دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

تجربه های تلخ در فرودگاه بین المللی امام ره


تجربه های تلخ در فرودگاه بین المللی امام ره

تجربه های تلخ در فرودگاه بین المللی امام ره

فرودگاه‏های اصلی به ویژه پایانه‏های پروازهای خارجی در هرکشور به لحاظ اینکه اولین اثر (First Impact) را برروی میهمانان و گردشگران خارجی می‏گذارد، اهمیت فوق‏العاده‏ای برای کشورها دارند و در دنیا مرسوم است ترمینال پروازهای خارجی را ویترینی جذاب درست می‏کنند تا فرهنگ، توان مدیریتی، ظرفیت‏های گردشگری و ... کشور خود را به رخ توریست‏ها بکشند.

در کشورما هرچند کارکنان و مدیران مستقر در فرودگاه‏ها برای جلب رضایت مسافران زحمت زیادی می‏کشند اما یک بی سلیقگی جزیی یا یک رفتار ناهنجار کارمندی جزء گاهی همه آن زحمات را به باد می‏دهد.

در هفته‏های اخیر که سفرهای خارجی هموطنان ما به اوح خود رسیده بود ، تعدادی شکایت از نحوه برخورد ماموران فرودگاه بین المللی امام خمینی (ره) از طرف بینندگان به بخش "ارسال مطلب الف" رسید.

از آنجاکه متاسفانه مسوولان ارشد کشور و نمایندگان مجلس معمولا در فرودگاه‏ها مسیر خود را از مردم عادی جدا و از قسمت‏های VIP عبور می‏کنند و از نزدیک در جریان نحوه برخورد ماموران با مردم قرار نمی گیرند، بخش تحلیلی الف، خلاصه مطلب ارسالی یکی از بینندگان* درباره تجربه ورود و خروج از فرودگاه امام (ره) را منتشر می‏کند. با این هدف که در اصلاح ناهنجاری‏های موجود موثر باشد و زحمات کارکنان و مسوولان ویترین بین المللی کشورمان که نام بنیانگذار جمهوری اسلامی را هم برخورد دارد، با برخی ندانم کاری های جزئی هدر نرود:

● تجربه های تلخ من در فرودگاه بین المللی امام(ره)

با سلام

باوجودی که ساعتی بیش نیست که از سفر طولانی پاریس بازگشته ام، اما رایانه خود را روشن کردم تا نکات کوچکی که هر تازه وارد به کشورمان در فرودگاه بین المللی امام خمینی با آن مواجه می شود را برایتان بازگو کنم. امیدوارم منعکس کنید و موثر باشد:

اینجانب به همراه همسر و دختر ۱۷ ساله ام روز ۵ شنبه ۲۳ اسفند ساعت ۸ صبح با پرواز ۷۳۳ ایران ایر جهت گذراندن تعطیلات نوروز به پاریس رفتم و ساعت ۲۲.۳۰ جمعه شب۱۶ فروردین ۸۷ با پرواز ۷۳۲ ایران ایر به وطن مراجعت کردم. در فرودگاه امام هم موقع رفت و هم موقع برگشت با چند صحنه برخورد کردم که تاثیر بسیار بدی بر من و خانواده‏ام گذاشت:

۱) مامور حواس پرت کنترل گذرنامه

در صف کنترل گذرنامه و زدن مهر خروجی، مامور مربوطه، گذرنامه دختر خانمی همسن دختر مرا که نفر جلویی ما بود، گرفت و در جواب سوالات مکرر توام با نگرانی دختر، گفت:

تو سواد نداری؟! خروجی تو فقط ۳ ماه اعتبار داره ...

دختر بیچاره چند دقیقه از استرس مرد و زنده شد تا مامور ارشد آمد فهمید اعتبار خروجی کذایی ۳ سال بوده نه ۳ ماه ... مامور اشتباه کننده، بدون کوچکترین عذرخواهی، غرغر کنان گفت:

۲۴ ساعته دارم کار می کنم ... قاطی کردم دیگه...

همین جناب مامور گذرنامه پر از ویزا و مهر من را که دید، در حالی که با بی حوصلگی دنبال صفحه ویزای جدید می گشت به من هم پیله کرد:

این چیه دیگه؟ اول صبحی می خوای منو گیج کنی؟!...

امیدوار بودم آن جناب، میان ماموران زحمتکش گذرنامه تنها مامور غیر عادی و اعصاب خرد کن باشد اما مامور کنترل گذرنامه در هنگام برگشت ناامیدم کرد. ایشان وقتی عکس گذرنامه ام را دید با دلخوری و اعتراض گفت:

این چه عکسیه؟ چرا عکست قدیمی است؟! ...

جالب اینکه گذرنامه من تا ۱۳۸۸ اعتبار دارد و اداره گذرنامه وقتی عکسی را تایید و الصاق می کند، دیگر مامور کنترل گذرنامه نباید بخاطر قدیمی بودن عکس از صاحب گذرنامه ایراد بگیرد و اعتراض کند ...

شاید این نکات؛ به ظاهر کوچک به نظر برسد ولی وقتی یک شهروند همه قوانین را رعایت می کند، انتظار دارد از پلیس کشورش جدیت توام با احترام ببیند نه مچ گیری و بد اخلاقی ...

این نوع رفتار در ذهن مسافر خارجی که در هنگام خروج یا ورود به کشور تحت فشار روانی شدیدی قرار دارد، اثر بد و ماندگاری بجای می گذارد.

در سالن انتظار برای سوار شدن به هواپیما، همان دخترخانمی که در صف مهر زدن به گذرنامه جلوی ما بود را دیدیم که هق هق گریه می کرد و می گفت دانش آموز ممتاز مدرسه تیز هوشان است و از اینکه به او گفته اند سواد نداری ، سخت ناراحت شده . دختر بیچاره ۱۵ سال بیشتر نداشت...

۲) تاخیر اتوبوس

ایرباس ایران ایر از پاریس ساعت ۱۰ و بیست دقیقه جمعه ۱۶ فروردین در فرودگاه امام به زمین نشست. پرواز خوبی بود دست خلبان و مهمانداران هما درد نکند اما دیر آمدن اتوبوسی که مسافران را به ترمینال حمل می کند باعث شد همگی حدود ۷ دقیقه در باد سرد فضای باز فرودگاه منتظر بمانیم و خاطره خدمت رسانی خوب هما در کاممان تلخ شود ... فقط یک راننده محترم اتوبوس که احتمالاً از موضوعی دلخور بود، زحمت خلبان و کادر پرواز را به کل ضایع کرد ...

۳) مامور بداخلاق گمرک

در فرودگاه های دنیا معمولاً همه ساک ها را یک یا دو بار از اشعه ایکس عبور می دهند و اگر چیز یا کالای مشکوک یا غیر قانونی یافتند، از صاحب چمدان می خواهند آنرا باز کند.

در فرودگاه امام خوشبختانه با سرعت عمل چمدانهایمان را آوردند و همه مسافران را راضی کردند اما وقتی چمدانمان ها را گرفتیم، قبل از رسیدن به قسمت اشعه ایکس، یک آقای جوان قدبلند آمد جلو و از من پرسید:

چی دارین؟

گفتم: همین چیزهای معمولی

گفت: چیزهای معمولی یعنی چی؟ درست صحبت کن اینجا گمرکه. وقتی ازت می پرسن درست جواب بده!

... راستش از بی ادبی مامور گمرک، یکه خوردم. البته اصلاً حوصله اش را نداشتم با او بحث کنم برای آدمی که بعد از مدتی به وطن برمی گردد و فردا باید برود سرکار و مشتاق است که زودتر عزیزانش را ببیند، بدترین حالت در فرودگاه، جزو بحث با یک مامور بد اخلاق است. با توجه به این موضوع، در حالی که سعی می کردم خونسردی خودم را حفظ کنم، گفتم: چیزهای معمولی یعنی لباس و کتاب و چیزهایی که یک مسافر با خودش می آره...

مامور تندخو، نگاهی به محتویات چمدانهایم از درون مانیتور انداخت و گفت:

از این به بعد جواب مامور گمرک را درست بده!

جوابش را ندادم ولی پیش خودم فکر کردم اگر این آقا با همین لحن به یک توریست خارجی گیر دهد، توریست بنده خدا درباره ایران و ایرانی چه فکرهایی که نخواهد کرد ...

وقتی از محوطه گمرک خارج می شدیم ، همان آقا با یک خانم مسن بر سر اینکه چطور باید به سوال مامور گمرک جواب داد، بحث می کرد...

۴) راننده طماع تاکسی

معمولاً در محوطه خروجی فرودگاه ها یا ایستگاه های قطار در شهرهای بزرگ و مدرن، تعداد زیادی تاکسی با آرم مشخص صف کشیده اند تا به نوبت، مسافران را با نرخ مشخص تاکسیمتر به مقصد برسانند.

اما تاکسیرانی فرودگاه امام (ره) هم مثل تاکسیرانی تهران، بی نظم و بی دروپیکر است. ابتداد یک آقایی به شما قبض می دهد و می گوید:

۱۲ هزار تومان بده با حسن (نامی فرضی) برو!

معلوم نیست حسن کیست؟! وقتی که حسن آقا را میان تعدادی تاکسی که نامرتب پارک کرده اند پیدا می کنید، او دارد با یک مسافر دیگر بر سر کرایه چانه می زند. با همان قبض به دیگر راننده ها مراجعه می کنید. همگی یک جمله را تکرار می کنند:

۱۵ تومن می‏شه... اگه می خوای چمدوناتو را بیار!

در مسیر فرودگاه امام (ره) به تهران با خودم فکر می کردم روزانه صدها نفر صادقانه کار می کنند تا مسافران با رضایت و سلامتی از این فرودگاه استفاده کنند، چرا باید یک مامور کنترل گذرنامه، یک راننده اتوبوس، یک مامور گمرک و یک راننده تاکسی اینطور زحمات مدیران و دیگر کارکنان فرودگاه امام (ره) را در ذهن و ذائقه مسافران، ضایع و تلخ کنند؟

و دیگر اینکه، اگر قرار باشد این ناهنجاری های ریز اما موثر، همیشه کام مسافران فرودگاه امام خمینی (ره) را تلخ کند، ای کاش اقلاً نام امام خمینی(ره) را به روی این فرودگاه نمی گذاشتند.

* نام و شماره تلفن نویسنده در دفتر الف محفوظ است.