سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

ریکارد لاله سیاه, ناجی آبی و اناری


ریکارد لاله سیاه, ناجی آبی و اناری

ریکارد در سال ۱۹۸۸ با قهرمانی هلند در جام ملت های اروپا اوج افتخار را تجربه کرد اما سابقه بازی های ملی وی به سال ۱۹۸۱ باز می گشت در بازی های یورو ۸۸ ریکارد یکی از اعضاء اصلی تیم قهرمان بود دیدن صورت وی پس از آن گل های اعجاب آور فان باستن و گولیت دیدنی بود وی سهمی از گل های جام نداشت اما به واقع فنی ترین بازیکن محسوب می شد

بدون شک دوران بازیکنی ”فرانکلین ریکارد“ درخشان‌تر از دوران هرچند کوتاه مربیگری وی است. او که با میلان رؤیائی نام خود را بر سر زبان‌ها انداخت حالا در هیبت مربی بارسلونا نماد یک مربی قهرمان را نشان می‌دهد. زندگی‌نامه لاله اهل سورینام به اندازه کافی جالب توجه است.

● کودک آمستردام

فرانک در روز ۳۰ سپتامبر ۱۹۶۲ در آمستردام متولد شد. خانواده وی مهاجرینی اهل سورینام بودند که برای یک زندگی بهتر راهی هلند شده بودند. فرانک از کودی با توپ آشنا شد و در یک چشم به‌هم زدن در ۱۸ سالگی تحت‌نظر ”لوئبین هاکر“ بزرگ حضور در تیم آژاکس آمستردام را تجربه کرد. به‌طور دقیق او یک‌سال قبل‌تر یعنی هنگام ۱۷ سالگی راهی آکادمی بزرگ باشگاه شد. استعداد و رشد چشمگیر وی سخت مورد توجه تئوریسین بزرگ فوتبال هلند قرار گرفت. نکته جالب توجه گلزنی سریع ریکارد با لباس آژاکس بود. بله وی در جریان پیروزی ۴ بر ۲ تیمش مقابل GoaheadEagles به گلزنی پرداخت. ریکارد تا پایان فصل، ۲۳ بازی دیگر همراه آژاکس انجام داد و به‌طور کلی طی اولین فصل حضورش ۴ گل وارد دروازه حریفان نمود. سال ۱۹۸۲ زمانی بود که ریکارد همراه با آژاکس اولین جام معتبر خود (قهرمانی در لیگ هلند) را تصاحب کرد.

وی یک‌سال بعد با بازی‌های خوب و تداوم بیشتر در عرصه گلزنی باعث دفاع آژاکس از عنوان قهرمانی خود شد. برخلاف اعتقاد شخص ”فرانک“ او از سوی هم‌تیمی‌های خود مورد تعرض نژادی برخی هواداران و بعضاً هم‌تیمی‌هایش قرار می‌گرفت. فرصت حضور در یورو ۱۹۸۴ از آن ریکارد نشد زیرا از سوی مربی برای حضور در تیم‌ملی، بسیار جوان و بی‌تجربه تشخیص داده شد. ۳ سال آرام و بدون دردسر برای ریکارد و آژاکس سپری شد تا اینکه او مجدداً در سال ۱۹۸۷ خبرساز شد.

در این سال یوهان کرایف افسانه‌ای مربیگری تیم آژاکس را برعهده گرفت و او از آن‌زمان با افسانه هلندی رابطه عمیق و فراتر از مربی و شاگرد برقرار کرد. هر چند دوران مربیگری ریکارد چندان به‌طول نینجامید و ریکارد نیز هرگز پس از خداحافظی خشک کرایف با آژاکس فرصت همکاری با وی را نیافت. ریکارد نیز از این تیم جدا شد و راهی اسپورتینگ لیسبون شد.

باشگاه پرتغالی با وجود سابقه درخشان و نام مطرحی که در فوتبال پرتغال داشت، جایگاه مناسبی نبود. از یک‌سو باشگاه در آن‌زمان قادر نبود فراتر از فوتبال پرتغال بدرخشد از سوی دیگر ریکارد نتوانست خود را با فوتبال این کشور آشنا کند.

مقصد بعدی تیم زاراگوسا اسپانیا بود او به‌طور قرضی به این تیم پیوست و یک سال تقریباً ناموفق را سپری کرد. وقتی باشگاه و شخص برلوسکونی را برای تکمیل پروژه‌های بلندپروازانه خود دست روی یک استعداد هلندی گذاشتند. مرد موردنظر به عقب نگاه نکرد. ریکارد رسماً یک میلانی نام گرفت. هنوز ۲ سال از حضور وی در میلان نگذشته بود که تبدیل به افسانه هواداران شد. مربی او آریگو ساچی بود مردی که با گماردن ریکارد در پست هافبک، طراح تمام استعدادهای نهان او را کشف کرد.

آنچه ریکارد در آن سال‌ها ارائه داد یک دهه بعد مورد تقلید امثال پاتریک ویه‌را قرار گرفت و از آنها یک چهره ممتاز ساخت. با حضور افرادی چون فان‌باستن و گولیت مثلث هلندی‌های میلان تکمیل شد و تیم به موفقیت‌های عظیمی رسید.

● عرصه ملی

ریکارد در سال ۱۹۸۸ با قهرمانی هلند در جام ملت‌های اروپا اوج افتخار را تجربه کرد اما سابقه بازی‌های ملی وی به سال ۱۹۸۱ باز می‌گشت. در بازی‌های یورو ۸۸ ریکارد یکی از اعضاء اصلی تیم قهرمان بود. دیدن صورت وی پس از آن گل‌های اعجاب‌آور فان‌باستن و گولیت دیدنی بود. وی سهمی از گل‌های جام نداشت اما به واقع فنی‌ترین بازیکن محسوب می‌شد. اگر وی در جمع ۳ تفنگدار هلندی سهمی از گل فینال نداشت اما در فینال سال ۱۹۹۰ اروپا فراتر از ۲ نفر دیگر رقم‌زننده گل قهرمانی میلان در لیگ اروپا نام گرفت. او پاس گولیت را مقابل دروازه خالی وارد دروازه بنفیکا نمود تا دومین قهرمانی او و میلان در اروپا شکل بگیرد.

اولین قهرمانی میلان در اروپا نیز با نقش‌آفرینی ریکارد شکل گرفت. او، فان‌باستن و گولیت با ۴ گل استوابخارست را خرد کردند. سال ۱۹۹۰ و جام‌جهانی در پیش بوده و هلند پس از تیم‌هائی چون آلمان و ایتالیا محبوب‌ترین تیم جام و از بخت‌های قهرمانی بود. هلند در گروه مصر، ایرلند و انگلستان به‌عنوان تیم صعود کرد و راهی نبرد جذاب مقابل آلمان شد.

در جریان بازی به یک‌باره فولر و ریکارد با یکدیگر درگیر شدند و سریال ”پرتاب آب‌دهان“ باعث اخراج هر ۲ نفر شد. آلمان با هنرنمائی کلینزمن ۲ بر یک پیروز شد و گناه باخت به گردن ریکارد افتاد. با این‌حال او در هلند نبود که مورد غضب هواداران نژادپرست قرار بگیرد. وی در ایتالیا آقائی می‌کرد هر چند موفق نشد حتی یک‌دقیقه همراه با هلند در سن‌سیرو بازی کند. میلان در سال ۱۹۹۱ لیگ ایتالیا را فتح کرد. ریکارد نه بهترین گلزن که مؤثرترین گل‌ها را به ثمر ساند. در یورو ۱۹۹۲ بخت با هلند و ریکارد یار نبود. سد دانمارک بلندتر از قد آرزوهای هلند بود.

ریکارد به دوران بازنشستگی نزدیک می‌شد و آنچه وی را مصمم به خداحافظی از تیم‌ملی می‌کرد آسیب‌دیدگی فان‌باستن و استعفای گولیت از تیم‌ملی بود به اصرار مربی وقت تیم‌ملی در جام‌جهانی شرکت کرد برخلاف توقعات، آن انتظارات خاص را در غیاب بزرگان برآورده نساخت و جای خود را به افراد نوظهوری چون برکمپ داد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید