بودند ، با حضور سازنده خود در مقاطع مختلف تاریخ ، بشر را به سوی توحید و رستگاری فرا خواندند تا اینکه آخرین دین آسمانی ، یعنی اسلام ، نازل شد .

معنای اسلام ، تسلیم شدن است ، تسلیم قلبی و عملی در مقابل پروردگار عالم / قرآن کریم ، عالی ترین راه خوشبختی بشر را ، توجه به رهنمودهای دین اسلام می داند . اسلام ، به عنوان آخرین دین آسمانی ، ادیان پیش از خود را کامل کرد و آئین درست زیستن را در قالب آیه های وحی ، به بشر ارائه نمود . با گذشت زمان ، مردم جهان با آئین اسلام آشنا شدند و به تدریج به آن روی آوردند .

تحقیقات اخیر مؤسسه بین المللی اندیشه اسلامی که در ایالات متحده آمریکا فعالیت می کند ، نشان می دهد که در کشورهای غربی ، علاقه مندی به « مطالعه اسلام » رو به افزایش است . بنا به گفته « محمد صدیق » مدیر این مؤسسه ، غربی ها ، در جستجوی یافتن جواب سؤال خود پیرامون اینکه انسان چیست و سرنوشت او چگونه است ؟ و همچنین در پی حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی موجود در غرب ، به مطالعه اسلام بیشتر روی آورده اند .

در این رابطه « محمد صدیق » به گرایش دانشمندان غربی به اسلام ، اشاره می کند و می گوید : این موضوع نشان می دهد که اسلام و علم دو مقوله جدا از هم نیستند . رشد اسلام در غرب ، رو به افزایش است و اکنون تعداد زیادی از غربیها برای رهایی از بحران هویت و پوچی ، به دین اسلام ، متمایل می شوند . در آمریکا و کشورهای اروپایی ، عده ای از مردم بویژه زنان و اندیشمندان به شناخت دین اسلام ، گرایش روزافزون دارند و این مسئله ای است که معمولا توسط رسانه های غربی نادیده گرفته و یا سانسور می شود .

اندیشه اسلامی به طرق گوناگون ، به سرزمینهای غربی راه یافته است . چگونگی حضور اسلام در کشورهای غربی ، موضوعی قابل بررسی است . در اینجا به طور مختصر به تاریخچه حضور مسلمانان در ایالات متحده ، اشاره می کنیم . درباره سابقه حضور اسلام در آمریکا ، اطلاعات کاملی در دست نیست . براساس برخی اسناد منتشر شده از سوی نهادهای اسلامی آمریکا و نیز به نظر گروهی از کارشناسان ، نخستین گروه از مسلمانان آمریکا ، به عنوان برده ، به این کشور آورده شدند . همین تحقیقات نشان می دهد که ۱۰ تا ۳۰ درصد از این بردگان ، مسلمان بوده اند . به گفته کارشناسان ، بردگان در آن زمان از مناطق غرب آفریقا ، به مکزیک ، کوبا و آمریکای جنوبی فرستاده می شدند . ورود این دسته از مسلمانان به خاک آمریکا در سال های ۱۵۳۰ و ۱۶۱۹ میلادی ذکر شده است .

از قرن هجدهم به بعد ، مهاجرت مسلمانان به ایالات متحده طی چندین دوره مشخص ، صورت گرفته که می توان آنها را موج های مهاجرتی نامید . طبق گزارشات منتشر شده ، نخستین موج مهاجران مسلمان ، در سال های ۱۸۷۵ تا ۱۹۱۲ ، از مناطق تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی ، یعنی خاورمیانه و شرق اروپا به آمریکا آمدند . این افراد بیشتر از طبقات روستایی و کم درآمد آن روزگار بودند . مهاجرت این افراد به آمریکا دلایل مختلفی داشته است ، ولی کسب درآمد و انگیزه های اقتصادی ، وجه غالب آن بوده است . در این دوره می توانیم شاهد نخستین گروه مسیحیان سفید پوستی باشیم که به دین اسلام مشرف شدند . از آن جمله می توان به محمد الکساندر راسل وب ، دیپلمات سفیدپوست آمریکایی اشاره کرد که پس از مسلمان شدن ، جنبش تبلیغ اسلامی آمریکا را در سال ۱۸۹۳ بنیان نهاد . وی در نوشته های خود آورده است که : " پس از مطالعات طولانی دریافتم که اسلام بهترین و یگانه نظامی است که نیازهای معنوی بشریت را تامین می کند . جوهره اسلام ، تسلیم دربرابر اراده خداوند است . ایمان به این دین ، به برادری ، عشق جهانی و نوع دوستی در پهنه گیتی منجر می شود . اسلام ، بدون شک ، ساده ترین و والاترین نوع دینی است بشر آن را شناخته است . "

اکنون تخمین جمعیت واقعی مسلمانان آمریکایی آسان نیست ، زیرا مرکز آمار آمریکا ، اطلاعات مربوط به وابستگی های مذهبی را به طور رسمی اعلام نمی کند . اما این جمعیت بین ۵ تا ۷ میلیون نفر ، تخمین زده می شود . در هر صورت ، بر اثر مهاجرت ، بالا بودن میزان زاد و ولد و گرویدن به اسلام از مذاهب دیگر ، جمعیت مسلمانان آمریکایی با رشد فزاینده ای مواجه است .

« کارل الیس » ( Carl Ellis ) ، محقق برجسته امور ادیان در آمریکا و نویسنده کتاب « اسلام در آمریکا » گفته است : « جمیعت مسلمانان آمریکا رشد ۶ درصدی دارد که ۸۰ درصد آن ، مربوط به افرادی است که تازه از مسیحیت به اسلام ‌گرویده اند و ۲۰ درصد مربوط به مسلمانان مهاجر است . » وی می ‌افزاید : « اگر اسلام این رشد را حفظ کند ، تا ۱۷ سال دیگر ، در چندین شهر بزرگ آمریکا ، جمیعت مسلمانان بیشتر از جمیعت مسیحیان خواهد شد » .

البته رشد فزاینده اسلام در آمریکا و کشورهای اروپایی ، واکنشهایی را نیز دربرداشته است . این واکنشها اغلب از سوی کسانی است که افراطی و متعصب هستند و به نوعی ، منافع خود را در تقابل با اسلام می بینند . به عنوان مثال ، هنری کیسینجر ، وزیر خارجه اسبق آمریکا ، در مقاله ای در سال ۱۹۹۰ نوشته است : " در ده سال آینده ، افزایش چشمگیر جمعیت مسلمانان ، بزرگترین هشدار برای آمریکا خواهد بود . " یکی از رسانه های محافظه کار آمریکا نیز خطاب به دولتمردان آمریکایی می گوید : " به زودی مردم آمریکا ، با صدای اذان از خواب بیدار خواهند شد ! "

در مقابل رشد اسلام گرایی در غرب ، جریان های اسلام ستیز ، به تدریج دامنه فعالیتهای خود را علیه اسلام افزایش داده اند . به عنوان نمونه ، کشورهای فرانسه ، آلمان ، هلند و دانمارک با اعمال محدودیت علیه زنان محجبه ، سیاست فشار و تبعیض علیه مسلمانان را دنبال می کنند .

با این وجود ، این حرکات ضد اسلامی ، در بسیاری از موارد ، نتایجی معکوس به بار آورده است . چرا که دوری از معنویت و غرق شدن در مادیات محض ، غرب را به کام بحرانی عمیق و خطرناک فرو برده است . انسان غربی ، امروز از نابسامانی اخلاقی و فساد و بی‌ هویتی ، خسته و درمانده شده است . جمع قابل توجهی از مردم غرب در جستجوی حقیقتی هستند که نهال انسانیت را در وجودشان زنده کند . پس از حادثه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ ، در غرب تبلیغات گسترده تری علیه اسلام به راه افتاد و مسلمانان تروریست خوانده شدند . در آمریکا تبلیغات گسترده ای صورت گرفت و سمینارها و میزگردهای فراوانی برگزار شد که هدف آنها تخریب اسلام بود . اما برخلاف انتظار مخالفان اسلام ، همین تبلیغات منفی و مخرب ، در عده ای از مردم اروپا و آمریکا ، نوعی کنجکاوی و حساسیت بوجود آورد . آنان که سیل تبلیغات علیه دین اسلام را از سوی دولتها و رسانه های غربی مشاهده کردند ، برای شناخت اسلام و یا مقابله با آن ، تلاش خودانگیخته ای را آغاز نمودند . در این میان ، برای عده زیادی از مردم اروپا و آمریکا ، پرده های دیگری از حقیقت مکشوف شده و آن ، تازگی ، زیبایی و عقلانیت تعالیم اسلام را دریافته اند . اینک اسلام به عنوان دینی که اخلاق و معنویت را درکنار امور مادی زندگی ، لازمه داشتن جامعه ای سالم می داند و انسانیت را زیربنای نیکبختی تلقی می کند ، جای خود را در جهان باز کرده است . در دنیای کنونی ، با شیوع فساد و ناهنجاری / و از طرفی نیاز شدید جوامع به تحول ، اسلام ، جلوه ای تازه یافته است . انسانی که خواهان ترقی و تکامل است و می خواهد دامنه توانایی ها و کامیابیهای خود را توسعه دهد ، اینک اسلام را پدیده ای راهبردی و هدایتگرانه می بیند که نه تنها با خواستهای معقول او مخالف نیست ، بلکه او را برای رسیدن به سعادت همراهی می کند .

اگر ترکیب جمعیتی افرادی را که در غرب به اسلام می ‌گروند ، بررسی کنیم ، می بینیم که تازه مسلمانان ، اکثراً از افراد تحصیلکرده ،روشنفکران و اندیشمندان هستند . آنها کسانی هستند که به سادگی فریب تبلیغات را نمی خورند و در هر مسئله ای به لایه های عمیق و زیربنایی آن می اندیشند . این گروه از راه تحقیق و بررسی ، اسلام را مورد کنکاش قرار داده و درنهایت ، آن را یگانه نسخه نجات بشریت یافته اند .

تئودور نولدکه ( Theodor Noldeke ) دانشمند و خاورشناس آلمانی می گوید : « اسلام و قرآن با منطق علمی و روش اطمینان بخش و قانع کننده خود ، دلهای مخاطبان را طرف خطاب قرار می دهد و بر آنها تاثیر فراوان می گذارد . این آئین بر دلهای کسانی نیز که با آن مخالفت می ورزند ، تسلط می یابد و آنها را به خود می پیوندد . قرآن با داشتن سادگی و بلاغت خاص خود ، در فضیلت به اوج کمال رسیده است . »

هدف اسلام ، ساختن یک فرهنگ جهانی و انسانی است . از این رو ، همه اقوام و ملل می توانند به این دین راه یابند و در آن ، هیچ قوم و طبقه ای امتیازی خاص نسبت به دیگران ندارد . درواقع مهمترین جاذبه اسلام ، پشتوانه غنی اخلاقی و معنوی آن است . مرکز این جاذبه ، قرآن ، کتاب بزرگ آسمانی است که با اندیشه های لطیف و تعالیم عالی و نیرومند خود ، انسانها را تحت تاثیر قرار می دهد . همچنین ، اسلام ، انرژیهایی در بطن خود دارد که موجب پویایی و گسترش آن می شود . پس دور از انتظار نیست که حقیقت آن ، روز به روز در سراسر جهان ، انسانهای تشنه حقیقت را به سمت خود بکشاند و آنان را از دریای بیکران معرفت و نور سیراب گرداند .

احسان نوروزی