پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
گفتاری در مورد روشنفکران
در روند سیر تکامل تاریخ تمدن بشری از آن زمانی که پیشرفت نیروهای مولده به چنان سطحی از رشد رسید که کار فکری و یدی تقریبا از هم جدا شد ، نطفههای بحث روشنفکری و جایگاهش در این پروسه آغازید . حاکمان به بلندای تاریخ به خاطر حفظ موقعیت و امتیازاتشان که در گرو حفظ وضع موجود میبود از خیل افرادی که می توانستند با کار فکری خود در ابعاد و وجوه گوناگون بدان ها یاری نمایند سود می جستند . شاعران با اشعارشان ، نقاشان با نقش و نگارهایشان ، وعاظ منحرف با وعظ و خطابه هایشان و... همراه و همسوی چپاول گران حکومتی بوده اند.
در توجیه اعمال سنگ دلانهی قلدران حکومتگر مطابق وضعیت فکری فرهنگی و مناسبات اجتماعی زمانهی خود به هر تقلب و تزویر و کلکی دست مییازیدند تا امرار معاش خود را که در دستان همان حاکمان بود و تامین معاششان در گروی همین اعمال مزورانه می بود مهیا کنند . سر چشمهی تمامی انحرافات فکری و فلسفی و علمی ـــ شبه علمی از این جا نشات میگیرد .
به درازای تاریخ تولد روشنفکر، همواره همزاد اینسان روشن فکرانی را شاهد بودهایم که در زندگی شخصی و اجتماعی خویش در تعارض و تضاد منافع حاکمان با تودهی مردم همواره در صف مردمان بوده سر به آستان حاکمان خم نکرده در جدال مابین آن ها صف خود را هیچگاه از مردم جدا ننمودهاند. به همین علت همیشه اینسان روشنفکرانی که روح و آرمان مردمی داشته اند مورد پیگرد و آزار و اذیت و سرکوب اربابان قدرت گشته و میشوند . تاریخ نمونههای بس فراوانی از این دست در دید چشمان افراد گذارده ، اینکه چگونه و با چه روش های مکارانه و محیلانهای دولت مردان جنایت کار ستمگر به ترور شخصیت و سرکوب فیزیکی و نابودی این چنین انسان هایی پرداخته اند تا به زعم باطل خویشتن حکومت جابرانهی خود را ابدی نمایند، چرا که به درستی دریافتهاند وجود چنین روشنفکرانی همیشه مانعی در برابر حکومت های غارتگرانهی آنها میباشد ، که با روشنگریهایشان مردمان را برای دست یابی به حق و حقوقشــان رهنمون مــیشوند.
پندار و برداشت نادرستی است هرگاه فداکاری های روشنفکران مردمی را برگرفته از روح ماجراجویی و شهرت طلبی یا به اصطلاح یافتن منزلت اجتماعی و دست یافتن به ثروت و مکنت ، انگیزهی از خود گذشتگی هایشان دانسته شود. روشنفکران مردمی به درجهی نزدیکی به مردم و داشتن روح مردمی همیشه مبرا از اینسان نیات و اهدافی می باشند . اصولاً این چنین ایده هایی در نظر آنها خزعبلاتی است که حتی به مخیله شان نگنجیده . برای آنها خدمت به مردم ، جانفشانی در راه منافع و مصالح زحمت کشان در زندگی نه تنها اصل که مفهوم زیستن میباشد . در زمان رضا شاه دکتر ارانی چه کم داشت. تحصیل کرده نبود؟ با آن تحصیلات عالیه دارای موقعیت شاخص اداری و اجتماعی نبود؟ راه ثروت اندوزی و شهرت و مقام برایش گشوده نبود؟ وی آگاهانه با شهامتی کم نظیر و ستودنی به همهی اینها پشت پا زده سرانجام سر از زندان مخوف رضا خان در آورده سر فرازانه به استقبال مرگی که دژخیمان میرپنج برایش تدارک دیدند رفت . آیا موقعیت علی دشتی که با قلم به مزدی جاه و مقامی در دستگاه شاهی یافته بود در نزد ارانی پشیزی ارزش داشت؟ یقیناً نه ـــ همچو دشتی بودن برایش چندش آمیز و تهوع آور نیز بود . آیا شهامت و جسارت ارانی در انتشار مجله ی روشن گرانه و علمی دنیا ، آنگاه مقاومت دلیرانهاش در زندان مبنای شهرت طلبی و قهرمان بازی داشت؟ کمال نابخردی و ناانصافی است اگر اینسان بیندیشیم . آن شهید بزرگوار راه خدمت به مردم را بر گزیده بود و تمامی عملکرد و رفتارهایش از این سودای انسانی ناشی می شد .
روشن فکر طبقهی اجتماعی مستقلی نیست . قشری است وابسته به طبقات مختلف اجتماعی. در حالت کلی روشنفکران به هر طبقه ای که وابسته اند خدمت می کنند ولی این امری مطلق نمی باشد . تاریخ نمونههای فراوانی نشان داده حتی روشن فکران وابسته به اشرافیت با پشت پا زدن به طبقهی خود به خدمت مردم در آمدهاند. ثروت و دانش و حتی جانشان را فدای منافع و بهروزی توده های مردم کردهاند. در هر جنبش و قیامی در طول تاریخ نمی توان نقش پیشتاز و پیشرو روشن فکران را نادیده انگاشت . از خصال بارز روشن فکری چه در عرصه های علمی ، چه در زمینهی مسائل اجتماعی داشتن روح نقادی و پرسش گری و دمیدن این خصلت ترقیخواهانه به مردم میباشد. روشنفکر اگر پرسش گر و جستجو گر نباشد روشنفکر نیست و هر گاه خصلت پژوهش و عدالت خواهی را تبلیغ ننماید برج عاج نشین و جدای از مردمان می شود و غافل از انجام وظیفه و رسالت تاریخی اش که آنگاه نمی توان به او روشنفکر مردمی گفت و نامیدش . بهرنگی در ماهی سیاه کوچولویش با زبانی ساده به زیبایی می گوید : آدمی همواره بایستی جستجوگر و پرسشگر باشد تا تواند به دریا راهی بیابد...
روشنفکر سوای اعتقادات فکری و فلسفی همواره در راه ترقی و تعالی جامعه میکوشد. به درجهی مردم دوستی دارای معیار بشر دوستی فراتر از مرزهای جغرافیایی بوده و با هر فردی در هر گوشه الی از جهان که در مسیر منافع زحمت کشان گام بردارد ، با هر معیار فکری و اعتقادی همراهی و همگامی می نماید . آیا شهید بزرگ ثقه الاسلام در جنبش مشروطیت در مبارزه برای پی ریزی حکومت عدل و قانون در مملکت ، افراد روشن فکر متعلق به سایر علقه های عقیدتی را طرد مینمود؟ به نیکی می دانیم چنین نبود . چرا که برای وی خدمت به مردم اساسی ترین اصل بود . در این راه همگامی و همراهی با هر فردی با هر گرایش فکری و عقیدتی را ارج مینهاد . سرانجام جان بر سر آرمان های تابناک خویش نهاد و جاودانه شد چرا که مردم هیچگاه یاد پاک خدمت گذاران را از خاطر خویش نمیزدایند .
صادق شکیب
sadeg.shakib@yahoo.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست