سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

سخنی كوتاه در حقوق بیماران , مجروحان و معلولان از نظر اسلام


باید دانست كه گرچه ممكن است از نظر اجر و پاداش اخروی یا از نظر احساسات و عواطف انسانی میان بعضی از مجروحان و معلولان مثلاً مجروحان و معلولان احساسات و عواطف انسانی میان بعضی از مجروحان و معلولان جنگی با مجروحان و معلولان دیگر تفاوت فاحشی وجود داشته باشد چرا كه هدف حركت آنان هدفی است معنوی و مقدس , برای حفظ و بقاء اسلام و كشور اسلامی جنگیدهاند

در مورد بیماران ، مجروحان و معلولان از نظر اسلام حقوق و تكلیفی وجود ندارد كه در زیر به اختصار در چند بخشبه برخی از آنها اشاره میشود :

مقدمه – باید دانست : كه گرچه ممكن است از نظر اجر و پاداش اخروی یا از نظر احساسات و عواطف انسانی میان بعضی از مجروحان و معلولان مثلاً مجروحان و معلولان احساسات و عواطف انسانی میان بعضی از مجروحان و معلولان جنگی با مجروحان و معلولان دیگر تفاوت فاحشی وجود داشته باشد . چرا كه هدف حركت آنان هدفی است معنوی و مقدس ، برای حفظ و بقاء اسلام و كشور اسلامی جنگیدهاند .

اما اینان بر فرض كه دارای حركت صحیحی باشند غالباً هدف آنها هدفی است شخصی و خصوصی لیكن چون بحث ما در جهت حقوقی مسأله است از این جمكنمپهت كه از اطلاقات ادله بدست میآید ، هیچگونه تفاوتی بین انواع مختلف مجروح و معلول وجود ندارد . آری چنانچه شخص در اثر سوء اختیار خود حركتی نادرست را برگزیند كه منشأ جراحت یا معلولیت او شود چه بسا چنین جراحت و معلولیتی به حكم «الامتناع بالاختیار لاینا فیالاختیار » دارای آثار متفاوتی باشد ، مگر این كه بعداً نادم شده و به اصطلاح توبه كرده باشد .

و نیز اشاره به این نكته مناسب است كه درست است كه مریض یا مجروح و معلول خود از نظر اسلام دارای وظائفی است اخلاقی مثلاً وظیفه دارد نزد غیر خداوند شكایت نبرد ، تحمل و صبر داشته باشد لیكن این وظائف منافات ندارد با اینكه دیگران مبذول دارند و به هیچوجه از آن غفلت ننمایند و همین است معنی حق مریض ، مجروح و معلول به گردن دیگران بدیهی است این وظیفه تكلیفی است كفائی چنانچه من به الكفایه به آن اقدام كند تكلیف از گردن دیگران ساقط خواهد شد . پس از ذكر این مقدمه سخن خود را در چند بخش دنبال میكنیم .

نخست – در مجروحان و معلولان جنگی :

پیداست كه طبیعت جنگ كشته شدنها ، مجروحیتها و معلولیتها به همراه دارد نمونههای بسیاری از آنرا میتوان در جریان تاریخ مشاهده نمود . غرض اینجانب در اینجا تنها ذكر یكی دو نمونه است كه در قرآن كریم به آن اشاره شد :

پس از آن كه در جنگ بدر گروهی از بزرگان قریش كشته و اسیر شدند سران این قوم همداستان شدند كه لشگری برای جنگ با مسلمین گسیل دارند تا خون كشتگان خود از محمد (ص) و یاران او بستانند ، خبر این حركت را عباس عموی پیامبر (ص) بوسیله نامهای یه وی برسانید . منافقان و یهود هم كه از این داستان آگاه شده بودند به شایعه پراكنی و تحریك و تشویش مردم پرداختند لذا این خبر در مدینه انتشار یافت . بارایزنی گروهی از اصحاب ، پیامبر (ص) تصمیم به حركت گرفت و با هزار نفر از یاران خود از مدینه بیرون آمد هنوز به منطقهٔ احد نرسیده بودند حدود یك سوم از آنان به تحریك عبدالله ابن ابی رئیس منافقان به استناد این كه رسول خدا (ص) سخن او را نشنیده گرفته است به مدینع بازگشتند ، پس از تنظیم سپاه رسوالالله (ص) پنجاه نفر تیراندازرا بهسر كردگی عبدالله بن خیبر بر شكاف كوه عینین در احد گماشت و فرمود :

در اینجا بمانید و با تیراندازی خود دشمن را از ما دور كنید مبادا از پشت سر بر ما هجوم برند ، اگر ما كشته شدیم ما را یاری ندهید ، و اگر پیرور شدیم و به جمع غنائم پداختیم شما شركت نكنید و در همینجا بمانید .

با شروع جنگ پرچمداران قریش یكی پس از دیگری همه بدست علی بن ابی طالب (ع) و حمزه عموی پیامبر (ص) و بعضی دیگر از یاران یامبر (ص) كشته شدند بطوری كه اخربازنی بنام عمره دختر علقه پرچم را از زمین بلند كرد . مشكان پراكنده شدند و جنگجوبان قریش به سه هزار نفر رسیدند روبه گریز نهادند و به شكست سخت دچار آمدند، نزدیك بود جنگ احد هم مانند جنگ بدر به شكست قطعی دشمن انجامد اما دو چیز موجب دگرگونی مسأله شد :

یكی – همان دست گرفتن پرچم بوسیلهٔ عمره كه دیگر بار مشركان را پیرامون آن مجتمع ساخت و دوباره به جنگ پرداختند .

دوم نافرمانی بیشتر تیراندازان مسلمین در شكاف كوه ، اینان كه جنگ را پایان یافته تلقی میكردند برخلاف دستور پیامبر (ص) برای جمع غنائم شكاف كوه را رها كرده و به میدان جمع غنائم سرازیر شدند ، مشركان برباقیماندهٔ تیراندازان كه عبدالله این خیبر بود با كتر از ده نفر حمله بردند و همه را به شهادت رساندند و بعد از آن بر مسلمانان تاختند و گروهی از بزرگان صحابه را كشتند و خود پیامبر (ص) را مجروح ساختند و حمزه عموی بزرگوار پیامبررا شهید و مثله نمودند و مصیبتهاب بسیاری برای مسلمانان ببار آوردند.

ابن اسحاق میگوید : شصت آیه از سوره آل عمران درباره جنگ احد نزول یافته كه برخی از این آیات به مجروحان این جنگ اختصاص دارد از جمله :


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.