جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

اینجا, بدون من


اینجا, بدون من

نقطه عطفی دیگر در بازی سازی ایرانی

عنوان: Siavosh Rokhs ۱۲

پلتفرم: PC

ناشر: سورنا

سازنده: سورنا

سبک: نقش‌آفرینی ایزومتریک

امتیاز: ۰/۷

امتیازی که به این بازی داده‌ایم، علاوه بر بازی‌های ایرانی، با نمونه‌های خارجی نیز مقایسه شده است. باید توجه داشت مختصات بازی، هرقدر گسترده و زیادتر باشد، ارزش آن را بالا می‌برد، اما در امتیاز فنی آن اثری نمی‌گذارد. بازی سیاوش عاری از ایرادهای فنی نیست، اما در نهایت قادر به ارائه‌ای درخور ستایش است. اثری که نباید حرکت رو به جلوی آن را در بهبود کیفیت بازی‌های ایرانی نادیده بگیریم. سیاوش به جای آرزوهای بزرگ، با منطق جلو می‌رود و همین موضوع جلوی زمین خوردنش را مانند خیلی از بازی‌های ایرانی دیگر گرفته است. به عبارت دیگر، سازندگان استودیوی سورنا، از هوشی بهره می‌برند که صنعت بازی‌های رایانه‌ای را به ابرغولی که امروزه هست، تبدیل کرده است. فقط امید می‌رود در بازی‌های آینده، بیشتر به سلیقه مخاطب بها دهند و شاهد پیشرفت بازی‌هایشان از جنبه هنری باشیم. همان‌طور که در نقد گرشاسپ گفتیم، چیزی که می‌تواند در کشورهای دیگر برای سازندگان ایرانی پولساز شود، هویت ایرانی بازی است؛ نه لوکیشن و انیمیشن‌هایی که طی یک دهه پیش تجربه شده است در کمال تعجب خود سیاوش در بازی هیچ کاره است و داستان حول شخصیت‌های دیگر می‌چرخد. بازی سیاوش با ماجرای جستجوی گیو، پهلوان ایرانی به دنبال کیخسرو، پسر سیاوش آغاز می‌شود. با کشته شدن ناجوانمردانه سیاوش به دست افراسیاب، همسر و فرزند او در بیابان‌های اطراف توران زندگی می‌کنند. پس از بازگرداندن کیخسرو به ایران و نشاندن وی به تخت پادشاهی، در نقش بیژن، پسر گیو ظاهر شده و برای حفظ تاج و تخت کشور تلاش می‌کنیم.

ابتدا باید به این نکته اشاره کنیم که داستان سیاوش از دراماتیک‌ترین ماجراهای شاهنامه است و استفاده از آن یا داستان کیخسرو برای عنوانی که پر از ماجراهای فانتزی است، چندان جالب به نظر نمی‌آید و ماجراهایی مانند هفت‌خوان رستم، می‌توانست گزینه‌ها‌ی بهتری باشد. به هر حال داستان به زیبایی روایت می‌شود و صداپیشگان به بهترین صورت از پس ادای دیالوگ‌ها برآمده‌اند. البته مشکلاتی در ادای صحیح دیالوگ‌های احساسی داخل گیم‌پلی دیده می‌شود که با توجه به اجرای بی‌نقص میان‌پرده‌ها، به نظر می‌آید این اشتباهات ناشی از ناهماهنگی تیم سازنده و تیم اجرا بوده باشد، نه کم گذاشتن گوینده‌ها.

موسیقی بازی واقعا زیباست، اما تکرار بیش از حد آن می‌تواند برای خیلی‌ها خسته‌کننده باشد. در عین حال تنظیم نادرست صدا در میان‌پرده‌ها، باعث شده گاهی موسیقی خللی در صدای گوینده‌ها ایجاد و دنبال کردن داستان را برای بازیکن سخت کند. یکی از قسمت‌هایی که طراحی هنری خوب بازی در آن به چشم می‌خورد، همین میان‌پرده‌هاست. اعضای گروه بازی‌سازی سورنا تفاوت میان یک کار جاه‌طلبانه و یک کار هنری را درک کرده و به جای سکانس‌های سه بعدی هزینه‌بر، از میان‌پرده‌های دوبعدی استفاده کرده‌اند که طراحی‌های ثابت با انیمیشن‌های متحرک را با هم دارند. بازی در مناظری مانند بیابان، روستاها، جنگل، کوهستان و... رخ می‌دهد که با توجه به زمان کم بازی (سه تا پنج ساعت) تنوع خوبی دارد. هر چند صحنه‌های بیابانی خیره‌کننده نیست اما صحنه‌های جنگلی، فوق‌العاده از آب درآمده ‌است و می‌توان درک سازندگان در تلفیق رنگ‌ها را بخوبی درک کرد. هم شخصیت بازی و هم درختان و گیاهان، خشک و کرخت طراحی نشده و شاهد حرکات نرم آنها هستیم. متاسفانه این حرکات موج مانند در همه جا درست پیاده نشده است و تنه درختان هم مانند پرچم تکان می‌خورد. البته این لغزش کوچک مزاحمتی برای تجربه بازیکن ایجاد نمی‌کند. گیم‌پلی بازی نقش‌آفرینی ایزومتریک است، یعنی دوربین حالتی مورب از بالا به پایین دارد. کم پیش می‌آید که دوربین مزاحمتی برای بازیکن ایجاد کند.

مکانیک گیم‌پلی خیلی ساده است. از کلیک چپ ماوس برای هدایت کاراکتر به جهت دلخواه و از کلیک راست برای حمله استفاده می‌شود. در صورت نگه‌داشتن دکمه حمله، کاراکتر بی‌وقفه به دشمن حمله می‌کند. متاسفانه ابتدا مکانیسم بازی آموزش داده نمی‌شود و همین می‌تواند بازیکن‌های ناآشنا را دچار سردرگمی کند. به راهنمایی‌های هنگام بارگذاری بازی هم نمی‌توان اتکا کرد.

سلاح‌ها دو گونه دورزن (شامل کمان، عصای جادویی و...) و نزدیک‌زن (شمشیر، تبر و...) است. از عناصر اصلی این سبک، ارتقای درجه است و سیاوش هم از این قاعده مستثنا نیست. با هر بار ارتقا (که با تعادل خوبی انجام می‌شود) یک امتیاز برای نیروهای ویژه (مانند بازیابی سلامت، احضار ببر و...) و پنج امتیاز برای بالا بردن ویژگی‌های کاراکتر (مانند قدرت، چابکی و...) به دست می‌آورید.

رابط کاربری، آن‌طور که باید روان نیست و شاید بازیکن کمترین لذت را از بازی با منوها ببرد (که یکی از مشخصه‌های این سبک بازی است.) با الحاق نیروهای ویژه به نوار پایین صفحه، می‌توانید از دکمه‌های شماره‌ای بالای QWERTY برای دسترسی سریع استفاده کنید. هنگام معامله با فروشنده‌ها هم می‌توانید دکمه شیفت را نگه داشته، سپس با یک کلیک روی هر یک از دارایی‌ها، آن را به فروش برسانید. این مورد نیز از نکاتی است که باید بوضوح در بازی ذکر می‌شد. در برخی مراحل معماهایی وجود دارد که منطق خوبی پشت آنها نهفته است و از نظر پیچیدگی با خیلی از نمونه‌های خارجی این سبک قابل طراز است. با کشتن دشمنان و شکستن کوزه‌ها پول، سلاح و زره به دست می‌آورید. جای تاسف است که نه تنها زره‌ها در تغییر ظاهر کاراکتر اثری ندارد، بلکه از اول تا آخر بازی، همه کاراکترها یک شکل دارند. رئیس‌ها خوب کار شده‌اند و در انتهای مراحل بخوبی بازی را بالا می‌کشند. گاهی سختی بازی زیاد می‌شود و به دلیل این‌که امکان ذخیره دستی وجود ندارد، باید بازی را از ابتدا آغاز کنید. دشمنان گاهی بدون خبر و مانند سیل بر سر شما می‌ریزند و بی‌وقفه حالتان را جا می‌آورند! منطق درستی هم در مقابله با ساحران وجود ندارد و گاهی ممکن است پنج دقیقه با یک جمع چند نفری مبارزه کنید و هر بار که سلامت آنها نصف شد، با یک جادو آن را پر کنند! توصیه می‌شود از آنجا که اسلحه فروشنده‌ها به کارتان نمی‌آید، در هر برخورد هر چه دارید بفروشید و فقط معجون سلامت بخرید؛ در این صورت هیچ مشکلی نخواهید داشت. به همه دوستان توصیه می‌کنیم این بازی را تهیه کنند تا هم دلگرمی‌ای برای سازندگان خوبش باشد و هم از یک کار خوب وطنی لذت ببرند. مشکلات سیاوش در نقد آن بیان شد؛ اما لذت آن کاستی‌هایش را می‌پوشاند.

سیاوش شهبازی