یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
جنجالی برای نابودی یک فیلم
اکران فیلم (زندگی) خصوصی به کارگردانی محمدحسین فرحبخش و حواشی بیسابقهای که پیرامون این فیلم اکران نوروز سینماها به وجود آمد از چند منظر قابل بررسی میباشد که در این یادداشت سعی شده است به واکاوی علل این مسائل بپردازم که خواندن آن خالی از لطف نیست. حسین فرحبخش به همراه عبدالله علیخانی از اولین نسل تهیه کنندگان پس از انقلاب می باشند که در ابتدای ورود به این عرصه به ساخت فیلمهای تجاری خوش ساخت اکشن (حادثهای) آن زمان سینما پرداختند و به مرور زمان با تغییر شرایط و با توجه به ذائقه مخاطب به سمت ساخت آثار اجتماعی و سپس کمدی روی آوردند که ازشاخصترین آنها میتوان به فیلمهای آواز قو، کما، تکیه برباد و شبهای تهران اشاره نمود.
حسین فرحبخش از معدود تهیه کنندگان مولف سینمای ایران به حساب میآید که علاوه بر تهیه کنندگی حرفهای، تبحر خاصی در فیلمنانهنویسی و کارگردانی دارد و فیلمهای تولیدی دفتر وی در دو زمینه کمک شایانی به سینمای کشور نموده است که از آن جمله میتوان به رونق اقتصادی سالنهای سینما و ورود کارگردانهای اول بسیاری به واسطه تهیه کنندگی حسین فرحبخش- عبدالله علیخانی به عرصه سینمای کشور اشاره نمود. نکته مثبت دیگر کارنامه هنری فرحبخش وامدار نبودن وی میباشد بدین معنا که در طول ۳۰ سال فعالیت در عرصه سینما تا به حال مورد حمایت مالی هیچ ارگان، اداره یا نهادی قرار نگرفته است و به واسطه سرمایه بخش خصوصی خود به ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی در عرصه سینمای کشور پرداخته است که نتیجه این امر صراحت لهجه فرحبخش و انجام رسالت وی به عنوان یک فیلمساز و فعال فرهنگی بوده است.
نگارنده به عنوان شخصی که نزدیک به یک دهه شناخت مستقیم نسبت به حسین فرحبخش داشته است و به فضائل اخلاقی وی به عنون یک فیلمساز بدون حاشیه صحه میگذارم در اتفاقات اخیر پیرامون فیلم(زندگی) خصوصی علاوه بر مسائلی که در سطور باقیمانده به آن اشاره خواهم نمود، عنصر حسادت که یکی از از ارکان رکین سینمای ایران است! به وضوح رویت کردهام و چه بسا تهیهکنندگان و کارگردانانی که برای پائین کشیده شدن فیلم خصوصی از عرصه اکران و جایگزینی آن با فیلمهای دیگر لحظه شماری می کردند تا با شکست تجاری این فیلم به خوشحالی بپردازند.
و اما در بیرون محیط سینما نیز سیگنالهای بسیاری در جهت وارد آوردن فشار لازم با هدف توقیف فیلم مذکور ارسال گردید که از آن جمله میتوان به اقلیت گروههایی اشاره نمود که قصد داشتند ایجاد فضای رعب و وحشت و اخلال در نظم عمومی عرصه را بر اکران فیلم خصوصی تنگ نمایند جالب آن که این جماعت خود فیلم را اصلا ندیدهاند و فعل رفتن به سینما را فعلی گناه و در حد کفر میدانند و با دادن اطلاعات غلط به دیگران و سوءاستفاده از تریبونهایی که در اختیار داشتند به جوسازیهای کاذب علیه فیلم مذکور پرداختند و وامانده از همه جا به لشکرکشی در کف خیابانها یا صدور بیانیههای تهدیدآمیز پرداختند غافل از این که دوره این رفتارهای خشونتآمیز به سر آمده است و آن زمان گذشته است که یک جماعت ۱۰۰ نفره بخواهند خواستههای خود را با زور به هفتاد میلیون دیگر دیکته کنند.
فیلم زندگی خصوصی در یک رقابت نابرابر در اکران نوروزی قرار گرفت، نه خبری از حمایتهای وزارت ارشاد که به واسطه قرابت خویشاوندی کارگردان فیلم گشت ارشاد با رئیس سازمان سینمایی از آن بود و که خبری از بودجههای میلیاردی که از جیب بیت المال چه در زمان تولید و چه در زمان تبلیغات اکران در فیلم قلادههای طلا صورت پذیرفت و از اینرو باید به جای اکران عمومی از واژه اکران خصوصی برای آن استفاده نمود اما وجه تمایز فیلم (زندگی) خصوصی با سایر فیلمهای اکران نوروز امسال، اخلاقگرایی مضمون این فیلم بوده است که با جملاتی گوهربار از امیرمومنان(ع) در معرفی مومنین واقعی و آنان که نقاب نفاق بر چهره کشیدهاند شروع میشود و تا پایان فیلم چهره واقعی برخی اصولگرایانی را نشان میدهد که برای نیل به اهداف خود هر اصولی را زیر پا میگذارند که این امر به مذاق خیلی ها خوش نیامده و به قول معروف آن که اشاره مستقیم به کسی نشده است، «هر کسی ازظن خود شد یارمن» صورت پذیرفته است وچوبی که فرحبخش در این فیلم برداشته است حساب کار را دست خیلی از گربهها داده است! که رسالت یک فیلمساز و فعال فرهنگی و هنری چیزی جز بیان حقایق و نمایش کثریها و زشتیها با هدف اصلاح و اخلاقگرایی نمیباشد.
معضلی که متاسفانه عرصه سیاست و اجتماع ما امروز به آن آلوده است و در جریان اعتراضات به اکران همین فیلم نمونههای بسیاری از این دست بیاخلاقیها را توسط جریان معترض به وضوح مشاهده نمودیم.در پایان جای خوشحالی دارد که مدیران ارشد سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد تسلیم اقدامات غیرقانونی گروههای افراطی نشدند و جای بسی تاسف نیز برای مدیران سینمایی حوزه هنری و شهرداری تهران دارد که تحت تاثیر این جوسازیها قرار گرفته و خود تن به اقدام غیرقانونی دادهاند. به امید روزی که کمی نقدپذیر باشیم و به اخلاق روی آوریم؛ آیا نمایش واقعیات این قدر سخت است؟!
نویسنده : صالح دلدم
تهیهکننده و کارگردان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست