شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

قطع نسل اتمی توسط نیویورک تایمز مقبولیت جهانی می یابد


قطع نسل اتمی توسط نیویورک تایمز مقبولیت جهانی می یابد

جیمز پتراس استاد جامعه شناسی در دانشگاه بینگهمتن در نیویورک است او خود را به عنوان مبارز و نویسندۀ «انقلابی و ضد امپریالیست» معرفی می کند کتاب «بعد پنهان جهانی سازی امپریالیسم در قرن ۲۱ » به فرانسه ترجمه شده است

جیمز پتراس استاد جامعه شناسی در دانشگاه بینگهمتن در نیویورک است. او خود را به عنوان مبارز و نویسندۀ «انقلابی و ضد امپریالیست» معرفی می کند. کتاب «بعد پنهان جهانی سازی : امپریالیسم در قرن ۲۱ » به فرانسه ترجمه شده است.

۱۸ ژوئیه ۲۰۰۸، نیویورک تایمز مقاله ای به قلم تاریخ شناس یهودی اسرائیلی، پروفسور بنی موریس منتشر می کند، که در آن به اسرائیل توصیه کرده بود که باید علیه ایران دست به حملۀ اتمی نسل بر انداز بزند. دستوارالعمل پروفسور بنی موریس امکان سر به نیست کردن ۷۰ میلیون ایرانی را پش بینی می کرد، یعنی ۱۲ بار بیش از قربانیان یهودی در کوره های آدم سوزی نازی.

«رهبران ایران بهتر است دوباره دربارۀ تعلیق برنامۀ اتمی شان بیاندیشند. اگر چنین کاری نکنند، بهترین نتیجه ای که می توانند، به آن امید داشته باشند، حملۀ اسرائیل با سلاح های کلاسیک به زیر بناهای اتمی شان خواهد بود که به تخریب آنها خواهد انجامید. مطمئنا چنین طرحی به معنای قربانی شدن هزاران ایرانی و تحقیر بین المللی خواهد بود. ولی بدیل چنین طرحی مبدل ساختن ایران به صحرای اتمی است.»

موریس دائما کنفرانس برگزار می کند، او در عین حال مشاور نهادهای سیاسی و نظامی اسرائیل است، و به همین دلیل یکی از مراجع بی بدیل ما جهت کسب اطلاع از طراحان نظامی استراتژیک اسرائیل می باشد. مشاورات موریس و پشتیبانی عمومی از او به خاطر بیرون راندن کامل و خشونت آمیز تمام فلسطینی ها به او اعتبار خاصی بخشیده است. علی رغم نظریات نسل براندازانه نزد این متفکر، مانع از این نبوده است که جوایز متعددی از دانشگاه ها دریافت نکند. نوشته ها و نظریات او دائما در مهم ترین روزنامه ها و مجلات اسرائیلی منتشر می شود. نظریات و برداشت بنی موریس با لاف و گزاف گویی های تو خالی پسیکوپات های حاشیه نشین تفاوت اساسی دارد، و نمونۀ آن را در مقاله ای که اخیرا در نیویورک تایمز منتشر شده است، می توانیم مشاهده می کنیم.

امّا انتشار چنین مقاله ای در نیویورک تایمز که سوزاندن ۷۰ میلیون ایرانی را تبلیغ می کند و آلوده ساختن تقزیبا یک میلیارد آدم درمنطقۀ خاور میانه تا آسیا و اروپا، چه چیزی از سیاست و فرهنگ ایالات متحدۀ آمریکا را آشکار می سازد؟ زیرا این نیویورک تایمز است که «طبقۀ تحصیل کردۀ» آمریکا را از اخبار جهان مطلع ساخته و با انتشار ضمیمه های ادبی و سرمقاله های روز یکشنبه در مقام الهام بخش «وجدان اخلاقی» برای بخش قابل توجهی از برگزیدگان فرهنگی، اقتصادی و سیاسی می باشد.

نیویورک تایمز به عبارتی کشتار توده ها را توجیه می کند، یعنی آن چه که به نظریات بنی موریس مربوط می شود، در حالی که اگر همین نظریات در هفته نامه ها یا ماهنامه های نئوبی شعور خان (۱) منتشر می شد، واجد چنین اعتباری نمی بود. به این علت که نیویورک تایمز چشم انداز نسل برانداز اسرائیل را که میلیون ها ایرانی را هدف قرار داده، جزء مباحث سیاسی مرتبط به خاور میانه مطرح کرده است، حاکی از این امر است که تا چه اندازه صهیونیسم-فاشیسم مراکز عالی فرهنگی و روزنامه نگارانۀ ایالات متحده را آلوده ساخته است.

در واقع نتیجۀ منطقی پذیرش عمومی چنین موضوعی از جانب نیویورک تایمز دربارۀ محاصرۀ اقتصادی توسط اسرائیل و تحمیل گرسنگی به ۱۴۰۰۰۰۰ فلسطینی در غزه می باشد، و حاکی از لاپوشانی کردن تایمز است در خصوص نفوذ سازمان صهیونیستی اسرائیلی «کمیته روابط عمومی آمریکایی اسرائلی» (۲) و در رابطه با حملۀ ایالات متحده علیه عراق که به کشته شدن بیش از یک میلیون عراقی انجامید.

تایمز تعیین کنندۀ مفاهیم صحنۀ فرهنگی نیویورک است، که برای منافع اسرائیل امتیاز قائل شده و تا جایی پیش می رود که آن را به گفتمان سیاسی ایالات متحدۀ آمریکا پیوند می زند، و چنین پیوندی نه تنها در نقض روزمرۀ قوانین بین المللی صورت می پذیرد، بلکه در تهدیدات و طرح های سلطه جویانۀ منطقه ای برای تبدیل کردن منطقۀ گسترده ای از کرۀ خاکی به بیابان اتمی، ادامه پیدا می کند. هدف نیویورک تایمز از انتشار چنین مقاله ای که به قطع نسل قومی تکیه دارد، حاکی از پیوندهای قاطع روزنامۀ مدافع اسرائیل «مؤسسۀ لیبرال» و راست توتالیتر اسرائیلی ست. این طور به نظر می رسد که گویی نیویورک تایمز نقطه نظر نازی های غیر یهودی را قابل قبول نداسته، ولی نقطه نظر و سیاست های یهودیت فاشیست را قابل تأمل دانسته و گویی امکان به کار بستن آن را امری جلوه می دهد که می تواند سزاوار دقت بیشتری باشد.

مقالۀ بنی موریس تحت عنوان «قطع نسل اتمی» (۳) در نیویورک تایمز هیچ اعتراضی را بین ۵۲ رئیس از مهمترین رؤسای سازمان های یهودیان آمریکایی (پ-ام-آ-ج-او) (۴) بر نیانگیخت، زیرا در بولتن روزانه دیلی راپرت(۵)، پیوسته مقالات اسرائیلی ها و صهیونیست های آمریکایی را منتشر کرده، و حملۀ اتمی اسرائیل و ایالات متحدۀ آمریکا به ایران را مطرح ساخته اند.

به عبارت دیگر، نظریات توتالیتر بنی موریس عمیقا ریشه در قالب فرهنگی رایج در شبکه سازمان های صهیونیستی دارد و نفوذ آنها تا دوایر فرهنگی و سیاسی ایالات متحدۀ آمریکا گسترش می یابد. آن چه که تایمز با منتشر ساختن این مقالۀ هذیان آمیز بنی موریس موجب گردید، عرضۀ گفتمان نسل براندازانۀ دوایرصهیونیست ها و گسترش نفوذ محدود آنها در سطح میلیون ها خوانندۀ سنتی در آمریکا بود. به جز یک عده نویسندۀ (غیر یهودی و یهودی) که در سایت های حاشیه ای می نویسند، هیچ اعتراضی برای محکوم کردن چنین سیاست و چنین اخلاقی که بشریت را نشانه گرفته است، از جهان ادبیات و سیاست و رسانه ها بر نخاست. هیچ تلاشی که پیوندهای سیاست توتالیتر نسل برانداز بنی موریس را با تهدیدات عمومی و رسمی اسرائیل جهت فراهم ساختن جنگ اتمی آشکار سازد، صورت نپذیرفت. هیچ تجمعی توسط روشنفکران پر نفوذ در اذهان عمومی علیه جنگ اتمی و افشای دولت (اسرائیل) و طراحان شناختۀ شدۀ آن انجام نگرفت، تا افکار عمومی بدانند که در حال فراهم ساختن جنگ اتمی هستند، یعنی جنگی که به شکل بلقوه به قطع نسلی خواهد انجامید که تعدادشان ده برابر قربانیان یهودی در عصر نازیهاست.

سوزاندن اتمی ملت ایران معادل یهودیانی ست که در اتاق گاز و کوره های هیتلر سوزانده شدند، با حروف درشت نوشته شده بود : قطع نسل آخرین مرحلۀ صهیونیسم است : یعنی اساس دکترینی که می خواهد بر خاور میانه تسلط پیدا کند و یا این که تمام آتمسفر کرۀ زمین را تخریب خواهد کرد. این پیام آشکار بنی موریس (و هوادران و پشتیبانان مالی اسرائیلی او) می باشد که مثل هیتلر، به ایرانیان اولتیماتوم صادر می کند، « تسلیم شوید و یا نابود خواهید شد» و ایالات متحدۀ آمریکا را تهدید می کند که در بمباران ایران به ما بگروید در غیر این صورت باید با مصیبت طبیعی و اقتصادی تمام جهان رویارویی کنید.

این که بنی موریس کاملا و از دیدگاه بالینی بیمار روانی باشد، هیچ تردیدی وجود ندارد. ولی نیویورک تایمز با انتشار چنین هذیان نسل براندازی عوارض جدیدی را آشکار می سازد که نشان می دهد چگونه قدرت و ثروت به گسترش اضمحلال زندگی فکری و فرهنگی قوم یهود در ایالات متحدۀ آمریکا دامن زده است. برای درک ابعاد چنین اضمحلالی، تنها می توانیم نویسندۀ برجستۀ یهودی آلمانی، والتر بنیامین را که نا امیدانه از مقابل پیش روی های تروریسم توتالیتر نازی گریخت، با مشاورات جنایت کارانۀ نویسنده یهودی اسرائلی، بنی موریس، و ترور اتمی صهیونیست منتشر شده در نیویورک تایمز، مقایسه کنیم.

موضوع قدرت صهیونیست در آمریکا تنها موضوعی نیست که به نفوذ لابی ها روی تصمیمات کنگرۀ کاخ سفید در خصوص کمک های خارجی به اسرائیل محدود باشد. آن چه هم اکنون در این رابطه مطرح می باشد، طرح جنگی اتمی ست که ۷۰ میلیون ایرانی را تهدید به قطع نسل کرده و چنین طرحی با همکاری رسانه های پر خواننده در ایالات متحدۀ آمریکا در شرف وقوع است که به عنوان پایگاه مورد استفاده قرار می گیرد تا برای سیاست قتل عام مقبولیت جهانی ایجاد کند. بر خلاف گذشته در عصر نازیها، نمی توانیم مثل خیلی از آلمانی های ساده دل بگوییم که «ما نمی دانستیم» یا این که «به ما نگفته بودند چه خواهد شد»، به این جهت که چنین مطالبی توسط یک فرد دانشگاهی اسرائیل و سر شناس مطرح گردیده و در نیویورک تایمز نیز منتشر شده است.

جیمز پتراس

ترجمه توسط حمید محوی

منبع :

http://www.wmaker.net/alterinfo/L-extermination-nucleaire-rendue-respectable-par-le-New-York-Times_a۲۲۴۸۵.html

Article original en anglais, The New York Times : Making Nuclear Extermination Respectable, ۳۰ juillet ۲۰۰۸

Traduction Mireille Delamarre pour www.planetenonviolence.org.

James Petras est l’auteur du livre « Zionism, Militarism And the Decline of U.S Power (Clarity Press Atlanta ) « publié en Août ۲۰۰۸.

جیمز پتراس نویسندۀ کتاب «صهیونیسم، میلیتاریسم و سقوط ایالات متحده» است. اوت



همچنین مشاهده کنید