شنبه, ۳۰ تیر, ۱۴۰۳ / 20 July, 2024
مجله ویستا

خود شناسی ملی در آثار لایق شیر علی


خود شناسی ملی در آثار لایق شیر علی

خود آگاهی و خود شناسی چون نخی است که اندیشه و احساسات گوناگون شاعر را به هم می پیوندد و در واقع مایه و جوهر نه تنها اشعار فراوان و رنگین اوست

خود شناسی ملی در آثار "لایق شیر علی" شاعر برجسته کشور تاجیکستان ، عنوان مقاله ای از دکتر "میرزا ملا احمداف" از استاد ان شناخته شده زبان فارسی در کشور تاجیکستان است.

درلحظات سرنوشت ساز تاریخ هر ملت خود آگاهی و خودشناسی ، بیداری و وحدت آن ازعوامل مهم و سازنده می باشند. برای عمل کرد و فعال شدن این عوامل ادبیات و هنر و ادبیات و هنرمندان نقش بزرگ می بازند. شعر فارسی هم از زمان پیدایش تا امروز در ادوار مهم تاریخی جهت بیداری و خود آگاهی مردم خدمت نموده ، در واقع مظهر خودشناسی ملی مردمان ایرانی تبار بوده است . در قرنهای( ۹-۱۰م) که دولت سامانیان استقلال سیاسی و فرهنگی به دست آورده بود ، در تقویت این دولت و خودشناسی مردم اشعار میهن دوستی شعرای دور بخصوص اشعار رودکی و شاهنامه بی زوال فردوسی نقش بزرگ داشته اند . مثلا" اگر رودکی پایتخت دولت سامانیان شهر بخارا را همسنگ مرکز خلافت بغداد دانسته باشد ، فردوسی هستی خود و قهرمانانش را بدون ایرانی تصور نمی کند :

چو ایران نباشد تن من مباد چنین دارم از موبد پاک یاد.

ظهور موضوع مذکور در شعر دوران سرنوشت ساز مشروطیت ایران و استقلال تاجیکستان نیز بیشتر و روان تر به نظر می رسد. ازجمله اشعار شاعر برجسته معاصر تاجیک استاد روانشاد "لایق شیر علی" دلیل روشن آن می باشد .

خود آگاهی و خود شناسی چون نخی است که اندیشه و احساسات گوناگون شاعر را به هم می پیوندد و در واقع مایه و جوهر نه تنها اشعار فراوان و رنگین اوست ، بلکه درمبنی کل آفریده های او – از مقالات و دیباچه ها گرفته تا ترجمه شعر در رساله هایش قرار دارد . یعنی خود آگاهی و خود شناسی ملی از رکنهای اساسی زندگی استاد لایق شیرعلی بود ه، از هر چکیده خامه او روشن احساس می شود . از این رو بررسی این موضوع برای ورود به جهان شاعری سخنور ممتاز تاجیک وتعیین خصایص آثار پربهای او مساعدت می نماید.

شعر نخستین لایق شیر علی که با عنوان « نام » در سالهای ۶۰ قرن ۲۰ میلادی چاپ کردید (۱) به مثابه برقی بود در آسمان شهر معاصر تاجیکستان که توجه همگان را به خود جلب نمود . در آن سال ها کلی نویسی وپر گویی در شهر تاجیک رواج پیدا کرده ، بازار وصف و ستایش گرم بود ، ولی در شعر مذکور سخن از منیت شخص ، ازمقام و منزلت انسان در جامعه ، از گذاشتن نام نیک درزندگی می رفت . لایق از شعر اول به خود شناسی و خود آگاهی میل نمود و این میل تا آخر در آفریده های او ادامه یافت .

شعر مذکور تصویرهای دلنشین و توصیف های رنگین نداشت ، ولی به سان چشمه کوهساران صاف و روا ن بوده در عمق جوهر خودشناسی و خود آگاهی داشت . این جوهر خودشناسی که در شعر اولین لایق جنبه فردی داشت منبعد رشد و توسعه پیدا می کند . خود شناسی نورسی که می خواهد با حکّاکی نام بر روی سنگ از خود نشانی بگذارد

، تدریجا" بالا می رود ، وسعت می یابد و در اشعار پسین به خود شناسی ملی می رسد. جوهر خود شناسی حتی به اشعار عشقی شاعر هم راه می یابد . عاشق دراشعار لایق میل به خود آگاهی دارد و آنرا مایه بقا می داند:

عاشقی هم صنعت فرزانه هاست

هرکه خود را یافت ، الحق بی فناست .(۲)

دل را به قماش عشق سودا کردم،

درسینه گرم شوق مأوا کردم .

تا آنکه دراین جهان بیابم جایی

خود را زجهان خویش پیدا کردم.(۳)

بعضی محققان در اشعار لایق شیر علی موضوع را خیلی مهم قلمداد کرده اند.(۴) ولی لایق مثل هر شاعر اصیل محض به خاطر مطرح موضوعی شعر نگفته است . موضوع اشعار او خود زندگی است ، رویداد های مختلف آن است . اوهمیشه سعی می کرد که احساس واندیشه تازه ای ، برداشت خاصی را از رویداد های زندگی ابراز دارد .

او به زندگی نظر شاعرانه و حکیمانه داشت . از این جاست که در هر شعر او یک نگاه تازه ، یک حکمت تاهنوز ندیده و درک نکرده و زندگی را می توان در یافت . مهم ترین حکمت ها همانا به اندیشه خود شناسی مربوط است که رهمنا و هدایت او به گذشته وامروز انسان ، تعیین مقام و منزلت انسان در جامعه است . خود شناسی دراشعار شاعر موضوع خاصی نیست که در شعر جداگانه ای پیرامون آن بحث شده باشد. آن را در هر زمینه ، هم در بیان اندیشه های اجتماعی ،هم در ضمن ابراز احساسات عاشقانه وهم در تکه های اخلاقی و فلسفی اشعار شاعرمی توان پیدا کرد .

خود شناسی لایق منشا از تمدن والای نیاکان می گیرد ، از مبارزه "اهورا مزدا" و "اهریمن" ، کاوه و ضحاک سرچشمه دارد.

از اینجاست که در پندار شاعری او" کاوه " هنوز زنده است ودر همه جای دنیا علیه بیدادی و ستم که باز مانده از اهریمن و ضحاکند مبارزه می برد تا دمی که زشتی وناپاکی ،ظلم وستم ،بی عدالتی ونابرابری اجتماعی وجود دارد، کاوه مبارزه خود را ادامه می دهد و کین فرزند جوان مرگ خود را ازظالمان وناجوان مردان می ستاند:

کاوه زندست و نخواهد مردن

جان خود را ز قضا برهاند.

تا ز ضحاک همه دورو زمان

کین هنده پسرش نستاند.

کین او نیست فقط دردل او

کین او دردل هر انسان است.

کاوه یک کاوه فردوسی نیست

کاوه عصیانگر هر دوران است.

خاصه امروزکه یک آن کافی است

تا شود زیر وزبر کل جهان

خاصه امروز ک ایمایی بس

تا شود قصر تمدن ویران

کاو هشیار تروزنده تر است

مشتها گرزه پرتاب ترند

الحذر،خوالیگران ضحاک

پسرهژدهمش را نبرد (۵)

قهرمانان اشعارلایق دارای روح و اراده ی قوی اند. فردوسی ورستم این دو قهرمان محبوب شاعر محض با روح قوی وعزم و ثبات متین در همه دور و زمانها نامبردارومحافظان مردمند. حتی مرده آنها از زندگان بالاتر است:

پرمردی گفت : گاهاحضرتم

مرده هااز زنده هاافضل ترند

فتح کوه ازفتح روح آسان تراست

مرده ها از زندها پردل ترند.(۶)

لایق هم مثل فردوسی رستم راتمثال خود شناسی و خودآگاهی مردم قرارداده است. رستم دراشعار لایق هم مبارز راه آزادی مردم،بخت وسعادت وداد و عدالت آن است. او همیشه علیه زشتی وعداوت می جنگد ،برای خود شناسی مبارزه می برد:

درکجایی که روح آزادان

می شود پایگوب شیطانها.

درکجایی که می شود سرکوب

خود شناسی وشورعصیانها...

می پرد رخش جانب میدان

همچو روح شکست نادیده

رستم یل به خانهء زینش

روح مردانگی سنجیده.(۷)

رکن مهم خود شناسی دراشعارلایق زبان مادری است که نه تنها نشانهء افتخار مردم است ،بلکه سرمایه معنوی وهویت ملی هر فرد است. مهر وطن از نگاه شاعر با احترام زبان مادری رابطه مستقیم دارد،زیرا:

آن یکی قدر سخن گم کرده ای

دیگری باغ وچمن گم کرده ای

اززبان مادری گم کرده لیک

می رسد روزی وطن گم کرده ای(۸)

بیت معروف شعر مذکور امروز چون حکمت زندگی به شعار مردم تاجیک تبدیل یافته،جهت بیداری حمیت ملی زبان گمکردگان زیادی اثر می گذارد:

زهربادا شیرمادر برکشی

کوزبان مادری گم کرده است؟(۹)

در واقع حکمت پسندی وحکمت بیانی از خصایص شعر لایق بوده ، بعضی ابیات حکمت آمیز او همسنگ حکمت واندرزهای شاعران کلاسیک مال مردم شده اند:

بزرگان را بزرگان زنده می دارند،

بزرگان را بزرگان دگر پاینده می دارند

آدمی از خودپسندی،خود سری

قطره جسته بحر را گم می کند.

هر قدر راست بگویی،به خطا می پیچی.

روی هر قدر به بالا، به بلا می پیچی.

جهان بشناسدم باکی نباشد

اگر خود را شناسم،صد جهانم(۱۰)

یا خود غزل زیر شاعر سراسر از حکمت ترکیب یافته است :

از کوه سنگی چون فتد،صد سنگ را بی جا کند

مردی چون نامردی کند ،صد مرد را رسوا کند

نادان چون دانایی کند ،احسن بگوییمش همه ،

اما چه بتوان کرد اگر نادانی ای دانا کند ؟

شوقی اگر سرکوب شد ، ناخوب شد، ناخوب شد،

از کور ذوقی داد اگر استیزه با بینا کند .

هر کس تواند رود را باجویها سازد جدا،

آن کیست کز دریا دلی یک قطره را دریا کند ؟(۱۱)

دکتر میرزا ملا احمداف

پانوشتها :

۱) لایق شیر علی یف. نام . مجلهء صدای شرق ،۱۹۵۹ ،شماره۶،ص۴۶.

۲)لایق .آفتاب باران ،دوشنبه ،انتشارات ادیب ،۱۹۸۸،ص۴۵.

۳)همان ،ص۸۵.

۴)از جمله رجوع شود ،خدای نظر عصازاده . ادبیات تاجیک در سده ۲۰ ،دوشنبه ،انتشارات معارف ،۱۹۹۹ .

۵)لایق شیر علی ،روح رخش ،گلچین اشعار استاد لایق شیر علی شاعر تاجیک ،بکوشش میرزا شکور زاده ،تهران ،انتشارات دبیرخانه ءگسترش زبان وادبیات فارسی ،۱۳۷۹ ص۲۵۶

۶)همان ،ص،۲۷۵

۷)همان ،صص۲۶۸-۲۶۹

۸ )همان ،ص،۱۲۴

۹ )همان ، ص،۱۲۴

۱۰)همان، ص،۴۲۰،۴۱۸،۲۳۸،۲۲۰

۱۱)همان،ص،۴۶۱

۱۲)لایق ،آفتاب باران ،ص،۳۴۵

۱۳)همان ،ص،۳۶۵

۱۴)لایق ،فریاد بی فریاد رس ،دوشنبه ،انتشارات ادیب ،۱۹۹۷ ،ص،۹

۱۵)همان ،ص،۲۱

۱۶)لایق شیرعلی،روح رخش ، ص،۳۲۹

۱۷)همان ،ص،۳۴۶

۱۸)همان ،ص،۳۱۷

۱۹)لایق ،آفتاب باران ، ص،۲۴۵


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.