یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

مصر و چالش های پس از انقلاب


مصر و چالش های پس از انقلاب

از نظر راهبردی, هر گونه تغییر در سیستم حکومتی مصر اهمیت بسیاری دارد, نه تنها به خاطر تاریخ طولانی این کشور و مردم بزرگش, بلکه به این جهت که مصر از ۵ ویژگی ممتاز در میان کشورهای عربی و اسلامی برخوردار است

الف) مصر مرکز جهان عرب و حلقه اتصال میان کشورهای آسیایی و آفریقایی است.

ب) مصر از جایگاه ویژه‌ای در رویارویی با اسرائیل برخوردار بوده است و در قلب جهان عرب و اسلام جای دارد؛ سخت می‌توان پروژه رویارویی همه‌جانبه با دشمن صهیونیستی و مقاومت و آزادسازی اراضی عربی تحت اشغال را بدون حضور مصر تصور کرد.

ج) مصر در جهان اسلام از مرکزیت خاصی برخوردار است و در قطب کشورهای آسیایی و آفریقایی مسلمان قرار دارد و از وزنه معنوی سنگینی همچون دانشگاه الازهر به عنوان چراغ راه علم و عالمان بهره‌مند است.

د) این کشور همچنین از اهمیت و ویژگی ممتاز در قاره آفریقا برخوردار بوده و نقش محوری در معادلات قاره آفریقا و حتی رهبری این قاره ایفا می‌کند.

ه) مصر از جایگاه استراتژیک و جغرافیایی خاصی برخوردار است و بر کانال سوئز به عنوان یکی از شاهراه‌های بین‌المللی و بازرگانی جهانی اشراف دارد.

به همین خاطر، هر گونه تغییر در معادلات سیاسی مصر اهمیت بسیاری داشته و بازتاب‌ها و پیامدهای گسترده داخلی، منطقه‌ای و جهانی خواهد داشت. مصر اگر بتواند جایگاه، پویایی و حالت انقلابی خود را دوباره به دست آورد و انقلابش را به هدف مورد نظر هدایت کند، خواهد توانست معادلات منطقه را نیز به کلی تغییر دهد.

اما مصر برخوردار از تاریخ و تمدن باستانی و امکانات و منابع طبیعی و انسانی گسترده با میراثی از فساد، دیکتاتوری، سوءاستفاده از ثروت و تضعیف جایگاه منطقه‌ای و جهانی‌اش روبه‌رو بوده و به همین دلیل مصر پس از انقلاب با زنجیره‌ای از مشکلات مواجه است. می‌توان چالش‌های این کشور را در ۱۰ مورد اصلی خلاصه کرد.

● چالش‌های ده‌گانه

۱) روشن‌شدن ماهیت تشکیل دولت و حکومت پس از حسنی مبارک مساله‌ای است که ذهن بسیاری از مردم مصر را به خود مشغول داشته و مناقشه‌های وسیعی را در این کشور برانگیخته است، نقش و جایگاه دولت دموکراتیک، مرجعیت اسلام، حکومت لائیک و وابستگی عربی و اسلامی مصر چگونه خواهد بود؟

مردم مصر با همه‌پرسی خود به اصلاحات در قانون اساسی رای دادند و مسیری را تعیین کردند که می‌توان از آن به شیوه دموکراتیک و شفاف برای تکمیل این پروژه دست یافت. مردم مصر نمایندگان مجلس را برخواهند گزید و این مجلس گروهی را مکلف به تدوین قانون اساسی خواهد کرد تا بعد از تدوین، در معرض همه‌پرسی مردمی قرار بگیرد. عجیب این که احزابی در مصر مشاهده می‌شوند که با نام دموکراسی و توده‌های مردمی به دنبال نادیده‌گرفتن اراده مردم و استفاده ابزاری از دموکراسی بوده و هنگامی که خود را در اقلیت می‌یابند و نمی‌توانند به خواسته‌هایشان دست یابند، نظر دیگران را تخطئه می‌کنند و نادیده می‌گیرند.

ملت مصر، ملتی عرب و مسلمان بوده و دین ۹۴ درصد از مردم این کشور، اسلام است. مردم مصر به اعتدال و میانه‌روی شهرت دارند و این ملت به دین اسلام و میراث برجای‌مانده از تاریخ کهن خود افتخار می‌کند. سزاوار نیست اقلیت‌های کمونیستی، سوسیالیستی و لیبرالی با ملت مصر درباره مرجعیت مذهبی این کشور به چالش برخیزند. بویژه در نظامی که احزاب گوناگون و گردش مسالمت‌آمیز قدرت و حکومت را پذیرفته است.

حق مردم مصر است که در محیط سیاسی هماهنگ با هویت دینی، فرهنگی و اجتماعی خود زندگی کند تا خود را در تقابل با خطر تنش و ایدئولوژی و نگرشش به زندگی نیابد. این هماهنگی برای هر گونه پیشرفت، حرکت و آبادانی فرهنگی لازم و ضروری است. از آن طرف، کسانی که افراد را به اسلام و مرجعیت این دین آسمانی فرامی‌خوانند باید مسوولیت خود را در قبال دریافت همگان درک کرده و اسلام را آن طور که هست معرفی کنند. یعنی دینی پویا، بانشاط و معتدل. آنهاباید بر مسائل مورد توافق همگان تمرکز کرده و مردم را به امور فرعی و مورد اختلاف مشغول نکنند و به سمت فتاوای افراطی که هیچ گونه ارتباطی با منابع اسلامی و کتاب و سنت ندارد، سوق ندهند بلکه راه را برای فقه معاصر به منظور درک پیچیدگی‌های کنونی و خواسته‌های مردمی و ابهام‌های داخلی، منطقه‌ای و جهانی باز کنند.

۲) چالش دوم در روشن‌کردن اولویت‌ها نهفته است. رژیم گذشته مشکلات و نابسامانی‌های متعدد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و... بر جای گذاشته است که باید آنها را برطرف کرد. همچنین اولویت‌هایی در ارتباط با تعیین نظام سیاسی و مرجعیت قانون اساسی در مصر و برقراری امنیت در این کشور وجود دارد. دیگر اولویت‌های بااهمیت در زمان کنونی، تقویت اتحاد ملی، جهش اقتصادی، بهره‌وری صحیح از ثروت، جلوگیری از فساد، محاکمه سران حکومت سابق و بازگشت مصر به جایگاه حقیقی خود و نقش‌آفرینی این کشور در مسائل عربی، اسلامی، آفریقایی و... به شمار می‌رود.

برخی مسائل به زمان بیشتر و تحمل و فداکاری نیاز دارد؛ همچون فرآیند جهش اقتصادی. شهروندان مصری حق دارند تغییر را در جامعه احساس کنند و دریابند حکومت با جدیت پیش می‌رود. از آن سو، سران و مسوولان مصری حق دارند ملت به ایشان فرصت دهند و بیش از توان ا‌ز آنان انتظار نداشته باشند تا دولت بتواند روی پای خود بایستد، اما بهتر است اختلافات و بحران‌های خارجی را که نمی‌توان با آن در زمان کوتاه مواجه شد به زمان مناسب دیگر واگذارند.

تعیین اولویت‌ها فرآیندی است که گروه‌های داخلی باید بر سر آن توافق نموده و هنگامی که ملت اولویت‌هایش را تعیین کرد، سزاوار است دیگر گروه‌ها که در اقلیت قرار دارند به خواسته ملت احترام بگذارند و به مسائل مورد اختلاف مشغول نشوند.

● یکپارچگی، رمز موفقیت

۳) یکپارچگی ملی، عنصر اصلی در خیزش مردمی مصر بوده و یکی از آشکارترین نشانه‌های آن، حفظ یکپارچگی‌ ملی میان مسلمانان و مسیحیان در رویارویی با فتنه‌های قومی و مذهبی و از میان رفتن درگیری‌های داخلی است که بدون تردید هرگونه برنامه پیشرفت و توسعه را با ناکامی مواجه می‌سازد و حتی در را به روی دخالت‌های خارجی و طرح‌های بیگانگان برای دامن زدن به نفاق داخلی و حتی تجزیه مصر باز می‌کند. مردم مصر نیازی ندارند تا کسی وحدت ملی را به آنان آموزش دهد. مصریان در طول ۱۴۰۰ سال گذشته نمونه مثال زدنی از روابط دوستانه و مسالمت‌آمیز میان مسلمانان و مسیحیان را به نمایش گذاشتند و تنها در چند دهه گذشته با وجود حکومت‌های فاسد و تلاش استعمارگران غربی برای فتنه‌انگیزی، مشکلاتی به وجود آمد.

نکته: ملت مصر، ملتی عرب و مسلمان است که به دین اسلام و میراث برجای‌مانده از تاریخ کهن خود افتخار می‌کند پس‌سزاوار نیست اقلیت‌های سیاسی درباره مرجعیت مذهبی این کشور به چالش با ملت برخیزند.

۴) بهره‌برداری صحیح از ثروت و منابع طبیعی: همان‌طور که مشهور است، بسیاری از ثروت‌ها و امکانات مصر به دلیل سوءمدیریت و عقد قراردادهای زیان‌آور در معرض نابودی قرار گرفت؛ مهم‌ترین آن، فروش گاز به اسرائیل بود. مصر از ثروت‌ها و امکانات کشاورزی، نفتی و آبی و موسسات بخش عمومی و اراضی دولتی برخوردار است که همه این بخش‌ها از سیاست‌ها و اقدامات نظام حسنی مبارک آسیب دید. باید نظامی در مصر بر سر کار‌ آید که از دوراندیشی، عدالت و شفافیت برخوردار بوده و جلوی سوءاستفاده مفسدان را بگیرد و به نیازمندان توجه بیشتری مبذول دارد.

۵) باوجود معاهده کمپ دیوید میان مصر و رژیم صهیونیستی باید گفت این رژیم خوش ندارد نظامی مردمی و آزاد در مصر سر کار آید که دغدغه مسلمانان و اعراب را در ذهن داشته باشد و نسبت به فلسطین و دیگر مسائل امت اسلامی احساس مسوولیت کند یا با محاصره غزه مخالفت ورزد و از اتحاد و یکپارچگی میان گروه‌های فلسطینی پشتیبانی کند. اسرائیل همچنین از استفاده حداکثری مصر از امکانات مادی و انسانی خود در بازسازی اقتصاد و دستیابی به پیشرفت‌های علمی و نظامی هراس دارد؛ چرا که موازنه قدرت در منطقه را که اکنون به نفع اسرائیل است، برهم خواهد زد. شاید مصریان به طور مستقیم با اسرائیل رویارویی نداشته باشند و در لغو توافقنامه کمپ دیوید شتابزده عمل نکنند، اما رژیم صهیونیستی هرگز مصر را رها نخواهد کرد و از تمامی ابزارهای موجود برای حفظ منافع خود بهره خواهد گرفت و از گروه‌های موافق با خود در داخل مصر استفاده خواهد کرد.

● نحوه تعامل با آمریکا

۶) آمریکا و قدرت‌های غربی: اگرچه آمریکا حمایت خود را از انقلاب مصر اعلام کرده است اما این اقدام با تاخیر و ابهام‌آمیز بود. آمریکا همواره یکی از بزرگ‌ترین کشورهایی بود که از حکومت پیشین مصر بهره‌برداری می‌کرد و از آن حمایت می‌نمود، با آن که مفاسد، اشکالات و نقص‌های فراوان نظام گذشته را به خوبی می‌دانست. آمریکا از منافع فراوانی در منطقه برخوردار است و حراست از رژیم صهیونیستی همچنان مهم‌ترین و راهبردی‌ترین سیاست ایالات متحده در خاورمیانه به شمار می‌رود. آمریکا از توان سیاسی، اقتصادی، رسانه‌‌ای، امنیتی و نظامی بالایی بهره‌مند است و می‌تواند در تامین منافع خود از ابزارهای فوق بهره‌برداری کند.

سلاح‌های ارتش مصر بیشتر آمریکایی است و ایالات متحده سالانه مبلغ ۱‌/‌۲ میلیارد دلار به مصر کمک می‌کند؛ البته این حمایت اقتصادی به خاطر محبوبیت مصریان نزد آمریکا نیست، بلکه آمریکا تلاش می‌کند نفوذ خود را در این کشور تقویت کرده و از گروه‌ها و جنبش‌های با پیشینه لیبرالی و نژادپرستی در مصر پشتیبانی کند.

آمریکا می‌خواهد با ایجاد ناامنی در مصر، جلوی هرگونه اقدام مثبت را در این کشور بگیرد و با بهره‌برداری از محاصره اقتصادی و ایجاد مشکلات امنیتی در برابر احزاب و گروه‌های مردمی مصر که مورد نظر آمریکا نباشد مانع‌تراشی کند.

مصلحت مردم مصر در دشمنی با آمریکا و دیگر قدرت‌های خارجی نیست؛ اما آنچه اهمیت دارد استفاده از بهترین شیوه در تعامل با آمریکا و به کارگیری ابزارهای فشار و نفوذ در داخل و خارج و جستجوی راه‌های مناسب برای رویارویی با این چالش است.

۷) تندروی به هر شکل ممکن و خروج از جاده اعتدال و زیاده‌روی، بی‌توجهی به قانون، ادعای مقدس بودن، بهره‌برداری از عنوان حق و حقیقت، همگی از انواع تندروی و افراط‌گرایی‌ها به حساب می‌آید. همان‌طور که در مصر افراط‌گرایی اسلامی وجود دارد، افراط‌گرایی مسیحی و لیبرالی نیز زمینه رشد داشته و با لباس لائیسم، قومیت‌گرایی و ناسیونالیسم خود را ظاهر می‌کند. پس می‌توان گفت افراط‌گرایی تنها مختص اسلامگرایان نیست و نمی‌توان با این عنوان تنها اسلامگرایان را متهم کرد.

همگان باید با تسامح و انتقادپذیری، همزیستی مسالمت‌آمیز بیشتری را برای عبور از این بحران تجربه کنند و به نظر دیگران احترام گذاشته و منافع ملی را بر منافع حزبی و گروهی و شخصی ترجیح دهند.

۸) بازگشت نخبگان به کشور: مصر به دلیل مهاجرت صدها هزار نفر از نخبگان خود که در این کشور محیط مناسبی برای کار، زندگی و نوآوری نمی‌یابند، زیان بسیاری دیده است. هزاران تن از این نخبگان مصری از استوانه‌های علمی و وزنه‌های سنگین فناوری در آمریکا، اروپای غربی و کانادا به شمار می‌روند و از انرژی و توان آنها در پیشرفت فرهنگ غربی استفاده می‌شود، در حالی که کشورشان در لیست کشورهای جهان سومی و عقب‌مانده جای دارد. در برخی برآوردها آمده است کشورهای عربی به دلیل مهاجرت نخبگان علمی که حدود نیمی از آنان مصری هستند، بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار زیان دیده‌اند.

بازگرداندن این مغزها و ایجاد فضای مناسبی برای آنان، از وظایف اصلی انقلاب مصر است؛ چراکه کمک شایانی به روند پیشرفت مصر می‌کنند و در جهش این کشور به سمت قله‌های علمی نقش موثری دارند.

● ریشه‌کنی نظام سابق

۹) کنار زدن بقایای رژیم گذشته: این مساله ذهن مردم مصر را به خود مشغول داشته است، چراکه احساس می‌کنند انقلاب در این کشور هنوز به اهداف خود نرسیده است و بسیاری از مزدوران نظام فاسد گذشته همچنان بر سر کار قرار دارند و برخی از این افراد روند اصلاحات در این کشور را مختل می‌کنند. البته باید توجه داشت برای به اتمام رساندن این وظیفه مهم باید اعتدال در پیش گرفت و اولویت‌های دیگر را به فراموشی نسپرد یا در این کار افراط نکرد. آنچه اهمیت دارد، روحیه عدالت‌طلبی است نه انتقام‌گیری.

۱۰) عدم شتابزدگی در چیدن میوه‌های انقلاب: شتابزدگی معمولا به ناکامی و شکست منجر می‌شود و مشکلات برای افراد شتابزده چند برابر خواهد شد. اکثریت مردم مصر خواهان پیشرفت‌های سریع در کشورشان هستند، اما بهتر است رهبران انقلاب به مردم حقیقت را بگویند و کارهایی را که می‌توان انجام داد بیان نمایند.

این امر می‌طلبد کارها و برنامه‌ها با نظم و ترتیب و مطابق با جدول برنامه‌ریزی پیش رود و برای انجام آن تلاش و کوشش شایانی مبذول گردد، البته نباید به پیشرفت‌ها مغرور شد و در تبلیغات رسانه‌ای زیاده‌روی کرد که این امر نیز می‌تواند به بازگشت به دوران فساد و فریب مردم منتهی شود.

نیروهای انقلاب به میثاق‌نامه‌ای نیاز دارند تا اعمال و اقداماتشان را کنترل کنند؛ هر حرکت انقلابی ـ‌ بویژه در مرحله انتقالی خود ـ برای تشکیل نظام سیاسی قدرتمند و هماهنگ، با پدیده‌هایی چند مواجه می‌شود که مهم‌ترین آن، نزاع میان طرف‌های سیاسی انقلاب برای رسیدن به تصوراتی است که هر طرف سیاسی خواهان آن است تا زمانی که حکومت قدرت یابد و همگان به توافق اجتماعی مناسب دست یابند، چند پدیده وجود دارد که می‌تواند واکنش‌های منفی ایجاد کرده و در راستای اهداف دشمنان انقلاب و قدرت‌های خارجی قرار گیرد. اولین این پدیده‌ها، افزایش حالت فرصت‌طلبی سیاسی خصوصا در میان احزاب و گروه‌های با محبوبیت کمتر است. دوم، وعده‌ها و بلندپروازی‌های غیرممکن و دست‌نیافتنی و خروج از جاده واقعگرایی و جدیت برای خدمت به مردم. سوم، استفاده از قدرت‌های خارجی برای تاثیرگذاری در اوضاع داخلی که از خطرناک‌ترین اموری است که می‌توان تصور نمود. چراکه راه را برای دخالت نیروها و قدرت‌های خارجی هموار می‌کند تا با بهره‌برداری از این گروه‌ها و نیروهای داخلی، سیاست‌های خود را اجرا کند.

چهارم، تمایل برخی گروه‌ها و احزاب به سمت بهره‌برداری از زور و گفت‌وگو با سلاح، خصوصا در صورتی که مردم حزب یا گروه دیگری را انتخاب کرده باشند و این احزاب در رسیدن به خواسته‌هایشان ناکام بمانند. پنجم، آشوب و درگیری داخلی که قدرت دولت مرکزی را کاهش می‌دهد. متاسفانه بعضی از افراد نمی‌توانند تفاوت میان آزادی و آشوب‌طلبی و روح انضباط‌خواهی و مسوولیت‌پذیری با درگیری و اختلاف را درک کنند. بدون تردید آشوب‌ و شورش هرگونه روند اصلاحات در کشور را با مشکل مواجه می‌کند.

سایت الجزیره

مترجم: محمدجواد گودینی