یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

درد زایمان خاورمیانه جدید


درد زایمان خاورمیانه جدید

جنگ اسرائیل در لبنان آشكارا سه جزء متمایز دارد جنبه نظامی, عملیات روانی برای جلب افكار عمومی پروپاگاندا و پوشش دیپلماتیك اكنون به نظر می رسد كه آمریكا در هر سه این جنبه ها وارد شده است

●اجزای جنگ اسرائیل در لبنان

جنگ اسرائیل در لبنان آشكارا سه جزء متمایز دارد: جنبه نظامی، عملیات روانی برای جلب افكار عمومی پروپاگاندا و پوشش دیپلماتیك. اكنون به نظر می رسد كه آمریكا در هر سه این جنبه ها وارد شده است. این برای ناظران بین المللی آشكار است كه دولت «بوش» فعالانه از اسرائیل حمایت می كند و آن را به انواع تسلیحات، سوخت و حمایت دیپلماتیك مجهز می كند. اجازه بدهید كه مختصرا این سه بعد را دقیق تر بررسی كنیم.

در بعد نظامی، اسرائیل مشغول بمباران زیر ساخت ها و نواحی مسكونی در جنوب لبنان و جنوب بیروت پایتخت است. سیل انبوهی از مردم در حال فرار از تبعات خونین این جنگ هستند و این در شرایطی است كه شبكه راه های مواصلاتی قبلا بمباران و تخریب شده اند. پدیده ای به نام آوارگی جمعیت در حال اتفاق افتادن است. حمله ددمنشانه اسرائیل علیه همه مردم لبنان بوده است. چند روز پیش تر، روزنامه «الشرق الاوسط» گزارش داد كه ۱۰۰ بمب آمریكایی مخصوص تخریب پناهگاه های زیرزمینی از طریق پایگاه نظامی «الدید» آمریكا در قطر به اسرائیل حمل خواهند شد. گزارش های خبری نشان می دهند كه اسرائیلی ها كانال های باز ارتباطی با قطری ها داشته اند. در سال ۲۰۰۲ نماینده اعزامی اسرائیل به قطر «یاكوو هاداث» بود كه هم اكنون سفیر این رژیم در اردن است.

به علاوه، وزیر امور خارجه بریتانیا «ماگارت بكت» از این كه دو هواپیمای نظامی A۳۱۰ كه حامل بمب های ویژه تخریب پناهگاه های زیرزمینی و سایر مهمات نظامی به مقصد اسرائیل بوده اند در فرودگاه پرستویك در اسكاتلند به زمین نشسته اند به دولت «بوش» اعتراض كرد. «بكت» گفت كه كاربرد اینچنینی از فرودگاه توسط هواپیماهای نظامی حامل مهمات بدون اطلاع قبلی به انگلستان ناقض رویه های پیشین بوده است.

در بعد دیپلماتیك، زمانی كه جامعه بین المللی یكصدا خواستار برقراری یك آتش بس فوری بود، دولت «بوش» مانع از به ثمر نشستن هر ابتكاری در این زمینه شد و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد را برای آتش بس وتو كرد. با این قبیل اقدامات دولت «بوش» در حال خرید زمان است تا ماشین جنگی پیشرفته اسرائیل بتواند به حملات خود برای تخریب لبنان ادامه دهد. در اصل، دولت آمریكا مشغول فراهم كردن پوشش دیپلماتیك لازم برای حملات سهمگینانه اسرائیلی ها است.

در كنفرانس های خبری اش، «بوش» از اقداماتی می گوید كه لبنان و حزب الله باید انجام دهند و حتی شرایطی را برای تسلیم حزب الله فهرست می كند، تو گویی این جنگ از آن خود او است. درست در لحظه ای كه بمباران قانا و كشتار زنان و كودكان غیرنظامی در جنوب لبنان اتفاق افتاد، تصویر «رایس» در CNN در حالی به نمایش درآمد كه او با نیش باز و در حالی كه سرش را به نشانه تائید تكان می داد قویا دست «اولمرت» نخست وزیر اسرائیل را می فشرد و ژست او بیش از هر چیز به تبریك گفتن به یك دوست می مانست. «فواد سنیوره» نخست وزیر لبنان دقیقا به این نكته اشاره می كند، آنجا كه می گوید: «آیا جان انسان ها در خاورمیانه با جان انسان ها در سایر كشورها ارزشی همسان دارد این غیر انسانی و تباه كننده است كه اتباع غیر نظامی را به این امید واهی كه آنها به نوعی حزب الله و حماس را به خاطر تحریك دشمن به ارائه پاسخ ویران كننده مقصر خواهند شناخت بمباران كنیم.» نتیجه حملات ددمنشانه اخیر، بالعكس، اعلام حمایت گسترده اعراب و جهانیان از این گروه های مبارز و افزایش انزجار عموم از اسرائیل و آمریكا بوده است.

●قطع امید از یك متحد قدیمی

به لحاظ تاریخی، فرانسه از دو بعد سیاسی و فرهنگی به لبنان متصل بوده است. تقریبا دو سال پیش بود كه فرانسوی ها در جریان تصویب قطعنامه ۱۵۵۹ سازمان ملل متحد كه هدفی به جز تضعیف سوریه و حزب الله نداشت با آمریكایی ها همصدا شدند. در متن آن قطعنامه تلاش شده بود تا نوعی حاكمیت كه اصطلاحا می توان به آن حاكمیت از نوع «حریری» نخست وزیر فقید اطلاق كرد در لبنان برقرار شود. نتیجه، افزایش نفوذ آمریكا در لبنان و تضعیف موضع فرانسه بود. كار به جایی رسید كه فرانسوی ها در جریان مناقشه اخیر نتوانستند كمك و حمایتی از دوستان لبنانی خود داشته باشند. دیپلماسی فرانسه در مقطع كنونی حتی از مانور دادن در شورای امنیت سازمان ملل برای تدارك یك آتش بس فوری و ایجاد مانع در برابر تداوم خونریزی در لبنان عاجز نشان داده است. «فواد سنیوره» گفته است: «ما مذاكره نخواهیم كرد تا زمانی كه اسرائیلی ها به ریختن خون افراد بی گناه پایان دهند». نخست وزیر لبنان افزوده است: «اگر یك آتش بس وجود داشت ما لااقل جان افراد بی گناه را نجات می دادیم. این یك جنایت هولناك است كه در لبنان اتفاق می افتد. این یك جنایت علیه بشریت و یك عمل تروریستی است.

«بوش» و «رایس» عزم خود را جزم كرده اند كه لبنان و خاورمیانه را تغییر دهند و آنها را تحت سلطه خویش درآورند. اما به نظر نمی رسد كه اسرائیل قادر به تحصیل موفقیت های نظامی لازم در میدان جنگ برای پشتیبانی كردن از طرح بوش رایس در سطوح سیاسی و دیپلماتیك باشد. اسرائیل در هر دو جبهه دارد قافیه را می بازد.

●پروپاگاندا به عنوان یك سلاح

روابط عمومی و حجم گسترده تبلیغات كه از آن تحت عنوان پروپاگاندا نام برده می شود یك جزء مهم هر جنگ است، به ویژه زمانی كه سطح ویرانی در دو طرف جنگ متناسب نیست و یك طرف از تلفات بیشتر غیرنظامیان رنج می برد. در مواجهه با چنین مسئله ای فقط یك پروپاگاندا می تواند احساسات ناظران را تخدیر و ترحم اخلاقی آنها را نسبت به طرف مقابل تضییع كند و در نتیجه سكانس عملیات نظامی را منطقی جلوه دهد. هدف اصلی پروپاگاندای جنگی اسرائیل از ابتدا بر این اصل استوار بوده است كه حماس و حزب الله را به عنوان «تروریست» معرفی كند. تداوم این جنگ به معنی تلاش برای ایجاد اختلال در روند توسعه سیاسی در لبنان و تكاپو برای انكار هویت واقعی حزب الله به عنوان یك جنبش مقاومت است. پروپاگاندای جنگی اسرائیل تقلا می كند كه حزب الله را به شكل یك دیو در اذهان عمومی جا بیندازد و این تشكیلات را یك سازمان وارداتی معرفی كند كه از بیرون به مردم لبنان تحمیل شده است. هدف این تبلیغات گسترده، تغییر و تنزل دادن كاراكتر حزب الله و حماس تا حد یك بت افسانه بوده است، ضمن اینكه دائما از طریق رسانه ها تلاش می شود تا خاصه حزب الله در نگاه جهانیان به عنوان یك هویت «تروریستی» مطرح شود و این تلقی غلط به شكل یك «حقیقت» در اذهان عموم جا بیفتد.

با این حال، بسیاری از شخصیت های آكادمیك و خبرگان فن از طریق سخنرانی یا چاپ مقاله مخالفت صریح خویش را با این جنگ تبلیغاتی گسترده اعلام كرده اند. آنها در بیانات خویش به اثبات این امر پرداخته اند كه حزب الله جزیی از جامعه لبنان و نماینده قابل اعتماد جامعه شیعیان است و نمی توان آن را با بمباران تاسیسات یا تسخیر نقاط استراتژیك از بین برد. پروفسور «برنارد هیكل» از دانشگاه نیویورك گفته كه یك نفر از هر دو نفر شیعه در لبنان با حزب الله است و شیعه بزرگترین نماد جمعیتی در لبنان است. او افزوده است كه «شما نمی توانید یك جنبش مردمی را با بمباران هوایی شكست دهید. بمباران نمی تواند تركیب جمعیتی لبنان را تغییر دهد.» حزب الله جزء و تكه ای از جامعه لبنان است و به عنوان اصلی ترین نماد مقاومت كه ۱۸ سال با اشغالگری اسرائیلی ها جنگید، این جنبش در قامت یك جزء انكارناپذیر تاریخ معاصر لبنان ظهور كرده است.

«برایان بكر» روزنامه نگار بریتانیایی نیز اخیرا گفته است: «هر دو طرف ارتش دارند، هر دو طرف سلاح دارند. اما اطلاق واژه تروریسم به این منظور است كه یك طرف را دیو جلوه دهند و همه جنایات اسرائیل را علیه مردم فلسطین و لبنان توجیه كنند.» وی در ادامه افزوده است كه «هر وقت یك عرب در موضع دفاع از خود به طرف مقابل تیر شلیك می كند، غالب رسانه ها او را «تروریست» می نامند. اما اسرائیلی ها آزادند كه هر جنایتی را مرتكب شوند.»

فرید مرجایی

ترجمه: علی عبدالمحمدی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.