یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به شعر افغانستان از عصر جنگ تا دوران بازسازی


نگاهی به شعر افغانستان از عصر جنگ تا دوران بازسازی

شعر مهاجرت افغانستان در ایران سال هاست که یک جریان پویا و زاینده بوده است

این پویایی و زایندگی هم به واقع حاصل پیوند یک سلسله عوامل بیرونی و درونی است که به نحوی خاص‌ با هم همسو گشتند، یعنی از سویی مردم افغانستان و طبعاً شاعران آنها حرف‌های ناگفته بسیاری داشتند که حاصل اوضاع بحرانی این کشور بود و از سویی دیگر در محیط ایران امکانات و شرایطی برای رشد در زمینه ادبیات فراهم بود و این چیزی است که در سایر کشورهایی که مهاجران افغان در آنها به سر می‌برند، مهیا نیست‌.

به این عوامل باید افزود تشکیل جلسات ثابت و مستمر نقد و بررسی شعر در میان مهاجران افغان را که مهم‌ترین این جلسات‌ در این سال‌ها انجمن «در دری‌» در مشهد بوده است‌. به همین سبب‌ ما در سال‌های اخیر شاهد یک نسل جوان ولی جدی از شاعران مهاجر افغان هستیم که غالباً در سنین دانش‌آموزی و دانشجویی‌اند و البته بسیار باتحرک و سرزنده ظاهر شده‌اند.

بعضی از این شاعران‌ در این سال‌ها در محافل ادبی ایران نیز مطرح بوده و در مسابقات و جشنواره‌ها مقام‌های خوبی آورده‌اند چون حمید مبشر و سیدالیاس علوی‌. باری‌، با این مقدمه کوتاه‌ می‌خواهیم به معرفی یک سلسله از آثار این نسل شاعران بپردازیم‌، سلسله‌ای که تا حدودی حکایتگر نگاه تازه و گرایش‌های سبکی ویژه‌ای است که شاید در نسل قبل به این روشنی دیده نمی‌شد.

این کتاب‌ها حدود ۲۰ عنوان مجموعه شعر است که با عنوان «ادبیات معاصر افغانستان‌» به چاپ رسیده است‌.

ناشر این کتاب‌ها، محمدابراهیم شریعتی از فعالان عرصه نشر آثار ادبی در افغانستان است‌. تا جایی که اطلاعات من یاری می‌دهد، این اولین باری است که آثاری به این تعداد از شاعران افغانستان در یک سلسله به‌هم‌ پیوسته منتشر می‌شود و این تا حدودی یادآور حرکتی مشابه است که در ایران انجام شد و بسیار موثر بود یعنی انتشار سلسله «گزیده ادبیات معاصر» کتاب نیستان‌. ۱۲ مجموعه از این ۲۰ مجموعه شعر به شاعران جوان اختصاص دارد.

● شاعران دوران ثبات و بازسازی

این شاعران‌ فرزندان سال‌های اخیر هستند یعنی دوران ثبات و بازسازی و البته وضعیت خاصی که کشور از نظر حضور بیگانگان با آنها روبه‌روست‌. به همین لحاظ در شعر این گروه‌، کمتر نشانه‌ای از مضامین دهه ۷۰ یعنی دوران جنگ‌های داخلی و یا پیش از آن‌ یعنی دوران جهاد و مقاومت دیده می‌شود. اگر هم بحثی از مسائل و مباحث سیاسی و اجتماعی در میان است‌ بیشتر به وضعیت بی‌سروسامان کشور و بی‌عنایتی دولتمردان به اوضاع جاری اشاره دارد.

● تجربه‌های زبانی و شخصی‌بودن شعرها

در شاعران جوان‌تر که ما در این بحث به آنها می‌پردازیم‌، انسان با جزئیات بیشتری توصیف می‌شود و لحظاتی خاص از زندگی او به شعر درمی‌آید که شاید در آثار نسل پیش‌ کمتر با این جزئیات مطرح شده بود.

این ایستگاه سوم و لبریز آدم است‌ / ساعت دوباره شش شده اما کسی کم است‌

هل می‌دهند عالم و آدم‌، در این میان‌ / یک پیرمرد گفت برو! صندلی کم است‌

این بار چندم است که او دیر می‌کند / یا صبح زود رفته و حالا «مقدم‌» است‌

حالا سوار یک اتوبوس قراضه‌ام‌ / بازار چشم های تماشا فراهم است‌

یک صندلی کهنه مرا در خودش نشاند / یک صندلی که مثل خودم گنگ و مبهم است‌... / خواب و خیال آمد و در من عبور کرد / آقا بلند شو! ته دنیا «مقدم‌» است‌.

(غلام‌رضا ابراهیمی‌، مجموعه «هبوط در پیاده‌رو»)

به همین سبب‌ می‌توان گفت این شعرها شخصی‌تر و خاص‌تر است و از این نظر قرابت بیشتری با جریان‌های نو در شعر امروز دارد.

به تبع همین خاص‌شدن فضا و مضامین‌، تخیل و زبان این شاعران هم امروزی‌تر است و حاصل تجربه‌های زبانی و کشف‌های تصویری خودشان‌. البته نباید فراموش کرد که در این میان بعضی ابهام‌های ناخواسته و لغزش‌های زبانی هم در کار است‌، ولی به هر حال در این شعرها نوعی سرزندگی و پیوند با چشم دیدها و تجربیات عینی شاعران دیده می‌شود که بسیار ارزشمند است‌.

البته نباید فراموش کرد که ممکن است این شخصی‌شدن بیش از حد شعرها میان شاعر و اجتماع فاصله بیندازد و در نهایت از وسعت حوزه مخاطبان آنان بکاهد. آنچه این احتمال را زیاد می‌کند، گرایش نسبتاً بیشتر این شاعران به قالب‌های نوین است که البته یک ضرورت است و طبیعتاً مخاطبان شعر را به تدریج با شعر نو بیشتر آشتی می‌دهد ولی این را هم انکار نمی‌توان کرد که شعر این گروه را به نسبت نسل پیش‌ کم‌مخاطب می‌سازد.

به هر حال‌ انتشار پیوسته آثار شاعران جوان مهاجر در این سال‌ها نویدبخش یک حرکت تازه است‌، حرکتی که مبتنی است بر فعالیت‌های ادبی نسل پیش‌ ولی در عین حال‌ از بعضی ویژگی‌های خاص نیز بهره دارد.

این شعرها تا حدود زیادی بر شعر جوان افغانستان در داخل کشور هم اثر گذاشته است‌، هم به واسطه توزیع این کتاب‌ها در افغانستان و هم به سبب حضور بعضی از این شاعران که در سال‌های اخیر به کشور بازگشته و مشغول فعالیت‌های ادبی و مطبوعاتی شده‌اند همچون نقیب آروین و سیدعاصف حسینی‌.

با این وصف‌ هیچ دور از انتظار نیست که شعر جوان افغانستان در سال‌های بعد را کاملاً متمایز با شعر دهه‌های پیش ببینیم‌ به‌ویژه که این تمایز از جهاتی نوعی پیشرفت هم به حساب می‌آید.