دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

جایگاه خرد ورزی در احادیث


جایگاه خرد ورزی در احادیث

رابطه میان عقل آدمی و اعمال او یک رابطه دو سویه است که هر چه میزان عقل و تفکر بالا رود, اولا عمل حکیمانه تر و عمیقتر است و ثانیا ثواب اخروی افزون تری بر عمل متعقلانه داده خواهد شد

رابطه میان عقل آدمی‌و اعمال او یک رابطه دو سویه است که هر چه میزان عقل و تفکر بالا رود، اولا عمل حکیمانه‌تر و عمیقتر است و ثانیا ثواب اخروی افزون‌تری بر عمل متعقلانه داده خواهد شد. برخی از بزرگان اخلاق و عرفان همچون مرحوم میرزا جواد آقا‌ملکی تبریزی در دستورالعمل‌های خود برای نماز شب فرموده‌اند:

«وقتی بر سر سجاده نشستی، اگر فکری داری فکر کن که این کار از هر ذکر و عبادتی بالاتر است، یعنی گمان نکنید که شب خیزی لزوماً به معنای قرآن خواندن یا دعا کردن محض است.»

این کلمات محصول تامل کامل و والای عقلانی در آموزه‌های دینی است. گاهی در جوامع اسلامی ‌غبار فراموشی بر عبادتی به نام عقل می‌نشیند و برخی گمان می‌کنند که تعقل را با ایمان چندان میانه‌ای نیست. در حالی‌که این تفکر بر خلاف نص روایات شریف است.

اینک برای ادراک میزان عنایت معصومینع نسبت به خرد‌ورزی، نظری بر چند حدیث می‌افکنیم.

پیامبراکرمص: انسان به وسیله خرد به نیکی‌ها دست می‌یابد. هر کس خرد ندارد، دین ندارد.

گروهی در محضر رسول اکرم ص شخصی را ستودند و از همه خصلت‌های نیک او یاد کردند.

پیامبر گفت: عقل آن مرد چگونه است؟ گفتند: ای پیامبر ما از کوشش او در عبادت و دیگر خوبی‌های او سخن می‌گوییم. تو درباره عقل او از ما می‌پرسی؟ پیامبر گفت: مرد احمق به سبب حماقت خود بیش از انسان گناهکار به گناه آلوده می‌شود. فردای قیامت درجات‌بندگان خدا در دستیابی ایشان به قرب و نزدیکی پروردگار به اندازه خرد ایشان است.

پیامبرص: برای هر چیزی ساز و برگی لازم است. ساز و برگ مومن عقل است.هر‌چیزی را مرکوبی لازم است. مرکوب انسان عقل است. هر چیز را سرانجامی‌ است، سرانجام عبادت، عقل است. هر گروه را شبان و سرپرستی است. سرپرست خدا‌پرستان،‌‌عقل است.‌هر بازرگان را کالایی است،کالای کوشندگان در راه خدا عقل است.

تامل در احادیث فوق نکته‌ای را از تلقی پیامبر اکرمص از خرد روشن می‌کند و آن برابری عقل و ایمان است. این نکته در حدیثی از امام صادقع نیز مورد توجه است. آنجا که می‌فرمایند: «العقل ما عبد به الرحمن» یعنی عقل آن چیزی است که به وسیله آن خداوند عبادت می‌شود. پس عقل، روشنگر و احیاگر انسان و جامعه انسانی و خود بنیادی بنیادین است. تعالیم معصومان سرشار از توجه دادن انسان‌ها به تعقل و نمایاندن راه وروش آن است. بار دیگر نظری گذرا به چند حدیث می‌اندازیم که خرد و خردورزی در آنها مورد تاکید قرار گرفته است.

دینداری که عقل ندارد، ارزش ندارد.

انسان بی‌عقل مرده است.

عقل آفریده محبوب خداوند است.

خداوند به‌وسیله عقل عبادات می‌شود.

خداوند چیزی بهتر از عقل به بندگان نداده است.

عقل حجت باطنی خداست.

عقل دلیل راه انسان مومن است.

و.

بنابراین، عقل و تعقل و حرکت در جهت استفاده کامل از عقل بویژه در طلب معارف و تکمیل اصول اعتقادی و خودسازی انسانی، چیزی نیست که پیروان قرآن و اهل بیت کمترین کوتاهی درباره آن روا داشته باشند. در هیچ‌یک از مکتب‌ها و مذهب‌ها به این اندازه درباره عقل، به‌کارگیری عقل و عمل براساس مقتضای عقل و حرکت متعقلانه تاکید نشده است.

بنابر این شواهد و نمونه‌های بی‌شمار دیگر، خردورزی در عرصه‌های حیات فردی و اجتماعی از دستورات مهم و اساسی اسلام عزیز است. کلام پیامبر اکرمص خطاب به حضرت علی‌ع چه زیبا این مقوله را بیان کرده است: «یاعلی! وقتی‌که مردم به انواع خیرات به خالقشان تبرک می‌جویند، تو با تعقل به خداوند تقرب بجو.» چنین است که علیع در کلام حکیم بزرگ بوعلی سینا به معقول در میان محسوس‌ها تعریف می‌شود؛ بنابر این احیای جایگاه عقل در جامعه دینی و اعتنا به آن به عنوان وسیله تقرب به آستان حق، از وظایف اندیشمندان دینی است؛ مقوله‌ای که هر از گاهی با غبارهای فراموشی روبه‌رو می‌شود. کلام مولانا زیباست:

هر کسی در طاعتی بگریختند

خویش را در مخلصی انگیختند

تو برو در سایه عاقل گریز

تا رهی زان دشمن پنهان ستیز

عاقبت اندیشی، یکی از مولفه‌های خردورزی دینی است که از ملازمت وحی با آن به دست می‌آید. بدین لحاظ این عقل در چنبره ایسم‌های ناپایدار در نمی‌غلتد. این عقل شیفته نظام احسنی است که حق تعالی آن را بنا کرده است. فطرت الهی سکوی حرکت این عقل است. بنابراین همان‌طور که گفته شد، پرورش عقلی و فراگیری خردورزی نیز از لوازم آن است. امام موسی کاظمع می‌فرماید: ای هشام، خداوند بزرگ حجت‌های خویش را به وسیله عقل به مردمان اکمال (اتمام) کرده است. در این معنا، عقل و ایمان ملازم همدیگرند. داستانی در کتاب کافی از حضرت امام صادقع آمده که قابل توجه است.

«عابدی از بنی‌اسرائیل در جزیره‌ای سبز و خرم به عبادت مشغول بود. فرشته‌ای از آن جزیره می‌گذشت. آن عابد را دید. فرشته به خداوند گفت:

به این عابد چه میزان پاداش خواهی داد؟

خداوند میزان آن را به فرشته نشان داد.

مقدار اندکی بود. فرشته از سرِ آن پرسید. خداوند آن ملک را فرستاد تا مدتی با عابد به سر برد. روزی فرشته با آن عابد قدم می‌زد. مرد عابد گفت:

اینجا سرزمین خرمی ‌است. چه خوب بود خداوند مرکب خود را می‌فرستاد تا در اینجا بچرد.

ملک گفت:

خداوند که مرکب ندارد.

مرد عابد گفت: پس سبزی‌های این سرزمین هم حرام خواهد شد.

آنجا بود که آن ملک سرِ اندک بودن میزان ثواب آن مرد عابد را فهمید.»

زدودن عقل از اندیشه دینی، نتیجه‌ای جز نسبت دادن خرافات و اندیشه‌های باطل به دین نخواهد داشت. جهل دینی و فروبستن راه اندیشه از دین به بسط بازار خرافه و گشودن دستار جهل کمک خواهد کرد.

سید امیرحسین اصغری