پنجشنبه, ۱۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 6 June, 2024
مجله ویستا

نگاهی به فیلم گهواره‌ای برای مادر


نگاهی به فیلم گهواره‌ای برای مادر

«گهواره‌ای برای مادر» داستان طلبه ای زن است که در موقعیتی دچار تردید می‌شود که آیا برای تبلیغ دین راهی کشوری دیگر شود یا اینکه مسئولیت نگهداری مادر مریضش را بر عهده گیرد. تردیدی …

«گهواره‌ای برای مادر» داستان طلبه ای زن است که در موقعیتی دچار تردید می‌شود که آیا برای تبلیغ دین راهی کشوری دیگر شود یا اینکه مسئولیت نگهداری مادر مریضش را بر عهده گیرد. تردیدی که در نهایت دختر را به این نتیجه می‌رساند که پرستاری از مادرش در راستای همان تبلیغ دینش را بر عهده گیرد، پس آن را انتخاب می‌کند. در یک ارزیابی ساده مشخص می‌شود که این فیلم در پی گفتن این پیام است که مهر مادر مقدم بر خیلی چیزهاست که نمی‌توان آن را با پول یا موقعیت شغلی عوض کرد.

پیامی‌زیبا که زبان گویشش سینمایی نیست، درصورتیکه عشق ورزی پاک را فیلمی‌چون «طلا و مس» توانسته بود به زیبایی تصویر کند. در این میان باید به این نکته هم اشاره کرد که سینماگری که این موضوع را برای کار خود انتخاب می‌کند، مسلما دغدغه‌مند این موضوع است، اما فراموش کرده که زبان سینمای داستانی با مستند تفاوت دارد. جدا از بحث مفهومی‌فیلم، باید به بحث فنی فیلم هم اشاره کرد که برای اولین قدم، سراغ بازیگری آن می‌رویم. انتخاب الهام حمیدی به عنوان طلبه زن راحت‌ترین کار ممکن برای کارگردان بود، چون این بازیگر با بازیهای بسیارش در چنین نقش‌هایی برای تماشاگر کلیشه شده است، درصورتیکه فیلمساز می‌توانست با کمی‌سختی دادن به خود و بالا بردن قدرت ریسک پذیری از بازیگری استفاده کند که تماشاگر حداقل به لحاظ پوشش آن را در کارهای مختلف ندیده باشد. ناصر آقایی بازیگر مرد این فیلم هم تنها یک بازی معمولی را از خود نشان می‌دهد، همانند دیگر بازیگران فرعی که نقطه درخشانی را نمی‌توان در بازیشان دید. در کنار بازیگری باید به فیلمنامه هم اشاره داشت. سناریوی که در آن فراز و فرودها آنچنان که باید جذاب نیست، حتی در برخی صحنه‌ها نشانه‌هایی از شعارزدگی در کار دیده می‌شود. این ضعف نیز بدین دلیل حاصل شده که ایده از فیلمنامه‌نویس نیست، بلکه کارگردان طرح را داده و نویسنده تنها برای آن سناریو نوشته است. در این مطلب باید به این نکته هم اشاره کرد که اگر فیلمساز در کارش می‌خواهد از گذشته قهرمانش در کشوری دیگر صحبت کند، بهتر است تنها به کلام اکتفا نکند، بلکه با فلاش بک‌هایی این خواسته را تصویر کند. هرچند قابل درک است که گرفتن چند سکانس در خارج از کشور برای فیلمسازی که حمایت کننده مالی قوی ندارد تا حدودی سخت و غیرممکن است. اما درباره کارگردانی باید گفت، که رضایی فیلمساز خوبی است به شرطی که باور کند که سرگرمی‌نیز فاکتور اساسی و اولیه برای سینماست که باید بدان وفادار باشد. در این فیلم به عینه دیدیم که گریم‌های زیاد، تماشاگر را دلزده کرده و سبب می‌شود باورپذیری کل کار زیر سوال رود. همانگونه که سبب شد، حرکت‌ها، کاتها با پرسوناژها هماهنگی لازم را نداشته باشد.