سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

بررسی مبانی دینی و اجتماعی اندیشه روشنفكری علی شریعتی


بررسی مبانی دینی و اجتماعی اندیشه روشنفكری علی شریعتی

در این مقاله كوشش می شود ریشه های دینی و اجتماعی وجوه روشنفكری علی شریعتی ببه عنوان متفكر و دانشمندی كه سخت با آموزهای شیعی و آرا و نظریه های علمی زمان خودش پیوند برقرار كرده بود بررسی و پردازش گردد فرضیه اصلی مقاله بر وجود نوعی تعامل میان تحولات اجتماعی و اندیشه متفكر و رشد دیالكتیكی آن دو باشد

علی شریعتی بی گمان از روشنفكران مطرح و تأثیرگذار در روزگار معاصر ایران می باشد. افكار، نوشته ها و آرای او در مدت سه دهه تأثیرات شگرفی بر ادبیات، وضعیت روشنفكری و تحولات اجتماعی ایران نهاد كه هنوز هم این تأثیرات به انحاء مختلف تداوم خود را حفظ كرده است. در این مقاله كوشش می شود ریشه های دینی و اجتماعی وجوه روشنفكری علی شریعتی ببه عنوان متفكر و دانشمندی كه سخت با آموزهای شیعی و آرا و نظریه های علمی زمان خودش پیوند برقرار كرده بود. بررسی و پردازش گردد. فرضیه اصلی مقاله بر وجود نوعی تعامل میان تحولات اجتماعی و اندیشه متفكر و رشد دیالكتیكی آن دو باشد.

۱. مبانی دینی وشنفكری علی شریعتی

هر متفكر و دانشمند علوم اجتماعی متأثر از دو محیط می باشد. یكی میراث، فرهنگ و بطوركلی جامعه و سنتهای خودش و دیگری الگوهای زبان و گفتمانهای علمی زمانه اش. ما در اینجا در مقام بررسی و ریشه های تفكر یك روشنفكر مشهور و مطرح ایرانی هستیم و نمی خواهیم قضاوتی در درستی یا نادرستی افكار او داشته باشیم. می خواهیم اشاره كنیم كه تفكر در خلا شكل نمی گیرد؛ تفكر مثل همه امور اتفاقی است كه بعنوان یك واقعه بطور مطلق در اختیار و خواست متفكر نیست. بلكه در فضا و شرایط خاص آن شكل می بندد، قوام می یابد و تجلی می شود. این فضا فضای كنش است. یعنی اندیشه صورت خود را در عمل و در وقایع و عینیات نشان میدهد. به این دلیل هر متفكری از آنروی كه صاحب یك فرهنگ و مجموعه ای از اصول و باورهای خاص است، دارای مبانی متأثر از الگوها و سبكهای خردورزی، معرفتی زمان می باشد. اندیشه و زمان و شرایط همدیگر را رشد و عمق می بخشند و هر كدام از دیگری سهم و نقش دارد.علی شریعتی مزینانی یك روشنفكر دینی بود. در زمانه ای درخشید و اثرگذار شد كه خود آن زمانه بستر پیدایش شخصیتی بنام شریعتی بود. او در خانواده ای مذهبی و نواندیش زاده شد. نیاكانش بیشتر عالم و فقیه بوده، دستی در فلسفه اسلامی داشتند. پدرش محمدتقی از روشنفكران مذهبی و عالمان دینی نوگرا در شهر بود. او رسالت و حیات دینی خود را دفاع نوین از آموزه های مذهب شیعه در برابر تندبادهای الحادی، ماركسیستی دانست(۱) و در این جهت مركزی را به نام كانون نشر حقایق اسلامی تأسیس كرد علی شریعتی هم در این فضای روشنفكری پر تب و تاب بالید و سخت به آموزه های اصیل مذهب شیعه علاقمند گردید و توانست با تمركز بر ظرفیت های انقلابی تشیع در این حوزه مطالعات خوبی انجام دهد. او به پیروی پدرش به نوآوری در اسلام معتقد بود. می كوشید بیرون از گفتمانهای مسلط فقهی- كلامی و براساس علم جامعه شناسی به مفاهیم دینی بپردازد. اصل مهم در مبانی اسلامی تفكر وی توحید است. او معتقد بود باید با درك اصلی و مبتنی بر نص از توحید بتوانیم جلوه های فلسفی، اقتصادی و اجتماعی شرك را شناسایی و بزداییم. منظور از جلوه های فلسفی و مذهبی شرك در دوگانگی شریعت و تثلیث نمود می یافت. جهان بینی های غیر توحیدی در برخی اساطیر و تمدنها، مصداق دیگری از شرك هستند. شرك اجتماعی از نظر او ساختار طبقاتی جامعه بود كه نوعی نظام معرفتی شرك آلود را تولید می كرد.شریعتی در كتاب اسلام شناسی به توحید می پردازد و آنرا در چهار عرصه جهان بینی، فلسفه تاریخ، جامعه شناسی، اخلاق شرح و بسط می دهد. توحید از نگاه خداوندی دیده می شود و تكثر از منظر انسانی. در نگاه اول همه پدیده ها منطقی یگانه دارند اما در طول زمان است كه با جدایی از مبدا پراكندگی و شرك و تفرقه پدید می آید.شریعتی مثل متكلمان فلاسفه اسلامی از نقطه مبدا شروع نمی كند. بلكه از پایین به بالا و براساس اندیشه اجتماعی تحلیل می نماید. یعنی به جای تعریف اثباتی توحید، شرك را شناسایی می‌كند آن را در نقد جلوه‌ای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نقد می كند. وقتی كه این نقد انجام می شود بصورت موازی مفهوم جایگزین و اصیل و اسلامی آن كه «امت واحده» است پدیدار می شود. «پیغمبران از ابراهیم تا پیغمبر اسلام و پیش از ابراهیم نیامده اند تا بشر را متدین كنند. برای اینكه بشر فطرت خودش متدین است.... پیامبران نیامده اند تا در جامعه احساس مذهبی ایجاد كنند، زیرا هر پیغمبری در جامعه ای كه مبعوث شد در جامعه ای مذهبی بوده است. آن جامعه مذهبی بوده و مذهبی داشته است- آمده اند كه فقط یك كار كنند. نه هیچ كار دیگر و آن اینكه توحید را جانشین شرك كنند. یعنی مذهبی را جانشین مذهبی دیگر كنند(۲)»

این بدان معناست كه شرك تبدیل به كاركردی مذهبی می شود. شرك در جامعه ای مذهبی بناچار باید در قالب مذهبی عمل كند. مذهب و نظام شرك از همان دوران هابیل و قابیل وضع می شود. و بتدریج در مظاهر مختلف اجتماعی و اقتصادی خود را نشان می دهد.یكی دیگر از وجوه مبانی اسلامی شریعتی نگاه او به انسان و انسان شناسی اوست كه نسبتی وثیق با دریافت او از توحید دارد. انسان كه خود بنای جامعه قرار می گیرد، یك موجود بود ثابت نیست بلكه در حركت است كه از شدن دایمی حكایت دارد. اصالت انسانی در نگاه او تحقق صفات خداوند در آدمی است صفاتی مثل علم، قدرت و... و در مجموع صفات خداوندی كه به او امانت داده شده است. یعنی فضایل انسانی(۳)انسان= لجن متعفن+ روح خدا. لجن متعفن و روح خدا دو اشاره سمبولیك است. انسان واقعاً از لجن بدبو( حماء مسنول) ساخته شده و نه از روح خدا. بلكه اولی پستی و ركود و توقف مطلق را نشان می دهد و دیگری تكامل بی نهایت و برتری لایتناهی را(۴)انسان جوهری است كه ثابت است، اما در اجتماع و تاریخ ممكن است تحول یابد و از آن سرشت راستین خود دور شود. بویژه هنگامی كه انسان در یك جامه طبقاتی شرك آلود زندگی كند ( مثل جاهلیت) آن وحدانیت انسانی و الهی خود را از دست میدهد. در نهایت انسان و اصالت انسانی مدنظر شریعتی صفات زیر را دارد.۱. همه انسانها با هم نه برابر كه برادرند. برابری امری حقوقی است. اما برادری امری خلقی و سرشتی است.

۲. سرشت زن و مرد برابر است، خواهر و برادرند.

۳. فضیلت انسان بر فرشتگان و همه عالم فضیلت علمی اوست. زیرا اسماء [ خداوند] را یاد گرفته است، مسجود فرشتگان قرار گرفته و فرشتگان با علم به اصالت نژاد و برتری خود، باید به پای او بیفتند و او را سجده كنند(۵)شریعتی با وجود این تعریف از انسان باز هم بیشترین تجلی عینی انسان را در عرصه های اجتماعی تعریف می كند. برای مثال او تعریفی جمعی، پویا و ایدئولوژیك از مقوله حج در احكام اسلامی ارائه می دهد. او به حج به عنوان یك تكلیف فقهی نگاه نمی كند، بلكه از آن یك معرفت و شناخت جامه شناسانه مراد می‌كند شناختی كه توحید را اثبات و همه جلوه های اجتماعی ، فكری و فرهنگی شرك را محكوم و مطرود می كند.«حج تجسم نمایش عینی و رمزی مجموعه ای است كه اسلام نام دارد در همه ابعادش . بدین معنا كه اسلام از زیر بنایش كه توحید است تا جهت نهایی اش كه « تا خدا» است، مجموعاً اعضا عملی و فكری و احساسی متعددی دارد كه با یك روح و یك جهت و یك آهنگ [ معنا می یابد] و این همه در حج متن نمایشی قرار گرفته است كه هر فردی آن را با حركات و سمبل ها و رمزهای خویش در صحنه حج به نمایش می گذارد.... در این نمایشنامه همه انسانها به عنوان بازیگر مسئول شریكند ولی در این نمایش كه میلیونها فرد یك متن را بازی می كنند، نقش ها تقسیم نشده است و هنرمندان اصلی و فرعی وجود ندارد.... در این صحنه نقش قهرمان و ضد قهرمان، مادی و معنوی، نوكر، آقا، برده و ارباب و زن و مرد وجود ندارد و هر فرد انسانی مجموعه این نقش ها را خود[بر] عهده دارد و بازگوی این حقیقت اسلامی است كه هر فرد در آفرینش و ماهیت و حقیقت با همه انسانها مساوی است.(۶)شریعتی حج را نماد زندگی سالم، مطلوب و آرمانی مورد نظر اسلام می داند. این زندگی تهی از شرك برابرانه و برادرانه است، همه مسئولیت دارند و همه در برابر یكدیگر مسئول هستند. در واقع او میان حج و امر به معروف و نهی از منكر نوعی پیوند درونی كشف می كند. بدین معنا كه در حیطه اجتماعی امر به معروف و نهی از منكر ضرورت خود را از مسئولیت همه در برابر همه كسب می كند. ضرورت این فرضیه از فقدان طبقات مسلط در جامعه بر می خیزد. یعنی یك انسان فقیر و عضو جامعه می تواند از رهبر جامعه اسلامی هم انتقاد كند و از نظر شریعتی ابوذر در این مورد یك مثال بسیار خوب است. و یا اعضای جامعه ای كه در دوران زمامداری امام علی از او انتقاد و پرسش می كردند.جامعه توحیدی كه نمادهایش در حج، امربه معروف و نهی از منكر، نماز جماعت و جمعه، وحدت رهبری( امامت) وحدت اجتماعی( عضو جامه امت واحده) وجود دارد، در طول تاریخ وقتی كه از این نشانه ها دور شود، دچار شرك اجتماعی، اقتصادی و حتی فلسفی میشود. به تعبیری جامعه از صورت هابیلی به قابیلی تبدیل می گردد.قابیل در طول تاریخ سه قیافه پیدا می كند. زر، زور و تزویر(دین) این سه قیافه طبقه حاكم بر مردم را می سازند «طبقه حاكم در طول تاریخ از این سه درست شده است. جامعه های روم، ایران باستان، فلسطین، بین النهرین....دارای این سه قیافه اند... قرآن این سه طبقه را به صورت سه شخص به بشریت معرفی می كند.

۱. ملاء «چشم پركن ها هستند. یعنی نمایندگان زور در جامعه بشری. ملاء یعنی كسی كه وقتی در جامعه راه می رود چشم را پر می كند.

۲. شرف ثروتمندانی كه هیچگونه مسئولیتی( مذهبی و اخلاقی) نمی شناسند.

۳. راهبان، یعنی متولیان معابد- دین ها- نمایندگان ادیان(۷)

شریعتی می خواست نوعی فلسفه تاریخ را از دیدگاه جامعه شناسی در اسلام ارائه دهد كه البته معلوم نیست تا چه حد موفق شده است. او با بازخوانی تاریخ شرك می خواست از حیث دیالكتیك در فلسفه تاریخ به یك جامعه توحیدی و امت واحده برسد. به همین دلیل در كنار جامعه شناسی شرك نوعی فلسفه سیاسی امامت هم ارائه می كرد كه می توانست در حكم مدینه فاضله باشد. البته او می كوشید نوعی نگرش اسطوره شناسی- جامعه شناسی را در مساله امامت بتوان الگوی مدینه فاضله بكار بندد. زیرا عقیده داشت كه انسان كامل در اساطیر تحقق یافته است.نگرش جامعه شناختی شریعتی به نوعی رئالیسم بومی و قرآنی یا طبیعی نزدیك بود. برای مثال او به اسامی سوره های قرآن توجه می كرد كه اسامی طبیعی مثل بقره، نمل، عنكبوت، رعد، شمس، قمر، فیل در آنها وجود دارد. این یعنی واقع گرایی. قرآن به زبان ساده مثالهای ساده و واقعی دارد. كلمه آیه به معنای نشانه است و نشانه یعنی مصادیق عینی و ملموس.نقطه عطف اندیشه اسلامی- اجتماعی شریعتی آنجاست كه میان قرآن و مردم پیوندهای محكمی جستجو می كند. قرآن با نام خدا آغاز و با نام مردم پایان می یابد.(۸) تحلیل و تفسیری كه از سوره ناس میشود، همه اش با تأكید بر حضور اهمیت مردم است. راه خدا از میان مردم می گذرد. اینكه خداوند واژه «الانسان» را به جای «الناس» در این سوره نیاورده است، بدین دلیل است كه انسان یك واژه ذهنی و فلسفی است كه تنها عده ای خاص آن را می فهمند. و این با منطق و زبان قرآن كه مخاطبش همه مردم اند مغایر است. « الناس» وجود عینی و ملموس برای همه عوام و خواص دارد. به دلیل همین ویژگی مردمی بودن اسلام و قرآن.رسالت پیامبرانش، ابلاغ پیام به اینها [ یعنی مردم] است. نه حكما و فضلا و ادبا، نه قشر برگزیده و خواص و اشراف اجتماعی و علمی و سیاسی(۹)شریعتی با بازخوانی اسلامی- جامعه شناختی اصول، مبانی و نمادهای اسلامی و كالبد شكافی انحراف جامعه در طول تاریخ اسلام، در واقع روایتی نو از آنچه ما داشته ایم و به فراموشی سپرده ایم ارایه می دهد. او در آثار دیگر خود به بازخوانی ایدئولوژیك مقوله هایی مثل انتظار، شهادت، ایثار، عقیده، جهاد، بیعت، امامت می پردازد و ضمن تداعی جامعه شرك آلود خلافت در ذهن مردم و مترادف كردن جامعه زمان خود (دوران پهلوی ها) با آن نوعی آرمان فراهی و پرورش زمینه های بروز جنبش اجتماعی غیر رسمی را آماده می كند. اگر در شمارگان بالای كتابهای شریعتی آن هم در جامعه قبل از انقلاب كه نرخ سواد پایین بود، دقت كنیم، شور و شوق علاقه مردم و جوانان را به اندیشه های اجتماعی شریعتی بدست می آوریم.

نویسنده: سیدرضا شاكری

یادداشت ها

* اشاره به آیه‌ی ۹۱ سوره‌ی آل عمران می‌باشد.

۱. جعفر پژوم« یادنامه استاد محمدتقی شریعتی» (قم: خرم،۱۳۷۰) ص۶۹.

۲. علی شریعتی م. آثار شماره ۲۳، ( تهران: سهامی انتشار، دوم،۱۳۷۲) صص ۵۴ و۵۵.

۳. ________« اسلام شناسی- درسهای ارشاد» (تهران: حسینیه ارشاد، بی تا) ص۵۶.

۴. ________« انسان و اسلام» (تهران: سهامی انتشار،۱۳۶۲)صص ۸ و۹.

۵. همان، صص۱۱ و۱۲.

۶. علی شریعتی، اسلام شناسی پیشین، صص ۳۸۴و ۳۸۵.

۷. _______ « جهان بینی و ایدئولوژی م. آ شماره ۲۳ پیشین، ص۵۰.

۸. _______ امت و امامت ( تهران : حسینیه ارشاد، ۱۳۵۳) ص ۲۳.

۹. همان، ص ۲۴.

۱۰. علی رهنما «شریعتی؛ مسلمانی در جستجوی ناكجا آباد» ترجمه كیومرث قرتلو ( تهران: گام نو، ۱۳۸۱) ص ۴۳.

۱۱. همان ص ۳۷۴.

۱۲. حمید عنایت «اندیشه سیاسی در اسلام معاصر» ترجمه بهاالدین خرمشاهی( تهران: خوارزمی. سوم، ۱۳۷۲) ص ۲۷۴.

۱۳. علی رهنما، پیشین، ص۴۰۳.

۱۴. بهاالدین خرمشاهی«قرآن پژوهی»

۱۵. علی شریعتی، اسلام شناسی، پیشین، ص۲۸۳

۱۶. _______ «میعاد با ابراهیم» (تهران: مونا، دوم، ۱۳۷۰) صص ۹۶و ۹۷.

۱۷. _______«جهان بینی و ایدئولوژی» پیشین، ص ۲۰۶.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید