چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
مجله ویستا

بررسی نام و نشانهای قبایل دهگانه بزرگ حکومتی دولت گوک ترکان


بررسی نام و نشانهای قبایل دهگانه بزرگ حکومتی دولت گوک ترکان

نگارنده این مطلب را نه با انگیزه ملیت گرایی افراطی که به اقرار فاقد آنم یا حتی انگیزه معتدل آذری و ترک خود بلکه صرفاً به جهت تدوین یک شناسنامه برای علاقه مندان تاریخ قبایل و اقوام بزرگ قدیم دولت گوک ترک انجام میدهد

نگارنده این مطلب را نه با انگیزه ملیت گرایی افراطی (که به اقرار فاقد آنم) یا حتی انگیزه معتدل آذری و ترک خود بلکه صرفاً به جهت تدوین یک شناسنامه برای علاقه مندان تاریخ قبایل و اقوام بزرگ قدیم دولت گوک ترک انجام میدهد. چون در این باب عریضه را خالی دیدم و تحقیقات انجام شده را نارسا و متوقف. چه نقل قولهایی که در کتب و مقالات در این باره به عمل می آید بیشتر از قفس اوغلوی قدیم است که آن هم مانند هر کس دیگر در قفس زمانه اسیر است و بدیهی است که علم تاریخ با امکانات جدید پیش میرود و مورخ برجای می ماند و بر خواب میرود. این تحقیق فشرده هم شامل آن اقوام و قبایلی خواهد بود که نام و نشان خود را درتاریخ کنونی از دست داده و در درون اقوام و ملیتهای دیگر مستحیل شده اند و هم آنهاییکه نام و نشان قدیمی خود را حفظ نموده اند. در این باره سوای اطلاعات رایانه ای و کتب راجع به اقوام ایرانی و سکایی، کتاب جامع مهاجران توران زمین نادر بیات را هم در باب گروههای مختلف ترکان در دسترس دارم و امیدوارم که بتوانم کار مؤجز ولی نوین و با ارزش و نسبتاً جامعی را، ارائه دهم. برای این کار سوای سه دهه تحقیق روی اقوام کهن ایرانی و استپ نشینان هندو ایرانی و ترک و مغول اوراسیا (بین مغولستان و روسیه سفید)، گشایشهایی بزرگی هم در سالهای اخیر در این راه بدست آورده ام و آن همانا اسلحه برنده ای است که از موضوع اثبات ترک تبار بودن آلبانهای حکومتی در غرب دریای خزر و داهه ها در شرق این دریا بر گرفته ام، که اکنون بکار آید. برای سادگی ابتدا فهرست وار اقوام بزرگ ترک را با نام و نشان آنها آورده و سپس فهرست قبایل بزرگ شناخته تشکیل دهنده آنها را قید می‌نمایم:

● تُرک

برای این نام معانی مختلفی ذکر شده است. معتبرترین آنها ترک به معنی کلاهخود و ترک به معنی فرمانروا و قانونگذار است. مطابق منابع چینی هیئت اصلی نام قبیله ترک را که توسط هونها برای خدمت آهنگری و بافندگی از سمت شمال شرقی دریای خزر به اورخون در سمت شرق مغولستان کوچ داده شده بودند، توکیو آورده اند. غالباً تصور شده است که یک "ر" در وسط این نام به سبب مشکل بودن تلفظ آن در نوشته چینی ها از قلم افتاده است. امّا این نام به همین صورت در زبان ترکی معنی دارنده کلاههای پشمین و موئین را میدهد که معادل نام توکومونگ یعنی صورت اصلی نام ترکمنها است. مسلم به نظر میرسد که ترکان حکومتی امپراطوری بزرگ گوگ ترک برای با پشتوانه نمودن نام و نشان خود سه نام را با معانی متفاوتش در هم ادغام نموده اند:۱- تورک به معنی سکایی آن یعنی توتم گرگ ترکان. کلمه فارسی توره با پسوند تصغیر "ه" به معنی شغال به وضوح حاکی از این معنی است. می دانیم مطابق خبر منابع کهن چینی توکیوها سر گرگ توتمی خود را از طلا ریخته و بر دیرک چادر خاقان خود نصب کرده بودند. ۲- توی کویو به معنی بر سر گذارندگان کلاهای پشمی و مویین که در نام و نشان ترکمنها زنده مانده است. نشانی نامی که چینیها از ترکان حکومتی اولیه میدهند حاکی یکی بودن ایشان با ترکمنها است نه قبایل دیگر ترک. ۳- ترک (تور- کویو) از ریشه کلمه ترکی توره (قانون) و کویو (گذارنده) که در مجموع حاکم و قانونگذار است. لابد مفهوم اخیر و شکل کنونی آن بعد از تشکیل حکومت گوگ ترکان (ترکان اصیل و حکومتی) بدیشان داده شده است. والاّ این نام پر طمطراق حکومتی یعنی قانونگذار یا حتی قانونگزار نمی توانست مناسبتی با نام و نشان این قبیله آهنگران زیر دست و تبعید شدهً هونها به اورخون داشته است.

نه نادر بیات مؤلف علاقه مند به منشأ قبایل ترک و نه ترک لوگ های منابع وی حوصله و جرأت وارد شدن در مبحث بررسی اسامی قبایل اولیه دهگانه گوگ ترکان را به خود نداده اند که به شکل تلفظ چینی شکسته و بسته آن از عهد تجزیه حکومت گوگ ترکان در حدود سال ۶۳۰ میلادی به دست ما رسیده است. نگارنده از آغاز دیروز با تا پایان امروز با این اسامی دست پنجه نرم کرده ام که تا فرجی در این راه گشوده شود. نتایج این تلاش روی این اسامی تا به حال از این قراراست:

۱- شاخهً تولو (اوغوز، تولاش) که نگارنده در معنی خود همین سه نام مذکور مفهوم صحرا گرد را در می یابد. قبایل پنجگانه این شاخه که مساکن شان بین رودخانه یلدوز علیا و تارباقاتای ذکر شده، از این قرارند:

چوموکوئن یعنی جنگجویان چماق دار که مترادف قبیلهً ترکمن سالور در قرون بعد در خاورمیانه است. هولو (هو-لو-لو) به سکایی و ترکی معنی دارندگان اسبان و اسب سواران مترادف نامهای هون (هیو-ن در سانسکریت)؛ بیات (در زبان ترکی) و سابیر یا سوار (در زبانهای ایرانی) است. نام اساطیری آسینا (در زبان سانسکریتی و سکایی به معنی فرد منسوب به قومی با توتم اسب= اسب سار) هم به عنوان نیای توتمی گرگ ترکان باید متعلق به همین قبیله باشد که پیش از به قدرت رسیدن یوان و یوانها (آوارها) و گوگ ترکان حکمرانان بلا متنازع استپهای اوراسیا بوده اند. شه شوتی (یعنی صحرانشینان) با شاتی ها و چولو های منابع چینی بعدی که به همین معنی می باشند، مطابقت دارد به نظر میرسد تاتار (مردم کناری) اسم عمومی دیگری بر همین مردم بوده است. توکی شه (شاخ به شاخ شونده= قوچ) نشانگر نام افشارها (به ترکی یعنی قوچ دو ساله) است که سمبل و توتم قبیله ای ایشان شاید به مناسبت تشابه اسمی اولیه عقاب شکارگر تاوشان یعنی خرگوش انتخاب شده بوده است. سر انجام شونی شه (به ترکی یعنی آبادگر) نشانگر نام بایندریان (آبادگران) در شمار اتحادیه قبایل ترک سلجوقیان آسیای صغیر و عثمانیان است و همچنین قبیله ترکمن ترکمنستانی گوکلان (سر سبز جایگاههان) که از بایندریان به شمار رفته است.

شاخه پنجگانه نو ـ شه ـ پی که در بین رودخانه های چو و تالاس می زیستند عبارتند از:

آسی کیه کیو (جنگجویان سفید دستار بند) که یاد آور نام آق قویانلوها (سفید دستاران) است. کوشو کیو (دارندگان کلاههای کنگره دار) که به وضوح یادآور نام قشقایی (قارچ قویو= دارای کلاههای کنگره دار) است که می دانیم داشتن این نوع کلاه سنتی کهن در نزد ایشان به خوبی حفظ شده است. پاسایی کان توئن (پاشایان خونریز) به وضوح نشانگر پاشایان عثمانی است که امپراطوری اسلامی بزرگی را به مرکزیت آسیای صغیر به وجود آورده بودند. آسی کیه نی شو(جنگجویان سیاه دستار یا سیاه کلاه) که به وضوح یادآور نام قره قویانلوها (سیه دستار و سیه کلاهان) است. سرانجام کوشو چو پان که به معنی معدنچیانی است که با میله فلزی بر سنگهای معادن می کوبند. این به وضوح نام یاد خود آهنگران قبیله توکیو (ترکان اولیه و اصلی) و توکومونگها (ترکمنها) است. معهذا این شغل همچنین نشانگر قبیله ترک کنگر لوها در آذربایجان و اران قدیم است. ولی این نام اخیر می تواند اشاره به شاخه ای از قشقائیان یعنی دارندگان کلاهای کنگره دار هم بوده باشد. به هر حال کنگرلوها در عهد موسی خورنی (معاصر قباد ساسانی) یعنی پیش از سقوط دولت گوک ترکان در اران سکنی داشته اند که موسی خورنی از ایشان در این منطقه نام برده است.

علی مفرد