جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

جیبی پر از معجزه


جیبی پر از معجزه

روزگاری در هر کتابفروشی قفسه هایی بسیار به کتاب های جیبی اختصاص می یافت و یا اغلب دکه روزنامه فروشی در کنار مجلات و روزنامه ها قفسه هایی فلزی برای عرضه آنها داشتند و

روزگاری در هر کتابفروشی قفسه‎هایی بسیار به کتاب‌های جیبی اختصاص می‎یافت و یا اغلب دکه روزنامه‎فروشی در کنار مجلات و روزنامه‎ها قفسه‎هایی فلزی برای عرضه آنها داشتند و حتی برخی دکه‎ها در سطح شهر تهران، تنها به فروش چنین کتاب‌هایی می‎پرداختند، برخی ناشران تمرکز کار خود را روی انتشار کتاب‌های جیبی گذاشته بودند، اما آن دوران گذشت و بساط عرضه وسیع کتاب‌های جیبی جمع شد تا دودهه پیش حتی اگر به خیابان انقلاب می‎رفتی، با خیل بساط کتابفروشانی روبه‌رو می‎شدی که کنار مغازه‎های کتابفروشی و روی پیاده‎رو بقایای آن دوران طلایی کتاب‌های جیبی را به علاقه‌مندان عرضه می‎کردند. امروز اما از آن روزگار چیزی جز یاد و خاطره‎ای باقی نمانده و کتاب‌هایی جیبی که شاید در کتابخانه‎های شخصی برخی از علاقه‌مندان کتاب یا در گوشه قفسه‎های کتاب‎ کهنه‎فروشان هنوز هم بتوان رویت‎شان کرد، آنها را برداشت، برگهای کاهی آنها را ورق‎ زد، بو کشید و رفت به آن روزهای رنگین، در این نوشته قرار است به آن روزها سفر کنیم.

● روزگار احتضار کتاب‎های جیبی

این سال‌ها بسیاری بر این باورند که کتاب‎های جیبی دوران اوج خود را پشت سر گذاشته‎اند و مخاطبان کتاب در این روزگار دیگر تمایلی به خرید این کتاب‌ها نشان نمی‎دهند، عقیده‎ای که چندان دور از واقعیت هم نیست، چه بسا بوده‎اند کتاب‌هایی که به دلیل انتشار به صورت جیبی اصلا دیده‎نشده‎اند. در آن سوی مرزها نیز اگر چه همچنان کتاب‌هایی که در قطع جیبی منتشر می‎شوند، سهمی را به خود اختصاص می‎دهند اما با این حال اوضاع و احوال به هیچ وجه با آن دوران طلایی چند دهه گذشته خود قابل قیاس نیست. در ایران اما اگر نگوییم کتاب جیبی مرده، بی‎اغماض می‎توان حکم بر احتضارش داد.

● کتاب‎های جیبی در آن‌سوی مرزها

انتشار کتاب در قطع جیبی قدمتی دیرینه دارد و اطلاع دقیقی در دست نیست که نخستین بار در کجا و توسط چه کسی برای اولین بار کتابی در این قطع منتشر شد. برخی بر این باورند که نخستین‌بار اصحاب کلیسا، چند قرن پیش جزوه‎های‎شان را برای این که در جیب دعاخوانان روز یک‌شنبه جای گیرد، در قطع جیبی منتشر کردند. در قرن بیستم اما ظاهرا این فرانسوی‎ها بودند که به سال ۱۹۲۷ مجموعه داستان‎های پلیسی «ماسک» را در این قطع منتشر کردند و این سری از قدیمی‎ترین کتاب‌های جیبی موجود هستند اما ظاهرا پیش از آن و بعد از آن هم حرکت‌های جسته گریخته‎ای در این زمینه بوده اما آن کسی که با رویکردی ابتکاری به کتاب‎های جیبی هویت داد و باعث شد سهم قابل توجهی از تولیدات بازار کتاب در این قطع منتشر شوند، «هانری فیلیپاچی» بود، هم او بود که عنوان «کتاب جیبی» را برای این سری از کتاب‌ها برگزید، در سال ۱۹۵۳ وقتی ایده او به اجرا در آمد، باعث شد که قیمت کتاب‌ها در این قطع نو ظهور (۵/ ۱۱×۱۶ سانتی متر) به یک چهارم قیمت پیشین آن برسد، این ایده با چنان اقبالی روبه‌رو شد که سالانه ۳۰ درصد بر تیراژ کتاب‌های جیبی افزوده می‎شد و در سال ۱۹۶۱ که او در گذشت، سالانه قریب به ۱۴ میلیون نسخه کتاب جیبی منتشر می‎شد. نویسندگان جدی حاضر به انتشار آثارشان با کیفیت نازل بودند و از سوی دیگر حق‎التالیف این نویسندگان در تیراژهای بالا، رقم قابل توجهی می‎شد و… به این ترتیب از دهه هشتاد به بعد، عوامل چندی دست به دست هم دادند و رفته رفته تیراژ کتاب‌های جیبی رو به کاهش گذاشت.

● کتاب‎های جیبی در ایران

در ایران نیز روشن نیست اولین بار کدام کتاب، توسط کدام ناشر به صورت جیبی منتشر شده است. البته شاید بتوان به نمونه‎هایی اشاره کرد که از قدیمی‎ترین نمونه‎های کتاب‌های جیبی بوده و پیش از رونق گرفتن بازار این دست کتاب‌ها در ایران منتشر شده‎اند. از نمونه‎های معروف آن می‎توان به سری داستان‎های ح.م. حمید (حسینقلی مستعان) در سال ۱۳۱۹ اشاره کرد که به عنوان ضمیمه مجله راهنمای زندگی منتشر می‎شدند. «کتابخانه ابن سینا» نیز از جمله ناشرانی بود که نزدیک به یک دهه بعد آثاری (رساله‎هایی از افلاطون ) را در قطع جیبی منتشر کرد، انتشارات امیرکبیر نیز تجربه‎هایی جسته گریخته در این زمینه داشت که اغلب در حوزه داستانی قرار می‎گرفت.

رونق انتشار کتا‎بهای جیبی در ایران نیز با جریانی کم‌و‌بیش مشابه همان چیزی که در دیگر کشورها شاهد بودیم صورت گرفت، بخصوص اینکه مبتکر واقعی آن (مجید روشنگر) سابقه همکاری با انتشارات پنگوئن را نیز داشت. با توجه به عدم گرایش فطری ایرانیان به مطالعه و اختصاص ندادن بخشی از هزینه‎های سبد مایحتاج خانواده به کتاب، ایده عرضه کتاب ارزان در قطع جیبی می‎توانست، حوزه کتابخوانی را تا اندازه‎ای متحول کند.

● سازمان انتشارات جیبی و تحول صنعت چاپ

اما این دوره طلایی در انتشار کتاب‌های جیبی چگونه آغاز شد؟ نخستین کسی که ایده انتشار کتاب‌های جیبی به صورت متداوم و در یک مجموعه بزرگ و با هدف پایین آوردن قیمت و افزایش مخاطب به ذهنش رسید، «همایون صنعتی زاده» بود، آن هم در اواخر دهه سی، پیش از آن استفاده از این قطع چندان رایج نبود و همایون صنعتی زاده با بنا نهادن «سازمان انتشارات جیبی» زمینه‎ساز گسترش آن شد، البته این سازمان که به‌عنوان بخشی از انتشارات فرانکلین راه‌اندازی شد‎ه بود، از اساسنامه آن تبعیت نمی‎کرد. در مقام عمل اما حرکت مورد نظر موسس آن را محقق نشد و سازمان هنوز یک‌ساله نشده، بدهی بالا آورد و ورشکسته شد. به هر روی از میانه دهه چهل به بعد، با توجه به اقبال مردم از این کتاب‌ها، ناشران دیگری نیز وارد گود می شوند که برخی به صورت جسته گریخته آثاری را در قطع جیبی منتشر می‎کنند اما هستند ناشرانی که به شکل متداوم و حرفه‎ای در این زمینه فعالیت کرده و بخشی از تولیدات خود را به کتاب‌های جیبی اختصاص داده و حتی برخی به طور عمده در این زمینه فعالیت می‎کنند، انتشار کتاب‌های جیبی و استقبال از آنها تا سال‌های پیروزی انقلاب ادامه داشت، در دهه ۵۰ البته برخی ناشران نه چندان حرفه‎ای کتاب‎های جیبی، به دلیل اطمینان از استقبال مخاطب، بدون سلیقه و با کیفیتی بسیار نازل آنها را منتشر می‎کردند. بنابراین در ایران افت کیفیت یا دلایلی نظیر آن را نمی‎توان دلیل از میدان به در شدن کتاب‌های جیبی دانست، چرا که قبل از هر اتفاقی در این زمینه، با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷، پرونده کتاب‌های جیبی از همان سال‌های نخستین دهه ۶۰ بسته شد و هر آنچه بعد از آن در دست مردم یا فروشندگان دیده می‎شد همان کتاب‌هایی بود که پیش از انقلاب منتشر می‎شدند.

حمید رضا امیدی سرور



همچنین مشاهده کنید