پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

با بچه های لوس چه کنیم


با بچه های لوس چه کنیم

نکته هایی برای پدر و مادرها

زندگی هر فردی وقتی موفقیت‌آمیز خواهد بود که بتواند میان نیازهای عاطفی خود، تعادل برقرار کند و به شیوه‌های مطلوب آنها را ارضا کند. از این‌رو، شناخت و ارضای مطلوب نیازهای کودکان از وظایف مهم والدین است. اگر به این نیازها اجازه بروز و شکوفایی داده نشود، در بزرگسالی فرزندانمان باید منتظر اقداماتی غیرمنتظره و کارهایی باشیم که ریشه در یک عقده نهفته در درون آنها دارد.

ممکن است کودکان ما مورد سوءاستفاده افرادی واقع شوند که با شناسایی نیازهای نهفته در آنها به‌دنبال اغفال آنها باشند، اما در مقابل، رفتار صحیح و ارضای نیازهای عاطفی فرزندانمان باعث وقار و وجهه اجتماعی آنها و خودمان می‌شود. توجه به این نکته ضروری است که بسیاری از عکس‌العمل‌های پرخاشگرانه و نامناسب فرزندان نسبت به والدین و جامعه، به خاطر اشکالات رفتاری والدین و سهل‌انگاری در تربیت به‌موقع فرزندان است. آنها زمان مناسب در تربیت فرزندانشان را رها کرده و می‌خواهند موقعی که شخصیت و اسکلت اخلاقی فرزندانشان شکل گرفته است، او را تربیت کنند.

کودک از روی فطرت میل دارد آزاد باشد، هر چه می‌خواهد بکند، به همه چیز دست بزند و هیچ کس سد راه او نشود، ولی این کار به صلاح کودک نیست، زیرا او نیک و بد را نمی‌شناسد و خیر و شر خود را نمی‌فهمد. همه کودکان احتیاج به توجه و محبت والدین دارند، ولی بعضی کودکان به طور مداوم و بدون وقفه از والدینشان توجه و محبت می‌خواهند. در بیشتر موارد علت این است که کودک از جانب یکی از والدینش مورد لطف، محبت و توجه کافی قرار نگرفته است.

علت دیگر این مساله، احساس ناامنی و وابستگی شدید است، ولی اصلی‌ترین دلیل این مشکل، گوش به فرمان بودن والدین به فرمایشات اوست. به این ترتیب، کودک می‌آموزد که همیشه باید به خواسته‌هایش عمل شود و به رفتارش توجه شود. پدر و مادر خوب کسی است که عاقلانه خواهش‌های طفل را تعدیل کند و هرجا خواسته کودک به صلاح اوست با مهربانی و عطوفت عمل کند. آنجا که خواهش‌های کودک به صلاح وی نیست، در کمال اقتدار با یک نگاه تند یا بی‌اعتنایی، او را از خواسته نابجایش منع کند. بعضی از پدران و مادران ناآگاه، کمترین توجهی به خیر و مصلحت کودک ندارند.

هدفشان، تنها راضی کردن کودک و برآورد خواسته‌های اوست. آنان عملا خود را مطیع و فرمانبردار و کودک را فرمانروا می‌سازند و به این ترتیب، هر روز که از عمر کودک می‌گذرد، خودخواه‌تر می‌شود و استبداد و خودستیزی در فکرش ریشه می‌دواند. این قبیل والدین، ناآگاهانه و با دوستی و محبت‌، ریشه‌های سعادت فرزند خود را می‌خشکانند و با عواطف نابجا و محبت‌های بی‌حد و حصرشان، آنها را به بدبختی سوق می‌دهند.

فرزندان ما هنگامی شخصیت سالمی دارند که دو خصوصیت در آنها وجود داشته باشد. خصوصیت اول، شناخت واقعیت‌ها و شناسایی محدودیت‌ها و فرصت‌هایی است که وجود دارد. یعنی آموزش این نکته که در زندگی موانع و ناکامی‌هایی وجود دارد، خودش می‌تواند یک هدف تربیتی باشد و به فرزند ما کمک کند که واقع‌نگر بار بیاید و به قول معروف لوس نشود. بچه‌های لوس بچه‌هایی هستندکه «نه» نشنیده‌اند. خصوصیت دوم، مربوط به تفکر فرزند است. به این معنی که باید متوجه شود دست دیگری نیز در کار است که ممکن است بر وفق مراد او نباشد و او باید راه‌حل مناسب را پیدا کند تا اوضاع را به نفع خودش تغییر دهد. تقویت این روحیه در کودک مهم است.

برای دانستن اینکه کی و چگونه و به چه اندازه به کودک توجه کنید و اجتناب از بارآوردن کودکی بیش از حد متوقع، راهکارهای زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم:

- وقتی کودک توقع توجه زیاد ندارد، شما به او توجه و محبت کنید.

- استقلال کودک را تقویت کنید. اگر یک بار صبر کرد تا شما کارتان تمام شود و بعد به او توجه کنید، او را تحسین کنید و به او پاداش دهید.

- قاطعیت داشته باشید؛ هرگاه به اندازه کافی برای کودک وقت گذاشته‌اید و حالا می‌خواهید به کارهای خودتان مشغول شوید، هر چند بار هم که کودکتان درخواست توجه کرد نادیده بگیرید و از او بخواهید تا تمام شدن کار، صبر کند.

- اگر کودک با نادیده گرفتن شما مقابله کند و رفتارش را تشدید کند، در این زمان شما باید ادامه دهید و تسلیم نشوید.

- رفتارهای درست و دلخواه خود را تقویت کنید.

- مراقب باشید که در بی‌توجهی، افراط نکنید.

- اگر کودک بداند که بالاخره پاسخ مثبت خواهید داد، دیگر توجهی به «نه» گفتن شما ندارد. اگر این «نه» را ۱۰۰ بار هم تکرار کنید، آنقدر نق می‌زند یا رفتار نامطلوب خود را تکرار می‌کند تا شما راضی شوید و عمل دلخواهش را انجام دهید.