جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
فقط تحمل کنید
در ۶جلسه حسابدار شوید، تسلط کامل به زبان انگلیسی در ۱۰ جلسه، تدریس کامپیوتر فقط در ۵ ساعت، وام بانکی فقط در ۱ روز، منزل شما را ظرف ۴۸ ساعت اجازه میدهیم، ۵۰۰ هزار تومان وام در ۳ دقیقه، ظهور و چاپ عکس در ۱۷ دقیقه، تندزنی و تایپ حرفهای در ۳ جلسه، آموزش گریم در ۵ جلسه، ترک اعتیاد در ۶ ساعت، خرید و فروش ملک در ۲۴ ساعت، در ۳ هفته ۱۰ کیلو لاغر شوید، آموزش گلسازی در ۵ روز، گرفتن ویزای اروپا فقط ۴۸ ساعت.
کافی است صفحات نیازمندی روزنامهها را ورق بزنید تا انبوه این آگهیها را ببینید. واقعاً سرعت کجای زندگی ما قرار دارد؟! لابهلای کتابهای جامعه شناسی، سرعت به عنوان یکی از ویژگیهای کشورهای توسعه یافته ذکر شده و ما بیشتر از جاهای دیگر، سرعت را لابهلای صفحات نیازمندی روزنامههایمان دیدهایم. باور نمیکنید. پس گزارش آگهیهای فوری را بخوانید.
همهمان حکایت وامهای بانکی را شنیدهایم. یکی از بچهها که بعد از یک سال به تازگی موفق شده از بانک وام بگیرد، میگوید: «اول باید شرایطش را داشته باشی. بعد فرم پر میکنی. بعد از این مرحله تازه فرم و صلاحیتت برای دریافت وام بررسی میشود. اگر شرایط اعطای وام به تو تصویب شود، در نوبت قرار میگیری. بین شش ماه تا یک سال باید در نوبت بمانی تا بتوانی وام را دریافت کنی.» اما صفحه آگهی روزنامه از وامهایی میگوید که دریافتشان تنها یک روز و گاهی فقط چند ساعت طول میکشد!
«پرداخت سرمایه با سند مسکونی تهران تنها در یک روز» شماره را که میگیرم، خانمی گوشی را بر میدارد و به محض این که متوجه میشود برای آگهی تماس گرفتهام، میگوید: «باید یک سند مسکونی در تهران داشته باشید. ما مبلغ نصف ارزش سندتان وام میدهیم. به همراه سند باید پایان کار، بنچاق، قبوض آخر آب و برق و تلفن را که پرداخت شده بیاورید، ضمن این که یک کارت شناسایی معتبر هم همراهتان باشد.»
«مدارک من فردا صبح کامل میشود. فردا بیاورم تا شب وام میگیرم؟» کمی مکث میکند و میگوید: «چرا این قدر عجله دارید. نه، فردا که مدارک را بیاورید، چهار پنج روز طول میکشد که وام را تحویل بگیرید.» با اعتراض میگویم: «اما شما در آگهیتان نوشتهاید که وام را یک روزه پرداخت میکنید.» میخندد و میگوید: «این دیگر یک تبلیغ است، تمام مؤسسههای رقیبمان این جمله را نوشتهاند، خب ما هم مجبور شدیم بنویسیم. اما باور کنید بقیه کلاهبردارند! اگر میخواهید ضرر نکنید، از ما وام بگیرید. البته باز هم تصمیم با خودتان است.»
یکی دیگر از تبلیغات پا را فراتر گذاشته. خودتان جمعه تبلیغیاش را بخوانید: «۵۰۰ هزار تومان وام بانکی فقط در سه دقیقه» منشی توضیح زیادی نمیدهد. میگوید: «شما باید خودتان تشریف بیاورید اینجا. البته این وام به سند موبایل داده میشود. کارت شناسایی هم همراهتان باشد.» آدرس در زیر آگهی آمده است. راهی آنجا میشوم. یک دفتر کوچک در یکی از برجهای تجاری غرب. سند موبایلم را هم همراه آوردهام. خانم منشی سند را میگیرد و نگاهی میاندازد. کارت شناسایی را هم نگاه میکند و میگوید: «مشکلی نیست. ما شما را به بانک (...) برای گرفتن وام معرفی میکنیم، اما قبل از شما چند نفر دیگر هم آمدهاند. فکر میکنم شما فردا مراجعه کنید بهتر باشد.»
«به محض این که به بانک بروم وام را میگیرم؟» دختر وراندازم میکند و لبخندی میزند و میگوید: «من اطلاعی ندارم. کار ما معرفی شماست.»
-«اما شما گفتهاید که وام را فقط در سه دقیقه میدهید؟»
این بار خندهای میکند و میگوید: «ما گفتیم، شما چرا باور کردین.»
البته جریان آگهیهای فوری و ساعتی به همین وامهای بانکی ختم نمیشود. «تایپ و تند زنی حرفهای word فقط در سه روز» «هر جلسه چهار ساعت است. یعنی سه روز در چهار ساعت. اگر نمیتوانید در کلاسهای چهار ساعته شرکت کنید، باید در کلاسهایی که شش روز است و در دو ساعت برگزار میشود ثبت نام کنید. مبلغ ثبت نام هم شش هزار تومان است.»
این را خانمی که گوشی را برداشته پشت سر هم پای تلفن میگوید. وقتی میپرسم «با این کلاس تندزنی را هم آموزش میبینیم؟» میگوید: «ببین تند زنی بستگی به خودت دارد. اگر روزی ۱۰ ساعت تمرین کنی، حتماً تندزنی هم یاد میگیری.» لیلا یکی از تایپیستهای روزنامه است، از آن تایپیستهایی که کمترین غلط را دارد و دستش خیلی تند است.
جریان این آگهی را که برایش تعریف میکنم، میخندد و میگوید: «خب کار نیکو کردن از پر کردن است. اما یادگیری تایپ به این سادگی هم نیست. اوایل باید تمرکزت خیلی بالا باشه. مثلاً خیلیها نمیتونن به صفحه کلید نگاه نکنند. فکر نمیکنم به این سرعت کسی در تایپ حرفهای بشه.»
آگهی بعدی مربوط به آموزش حسابداری است، اما با یک جمله کوتاه: «در شش جلسه حسابدار شوید.» این بار گوشی تلفن را آقایی بر میدارد و میگوید: «هر جلسه یک ساعت و نیم است که بهطور خصوصی و در منزل خود شما برگزار میشود. مبلغ آن هم ۱۰۰ هزار تومان است.» «یعنی بعد از شش جلسه ما میتوانیم حسابدار شویم و کار کنیم؟ چطوری؟» مرد میگوید: «خب دیگه، این کار ماست. ما میتوانیم.» و خندهای میکند. «کار هم برایمان پیدا میکنید؟»
با کمی مکث میگوید: «برای کار تضمین نمیدهیم، اما گاهی شرکتهایی با ما تماس میگیرند و درخواست حسابدار میکنند.» وقتی دوباره درباره دوره سؤال میکنم به تندی میگوید: «خانم این دوره کاملاً کاربردی است. شما بعد از شش جلسه میتوانید بیلان یک شرکت را به اداره مالیات تحویل دهید. این کار ماست به شما هم آموزش میدهیم.» و گوشی تلفن را قطع میکند.
محسن لیسانس حسابداری دارد. ۱۰ سال است که حسابداری میکند و میگوید: «این آموزشگاهها فقط حسابداری را به صورت دستی و سطحی آموزش میدهند. هیچ شرکتی هم این روزها حسابداری را که دستی کار کند قبول نمیکند. ضمن این که همین حسابداری دستی را ما چهار سال در دانشگاه آموزش میبینیم. چطور در شش جلسه و به این راحتی آموزش میدهند؟» محسن این روزها با کامپیوتر حسابداری میکند. میگوید: «من دورههای حسابداری با کامپیوتر را بعد از دانشگاه در کلاسهای آزاد گذراندم.» میخندد و در ادامه میگوید: «البته نه در شش جلسه، حدود سه ماه طول کشید. هفتهای دو روز میرفتم.»
آگهی بعدی از آموزش زبان گفته است. شما فکر میکنید چقدر زمان لازم است تا به زبان انگلیسی مسلط شوید و به راحتی بتوانید انگلیسی صحبت کنید؟! در آگهی نوشته شده: «انگلیسی را ۱۰روزه بدون غلط صحبت کنید.»
«هر ترم ۲۵ جلسه است و شما ۳۰هزار تومان باید بپردازید. هفتهای دو روز کلاسها برگزار میشود.» حرف خانم منشی را قطع میکنم و میگویم: «من بابت آموزش ۱۰روزه تماس گرفتهام.» فوری میگوید: «پس مسافر هستید؟ ببینید اگر مسافر هستید میتوانید این روش را امتحان کنید، ولی در صورت دیگر این روش را توصیه نمیکنم. چون به زبانآموز فشار زیادی وارد میکند.» وقتی میگویم: «مسافر هستم»، شماره تلفن دیگری میدهد و میگوید: «با آقای [...] صحبت کنید.» آقای [...] همان سؤال خانم منشی را درباره سفر رفتن میپرسد و میگوید: «من میخواهم بدانم چقدر وقت دارم؟ اگر بیشتر از ۱۰ روز باشد بهتر است. چون شما در ۱۰ روز حداقل باید روزی ۱۲ ساعت آموزش ببینید که سه ساعت با حضور من است و بقیهاش به عهده خودتان است. یعنی فیلم و نوارهایی است که باید گوش بدهید و ببینید. لغاتی است که باید حفظ کنید.
اما اگر بیشتر فرصت داشته باشید، فشردگی کار کمتر میشود.» وقتی میگویم در آگهیتان نوشتهاید در ۱۰ جلسه، میخندد و میگوید: «ما این را برای کسانی نوشتهایم که پایه زبان را داشته باشند. مثل کسانی که مثلاً رشتهشان زبان است. اما مکالمه ضعیفی دارند!» پریسا سالهاست که در یکی از مؤسسههای معتبر زبان تدریس میکند، میگوید: «آموزش مکالمه زبان به صورت فشرده در شش ماه امکانپذیر است، اما در ۱۰ روز...!»
پریسا میگوید: در شش ماه هم زبانآموز به صورت فشرده باید روزی پنج شش ساعت زبان بخواند. در ۱۰ روز که دیگر واقعاً نمیدانم.»
آگهیهای آموزشی که تمام میشود، به تبلیغات لاغری میرسیم. «تنها در ۳ هفته ۱۰ تا ۱۵ کیلو لاغر شوید.»
خانمی گوشی تلفن را بر میدارد و میگوید: «ما یک کمربند لاغری داریم که حرارتی است و حالت ویبره دارد. قیمتش هم ۴۵ هزار تومان است که برایتان میفرستیم. اگر روزی ۳ مرتبه به مدت یک ساعت این کمربند را ببندید، حسابی لاغر میشوید.»
- «یعنی من ۸۰ کیلو هستم میتوانم سه هفتهای ۷۰ کیلو بشوم؟»
بستگی به نوع استفادهات دارد. اگر درست و به موقع از این کمربند استفاده کنید، به راحتی لاغر میشوید و احتیاج به رژیم خاصی هم ندارید.
دکتر سودابه صابر متخصص تغذیه میگوید: «لاغری بدون رژیم غذایی، امکانپذیر نیست. چون اکثر کسانی که چاق میشوند، افراد پرخوری هستند. ورزش، استفاده از کمربند و کارهای دیگر بدون رژیم غذایی فایدهای ندارد.» البته دکتر صابر رژیم غذایی را نیز تعریف میکند و میگوید: «رژیم غذایی، استفاده به موقع و درست از تمام ویتامینها و پروتئینهای مورد نیاز بدن است، البته بدون پرخوری.»
شاید یکی از بامزهترین آگهیها، مربوط به گرفتن ویزا است. آن هم ویزای اروپا! «ویزای اروپا فقط در ۴۸ ساعت»
برای ویزای اروپا تماس گرفتهام، این را من به خانمی که گوشی تلفن را بر میدارد میگویم. منشی بدون معطلی میگوید: «اگر حساب مالیتان پر باشد، شغل ثابت داشته باشید و سند یک ملک به نام خودتان باشد، مشکلی نیست.»
- «مدارک آماده است، فردا بیاورم تا کی میتوانم ویزا را بگیرم؟»
منشی میگوید: «راستش کارگزار ما چند روزی مسافرت است تا ۵ روز دیگر بر میگردد. شما مدارکتان را فردا بیاورید. هفته دیگر ویزایتان آماده میشود!
اما شاید عجیبترین این آگهیها، مربوط به مراکز ترک اعتیاد باشد.
«ترک اعتیاد در یک روز بدون درد و خستگی» خانمی که گوشی را برمیدارد، یکضرب و بدون وقفه توضیح میدهد: «ترک اعتیاد ما با یک داروی ایتالیایی صورت میگیرد. حدود ۶۰ عدد کپسول است که بدون درد سه کار را با هم انجام میدهد. هم ایجاد تنفر از مواد میکند، هم سمزدایی انجام میدهد و هم خستگی و درد ترک را از بین میبرد.» یعنی معتاد، در عرض یک روز با این دارو ترک میکند؟ «بله ترک یک روزه انجام میشود، اما تا ۶۰ روز باید این دارو مصرف شود تا ایجاد تنفر در معتاد به وجود بیاید.»
منشی مهلتی برای سؤال بعدی نمیدهد، میگوید: «شما باید حضوری تشریف بیاورید. راستی نوع مواد مصرفی و مقدار آن را هم باید بدانید تا با توجه به آن برایتان دارو تجویز کنیم.» خداحافظی که میکنم، میگوید: «۶۰ تا کپسول برایتان ۶۰ هزار تومان آب میخورد.» دکتر هوشنگ رحیمی، متخصص داخلی که در زمینه ترک اعتیاد هم تحقیقات جامعی انجام داده، میگوید: «ترک اعتیاد به این سادگی نیست. معتاد تا زمانی که درد نکشد و سختی ترک را نچشد، نمیتواند به درستی ترک کند. خیلی وقتها معتادان برای مدت کوتاهی ترک میکنند که لذت بیشتری از مصرف مواد ببرند. سمزدایی روشی است که این سالها مرسوم شده. درست است که معتاد چند ساعته پاک میشود، اما اثرات ترک تا چند روز در بدنش باقی است.
فکر میکنم این تبلیغات از یکسو معتادانی را که خواستار ترک هستند تشویق به ترک میکند و از طرف دیگر به بعضی از معتادان این امید را میدهد که هر چقدر هم مواد مصرفکنند، در یک روز و بدون درد میتوانند ترک کنند.»
اینها نمونههایی از سرعت در کشور ما هستند. وام یک روزه، حسابدار ششروزه، تایپیست سه روزه، ترک اعتیاد یک روزه و... اما این تبلیغات واقعاً به توسعهیافتگی کمک میکند؟ دکتر وحید علیقلی استاد دانشگاه و جامعهشناس که سالهاست درس اقناع و تبلیغ را تدریس میکند، میگوید: «اکثر اینها ضد تبلیغ هستند.
ـ اول اینکه وقتی خیلی از مردم ما میدانند که به همین راحتی نمیتوان وام گرفت، به همین راحتی نمیتوان زبان آموخت و غیره. پس اولین چیزی که به ذهنشان میرسد این است که کاسهای زیر نیمکاسه است و اعتماد لازم را به مؤسسه یا جایی که تبلیغ کرده است پیدا نمیکنند. در حالی که یک اصل مهم در تبلیغات جلب اعتماد است.
ـ دوم اینکه هیچ کدام از این مؤسسات به وعدههای خود به درستی عمل نمیکنند، یعنی نمیتوانند عمل کنند و این موضوع هم باعث میشود کسانی هم که سراغ این مؤسسات میروند ناراضی باشند و یکی دیگر از اصول تبلیغات یعنی جلب رضایت را هم از دست میدهند. اما متأسفانه بعد از اینکه فستفودها و ظهور عکسهای چند دقیقهای در جامعه مورد استقبال قرار گرفتند، حالا برای هر تبلیغی، عنصر سرعت مورد توجه واقع میشود. ضمن اینکه سرعت در انجام کارهای صنعتی و علمی از ویژگیهای کشورهای توسعه یافته است نه سرعت در آموزش تایپ و گریم و زبان...
شیما شهرابی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست