یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دهخدا


دهخدا

استاد علی اکبر دهخدا از خبره ترین وفعال ترین استادان ادبیات فارسی در روزگار معاصر است که بزرگترین خدمت رابه زبان فارسی در این دوران انجام داد

استاد علی اکبر دهخدا از خبره ترین وفعال ترین استادان ادبیات فارسی در روزگار معاصر است که بزرگترین خدمت رابه زبان فارسی در این دوران انجام داد. دهخدا علاوه بر این که دانشمند و محقق بزرگی بود مبارز جدی و کوشایی نیز در انقلاب مشروطه محسوب می شد. او مبارزه را نیز از راه نوشتن ادامه می داد و مطالب خود علیه رژیم مستبد قاجار را در روزنامه " صور اسرافیل" که از روزنامه های پرفروش و مطرح آن زمان بود چاپ می کرد.

لغت نامه که بزرگترین و مهمترین اثر دهخدا محسوب می شود ۴۵ تا ۵۰ سال از وقت دهخدا را گرفت. یعنی سالها بیش از آنچه که حکیم ابوالقاسم فردوسی صرف شاهنامه خود کرد. لغت نامه نه تنها گنجینه ای گرانبها برای زبان فارسی است، بلکه معانی و تفسیرات و شروح تاریخی بسیاری از کلمات عربی را نیز داراست.

علی اكبر دهخدا در حدود سال ۱۲۹۷ هـ. ق (۱۲۵۷ خورشیدی) در تهران متولد شد. اگرچه اصلیت او قزوینی بود ولی پدرش خانباباخان كه از ملاكان متوسط قزوین بود، پیش از ولادت وی از قزوین به تهران آمد و در این شهر اقامت گزید. هنگامی كه او ده ساله بود. پدرش فوت كرد، و فردی به نام میرزا یوسف خان قیم او شد. دو سال بعد میرزا یوسف خان نیز درگذشت و اموال پدر دهخدا هم به فرزندان میرزا یوسف خان رسید. در آن زمان یكی از فضلای عصر بنام شیخ غلامحسین بروجردی که از دوستان خانوادگی آنها بود کار تدریس دهخدا را به عهده گرفت و دهخدا تحصیلات قدیمی را در کنار او آموخت. وی حجره ای در مدرسه حاج شیخ هادی (در خیابان حاج شیخ هادی) داشت، وی مردی مجرد بود و بتدریس زبان عربی و علوم دینی مشغول بود. استاد دهخدا غالباً اظهار می كردند كه هر چه دارند، بر اثر تعلیم آن بزرگ مرد بوده است. بعدها كه مدرسه سیاسی در تهران افتتاح شد، دهخدا در آن مدرسه مشغول تحصیل گردید و با مبانی علوم جدید و زبان فرانسوی آشنا شد.

معلم ادبیات فارسی آن مدرسه محمد حسین فروغی مؤسس روزنامه تربیت و پدر ذكاءالملك فروغی بود، آن مرحوم گاه تدریس ادبیات كلاس را به عهده دهخدا می گذاشت. چون منزل دهخدا در جوار منزل مرحوم آیه الله حاج شیخ هادی نجم آبادی بود، وی از این حسن جوار استفاده كامل می برد و با وجود صغر سن مانند اشخاص سالخورده از محضر آن بزرگوار بهره مند می گشت. در همین ایام به تحصیل زبان فرانسه پرداخت و پس از درس خواندن در آن مدرسه به خدمت وزارت امور خارجه در آمد. بعداً در سال ۱۲۸۱ هنگامی كه ۲۴ سال داشت معاون الدوله غفاری که به وزیر مختاری ایران در کشورهای بالكان منصوب شده بود، دهخدا را با خود به اروپا برد، و استاد حدود دو سال و نیم در اروپا و بیشتر در وین پایتخت اتریش اقامت داشت، و در آنجا زبان فرانسه و معلومات جدید را تكمیل كرد.

مراجعت دهخدا به ایران مقارن با آ‎غاز مشروطیت بود. او در حدود سال ۱۳۲۵ هجری قمری (۱۲۸۵ هجری شمسی) با همكاری مرحوم جهانگیرخان و مرحوم قاسم خان روزنامه صور اسرافیل را منتشر كرد. این روزنامه از جراید معروف و مهم صدر مشروطیت بود، جذابترین قسمت آن روزنامه ستون فكاهی بود كه بعنوان «چرند پرند» بقلم استاد و با امضای «دخو» نوشته می شد، و سبك نگارش آن در ادبیات فارسی بی سابقه بود و مكتب جدیدی را در عالم روزنامه نگاری ایران و نثر معاصر پدید آورد. وی مطالب انتقادی و سیاسی را با روش فكاهی طی مقالات خود در آن زمان منتشر می کرد. پس از تعطیل مجلس شورای ملی در دوره محمد علی شاه، آزادیخواهان ناچار از کشور خارج شدند. دهخدا نیز به استانبول و از آنجا نیز به اروپا رفت.

وی در پاریس با علامه محمد قزوینی معاشر بود، سپس به سویس رفت و در «ایوردن» سویس نیز سه شماره از «صوراسرافیل» را به کمک میرزا ابوالحسن خان پیر نیا (معاضد الدوله) منتشر كرد. آنگاه دوباره به استانبول رفته و در سال ۱۳۲۷ هجری قمری با مساعدت جمعی از ایرانیان تحت عنوان مکور كه در تركیه بودند روزنامه ای بنام «سروش» به زبان فارسی انتشار داد. پس از اینكه مجاهدین تهران را فتح كردند و محمد علی شاه خلع گردید، دهخدا از تهران و كرمان به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد، و با استدعای احرار و سران مشروطیت از عثمانی به ایران بازآمده به مجلس شورای ملی رفت. در دوران جنگ بین المللی اول که از سال ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ میلادی به طول انجامید دهخدا در یكی از قرای چهار محال بختیاری منزوی بود و پس از جنگ به تهران بازگشته از كارهای سیاسی كناره گرفت، و به خدمات علمی و ادبی و فرهنگی مشغول شد، و مدتی ریاست دفتر (كابینه) وزارت معارف، ریاست تفتیش وزارت عدلیه، ریاست مدرسه علوم سیاسی و سپس ریاست مدرسهٔ عالی حقوق و علوم سیاسی تهران به او محول گردید تا اینکه سه چها روز قبل از شهریور ۱۳۲۰ و خلع سلطنت رضا خان از ریاست آنجا معزول شد و از آن زمان تا پایان حیات بیشتر به مطالعه و تحقیق و تحریر مصنفات گرانبهای خویش مشغول بود.

دهخدا گاه برای تفنن شعر نیز می سرود. اما شاعری حرفه اصلی او نبود. این منظومه های معدود را دکتر محمد معین آنها را در کتابی گردآوری کرده دكتر محمد معین اشعار دهخدا را به سه دسته تقسیم می كند كه عبارت است از :نخست اشعاری كه به سبك متقدمان سروده است و بعضی از این نوع دارای جزالت و استحكامی است كه تشخیص آنها از گفته های شعرای قدیم دشوار می نماید. دوم :اشعاری است كه در آنها تجدد ادبی بكار رفته است .بسیاری از ادیبان معاصر مسمط “یادآر ز شمع مرده یاد آر” دهخدا را نخستین نمونه شعرنو بشمار می آورند. دهخدا شعر "یاد آر ز شمع مرده یاد آر" که آن را در زیر مشاهده می کنید را در یادبود میرزا جهانگیر خان شیرازی، مدیر روزنامه صور اسرافیل سروده است.

ای مرغ سحر، چو این شب تا ر / بگذاشت ز سر سیاهکاری

وز تحفه روح بخش اسحار / رفت از سر خفتگان خماری

بگشود گره ز زلف زر تار / محبوبه نیلگون عماری

یزدان به کمال شد پدیدار / واهریمن زشتخو حصاری

یاد آر ز شمع مرده، یاد آر

ای مونس یوسف اندر این بند / تعبیر عیان چو شد تو را خواب

دل پر ز شعف، لب از شکر خند / محسود عدو به کام اصحاب

رفتی بر یار خویش و پیوند / آزاد تر از نسیم و مهتاب

زان کو همه شام با تو یک چند / در آرزوی وصال احباب

اختر به سحر شمرده یاد آر

چون باغ شود دوباره خرم / ای بلبل مستمند مسکین

وز سنبل و سوری و سپرغم / آفاق نگارخانه ی چین

گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم / تو داده ز کف قرار و تمکین

زان نوگل پیش رس که در غم / ناداده به نار شوق تسکین

از سردی دی، فسرده یاد آر

ای همره تیه پور عمران / بگذشت چو این سنین معدود

وان شاهد نغز بزم عرفان / بنمود چو وعد خویش مشهود

وز مذبح زر چو شد به کیوان / هر صبح شمیم عنبر و عود

زان كو به گناه قوم نادان / در حسرت روی ارض موعود

بربادیه جان سپرده ،یادآر

چون گشت زنو زمانه آباد / ای کودك دوره طلایی

وز طاعت بندگان خود شاد / بگرفت ز سر خدا ،خدایی

نه رسم ارم ،نه اسم شداد / گل بست زبان ژاژخایی

زان كس كه ز نوك تیغ جلاد / ماخوذ بجرم حق ستایی

تسنیم وصال خورده ،یادآر

علامه دهخدا در ساعت شش وسه ربع بعد از ظهر روز دوشنبه هفتم اسفند ماه ۱۳۳۴ شمسی در سن ۷۷ سالگی پس از عمری خدمت به سیاست و فرهنگ و علم و ادب ایران در خانهٔ مسكونی خویش واقع در خیابان ایرانشهر (جلال بایار) تهران به رحمت ایزدی پیوست. جنازه آ ن مرحوم در بامداد روز چهارشنبه به شهر ری مشایعت و در ابن بابویه در مقبره خانوادگی مدفون گردید.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید