یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

جناحهای چپ و راست در کشور چگونه شکل گرفت


جناحهای چپ و راست در کشور چگونه شکل گرفت

به تدریج اختلافات سیاسی, اقتصادی بالا گرفت و بکارگیری اصطلاح «چپ» و «راست» بار منفی به خود گرفت مخالفان جناح چپ را کمونیستی, رادیکال, تندرو, مخالف بخش خصوصی, دولت سالار, دولت بسته می خواندند و جناح راست را طرفدار سرمایه دار, بازاری, غربگرا و لیبرال تلقی می کردند

دوران هشت ساله ای که منجر به تثبیت نظام جمهوری اسلامی گردید در درون خود مباحثی چون ریاست جمهوری، نخست وزیری، دولت، موقعیت احزاب و گروه های سیاسی را جای داده است که درخصوص برخی از آن به اختصار بحث کردیم.

در این دوران هشت ساله که به دو مقطع چهار ساله تقسیم می گردد به طور جداگانه به موضوعاتی برمی خوریم که در راستا و تکمیل یکدیگر و برای پایداری و تثبیت نظام بسیار تعیین کننده بوده اند.

مباحثی که در چهار سال اول دوران ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای مطرح می گردد شامل پیدایش و شکل گیری دیدگاههایی می باشد که بر پایه اصول و مبانی اقتصادی-سیاسی به وجود آمده بود که طرح آن موجب شکل گیری مباحث جدیدتری در چهار ساله دوم گردید و در آینده سیاسی کشور بسیار موثر بود.

برای آشنایی با کلیات مباحث مطرح شده در چهار ساله اول ذیلا به مواردی اشاره می گردد:

۱) در نیمه دوم سال ۶۰ یعنی درست زمانی که توسط رئیس جمهور، دکتر ولایتی به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی شد و مجلس به وی رای عدم اعتماد داد، پس از بحث و گفتگو در محافل سیاسی رئیس جمهور مهندس میرحسین موسوی را به عنوان نخست وزیر معرفی نمود و مجلس با کمی تفاوت رای تمایل خود را به ایشان اعلام داشت و میرحسین موسوی به عنوان سومین نخست وزیر رسمی مشغول به کار شد. با شروع به کار دولت جدید و تعیین ترکیب کابینه پس از مدتی کوتاه فضای سیاسی کشور به دو جناح سیاسی موسوم به چپ و راست تقسیم شد. این طیف بندی تا مدت ها ادامه داشت و آثار متعددی بر حوادث سیاسی آینده کشور گذاشت.

این طیف بندی در تمامی ارگان ها، نهادها، سازمان ها، دستگاه های دولتی، نمایندگان مجلس، حوزه های علمیه، روحانیت و دانشجویان، کارگران و بازار و اصناف رسوخ کرد. موضوعات مختلفی در بین عده ای از شخصیت های علمی و سیاسی، مبارز و انقلابی به بحث گذاشته شد که جملگی آنها معتقد به خط امام و قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی بودند.

۲) مبنای طیف بندی چپ و راست در ابتدا بر پایه نظرات اقتصادی شکل گرفت که ناشی از تصویب بند «ج» درباره اصلاحات ارضی و تقسیم زمین بود. این طرح برای ساماندهی زمین های «موات»، «مصادره ای» و «بزرگ» تنظیم شده بود. این قانون با نظر حضرت امام در سال های ۵۸ و ۵۹ از سوی سه تن از فقهای بزرگ وقت یعنی آقایان شهید بهشتی، منتظری ومشکینی تهیه شده بود. این قانون در ابتدا در سراسر کشور موافقان و مخالفانی داشت. چون برخی از موافقان این قانون جریان های کمونیستی بودند اینگونه شایع شد که اجرای این بند به نفع گروههای چپ مارکسیستی است. مخالفت ها به جایی رسید که به دستور امام اجرای آن متوقف گردید.

۳) این اختلاف نظرها به تعیین سیاست ها و برنامه های دولت میرحسین موسوی سرایت کرد و کسانی که معتقد به اختیارات دولت در تمرکز امکانات اقتصادی بودند بر تعیین قیمت و سهمیه بندی کالاهای اساسی مورد نیاز مردم توسط دولت تاکید داشتند که کوپنی شدن اجناس یکی از مصادیق بارز آن بود و علاوه بر آن قائل به کنترل و نظارت در امر واردات و صادرات دولت بودند. این طیف به جناح چپ مشهور شد.

در مقابل گروهی دیگر اعتقاد داشتند که بخش خصوصی باید در عرصه اقتصاد مشارکت فعال داشته باشد و دارای سهم باشد و اختیارات دولت در امور بازرگانی و دیگر مسائل اقتصادی را محدود تلقی می کردند. این طیف به جناح راست شهرت یافت.

۴) این گروه بندی به دولت نیز سرایت کرد و اعضای کابینه دولت بر همین پایه و دیدگاه به دو طیف تقسیم شدند و دولت حالتی ائتلافی پیدا کرد و از سال ۶۱ به بعد به تدریج اختلافات سیاسی، اقتصادی بالا گرفت و بکارگیری اصطلاح «چپ» و «راست» بار منفی به خود گرفت. مخالفان جناح چپ را کمونیستی، رادیکال، تندرو، مخالف بخش خصوصی، دولت سالار، دولت بسته می خواندند و جناح راست را طرفدار سرمایه دار، بازاری، غربگرا و لیبرال تلقی می کردند.

در این بین برخی از وزرای دولت میرحسین موسوی از قبیل وزارت کار و امور اجتماعی، بازرگانی، خارجه، کشور، آموزش و پرورش، پست و تلگراف وقت که متهم به جناح راست بودند به طور دسته جمعی قصد استعفا و کناره گیری داشتند که به خاطر مخالفت امام دولت به صورت ائتلافی به خدمات خود ادامه داد. اگرچه چندی بعد وزرای کار و امور اجتماعی و بازرگانی عدم تمایل خود را اعلام نمودند و کنار رفتند و در انتخابات مجلس دوم تضارب آرا و دیدگاه ها تندتر وشفاف تر گردید و فضای نقد و انتقاد بیشتر شد.

۵) حضرت امام که با دقت هر دو دیدگاه را نظاره می کردند و همواره بر ضرورت دفاع از دولت تاکید داشتند و مسئله جنگ را موضوع اصلی می دانستند تلاش می کردند فضای سیاسی را از نزاع و درگیری خارج کنند و با اعلام نظرات خویش فضا را تلطیف نمایند. ایشان مکرر بر تهذیب نفس، تقوا و پرهیز از گناه و رعایت شئونات اخلاقی تاکید می نمودند و با رهنمودهای خود جریان ها را به یک رقابت سالم دعوت می کردند.

سیدمهدی حسینی



همچنین مشاهده کنید