سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مركزِ مركز
![مركزِ مركز](/web/imgs/16/119/jttna1.jpeg)
«میان دو نوار اروپا و آفریقا و استرالیا و آسیا، سرزمین های روسی سیبریه ای واقع شده و در مرزهای جنوبی آن، خاورمیانه قرار دارد. خاورمیانه مركز دنیای قدیم است، مركزی كه در دل آن، منطقه خلیج فارس قرار دارد و به منزله« مركز مركز »شناخته می شود. منطقه خلیج فارس پاشنه آشیل قاره قدیم است؛ همچون شانه زیگفرید كه برگ درخت زیرفون روی آن افتاد... هرگونه آشفتگی كه بر اثر عوامل بیرونی در این منطقه پدید آید، پیامدهایی برای دو قاره اروپا و آفریقا خواهد داشت.» این جملات بخشی از كتاب جنگ خلیج فارس؛ جنگی بر ضد اروپا نوشته یوردیس فون لوهازن متفكر و نظریه پرداز نظامی اروپاست.
با توجه به اظهارات این تئوریسین در یك جمع بندی كلی می توان این گونه نتیجه گرفت كه اهمیت خلیج فارس نه تنها از ثروت های ارزشمند آن- نفت و گاز- و نقش تعیین كننده این منابع در اقتصاد جهان سرچشمه می گیرد بلكه موقعیت ژئواستراتژیك آن در جهان به عنوان منطقه ای كه از هر جهت حساس ترین نقطه دنیای قدیم و محل تلاقی محورهای بزرگ ارتباطی زمینی و دریایی جهان پیرامون خود است موجب آزمندی بسیاری از كشورهای استعمارگر بویژه آمریكا به منظور تسلط بر این منطقه بوده است.
در این نوشتار ابتدا به تعریف امنیت ملی و مبانی آن اشاره و سپس به تحلیل و بررسی حضور آمریكا در خلیج فارس و اهداف این كشور پرداخته و سپس با كنار هم قرار دادن متغیرهای مختلف از جمله حضور مقتدرانه ایران در خلیج استراتژیك فارس پرداخته ایم.
امنیت ملی واژه ای مركب از دو جزء امنیت و ملی كه از لحاظ اصطلاحی مفهومی پیچیده دارد، است. اندیشمندان صاحبنظران و تحلیلگران مسائل سیاسی تعاریف متفاوت و مختلفی از این دو جزء و پس از آن مفهوم تركیبی آنها دارند. به راستی امنیت ملی یعنی چه و چه شاخص هایی دارد؟ اركان و لوازم آن چیست؟ چه آثار و عوارضی را در برمی گیرد؟ سؤالاتی كه پاسخ های فراوان به آن داده می شود و پذیرفتن هر یك از آنها مستلزم رد دیگری نخواهد بود.
●امنیت
امنیت و امان اساساً و ابتدائاً به حوزه فرد و زندگی انفرادی تعلق گرفته و دو بعد مادی و معنوی را شامل می شود. اما سؤال فراروی ما این است كه منبع و سرچشمه امنیت و امان چیست یا كجاست؟ بیرونی یا درونی؟ از منظر علم روانشناسی ،انسان در سرشت خود به عنوان مخلوق طبیعی دارای نیازهایی است كه امكانات مادی و معنوی گوناگون می تواند اینها را ارضا و اشباع نماید، نوعاً در خارج از فرد قرار دارد كه انسان در حالات و كیفیات مختلف از آنها تمتع جسته و استفاده می كند.
هر گاه این تمتع به درستی و نیكی انجام پذیرد و خطری در آن پیش نیاید انسان كامیابی را یافته و در حقیقت در درون خود احساس آرامش و امنیت می كند. اما اگر به هر دلیل در كامیابی بشر خللی وارد آید نارضایتی و ترس به او دست می دهد كه تجلی این حالت درونی، در بیرون، به صورت رفتار و حركاتی نابهنجار و خشن رخ می نماید. به طور مختصر می توان این گونه نتیجه گرفت كه انسان نیازهایی دارد كه بر آورده كردن آنها هدف اوست. طبعاً این اهداف و خواسته ها به طور واقعی یا از نظر فرد انسانی، دارای مراتب و اولویت هایی نیز می باشد. اگر در زندگی یعنی تكاپو و تلاش برای تحقق اهداف و تحصیل خواسته ها مانعی پیش آید یا انسان توان حركت و تحصیل اهداف را نداشته باشد، احساس خطر می كند. حال هدف مورد نظر هر چه مهمتر باشد- چه به طور واقعی و چه از منظر ارزشی- به همان میزان درجه خطر و احساس ناامنی بالاتری می رود و جنگ و تهاجم ناشی از آن می تواند بزرگترین خطر باشد.
ملت واژه ای است با كاركردی كاملاً سیاسی كه به برخی وجوه مشترك تعاریف متعددی كه برای آن ذكر شده اشاره می كنیم، فرهنگ فرانسوی «لیتره» ملت را این چنین تعریف می كند:
«جماعتی از انسانها كه در یك سرزمین حیات را می گذرانند دارای منشأ مشتركی هستند، از زمانهای پیشین منافعی مشترك داشته اند و آداب و رسومی مشابه دارند.»
در بخشی از دانشنامه سیاسی ( كه به همت و تلاش داریوش آشوری تألیف شده است)به نقل از امرسون پژوهشگر علوم سیاسی ملت را این گونه توصیف می كند:«ملت جماعتی است از مردم كه حس می كنند از دو وجه به یكدیگر تعلق دارند، یكی آن كه از عناصر مهم و ژرف یك میراث مشترك سهم می برند و دیگر این كه سرنوشت مشتركی در آینده دارند»
امرسون در تعریف خود می افزاید:«ساده ترین بیانی كه از ملت می تواند كرد، آن است كه آنان جماعتی از مردم اند كه احساس می كنند یك ملت اند.»
در ایران بویژه، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برای مدتی واژه امت مقبول تر بود، اما مفهوم ملت نیز اساساً به عنصر مذهبی و دینی مشترك متكی شد. باید توجه داشت كه احساس خطر دولت های غربی و استكبار امروز نیز بیشتر از جانب تهدیدی است كه یك دولت دینی وابسته به ملت می توانست متوجه منافع و علایق آنان نماید.
●امنیت+ ملی
اما تركیب این دو واژه را باید چگونه تبیین كرد؟ ریچارد لوونتان محقق آلمانی امنیت را پاسداری از حق تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی تعریف می كند. جوزف نای نیز در تكمیل نظر لوونتان بهره مندی مورد انتظار از رفاه اقتصادی در سطح حداقل را نیز از جمله مؤلفه های امنیت برمی شمرد. ریچارد كوپر در تعریف امنیت ملی تصریح می كند: امنیت ملی عبارت است از توانایی ملی برای بهره برداری و ترویج ارزشها و فرهنگ. والتر لیپمن نیز معتقد است كه یك ملت هنگامی امنیت دارد كه برای اجتناب از جنگ، منافعش را قربانی نكند و در صورت وقوع درگیری برای حفظ آن منافع حاضر به جنگیدن باشد.دكتر حمید بهزادی در اصول روابط بین الملل در ذیل تعریف امنیت ملی می نویسد: امنیت غالباً به معنی احساس آزادی كشور در تعقیب اهداف ملی و فقدان ترس و خطر جدی نسبت به منافع اساسی و حیاتی كشور آمده است.
●شاخص ها
روشن شدن مفهوم پیچیده، نسبی و ذهنی امنیت ملی، در گرو چند شاخص و مفهوم دیگر است، مانند اهداف ملی، منافع ملی، قدرت ملی البته تهدیدات، باید تعیین شود كه ملت و دولت چه اهدافی را دنبال می كنند؟ در واقع بازیگران روابط بین المللی، یعنی دولت و ملتها در تعقیب منافع خود می باشند و تحصیل این منافع مادی و معنوی، موجب تداوم بقای آنهاست.
بنابراین بازیگران این عرصه باید دارای چنان قدرت و امكاناتی باشند كه بتوانند بالقوه در مقابل تهدیدات و تهاجمات پایداری كنند. در این صورت ملت های آنها احساس امنیت و آرامش می كنند. پس امنیت ملی دارای دوجنبه بازدارندگی و ایجادی است. جنبه بازدارندگی آن است كه یك كشور توانایی دفع تهدید و تهاجم را داشته باشد اما جنبه مثبت و ایجادی آن شامل تحصیل منافع و اهداف ملتها توسط دولتها است. ممكن است در كشوری تهدید یا تهاجمی در كار نباشد اما به دلیل فقدان امكانات یا اشتباهات دولتمردان یا همدل نبودن مردم آن كشور، نظام حاكم توان تحصیل منافع ملی را نداشته باشد برای شناخت بهتر و صحیح تر ابعاد امنیت ملی شایسته است با برخی از شاخص ها و مؤلفه های این مقوله به اختصار آشنا شویم.
اهداف ملی یك كشور عموماً در ۴ گروه تقسیم و تعریف می شوند: ۱- حفظ تمامیت ارضی ۲- حفظ سیستم اجتماعی ۳- حفظ استقلال كشور ۴- حفظ جان مردم. اتفاق نظر این است كه هر یك از این موارد به خطر بیفتد در واقع امنیت ملی تهدید شده است. اما بخش دیگری از مؤلفه های منافع عمومی و ملی است كه تعاریف گوناگونی از آن ارائه شده از جمله: خیر عموم، ارزش به جهت مفید بودنش برای ملت، چهره خاصی از قدرت ملی و فرآیند عناصر قدرت ملی یا اهداف عام و همیشگی كه ملت در راه تحقق آنها فعالیت می كند. البته باید دقت داشت كه واژه نفع و منفعت كه بیشتر در اذهان بار مادی و مالی دارد و نباید تحلیلگر را به اشتباه بیندازد.
در ادبیات سیاسی منافع ترجمه یك كلمه یونانی است كه لفظ علائق ترجمه رساتری برای آن محسوب می شود. زیرا گاهی علائق یك ملت به آرمانها و ارزشهایی معنوی مثل حفظ استقلال و عزت و آزادگی و دیانت موجب می شود كه آنها از بسیاری از منافع مادی، اقتصادی و حتی جان خود بگذرند. لذا در مسأله تهاجم عراق به ایران به عنوان یك كشور انقلابی و اسلامی باید این معنا را به خوبی در نظر داشت.
اما قدرت ملی كه مهمترین ركن امنیت ملی به شمار می رود دارا ی شش عنصر تأثیرگذار اساسی به شرح زیر است: ۱- ایدئولوژی ۲- عوامل اجتماعی- انسانی ۳- عوامل سیاسی ۴- عوامل جغرافیایی ۵- عوامل نظامی ۶- عوامل اقتصادی
برخی ایدئولوژی را به مجموعه ای از اندیشه ها درباره زندگی، جامعه و یا حكومت اطلاق می كنند. در واقع ایدئولوژی عبارت است از نظام فكری و عقیدتی كه قابل اعمال بر واقعیت های خارجی است. ایدئولوژی به تنهایی نمی تواند نقش موثری در افزایش قدرت دولت داشته باشد بلكه نحوه بهره گیری از این عنصر در بالا بردن روحیه ملی و تجهیز منابع و امكانات حایز اهمیت است. همچنین ایدئولوژی، عامل مشروعیت هر حكومتی محسوب می شود. تنها در صورت درست پنداشتن گفتار و عملكرد نخبگان و سیستم سیاسی است كه افراد حاضرند در اتخاذ و اجرای صحیح تصمیم ها با آنها همكاری و مشاركت كنند.
كم و كیف جمعیت در دوران های مختلف عامل عمده ای در قدرت یك واحد سیاسی تلقی می شود. در این میان روحیه ملی مهمترین عنصر این مقوله انگاشته می شود. روحیه ملی تا حدودی، حالتی موقتی و كم و كیف آن تابع موقعیت خاصی است.[مثلاً در جریان انقلاب اسلامی و جنگ عراق علیه ایران، مردم تحت تأثیر مكتب اسلام و احساس مظلومیت در برابر دشمن، از روحیه ای قوی برخوردار بودند.]
مهمترین محور بحث در حوزه عوامل سیاسی و ارتباط آن با امنیت ملی، ثبات سیاسی است. از جمله عوامل مهم سیاسی دیگر مسأله رهبری است كه نقش مهم، ممتاز و تعیین كننده ای در قدرت ملی و برقراری امنیت دارد.
وسعت، شكل، وضع طبیعی، مرزها و وضعیت اقلیمی همگی از مهم ترین عوامل مؤثر در قدرت ملی هستند كه در مواقع و جریانات مختلف در هر كشور، هر كدام به فراخور میزان اهمیت و حال و اوضاع نقش چشمگیری در افزایش یا كاهش شاخص امنیت ملی ایفا می كنند.عوامل نظامی مهم ترین عنصر در دفع تهدید و تهاجم است. از سوی دیگر توان اقتصادی نیز نقش تعیین كننده ای در قدرت ملی و تجهیز نیروی نظامی كشور دارد.
مهدی قمصریان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست