جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ضامن سلامت فرد و جامعه


ضامن سلامت فرد و جامعه

نگاهی به اهمیت امر به معروف و نهی از منکر

سلامت و صلابت جامعه نیازمند حضور فعال و همکاری مستمر مردم در تمامی صحنه‌ها و نظارت آنان بر امور می‌باشد. مکتب انسان‌ساز توحید با طرح فریضه امر به معروف و نهی از منکر به این نیاز اجتماعی پاسخ گفته و راه را برای پویایی و بالندگی جامعه هموار و مطمئن ساخته است. این فریضه یکی از اصول عملی دین مبین اسلام می‌باشد.

همان‌گونه که باید با جنگ و نبرد با دشمنان خارجی مقابله نمود، در پرتو امر به معروف ونهی از منکر می‌توان مفاسد و دشمنان داخلی را سرکوب کرد تا جامعه از فتنه و انحطاط مصون بماند. بر اساس این وظیفه کلیه آحاد و اقشار ملت مسئولیت دارند تا مروج ومبلغ نیکی‌ها و پاسدار ارزشها و آرمانها بوده و از گسترش زشتی‌ها و شیوع ضد ارزشها به شیوه مطلوب آن‌گونه که اسلام اجازه داده است جلوگیری نمایند.

نظام اسلامی به سبب امر به معروف و نهی از منکر در جامعه استوار می‌گردد و کمک قابل توجهی به بقا و استحکام نظام خواهد کرد. از آنجا که فلسفه اصلی تشریع این فریضه ایجاد و حفظ آ‌ثار مثبت در جامعه اسلامی و حفظ آن از آفات گوناگون است، آ‌ثار و پیامدهای منفی ترک این وظیفه اسلامی موجب زیانمندی در بعد اجتماعی می‌شود و با ترک این واجب الهی جامعه اسلامی آفات فراوانی را خواهد دید.

"فلو لاکان من القرون من قبلکم اولو بقیه یهنون عن الفساد فی الارض (هود/ ۱۱۶) چرا از نسل‌های گذشته یک عده صاحب عقل و فکر نبودند که با فساد در زمین مبارزه کنند تا در نتیجه این ملت‌ها در اثر فسادها تباه و منقرض و هلاک نشوند." از این آیه به دو مطلب می‌توان پی برد:

۱) کسانی که در برابر فساد دیگران در جوامع ساکت و بی‌تفاوت هستند، در واقع صاحب عقل و فکر نیستند و این افراد نیز سزاوار سرزنش می‌باشند حتی اگر خود به این مفاسد و منکرات گرفتار نباشند. در واقع سکوت در برابر زشتی‌ها خود زشتی بزرگی است و عکس‌العملی است در تائید این عمل پست. پس این‌گونه افراد نیز در خلافکاری‌ها، شرارت‌ها و فسادهای اشرار و متخلفان شریک جرمند.

۲) اگر در جامعه‌ای فساد پا گیرد و افرادی بافکر و دانا نباشند تا دیگران را از اعمال ناصواب بازدارند و ازعواقب وخیم منکرات باخبر سازند، جامعه محکوم به تباهی و انقراض است.

پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند:"من امر بالمعروف و نهی عن المنکر فهو خلیفه الله فی ارضه خلیفه رسول الله و خلیفه کتابه: کسی که امر به معروف و نهی از منکر می‌کند جانشین خداوند در زمین و جانشین رسول خدا و جانشین کتاب خداست."

از این حدیث می‌توان به اهمیت امر به معروف و نهی از منکر پی برد و دانست که مقام قداست این وظیفه تا آنجا بالا رفته است که آمر به معروف و ناهی از منکر را جانشین خدا و رسول (ص) و قرآن معرفی می‌نماید.

حضرت علی (ع) در غرر الحکم و دررالکلم می‌فرمایند:

"قوام الشریعه الامر بالمعروف و النهی عن المنکر یعنی قوام و پایه شریعت امر به معروف و نهی از منکر است."

حضرت علی (ع) تا بدانجا به این فریضه اهمیت داده‌اند که استمرار و استواری دین را در سایه این فریضه الهی دانسته‌اند چرا که دفاع از حریم مقدس قرآن و اسلام و اقدام عملی و علمی در احیای این فریضه است و نظارت بر ابعاد اخلاقی و مذهبی جامعه از وظایف هر مسلمان است و اگر این وظیفه انجام نگیرد

وا مر به معروف و نهی از منکر بی اهمیت یا کم اهمیت تلقی شود جامعه قوام نمی‌یابد و در این صورت حیات خود را از دست داده است. امر به معروف و نهی از منکر یک پایه اساسی و زیربنای اصلی عبادی- سیاسی- اجتماعی و اخلاقی است که ارکان عملی و معارف بنیادین اسلام بر مبنای آن استوار است. تاریخ در گذشته این حقیقت را نشان داده است که وقتی در جامعه‌ای امر به معروف و نهی از منکر به سستی اجرا شده و مورد مسامحه و کوتاهی قرار گیرد، زشتی‌ها، ضد ارزش‌ها و خلافکاری‌ها در آنجا فزونی گرفته و زشتی عمل قبیح و خلاف به علت تکرار آن در هر روز، در نظر مردم از بین می‌رود و این‌گونه می‌شود که جامعه غرق در فساد گردیده و به علت زشتکاری‌های بی‌شرمانه و دور از انسانیت آن ملت گرفتار عذاب الهی گردیده و جامعه محکوم به زوال می‌شود.

از پیامبر اکرم (ص) روایت است که فرمودند: "امت من همواره در خیر و خوشی خواهند بود تا وقتی که در میان آنها امر به معروف و نهی از منکر و همیاری در امور نیک برقرار شود. وقتی این عمل در میان آنها ترک شد:

۱) برکات الهی از آ‌نان سلب می‌شود

۲) و بعضی بر بعض دیگر تسلط می‌یابند

۳) و دیگر نه در زمین و نه در ‌آسمان یاوری نخواهند داشت."

بنابراین با ترک این اصل الهی مردم از سه موهبت مهم محروم خواهند شد:

۱) برکت و رحمت الهی

۲) امنیت

۳) امداد غیبی و توفیق الهی.

حضرت امام محمدباقر (ع) نیز این اصل الهی را راه پیامبران دانسته‌اند و آبادانی زمین، احقاق حقوق، بقای حکومت و حتی کسب حلال را در گرو بر پا داشتن این واجب الهی معرفی نموده‌اند:"امر به معروف و نهی از منکر راه پیامبران و روش صالحان است فریضه بزرگی است که به سبب آن فرایض بر پا و راه‌ها امن می‌شود. کسب‌ها حلال و حقوق از دست رفته مردم احیا می‌گردند زمین آباد و حق از دشمنان گرفته می‌شود و امر حکومت تحکیم و سامان می‌یابد."

حضرت علی (ع) ضمن حکمت ۳۷۵ می‌فرمایند:"گروهی از مردم زشتکاری و ناشایستگی را با دست و زبان و دل انکار می‌کنند. اینان در پی آ‌نند که خصال پسندیده خود را به کمال رسانند. گروهی دیگر ناپسندیده‌ها را به زبان و دل منکرند اینان به دو خصلت از خصال نیکو راه یافته‌اند. اما خصلتی را واگذاشته‌اند. جماعتی به دل منکر زشتکاری باشند اما با دست و زبان به انکار ‌آن نورزند اینان دو خصلت از سه خصلت را که از خصلت سوم شریفتر است ضایع گذاشته و تنها به یک خصلت نیکو دست یافته‌اند. جمعی نه با زبان انکار زشتکاری می‌کنند نه با دل و نه با دست. اینان به معنی مرده‌اند و به صورت زنده و همه کرده‌های نیکو و باز کوشیدن در راه حق در برابر امر به معروف و نهی از منکر همچون ترشح آب دهان است در جنب دریای موج خیز. همانا که امر به معروف و نهی از منکر مرگ را نزدیک نسازد و روزی را نکاهد و برتر از همه اینها گفتن سخن حق است در پیش روی حاکمی ستمکار."

از حکمت فوق می‌توان چهار مطلب مهم را استنباط کرد:

۱) امر به معروف و نهی از منکر سه مرحله دارد: قلبی، زبانی و یدی که به ترتیب باید اجرا شود.

چنانچه مخالف قلبی عبارت است از

روی گرداندن، دوری گزیدن، ترک مراوده (رفت و آمد) و ... که اگر سودی نبخشید باید با زبان به انجام آن پرداخت و چنانچه باز این هم موثر واقع نشد عملا باید شخص را از کار خلاف بازداشت و به نیکی وادار کرد.

۲) اشخاصی که هیچ‌کدام از مراحل امر به معروف و نهی از منکر به ترتیب دل، زبان و دست را انجام ندهند در واقع مردگانی بیش نیستند در کالبد جسمی به ظاهر زنده و حی. یا به عبارت دیگر مردگانی متحرکند. و

این چنین اشخاص اعمالشان هیچ بهره‌ای ندارد زیرا که ارزش عمل نیکو حتی در راه خدا در مقایسه با منزلت امر به معروف و نهی از منکر چیزی نیست مگر در حدهای دهان در برابر دریایی مواج و خروشان.

۳) امر به معروف و نهی از منکر مرگ را نزدیک نمی‌کند و از روزی نمی‌کاهد زیرا که مرگ و زندگی انسان و رزق و روزی وی در دست خداست و نه در دست کسی که او را از زشتی باز می‌داریم و به معروف امر می‌کنیم. هرچند که آن شخص دارای مقام و موقعیت اجتماعی یا سیاسی بالایی باشد نباید ترس بیجا از مرگ و روزی ما را از این اصل واجب الهی باز دارد. همچنان که حضرت علی (ع) در ضمن خطبه ۱۵۶ همین مضمون را بیان داشته‌اند:

"و ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر لخلقان من خلق الله سبحانه و انهما لایقربان من اجل و لا ینقصان من رزق: امر به معروف و نهی از منکر دو خوی الهی هستند که نه اجل (مرگ) کسی را نزدیک می‌کنند و نه از روزی کسی می‌کاهند".

۴) گفتن کلمه حق و سردادن شعار عدالت در مقابل ظالم بهترین امر به معروف و نهی از منکر است. روی این اصل افرادی که - تعداد این بزرگواران در آمار فرزانگان کم نیست- در طول تاریخ از ظالم نهراسیدند؛ و در مقابلش ایستادگی کردند و کلمه حق را سر دادند و دشمن قوی را در انزوا قرار دادند و سرانجام به شکست وا داشتند و یا خود عاشقانه به دیدار یار شتافتند و به مقام عظیم شهادت نایل آمدند- که درود خدا تا ابد بر آنان باد- نمونه‌ای از این اشخاص امام

حسین (ع) و یاران وفادارشان هستند که دلیرانه در مقابل دشمن به ظاهر قوی ایستادند و جام شهادت را عاشقانه نوشیدند و با آنکه به ظاهر در روز عاشورا شکست خوردند اما همه می‌دانند که پیروز واقعی بودند و آنچه که بیشتر حائز اهمیت است هدف و علت این قیام است که امام حسین (ع) در وصیتی که به برادرش محمد حنیفه نوشته‌اند انگیزه نهضت خود را امر به معروف و نهی از منکر معرفی نموده اند.

در باب امر به معروف و نهی از منکر باید به این نکته توجه داشت که ابتدا باید خود را از منکرات و زشتی‌ها پاک گردانیده و خود را فراموش نکنیم و سپس به امر و نهی دیگران بپردازیم. چه بسا افرادی هستند که امر و نهی دیگران را بر خودسازی ترجیح داده و خود را فراموش نموده‌اند و با این کار نه تنها غیر را از منکر نمی‌توان بازداشت. چه بسا که در اثر این امر و نهی، بیشتر تباهی و مفسده به بار آورد و تا ابد لعن خدای و اولیای او را نصیب خود نمود. حضرت

علی (ع) ضمن خطبه ۱۲۹ می‌فرمایند: "لعن الله الآمرین بالمعروف التارکین له و الناهین عن المنکر العاملین: لعنت خدا بر کسانی باد که به معروف امر می‌کنند اما خود آن را ترک کرده‌اند و منکر را نهی می‌کنند و خود بدان عامل هستند."

خداوند نیز در قرآن کریم می‌فرمایند: "اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم" آیا مردم را به نیکی امر می‌کنید و خود را فراموش نموده‌اید.

حجت الله کریمی