شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

مدیریت تضاد


مدیریت تضاد

هر وقت که مصمم به انجام کاری شوید و حرکت به سوی موفقیت را آغاز کنید , به طور ناخواسته فرصتی را برای اظهار وجود تضاد و برخورد فراهم ساخته اید

هر وقت که مصمم به انجام کاری شوید و حرکت به سوی موفقیت را آغاز کنید ، به طور ناخواسته فرصتی را برای اظهار وجود تضاد و برخورد فراهم ساخته اید . این دقیقاً یک واقعیت اجتناب ناپذیر زندگی است . شما اگر دو یا چند نفر را در یک کار گروهی کنار هم بگذارید ، بالقوه خطر برخورد و تضاد بین آنها را فراهم ساخته اید و اگر نتوانید این تضاد را به طور صحیح مدیریت کنید ، در اندک مدتی دشمنی و کینه حاصل از آن می تواند توانایی شما برای ادامه راه را از بین ببرد و مانع از تحقق اهدافتان گردد .

این واقعیتی است که شما در تمام صحنه های زندگی از محیط خانواده گرفته تا محیط مدرسه و کارخانه و اداره با آن روبه رو خواهید شد . اما نکته مهم و جالب اینجاست که تضاد می تواند چیز خوبی باشد البته به شرطی که درست مدیریت شود . مدیریت صحیح و به موقع تضادها و دشمنی ها می تواند مجموعه شما را به موفقیت نزدیکتر سازد . در نتیجه برای موفق شدن و در مسیر توفیق و کامیابی قرار گرفتن ، شما باید هنر مدیریت و تسلط بر تضاد و برخورد را بدانید و در لحظات مناسب آن را به کار بندید .

اگر می خواهید به درستی و در زمان مناسب تضاد به وجود آمده را مدیریت کنید حتماً به نکات زیر توجه داشته باشید :

۱) هیچوقت بدترین حالت را فرض نکنید .

همیشه خوش بین باشید و گمان نکنید که آنها حتماً اعمال و رفتارشان برای صدمه زدن و بر علیه شما صورت گرفته است . گمان نکنید که هر حرکت همکار و همراه شما از روی عمد و با قصد و سوء نیت انجام شده است . واقعیت این است که در اکثر اوقات فرضیات ما غلط هستند و تمام فرضیات ذهنی ما باعث می شوند که عمیق تر در چاله های ذهنی و خیالی خود فرو رویم و بیشتر از واقعیت و درک آن دور باشیم .

۲) سوال بپرسید .

از آنجا که شما نمی توانید هر چیزی را حدس بزنید ، پس یاد بگیرید که قبل از ارائه واکنش مقابله به مثل و بروز برخورد ، واقعیات را از دید شخص مقابل خود ببینید . برای این کار می توانید این سوالاتی نظیر زیر را بپرسید :

▪ قصد و نیت تو از گفتن آن حرف و یا از انجام آن عمل چه بود ؟ (چه بسا طرف شما نیت خیری داشته است و ابداً نظر سویی نسبت به شما نداشته است .)

▪ چه افکاری پشت سر کلمات و اعمال تو پنهان بوده است ؟ ( شاید فرد مقابل شما بر اساس منطق و اندیشه خوب و درستی حرف زده و عمل کرده است . اندیشه ای که هرگز به فکر شما خطور نکرده است .)

▪ آیا به نتیجه و تأثیر کلام خود فکر کرده بودی و به این موضوع اندیشیده ای که من ممکن است چه برداشتی از حرکت و گفتار تو داشته باشم ؟ ( شاید فرد یا افراد مقابل شما متوجه نباشند که ممکن است حرف و عملشان چه تأثیر بد و ناخوشایندی روی شما داشته باشد . )

۳) به جای اینکه انتظار داشته باشید طرف مقابل شما خودش موضوع را بفهمد ، برایش توضیح دهید که شما چه برداشتی را از اعمال و حرفها و رفتارهای او دارید و چه احساس و واکنشی نسبت به حرکات او در شما ایجاد شده است . به هیچ وجه کار درستی نیست که بی مقدمه جلوی او بایستید و فریاد بزنید که : این تو بودی که این کار را انجام دادی و... به جای آن می توانید بگویید : من احساس می کنم که اگر شخص محترمی مثل شما این واکنش را نشان می داد بهتر بود !

۴) در هر لحظه یک موضوع را در نظر بگیرید و سعی نکنید که به یکباره تمام خطاها و بدی های فرد مقابل را روی سر او خراب کنید و به او اجازه دفاع ندهید . هر بار روی یک موضوع تضادآفرین بحث کنید و وقتی بحث آن بسته شد سراغ موضوع بعدی (البته در صورت موجود بودن) بروید .

▪ هرگاه کسی به شما حمله کرد و مقابل شما ایستاد از شیوه های زیر استفاده کنید :

۱) شخصیت خود را زیر سوال نبرید .

در بدترین حالت شاید مقصر شما باشید ولی دلیل نمی شود که شما یک فرد بد و خبیث باشید . بنابراین با اولین حمله ای که به شما می شود فکر نکنید که شخصیت شما زیر سوال رفته است و آنها به حیثیت شما توهین کرده اند . وقتی ما گمان می کنیم که حیثیت ما مورد هجوم قرار گرفته است ، ناخودآگاه گارد دفاعی قوی تری به خود می گیریم و این کار خود باعث قوت گرفتن تضاد و دشمنی می گردد .

۲) مقابله به مثل نکنید .

سعی کنید وقتی کسی از شما عیب می گیرد و به شما حمله می کند ، متقابلاً عیوب او را مقابل چشمانش بیاورید و بدی های او را به رخش بکشید . اگر طرف مقابل شما خود دچار مشکل است ، صحبت راجع به آن را به بعد موکول کنید. نگذارید بحث به آنجا بکشد که هر طرف سعی کند خودش را پاک تر و بهتر جلوه دهد و تقصیرات خودش را کمتر و بی اهمیت تر نشان دهد . هر چند شاید مشکل باشد اما سعی کنید بحث و جدال مسیر خودش را برود تا نهایتاً راه حلی برای مشکل پیدا شود .

۳) کمی زمان بخواهید تا واکنش و جواب مناسب پیدا شود .

یک راه برای جلوگیری از تضاد و برخورد این است که به طور خیلی ساده از طرف مقابل فرصت بخواهید تا توضیح مناسبی پیدا کنید . اکثر اوقات وقتی کسی جلوی ما می ایستد و خط و نشان می کشد ما دقیقاً دلیل آن را نمی دانیم . گرایش طبیعی و ذاتی هر انسانی در این مواقع واکنش تدافعی و مقابله به مثل است . اما اگر ما کمی عقب بنشینیم و فرصتی برای تأمل پیدا کنیم ، می توانیم منطقی تر عمل کنیم و اوضاع و شرایط را مناسب تر کنترل کنیم و یا حداقل با تنش کمتری با مشکل روبه رو شویم .

۴) از طرف مقابل فرصتی برای مذاکره و حل مشکل از طریق بحث و گفتگو بخواهید .

بگذارید طرق مقابل شما بداند که شما برای احساس و برداشت او اهمیت قائلید و به صورت جدی می خواهید مشکل او را حل کنید . در فاصله سه روز آتی زمانی را کنار بگذارید و با آرامش سعی کنید مشکل به وجود آمده را مورد حلاجی و کنکاش قرار دهید .

▪ اما در هر حال نکات زیر را مد نظر قرار دهید :

۱) چشمان خود را روی تصویری بزرگتر از اوضاع نگاه دارید .

آیا این نقطه همان جایی است که شما می خواهید بازی را واگذار کنید ؟ خوب فکر کنید و ببینید موضوع مورد جدال آیا اساساً اهمیتی دارد که به خاطر آن خون خود را کثیف کنید و سیستم را به هم بریزید ؟ آیا برای ایجاد یک همکاری و همراهی و ارتباط دوسویه بهره ور و پر سود ، اصولاً اهمیتی دارد که طرف مقابل بد شما را گفته باشد و یا در یک میهمانی ادای شما را درآورده باشد ؟ البته که چنین نیست ! اما متأسفانه اکثر آدمها خودشان را با این موضوعات پیش پا افتاده درگیر می کنند و غافل اند که با کمی کوتاه آمدن و گذشت می توان مجموعه را حفظ کرد و از سود نهایی حاصل از تداوم ارتباط بهره برد .

۲) همیشه با طرف مقابل مثل یک انسان رفتار کنید .

مهم نیست که او چه بلایی سر شما آورده است ، اما او یک انسان است و برای خود ارج و قربی قائل است و شما باید به او احترام بگذارید . آدمها جمع اشتباهاتشان نیستند و هیچ انسانی نباید اساس میزان خطاهایش تعریف شود . انسان مجموعه ای از امیدها و رویاها ، ترس و نگرانی ها و نقاط ضعف و قوت است . کمی هم او را در خارج از محیط کار تجسم کنید که چقدر با زن و فرزندش مهربان است و به موقع اهل شوخی و مزاح است . به این ترتیب یک طرفه به قاضی نمی روید و بی جهت پیشاپیش طرف مقابل را محکوم نمی کنید .

۳) راه حل گرا باشید .

هر کاری که انجام می دهید روی مشکل تمرکز نکنید ، بلکه به جای آن از خودتان و از فرد مقابل بپرسید که برای حل و رفع مشکلی که پیش آمده چه راه حلی می توان پیدا کرد . به جای اینکه بگویید : تو چه قدر ابله بودی که این حرکت مسخره را انجام دادی ؟ بگویید : « خوب حالا که کار از کار گذشته و اتفاقی که نباید افتاده ، چه کنیم تا تأثیر سوء این اتفاق به حداقل برسد و مشکل برطرف گردد ؟» هدفتان همیشه این باشد که سیستم و مجوعه ای که شما در آن مشغولید دوباره به حیات خود ادامه دهد ، نه این که به هر قیمتی که شده طرف مقابل خودتان را ادب کنید !

همانگونه که در ابتدا اشاره شد تضاد چیز بدی نیست و می تواند باعث ایجاد یک ارتباط عمیق تر و صمیمی تر در مجموعه گردد ، فقط به شرطی که تمام اعضای گروه بدانند چگونه تضادها را مدیریت کنند .

بنابراین دفعه بعد که تضاد و برخوردی در مجموعه شما به وجود آمد ، نکات فوق را بکار بندید و از دل کینه و دشمنی نتیجه و اثر مثبت و انرژی بخش بیرون بکشید .

ماهنامه موفقیت

نوشته فرامرز کوثری