سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

خوب, بد, زشت


خوب, بد, زشت

لایحه تشكیلات كلان دولت با چكش كاری های فراوان اكنون در هیأت دولت به مراحل نهایی رسیده و به زودی تقدیم مجلس می شود

آنچه هدف اصلی از تدوین این لایحه عنوان شده كاهش حجم دولت و حركت به سمت كاراتر كردن فعالیت های بخش دولتی است.آمار و ارقام منتشر شده حاكی از آن است كه علی رغم تأكید دولت در سال های اخیر مبنی بر كوچك شدن فعالیت ها اما اكنون شاهد رشد سازمان ها و كاركنان دولت هستیم.این آمار حاكی از آن است كه تعداد سازمان های دولتی از اول انقلاب تاكنون ۳ برابر و تعداد كاركنان دولت نیز ۴ برابر شده است.شاید با توجه به این حقیقت است كه یكی از اهداف برنامه چهارم دولت تدوین لایحه تشكیلات كلان بوده است.البته این مسئله زمانی اهمیت پیدا می كند كه به دستورالعمل اخیر مقام معظم رهبری در خصوص تبیین اصل ۴۴ قانون اساسی نگاه كنیم.بر این اساس دولت موظف است در بخش هایی كه لازم نیست حضور داشته باشد، از فعالیت های بی جا دست بكشد. به این ترتیب حتی اگر شركت های دولتی چون بانك ها یا بیمه ها نیز واگذار نشوند می توان شاهد كوچك شدن دولت بود.آنچه در این گزارش مد نظر است نگاهی است به مبنای نظری فعالیت دولت در اقتصاد.

در اواخر دهه ۹۰ و به موازات تكامل بحث های مربوط به مدیریت دولتی نوین موجی تازه از نظرات و رویكردها آغاز شد كه شعارشان «حكمران خوب» بود. در این دیدگاه دولت و بازار هر دو نهادی اجتماعی هستند كه از نقایص و كاستی های مختلف رنج می برند و این در حالی است كه توسعه در گروی رفع این نقایص و عیوب در نهاد بازار و نهاد دولت است.بر اساس این مفاهیم كلید توسعه در فراهم ساختن شرایط و نهادهایی است كه دولت از عهده انجام وظایف حاكمیتی خود برآید و بتواند زمینه ساز رشد بازار و هدایت آن به نفع عامه مردم باشد.

بر این اساس است كه كمیت دولت خود را به كیفیت مداخله دولت تغییر ماهیت می دهد.در این رویكرد توجه به نقش سیاست های سالم به عنوان عامل انباشت بیشتر سرمایه انسانی و فیزیكی تأكید و باعث شده متفكران متوجه كیفیت نهادها و سازمان های كشورها شوند.از آن جا كه اساساً تئوری های اقتصادی سرمنشأ و آغازی بر شكل گیری تئوری ها در سایر علوم بوده اند، لذا برای بررسی نقش دولت در هر اجتماعی لازم است به بررسی دیدگاه های اقتصادی در باب میزان مداخله دولت پرداخت.

دیدگاه كلاسیك ها

به طور تاریخی اولین دیدگاه اقتصادی كه صراحت در خصوص نقش دولت در اداره امور اظهار نظر كرده، دیدگاه كلاسیك است.از این منظر دولت باید حداقل مداخله را در امور جامعه داشته باشد.مفروضات دیدگاه كلاسیك در خصوص وضعیت دولت، بازار و جامعه به شرایطی نظیر آزادی فردی، اطلاعات كامل، تلاش برای ایجاد رقابت، وضع قوانین و مقررات و بالاخره عدم تبانی، رانت و سازش قایل است. آدام اسمیت به عنوان اصلی ترین و یا به تعبیری اولین نظریه پرداز این مكتب، دولت را صرفاً مجاز به دخالت در حیطه هایی دانسته است كه بخش خصوصی تمایلی به سرمایه گذاری و فعالیت در آنها ندارد.بر این اساس دولت ها نباید در امور اقتصادی مداخله كنند و جامعه باید عاری از مقررات محدودكننده در مورد تولید و مبادلات باشد. اسمیت سه وظیفه اصلی زیر را برای دولت در نظر گرفته است:

الف) دفاع ملی، یعنی حراست از كشور در مقابل هجوم كشورهای خارجی.

ب) وضع قوانین و مقررات، در راستای حمایت از هر عضو اجتماع در مقابل ظلم هر عضو دیگر.

ج) انجام آن دسته از فعالیت هایی كه به نفع اجتماع بوده، اما از آن جا كه سود اقتصادی حاصل از آن هرگز سرمایه گذاری در آن را جبران نمی كند، بخش خصوصی علاقه ای به انجام آنها ندارد. امور زیربنایی، بهداشت و آموزش و پرورش جزو این دسته از فعالیت ها به شمار می روند.از دید اقتصاددانان كلاسیك عملكرد دولت بر اساس تبعیت از یك نظم طبیعی است و آن عدم دخالت در بازار است.در این مكتب تنها در مواردی به دولت اجازه دخالت داده می شود كه تأمین كالاهای عمومی در آن مطرح است.بر اساس مكتب كلاسیك ها فرض بر این است كه بهره وری فعالیت های اقتصادی دولت به مراتب پائین تر از بخش غیردولتی است و مقررات و مداخله دولت به ویژه در بازارهای سرمایه و كار و كالاهای قابل تجارت مانع از آن می شود كه افراد و بنگاه ها سودبخش ترین راه های سرمایه گذاری را آزادانه انتخاب كنند.به این وسیله دخالت دولت در فعالیت های اقتصادی عملاً موجب تخصیص نامطلوب منابع می شود.نظریات آدام اسمیت در اواخر قرن هیجدهم آغاز گشته و تا اوایل قرن بیستم به عنوان تفكر غالب در اقتصاد مطرح بود.نتیجه این تفكر كه در حقیقت همان مكتب سرمایه داری است وجود اولویت هایی با تشكیلات كوچك بوده است.تفكر اقتصادی كلاسیك، در اوایل قرن بیستم و با به وجود آمدن بحران های اقتصادی در آمریكا و اروپا مورد انتقاد قرار گرفت و سرمنشأ دیدگاه های تازه ای است.

دیدگاه كینزین ها

ناكامی های اقتصاد كلاسیك در پایان دادن بحران های اقتصادی اواخر دهه ۱۹۲۰ همگان را نسبت به توانایی این دیدگاه در سر و سامان دادن به اقتصاد ناامید كرد.در همین زمان بود كه «جان مینارد كینز» با انتشار كتاب خود با عنوان «اشتغال، بهره و پول» نظریات جدیدی را برای سر و سامان دادن اوضاع اقتصادی موجود كه در مقابل نظریات كلاسیك ها بود بیان نمود. محور اصلی بحث های كینز این بود كه دولت فقط تولیدكننده كالاهای عمومی نیست بلكه یك عمل كننده اقتصاد نیز می باشد.وی دخالت دولت در امور اقتصادی را از طریق اعمال سیاست های پولی و مالی جایز و لازم می دانست.با به كارگیری نظریات كینز بحران های اقتصادی به وجود آمده در اوایل دهه ۱۹۳۰ میلادی مرتفع گردید و همین امر موجب بسط و گسترش تفكرات كینزی در سراسر جهان گردید و كشورهای مختلف دستورالعمل های كینز را به عنوان مبنایی برای تدوین برنامه های توسعه ای خود قرار دادند.در طول این سال ها بود كه نقش دولت و میزان مداخله آن در جامعه افزایش پیدا كرد و دولت ها برای ایفای نقش هایی كه برعهده گرفته بودند شروع به ایجاد تشكیلات جدید نمودنددر حقیقت تفكرات كینزین ها دلیل اصلی رشد دولت در دهه های ،۱۹۴۰ ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در اروپا و آمریكا بود.

بر اساس همین تفكر و در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ دولت های مشهور به دولت های رفاه شكل گرفتند.رفاه نسبی به وجود آمده در این دوره نیز وجود تشكیلات حجیم را توجیه می نمود.كشورهای در حال توسعه نیز با الهام از نظریات كینز و دیدگاه های اقتصاد توسعه دست به تهیه برنامه های توسعه ای زدند كه در همه آنها، دولت نقش عمده ای را ایفا می كرد. لذا تشكیلات دولتی به عنوان لازمه آن امری مثبت تلقی می گردید. اما این روند در دهه ۱۹۷۰ و بروز مجدد بحران های اقتصادی مورد چالش قرار گرفت.

دیدگاه ماركسیست ها

افراطی ترین دیدگاه از نظر دخالت دولت در امور اقتصادی در نظام سوسیالیزم و در قالب نظریه های ماركس ارائه شده است. طبق این دیدگاه مالكیت خصوصی مطرود بوده و همه چیز در اختیار دولت قرار می گیرد.طبق مبانی این دیدگاه دولت دارای تشكیلات عریض و طویلی برای انجام نقش ها و وظایف خود است. اگرچه اندیشه های ماركس در قرن ۱۸ و در اروپا بیان گردیده اما این تفكرات بعدها در اوایل قرن ۲۰ و در روسیه جامه عمل به خود پوشانید. در حقیقت انقلاب ۱۹۱۷روسیه سرآغاز كاربردی كردن نظریات ماركس بود كه همین مسئله یكی از علل رواج تفكر كینزینی و به دنبال آن دولت های رفاه در اروپا تلقی می گردد.

دیدگاه نئوكلاسیك ها

همان طور كه قبلاً ذكر شد، تفكر غالب در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی یعنی دیدگاه كینزین ها در دهه ۷۰ با مشكلاتی روبه رو گردید. با وقوع بحران های اقتصادی در اروپا و آمریكا و ناتوانی تئوری های كینز برای رفع این بحران ها تفكرات كلاسیك ها دوباره اما این بار با یك سری مفاهیم جدید در قالب مكتب نئوكلاسیك ظاهر گردید.نئوكلاسیك ها نسبت به كلاسیك ها قائل به دخالت بیشتر دولت در اقتصاد هستند، آنها معتقدند كه دولت علاوه بر وظایف یاد شده توسط كلاسیك ها باید یك سری وظایف مربوط به دخالت و نظارت بر مكانیزم های ناقص بازار را نیز برعهده بگیرد.جلوگیری از فعالیت های غیررقابتی و انحصاری از جمله وظایف جدید دولت در مكتب نئوكلاسیك ها است.به كارگیری تئوری های نئوكلاسیك در اروپا و مخصوصاً آمریكا بحران های اقتصادی به وجود آمده در دهه هفتاد را مرتفع كرد. از آن زمان تاكنون تفكر غالب بر اندیشه های اقتصادی در خصوص میزان نقش و مداخله دولت در امور جامعه در غرب عمدتاً مكتب نئوكلاسیك است.بر اساس این دیدگاه تشكیلات دولتی باید تا حد امكان كوچك شود و دولت تنها وظایفی را برعهده بگیرد كه بخش خصوصی تمایلی برای انجام آنها ندارد و یا این كه از عهده آن برنمی آید.خصوصی سازی وسیع خدمات دولتی در دهه های اخیر از پیامدهای مستقیم غلبه این طرز تفكر در عالم اقتصاد است.

دیدگاه نهادگرا

به موازات شیوع تفكرات نئوكلاسیك، دیدگاه دیگری نیز در اقتصاد در خصوص میزان مداخله دولت در اداره امور شكل گرفت كه به دیدگاه نهادگرا معروف است.از نظر این دیدگاه، زندگی اقتصادی به وسیله نهادهای اقتصادی نظیر اتحادیه ها و سیستم تأمین اجتماعی كه توسط دولت به وجود می آید تنظیم می شود و نه به وسیله قوانین مكتب نئوكلاسیك.نهادگرایان معتقد به دخالت بیشتر دولت در امور هستند و آن را امری لازم برای برقراری تعادل اجتماعی می دانند.گالبرایت از نظریه پردازان این مكتب نقش های زیر را برای دولت قائل است:

۱- دولت باید نقش اساسی را در بخش هایی كه در آن نیازهای جامعه به میزان كافی ارضا نشده مانند مسكن، حمل و نقل و بهداشت به عهده بگیرد و اقدامات لازم را به عمل آورد.

۲- دولت باید از بنگاه های كوچك كه در بازارهای كوچك در برابر شركت های عظیم نمی توانند رقابت كنند، حمایت كند.

۳- دولت باید برای همه مردم درآمد سالانه تضمین شده در نظر بگیرد.

۴- نقش دولت باید در امور برنامه ریزی و نظارت شركت های بزرگ سهامی از نظر قیمت گذاری گسترش یابد.

۵- دولت باید مناقصه های بزرگ را ملی اعلام كرده و خود به عهده بگیرد. بنابراین آن چنان كه مشخص شد، نهادگرایان قائل به وجود سازمان های دولتی هستند كه بر كار اقتصادی نظارت كرده و آن را برنامه ریزی نماید. لذا تشكیلات دولتی در دیدگاه نهادگراها نسبت به نئوكلاسیك ها حجیم تر شده است.

محمد ابراهیمی