سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

مدیریت اسلامی و نقش آن در تولید علم


مدیریت اسلامی و نقش آن در تولید علم

مدیریت اسلامی شیوه ای از مدیریت است که تمامی افراد یک مجموعه را به صورت انسانهای مسئول و متأثر از ارزشها با جهت دهی نظام ارزشی اسلام در نظر می گیرد

مدیریت اسلامی شیوه ‏ای از مدیریت است که تمامی افراد یک مجموعه را به صورت انسانهای مسئول و متأثر از ارزشها با جهت‏ دهی نظام ارزشی ‏اسلام در نظر می گیرد .

فرآیند مدیریت از جمله مسائل بسیار مهم جوامع بشری است و از آنجائیکه انقلاب اسلامی ایران حاکمیت اصول و ارزشهای الهی بر محیط اجتماعی از جمله نهادها و سازمانهای مربوط به آن را ضروری ساخته است ، بنابراین تبیین رسالت مراکز علمی و پژوهشی بویژه مدیریت اسلامی در تحقق اهداف نهضت تولید علم یکی از آرمانهای بسیار مهم این نظام محسوب می شود .

مدیریت اسلامی شیوه ‏ای از مدیریت است که تمامی افراد یک مجموعه را به صورت انسانهای مسئول و متأثر از ارزشها با جهت‏ دهی نظام ارزشی ‏اسلام در نظر می گیرد . داشتن صبغه الهی در کارها، شاخصی تعیین کننده در نظام مدیریت اسلامی است، به این معنا که دستگاه ‏اسلامی باید به گونه ‏ای باشد تا نیروها در آن به کاری تشویق شوند که رنگ الهی داشته باشد.

درمدیریت اسلامی، نگرش الهی وجود دارد یعنی به‏ انسان با این دید نگریسته می‏ شود که وی لایق کرامت انسانی بوده و مستعد رسیدن به قرب الهی و نیل به مقام جانشینی خدا است. بنابراین در راستای تحقق به این اهداف و در جهت ارتقاء سطح دانش و تولید علم و تبیین نقش مدیریت اسلامی دانشگاه ها در گسترش دانش و در جهت عمل به رهنمودهای مقام معظم رهبری و تأکید ایشان بر ضرورت راه اندازی نهضت علمی این مقاله با عنوان «مدیریت اسلامی و نقش آن در تولید علم» ارائه می گردد.

مدیریت اسلامی شیوه ‏ای از مدیریت است که تمامی افراد یک مجموعه را به صورت انسانهای مسئول و متأثر از ارزشها با جهت‏ دهی نظام ارزشی ‏اسلام در نظر می گیرد .وجه تمایز مدیریت اسلامی از دیگر نظام ‏ها در نظام ارزشی است که نشأت گرفته از جهان ‏بینی الهی ‏می ‏باشد. این جهان بینی کل جهان هستی را به صورت مجموعه ‏ای هماهنگ و هدفدار می‏بیند که سنت‏های ربوبی بر آن حاکم است. در این نوع اداره جامعه، شرافت انسانی مد نظر است و قوای نباتی و حیوانی در واقع، زمینه ‏ساز رشد انسانی و کمال معنوی و ابزارهایی برای رسیدن به درجات بلند و سعادت جاودانی است.بنابراین، باید در تعیین اهداف و خط مشی ‏های سازمان، اصالت را به‏ ارزش ‏های معنوی داد . به این معنا که اسلامی بودن سازمان اقتضا دارد ‏در حیطه فعالیت آن، اهداف معنوی و هنجارهای مربوط به آن رعایت‏ شده و نه تنها تأمین منافع مادی موجب پایمال کردن مصالح انسانی ‏نشود، بلکه حتی ‏المقدور سعی بر این باشد که منافع مادی در جهت‏ مصالح انسانی و مقدمه ‏ای برای توسعه و تعمیق بینش ‏های الهی و ترویج ‏شعائر اسلامی قرار گیرد.مدیریت واهمیت آن در مراکز آموزشی

الف) معنی مدیریت: مدیر در لغت از کلمه «دَوْرْ» به معنی گرداننده ، آنکه می گرداند آمده است (۱) و در اصطلاح اداره کننده اداره یا مؤسسه و مکانی را گویند ، ولی امروز با پیشرفتهای سریع سازمانهای انسانی که در اثر گسترش تمدن و آشکار شدن نیازهای فراوان برای زندگی کردن به وجود آمده است ،‌مدیریت غیر از معنای لغوی ،‌به مفهوم «هدایت کردن» یا به کارگیری مجموعه ای از آگاهیها و توانائیها شکل یافته است که بدین وسیله ،‌فرد با ایحاد هماهنگی در سازمان ، بازده آن را افزایش می دهد (۲) مدیریت در مفهوم «هدایت کردن» امروزه به صورت یک تخصص جلوه گر شده و از فلسفه ، روش و فن خاصی برخوردار است، و بهمین خاطر در دنیای پیشرفته کنونی به انواع مختلف مدیریت از جمله مدیریت بازرگانی ،‌مدیریت صنعتی ، مدیریت آموزشی، مدیریت سیاسی و … بر می خوریم که هر یک در حوضه مدیریت خود اهمیت ویژه ای دارد . از این جهت است که برخی مدیریت را عبارت از فرآیندی برای حل مسائل مربوط به تأمین هدفهای سازمانی به نحو مطلوب از طریق استفاده مؤثر و کارآمد از منابع کمیاب در یک محیط در حال تغییر ، می دانند. (۳)

بنابراین مدیریت عبارت است از علم و هنر یافتن به کار گماردن شایسته‌ترین افراد ،‌تلفیق مساعی فکری و هماهنگ کردن این مساعی در جهت هدف یا هدفهای مورد نظر یک سازمان

ب)اهمیت مدیریت:یکی از دانشهای بی شمار عصر حاضر که همه دولتها به آن توجه دارند ، علم مدیریت است که حیطه وسیعی یافته و مانند همه علوم دیگر قابل تعلیم و تعلم است . این دانش دارای زبانی ویژه و فرهنگی مستقل ، که برای بدست آوردن آن باید به فرهنگ و زبان آن آشنایی لازم پیدا کرد ، در غیر این صورت انتظار بهره مندی از این علم نمی رود و باید مدیریت سنتی را به مدیریت مدرن امروز تبدیل کرد . بویژه برای مدیران مراکز علمی و دانشگاهی این نظام که داعیه رهبری جهان اسلام را پس از قرنها و با زحمات زیادی به لطف و خواست خداوند متعال پیدا کرده اند ، به علم مدیریت برای تنظیم و پیشبرد آرمانهای مقدس اسلام و سنت رسول الله (ص) کمتر از نیاز به علوم دیگر نیست ، بویژه در زمانی که همه نیروهای اسلامی و علاقمند ما برای یک جهش بزرگ بسیج شده اند.از طرف دیگر رویارویی کشور ما با استکبار جهانی ایجاب می کند و هر چه سریعتر به دانشهای جدید دست یابیم و به ارزشهای بسیار عمیق و پر محتوای اسلام تمسک جسته و آن دو را در هم آمیخته و با توجه به رعایت تمام شئونات و دستورالعملهای شریعت و مدیریت اسلامی بتوانیم ترفندها و نیرنگ های شیطانی را که برای شکست ما طرح می کنند ، خنثی کنیم. در چنین شرایطی، مدیران باید برای پشتیبانی دقیق سیاست ها و ترفندهای اهریمنان و راههای مقابله با آنها آمادگی داشته باشند.(۵) اهمیت مدیریت بویژه مدیریت اسلامی در منابع علمی بر هیچ کس پوشیده نیست ، نظر سنجی ها نشان میدهد که در چهار دانشگاه آزاد اسلامی در شمال خراسان ۷۱% دانشجویان و ۹۳% کارکنان و ۶۹ % اعضای هیئت علمی از نحوه مدیریت هایی که ارزشی بودند و شئونات اسلامی در این دانشگاه ها بیشتر رعایت می شده است، رضایت دارند. در همین راستا تولید علم و شرکت اعضای هیئت علمی این دانشگاه ها در همایشهای مختلف بیشتر بوده است(۶)

البته مدیریت به مفهوم امروزی ، خاص قرون اخیر است . توسعه صنایع و پیدایی و گسترش سازمانهای مختلف ، مسائلی را به وجود آورد که حل و فصل آنها به مدیر علمی و جهان بینی مدیریت نیاز داشت . بر همین مبنا ، امروزه تحقیقات علمی در زمینه های مدیریت، بخش وسیعی از تحقیقات و مطالعات اجتماعی را به خود اختصاص داده است و دانشمندان و پژوهشگران دانش مدیریت در سراسر جهان نظریه های گوناگونی را با تکیه بر مشرب فکری خود پیشنهاد و ارائه کرده‌اند. رابطه مدیریت بااسلام

با توجه به نکات یاد شده، اکنون می توانیم موضوع اصلی بحث، یعنی رابطه اسلام با مدیریت را مورد بررسی قرار دهیم و منظور از اسلامی بودن مدیریت را بیان کنیم. نخست به معانی مختلفی که ممکن است از تعبیر «مدیریت اسلامی» اراده شود اشاره می کنیم. از جمله معانی مدیریت اسلامی، بررسی شیوه مدیران مسلمان در طول تاریخ امت اسلامی است مخصوصاً مدیران جوامع کلان مانند خلفا و سلاطین و دیگر زمامداران کشورهای اسلامی و نیز وزرا و امرایی که عملاً عهده دار سیاستگزاری و اداره این کشورها بوده اند. بدیهی است چنین کاری که تتبع فراوانی در تاریخ کشورهای اسلامی را می طلبد تنها ارزش یک پژوهش تاریخی را خواهد داشت. معنای دیگری که قریب به معنای اول و متفرع بر آن است، تحلیل شیوه های مدیریت مدیران مسلمان و نشان دادن خصلتهایی است که از مسلمان بودن آنان نشأت می گرفته است. این کار هر چند فواید بیشتری دارد و حتی می تواند به عنوان وسیله ای برای شناختن مدیریت اسلامی تلقی شود ولی راهی پرپیچ و خم و نیازمند به تشخیص موارد تلاقی اسلام با مدیریت و شناخت دقیق خصلتهایی است که از مسلمان بودن مدیران نشأت می گیرد مگر این که تنها به بررسی شیوه مدیریت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) و پیشوایان معصوم(علیهم السلام) ـ طبق عقاید شیعیان ـ بسنده شود که مطابقت رفتارشان با موازین اسلام ناب، ضمانت شده است، و بازگشت آن به این است که سیره پیشوایان معصوم(علیهم السلام) در مورد اداره جامعه را به عنوان یکی از منابع شناخت شریعت اسلام تلقی کنیم و در کنار قرآن و سنت لفظی (الفاظی که از پیشوایان معصوم(علیهم السلام) نقل شده است) به عنوان سنت عملی به آنها استناد نماییم. مدیریت اسلامی و تأکید بر نظام ارزشی اسلام در مدیریت اسلامی، نگرش الهی وجود دارد یعنی به‏ انسان با این دید نگریسته می‏ شود که وی لایق کرامت انسانی بوده و مستعد رسیدن به قرب الهی و نیل به مقام جانشینی خدا است.از آنجا که هدف مدیریت ‏اسلامی هدایت و رشد انسان‏ ها است، مدیر اسلامی به فراخور افراد سازمان ‏خویش، پیوسته در پی آن است که همگام با پیشرفت مادی مؤسسه و فراهم شدن امکانات مادی برای کارکنان، به رشد و تعالی معنوی افراد سازمان نیز بیندیشد.در نظام مدیریت اسلامی، انسان مسئول اعمال خویش است در حالی که در نظام ‏های دیگر، مانند حربه‏ ای تلقی می شود که به انسان ‏قدرت می‏ دهد تا در عرصه تمایلات شخصی‏ خویش ‏کوشش‏ نماید و به ‏اهداف‏ شخصی‏ و سازمانی‏ خود دست ‏یابد.در نظام مدیریت اسلامی، بیشترین اهمیت‏ به مهارت ارتباط با خدا داده می ‏شود که "تقوا" نامیده می‏شود. حتی ارزش و مقام ‏هر کس با تقوا ارزیابی می‏گردد و با ارزشترین افراد با تقواترین ‏آن‏ها شمرده می‏شوند، اگر مدیر مهارت ارتباط با خدا را داشته باشد خروج ‏از مشکلات برای وی آسان و سهل شده و بهتر می‏تواند از مشکلات رهایی ‏یابد . انسان در آینه ارتباط، هم نیازمند رابطه با خداست و هم خلق خدا مدیران نیز در هرم سازمان اسلامی نیاز به هر دو مهارت دارند. شک نیست که مدیر با داشتن مهارت دوم، می‏تواند استعدادها و منابع ‏انسانی را جذب کرده و موجب حل معضلات اجتماعی گردد. با توجه به برقراری ارتباط و وابستگی قوام اجتماع به آن، دارا بودن توانایی انسانی برای مدیران ضروری است.نیاز به مردم، اصلی است که یک مدیر باید پیوسته به آن توجه داشته و طوری عمل کند که بتواند از امکانات آنها بهره ‏وری نماید.

سایر مهارتها نیز با اندک تفاوتی در مراحل بعدی قرار می‏گیرند، اگرچه بعضی مواقع به مهارت فنی اهمیت داده می‏شود و گاهی نیز مهارت ‏ادراکی ارزش می یابد. در نظام مدیریت اسلامی نیز اگر چه انسان محور است، اما فقط انسان‏ عامل کلیدی نیست، بلکه رضایت عموم مردم، اعم از افراد درون مؤسسه‏ یا اشخاص مرتبط با آن نیز عامل کلیدی سازمان محسوب می شود، به عبارت دیگر رضای حق ‏تعالی، که در خشنودی رعیت نهفته شده، عامل ‏بسیار مهمی است که در بستر جامعه باید به اندیشید.در ارتباط با چنین طرز تلقی از مدیریت افرادی که عهده دار چنین وظایف ومسئولیتهائی می شوند باید دارای صفات وویژگیهایی باشند تا بتوانندگرایش دلهای همکاران ودیگر افراد را نسبت به هدفهای موسسه تحت سرپرستی از این طریق تامین نمایند که باتوجه به اهمیت موضوع به پاره ای از این صفات وویژگیها ذیلاً اشاره می شود:

ایمان به خداوند متعال نخستین واساسی ترین ویژگی برای مدیر با توجه به معیارهای اسلامی ایمان قلبی وعملی او به خداوند تبارک وتعالی است .زیرا« معیار گرایش دلهای مردم به یک نظام حکومتی ایمان وعمل صالح مسئولان آن نظام وکارگزاران آن حکومت است وخداوند تنها در پرتو اعتقاد صحیح دولتمردان ورفتار شایسته خدمتگزاران است که محبت مردمی را پشتوانه آنان قرار می دهد.»(۲۵) انعکاس ایمان فرد مومن در صفات، حالات ورفتار او براساس فرمایش امام صادق (ع) بدین شرح است:به هنگام شداید وسختیها سنگین وآرام باشد. به هنگام گرفتاریها وآزمونهای ناخوش آیند دنیا بردبار باشد به هنگام فراخ روزی وآسایش ورفاه سپاسگزار وشاکر باشد بارش را به دوش دوستانش نیفکند ویا آنکه به خاطر عوالم دوستی بارگناه آنان را به دوش نکشد. بدنش در طاعت از خدا وخدمت به خلق خداوند رنج وتعب باشد مردم از ناحیه او در آسایش ودارای خاطری آسوده باشند.»(۲۶)

اعتقاد وتعهد در کار اگر مدیر تمام کارهایش براساس تکلیف شرعی وبرای رضای حق باشد، مسلماً خود را در خدمت به مردم مسئول ومتعهد می داند و همه کارهایش درست واخلاقی می شود: قُلْ اِنَّ صَلاتی وَنُسُکی وَ مَحْیای وَ مَماتی لِلّهِ رَبَ الْعالَمینَ .(۲۷) اگر مدیر مومن وبا تقوی باشد درکارش موفق خواهد بود، چنانکه امام علی (ع) می فرماید: «تقوی کلید درستی واندوخته روز قیامت است ، آزادی است که از قید هر رقیب ، نجات است از هر بدبختی .»(۲۸) همچنین تعهد وغمخواری مدیر متعهد نسبت به مسلمانان دیگردر حدیث نبوی چنین آمده است : «مَنْ اَصْبَحَ وَلایهْتَمَ بِاُمورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیسَ بِمُسْلِمِ = هرکس شب را به صبح رساند وهمتش خدمت به مسلمانان نباشد مسلمان نیست .»(۲۹) در نتیجه مدیر با تقوی و متعهد همواره خود را در معرض بازخواست خدا می بیند وتمام اعمال خود را مطابق موازین وارزشهای الهی تنظیم می نماید.

تخصص ومهارت داشتن تخصص و مهارت در کار از ویژگیهای بارز مدیریت اسلامی است .تجربیات عملی نشان می دهد که اهل فن به دلیل معلومات واطلاعات تخصصی خود ، نفوذ چشمگیری در سایر افراد سازمان دارند. نتایج بررسیهای متعدد نیز این موضوع را تائید می‌کند، چنانچه افراد یک اداره قبول داشته باشند که مدیر آنان در رشتة مربوط صاحب نظر و اهل فن است ، با میل ورضایت بیشتری از او تبعیت می کنند، به نظر بعضی کارشناسان علم مدیریت ،داشتن اطلاعات ،بویژه اطلاعات ومعلومات فنی وتخصصی ،یکی از صفات تقریبا عمومی مدیر به شمار می رود.چنانچه گفته اند: تا هنگامیکه افراد واجد صلاحیت را برای پست مدیریت انتخاب نکنیم وآموزشهای لازم به آنان ندهیم ، در صد مدیران شایستة جامعه تا آن میزان نخوهد بود که بتوان مشکلات مربوط به بازسازی کشور را به نحو موثر حل کرد(۳۰) .حضرت رسول اکرم (ص) می فرمایند: هرکس بدون آگاهی کاری را صورت دهد فساد آن بیش از اصلاح آن خواهد شد.(۳۱)

انعطاف پذیری وپرهیز از خود محوری توجه به نگرشها اندیشه های دیگران سبب می شود که انسان از گرایش به جزعی بودن وخود کامگی دور ماند، هر مدیری می تواند با پی بردن به اندیشه ها وپیشنهادهای همکارانش، بهرة فراوانی به دست آورد، اما استفادة درست از نظریات دیگران باید از تواناییهای باریک تشخیص وتمیز برخوردار باشد. به طور کلی، مدیران باید این فرمان الهی را دستور کارخود قرار دهند، آنجا که می فرماید: آنان که می شنوند سخن را پس پیروی می کنند، بهترش را، آنانند که رهبریشان کرد خدا وآنانند دارندگانخردها.(۳۲) امام علی (ع) می فرمایند: وَ اِیاک وَالْاَعْجابَ بِنَفْسِک وَالثِّقَهَ بِما یعْجِبُک مِنْها وَحُبَّ الْاَطْراءِ = وبپرهیزید از خود پسندیدن و به خودپسندی مطمئن بودن و ستایش را دوست داشتن .(۳۳)

تقوی واخلاص یکی از دیگر صفتهای لازم برای مدیر اسلامی، داشتن تقوی است، امام علی (ع) در این باره می فرمایند: «تقوی کلید درستی و اندوخته روز قیامت است. آزادی است از قید هر رقیب، نجات است هر بدبختی را ».(۳۴) مدیر باتقوا همواره خود را در معرض بازخواست خدا می بیند وتمام اعمال خود را مطابق با موازین وارزشهای الهی تنظیم می نماید. مدیر مسلمان اعمالش منحصراً برای جلب رضای خداوند متعال و خشنودی اوست ، از آنجا که در اسلام وحکومت اسلامی پذیرفتن مسئولیتهای اجتماعی یک تکلیف و یک ظیفه می باشد نه یک نقش بی جان وبی هدف لذا در چنین برداشتی ازمدیریت جهت گیریهای مدیر و فعالیتهایش برای جلب رضای یک شخص ، گروه ویا مقامی خاص نیست بلکه صرفاً برای خدا وبه خاطر رضای خالق می باشد.

▪ عفو و اغماض و بخشندگی: از دیگر ویژگیهای مدیریت اسلامی گذشت وبخشندگی از اعمال خطای همکاران ودیگر افراد مرتبط با اومی باشد. حضرت علی (ع) در فرمان معروف خود به مالک اشتر می فرمایند:« الا ای فرمانفرما ، فرمانبران تو از دو صنف بیشتر نیستد یا مسلمانند که با تو برادرند و دسته دیگر همانند تو در آفرینش می باشند. همچنانکه تو را در زندگی لغزشی در پیش است آنها نیز بدون لغزش نخواهند بود پس باید با آن دیده در آنان بنگری که توقع داری خداوند در تو بنگرد.(۳۵) خداوند متعال نیز می فرماید: « خُذِ الْعَفْوِ وَ اَمْرِ ابِالْعُرْفِ وَ اَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلینْ = عفو وبخشش را پیشه خود ساز و به نیکی فرمان ده واز نادانان دور نما »(۳۶)

▪ قدرت تفکر و ابتکار:برای پیشرفت جامعه اسلامی به تربیت مدیرانی با درایت وپخته ومبتکر نیازمندیم . مدیران نباید در تصمیم گیری های خود شتاب ورزند و بدون فکر ومشورت وسنجیدن جوانب کار به اقدام روی آور گردند، امام علی (ع) می فرمایند: «وَاَکثِرْمُدارَسَهَ الْعُلَماءِ وَمُنافَثَهَ الْحُکماءِ فی تَثْبیتِ ماصَلَحَ عَلَیهِ اَمْرُ بَلادِک = و با دانشمندان فراوان گفتگو کن وبا حکیمان فراوان در میان نه، در آنچه کارشهرهایت را استوار دارد.»(۳۷) در متون ادب فارسی در این باب سخنان بسیاری به چشم می خورد: « … واندر هر کاری رای را فرمانبردار خرد کن واندر هر کاری که بخواهی کردن نخست با خرد مشورت کن وبه هرکاری که بخواهی کردن چون در او خواهی شدن نخست بیرون رفتن آن کار نگر وتا آخر نبینی، اول مبین »(۳۸) همچنین خواجه نصیرالدین طوسی چنین پند می دهد : « بارها اندیشه کن پس در قول آر، پس در فعل آر ، که احوال گردان است ».(۳۹)ودر وصایای افلاطون به شاگر خود ارسطاطالیس می گوید: « در هیچ کار پیش از وقت آن کار مپیوند وچون به کار مشغول باشی از روی فهم وبصیرت به آن کار مشغول باش… »(۴۰)

خوش رفتاری وصبرو شکیبایی موارد بسیاری پیش می آید که براثر ناآشنایی مدیران با مفاهیم اولیه علم مدیریت ونداشتن تجربة کافی ناشکیبایی روی می دهد که زیبندةمدیران نیست . حدیثی از رسول اکرم (ص)نقل شده : « اِنّی بُعِثْتُ لِاُتِّمَ لِمَکارِمَ الْاَخْلاقْ =من برای کامل کردن اخلاق کریمه برانگیخته شدم »(۴۱) همچنین امام علی (ع) می فرمایند: «خود را به شکیبایی عادت ده در آنچه ناخوشایند است ، که شکیبایی ورزیدن عادتی پسندیده است »(۴۲)

عنصر المعالی به فرزند خود چنین پند می دهد: «وبه هرکاری اندر مدارانگه دار، هرکاری که به مدارا برآید جز به مدارا پیش مبر وبیداد پسند مباش وهمة سخنها را به چشم داد بین وبه گوش دادشنو تا در همه کاری حق وباطل بتوانی دیدن»(۴۳) امام علی (ع) خطاب به محمد بن ابی بکر می فرماید: ای پسر ابی بکر با مصریان مهربان وملایم باش وهمواره دیدار کنندگانرا با قیافه باز ولبان خندان دیدار کن » (۴۴)همچنین به مالک اشتر می فرمایند: تو باید در دلت مهر رعیت را پرورش دهی ومهربانی وخوشرفتاری ونیکویی با رعیت را در دل خود جایگزین سازی .(۴۵)

سعی و جهدمدیر مسلمان همواره در کارهایش جدی است ودر جهت تحقق اهداف سازمانی و رشد وتعالی افراد سازمان از هیچ کوششی فروگذار نمی نماید، او برای انجام کارهای مردم زمان نمی شناسد وخود را در مجموعه ساعات مقرر اداری محبوس نمی کند بلکه از هر فرصتی برای رتق وفتق امور مسلمین ودیگر افرادی که به نوعی با سازمان همکاری دارند وبرابر معیارهای اسلام حقی برآنها در نظر گرفته شده است استفاده می کند، در این مورد امیر المومنین علی (ع) خطاب به مالک اشتر می فرمایند: ای مالک با تمام وسایلی که در اختیار داری وبامنتهای نیروئی که در جان تو است به جلب رضایت عموم وخرسندی جامعه بکوش.(۴۶)

صداقت مدیر اسلامی فرد صادقی در برابر همکاران ومراجعان است که تجلی عینی او صداقت در رفتار، صداقت در گفتار و صداقت در کاربرد قوانین ومقرراتی است که برای اجرای آنها ماموریت یافته است‌.

متعادل بودن از دیگر ویژگی مدیریت اسلامی تعادل اخلاقی است ، امام باقر (ع) در سفارشات خودشان به جابربن یزید جعفی می فرمایند: « بدان که دوست ما شمرده نشوی تاچنان محکم شوی که اگر همه همشریانت گردآیند وبه زبان واحد بگویند تو مرد بدی هستی مایة اندوه تو نگردد واگر همه گویند تو مرد خوبی هستی شادت نکند.››(۴۷)

مدیر مسلمان با تعادل اخلاقی با ازدست دادن مقام ومنصب خود ویا کسب مقام ومنزلت در جامعه هیچگاه دچار تزلزل شخصیت نمی شود بلکه خدمت به مردم را وظیفه وادای تکلیف می داند چنانکه امام خمینی (ره) بارها چنین سفارشی را به کارگزاران نظام می فرمودند.

وفای به عهد و پیمانها از دیگر خصایص و نمودهای عینی یک مدیر مسلمان وپایبند به اصول وارزشهای اسلامی وفا به عهد وپیمانهایی است که متعهد به انجام آن می شود که در غیر این صورت ارزش واعتبار او در محیط سازمانی خدشه دار شده وموجب بی اعتمادی همکاران نسبت به او می گردد . امام علی (ع) در فرمان مشهور خود به مالک اشتر می فرمایند:« ای مالک به وعده ای که به مردم می دهی وفا کن همانطور که خداوند می فرماید وفا نکردن به عهد سبب خشم خداوند و مردم می گردد».(۴۸) علم در فرهنگ اسلامی اگر به اهمیت علم و جایگاه خود در فرهنگ اسلامی واقف شود می تواند در امر تولید علم بسیار مؤثر باشد و باستناد «النّاس عَلی دینِ مُلوکهِمْ» دیگر استادان و پژوهشگران زیردست او بویژه دانشجویان آن مرکز از او الگو بگیرند و در این راه جدیت نمایند.

در تاریخ با عظمت ایران بعد از اسلام به افرادی همچون : خواجه نظام الملک طوسی ، خواجه نصیرالدین طوسی و خواجه رشید الدین فضل الله همدانی و … بر می خوریم که با کوشش و همت خود به تأسیس مراکز علمی و پذیرفتن مدیریت این منابع همت گماردند که هنوز پس از قرنها ما به عنوان یک ایرانی به آن افتخار می ورزیم و مراکز علمی همچون : دانشگاه جندی شاپور ، دانشگاه مراغه و مدارس نظامیه و مستنصریه سهم بسیار بزرگی در تولید علم و تربیت دانشمندان در عرصه جهانی داشته اند .(۴۹) خداوند متعال برای اینکه کرامت والای خود را در مورد انسان بکار ببرد می فرماید: «وً رًبُّک الْاکرَمُ ،‌اَلّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمْ ، عَلَّمَ الاِنْسانَ ما لَمْ یعْلَمْ (۵۰) = و پروردگار تو ، کرامتش نامحدود است از آن جهت که با قلم،‌ علم و آگاهی را به وی ارمغان داده است» در این آیه ها خداوند تعلیم و اعطاء علم به انسان را نشانه ای از «اکرمیت» خود به انسان می داند و ضمناً به ما هشدار می دهد که نعمت علم و دانش نمایانگر والاترین کرامت الهی نسبت به بشر است. در جای دیگر خشیت و تقوای انسان را ویژه علما و دانشمندان معرفی می کند و می گوید :‌ «اِنَّما یخَشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ (۵۱) = در جمع بندگان الهی ، فقط علما هستند که ترس و بیم از خداوند و حس تقوی و پرهیزگاری در دل آنها راه دارد» خداوند متعال دانشمندان و تولید کنندگان علم را برتر و والاتر از همه رده های دیگر جامعه انسانی معرفی می کند: «هَلْ یسْتَوی الّذینَ یعْلَمونَ وَالّذینَ لا یعْلَمونَ اِنّما یتذکر اولوالالباب (۵۲) = آیا آنان که به سلاح علم مجهزند و افرادی که با جهل و نادانی دست به گریبانند برابرند؟!صرفاً اندیشمندانند که تفاوت عظیم و امتیاز میان آن ها را باز می­یایند» در آیه ای دیگر ، صفت مؤمن را به دانشمندان اعطاء فرموده است: «یرْفَعِ اللهُ الّذین آمَنوا مِنْکمْ وَالّذینَ اوتو العلمَ دَرَجاتٍ»(۵۳) رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: «طَلَبُ الْعِلمِ فَریضَةٌ علی کلِّ مُسْلِمٍ‌(۵۴) = دانش طلبی و علم آموزی بر هر فرد مسلمانی لازم است»

امیرمؤمنان علی (ع) فرمود : «الْعِلْمُ ممیت الْجهلِ (۵۵) = دانش میراننده نادانی است» و نیز فرمود : «العِلمُ قاتِلُ الجَهل (۵۶) = دانش کشنده نادانی است » و باز فرمود : «العِلمُ جَمالُ لا یخفی (۵۷) = دانش زیبایی است که پنهان نمی ماند» و در جای دیگر از آن امام همام نقل شده است : «العِلمُ محیی النَّفسِ و مُنیرُ العَقلِ و مُمَیتُ الجَهلِ(۵۸) = دانش ، زنده کنده جان آدمی ، نور بخش خرد و کشنده جهل است». در این روایات ، دو عنوان «کشنده» و «میراننده» در مورد علم به کار رفته است و این به آن جهت است که وقتی علم به مطلبی حاصل شد ، جهل به آن از بین رفته و آثارش نیز محو می‌شود‌. و نیز از آن به «زنده کننده جان آدمی» و «نور بخش خرد و عقل» تعبیر شده است ، یعنی نفس جاهل ، حیات انسانی ندارد و عقل او در ظلمت و تیرگی گرفتار است و با آمدن علم ، حیات معنوی یافته و چراغ عقل روشن می گردد و روشن می شود . بنابراین در یک جمله می توان علم آموزی و دانش پژوهشی را از کرامت باری تعالی بحساب آورد که به هر کسی عطا فرموده است نشانه ای از مهر و عطوفت الهی را می رساند که به آن شخص عطا شده است و هر کسی که از چنین کرامتی برخوردار نیست باید بیشتر تأمل کند و به عاقبت کار بیندیشد ، که چرا از این موهبت الهی برخوردار نشده است؟! نتیجه گیری و پیشنهادات: اکنون که جمهوری اسلامی ایران برای پیمودن راه توسعه و جبران عقب ماندگیهای سالیان دراز ، و در راستای عمل به رهنمودهای مقام معظم رهبری (حفظ الله التعالی علیه) و ایفاد نقش علمی ، فرهنگی و در جهت ارتقاء سطح دانش و تولید علم و کم کردن فاصله علمی در عرصه جهانی و در شأن نظام مقدس اسلامی ،‌بیش از همیشه به مدیران لایق و صاحب نظر و متعهد نیاز دارد . مدیرانی که علاوه بر داشتن تقوا و تعهد لازم ، دارای توانائیهایی در زمینه های مختلف علمی و پژوهشی با توجه به علم روز باشند ، یافتن مهارت و تشخیص پیچیدگی های کار ، مستلزم آموزش و تفکر و تجربه کاری است.

از این رو بر کارگزاران و مسئولان عرصه های علمی فرض است که بیش از این در این بخش و تربیت و شناسایی مدیران لایق و توانا همت گمارند و موجبات ترقی و پیشرفت کشور اسلامی را فراهم آورند . زیرا با نگاهی سطحی و همچنین با توجه به آمار و ارقام منتشره هر گاه در رأس عرصه هاس علمی و مدیریت منابع آموزشی و پژوهشی افراد کاردان و مسئولیت پذیر و متعهد قرار داشته ا ند ، شکوفائی علمی و ابتکارات و خلاقیتها بیشتر بوده است و بر عکس در هر مرکز علمی که چنین افراد لایقی در رأس امور قرار نگرفته اند رکود ، بی میلی و … در آن جا سایه افکنده و روزمره گری حاکم شده است. بنابراین پیشنهاد می شود که در کنار خیلی کارها که برای جبران این عقب ماندگی باید انجام پذیرد به این نکات نیز در راستای اهداف این مقاله توجه شود: مدیران عرصه های آموزشی و پژوهشی از بین افرادی متخصص انتخاب شوند که اولاً علاقمند به کارشان باشند و نیز متعهد خدمت به همنوعان باشند .

در تولید علم توجه لازم به منابع غنی ملی و مکتب داشته باشند و از تفکر ترجمه ای حتی المقدور پرهیز شود .

در تولید علم از سیاست زدگی و سیاست زدایی پرهیز نمایند . مدیران مراکز علمی و پژوهشی همت خود را بر تشویق و حمایت از تولید کنندگان علم متمرکز نمایند . شناسایی و تشویق تولید کنندگان علم در عرصه های مختلف علمی و نظریه پردازی پرهیز از طرحهای مشابه و کلیشه ای و نهایتاً بی فایده و نظارت کافی در این مورد

پرهیز از کاغذ بازی اداری که بعضاً باعث دلسردی و شاید انصراف از کار برای تولید کنندگان علم در پی داشته باشد .

تشویق به اندیشیدن بدون دغدغه و تبین آزادی بیان در چارچوب قانون فراهم نمودن ملزومات تولید علم از قبیل کتابخانه های تخصصی ، آزمایشگاه و کارگاه های مجهز ، دستگاههای صوتی و تصویری و … توسط مدیران دانش و پژوهش و در دسترس قرار دادن به اهلش . تأمین نیازهای مادی محقق و پژوهشگر در امر تولید علم تا بتواند بدون هیچگونه تفکر اضافی به این مهم بپردازد . زیرا در دنیائی که یک ورزشکار مثلاً یک فوتبالیست در یک بازی چندین برابر بودجه یک طرح علمی را می گیرد و جامعه به راحتی با او کنار می آید ، چرا یک پژوهشگر و تولید کننده علم که در فرهنگ اسلامی آنقدر از او تقدیر و تجلیل شده است و به آن اهمیت داده اند ، در تأمین نیازهای اولیه زندگی دچار مشکل باشد؟!

پی‌نوشتها

۱. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا ، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۳، ج ۱۲، ص ۱۵۵ ۲. فردریک تیلور (که از او به عنوان پدر مدیریت علمی یاد می کنند) ۳. بارنارد چستر ، وظیفه مدیران، ترجمه محمد علی طوسی، مرکز مدیریت دولتی، تهران، ص ۲۰ ۴. ملک مدنی، اشرف، فرهنگ لغات و اصطلاحات علوم اداری و مدیریت، انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی، تهران، ۱۳۵۶، ص ۵ ۵. عسکریان، مصطفی، سازمان مدیریت آموزش و پرورش، تهران، ۱۳۶۶، ص ۶۶ ۶. این نظر سنجی به عنوان یک کار عملی توسط ۶ نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قوچان در زمستان ۱۳۸۲ از دانشگاه های آزاد اسلامی واحدهای بجنورد، شیروان، قوچان و دانشکده الهیات واحد مشهد انجام گرفته است . ۷. دیل ارنست، اصول مدیریت ، ترجمه دکتر عبده تبریزی و فیروزه مهاجر ، انتشارات پیشبرد، ۱۳۷۵، ص ۱۲۳-۱۲۲ ۸. ر.ک : همان، ص ۱۷۱-۱۶۳ ۹. قرآن، سوره نساء آیات ۹۷ و ۹۸ و سوره انفال، آیه ۷۲ ۱۰. ر.ک: جعفریان، رسول، تاریخ تحول دولت و خلافت، ص ۱۸ به بعد ۱۱. سوره حدید، آیه ۲۵ ۱۲. ر.ک : السیره النبیوه ، ج ۲ ، صص ۱۴۶-۴۳ . بحارالانوار ، ج ۹ ، صص ۱۱۱-۱۱۰ . فروغ ابدیت، ج ۱، صص ۳۸۵ – ۳۷۷ سوره حدید، آیه ۲۵ و آل عمران، آیه ۱۵۹ ۱۴. سوره شوری ، آیه ۳۸ ۱۵. طبری ، تاریخ طبری ، ترجمه ابوالقاسم پاینده ، انتشارات اساطیر ، ج ، ۱۳۲۶، ص ۹۶۰ ۱۶. السیره النبویه، ج ۲، ص ۲۶. تاریخ طبری، ج ۳، ص ۱۰۱۷ ۱۷. تاریخ طبری ، ج ۳ ، ص ۱۰۶۸ ۱۸. ر.ک : انصاریان، علی، الدلیل علی موضوعات نهج البلاغه، انتشارات مفید، تهران، ۱۳۵۷،ص۵۵۷-۵۴۳ ۱۹. نهج البلاغه ، ترجمه دکتر سید جعفر شهیدی ، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۰، نامه ۳۱ ص ۲۹۵ ۲۰. نهج البلاغه ، نامه ۲۵ . الدلیل علی موضوعات نهج البلاغه، صص ۷۲۴-۷۲۳ ۲۱. الدلیل علی موضوعات نهج البلاغه ، صص ۷۰۲-۶۹۴ ۲۲. نهج البلاغه ، نامه ۵۱ ۲۳. ر.ک : مروج الذهب ، ج ۲، ص ۴۳۱ . شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ، ج ۱ ، ص ۱۸۱ به بعد . بحارالانوار ، ج ۲، ص ۶۵ ۲۴. امام خمینی (ره) وصیت نامه سیاسی الهی، مقدمه ۲۵. جوادی آملی ، اخلاق کارگزاران در جمهوری اسلامی، مرکز آموزش مدیریت دولتی، تهران، ۱۳۶۴، ص الف ۲۶. حجتی ، سید محمدباقر ، سیمای مؤمن در قرآن و حدیث، مجله ذکر دفتر چهارم، ص ۹۶-۹۵ ۲۷.سوره انعام ، آیه ۱۶۲ (بگو همانا نماز من و پرستش من و زندگیم و مرگم از آن پروردگار جهانیان است)۲۸. نهج البلاغه ، ترجمه فیض الاسلام، ص ۶۲۰ ۲۹. اصول کافی ، ج ۳ ، باب ۲۵۸ ، ص ۲۳۹. سفینه البحار، ج ۲، ص ۷۲۳ ۳۰. ساعتچی، محمود ، روان شناسی در کار سازمان و مدیریت ، مرکز آموزش مدیریت دولتی، تهران، ۱۳۶۹، ص ۲۳ ۳۱. اصول کافی، ج ۱، ص ۵۵ ۳۲. سوره زمر ، آیه ۱۸ (اَلّذینَ یسْتَمِعوُنَ القولً ، فَیتَّعبونَ اَحْسَنَهُ … ) ۳۳. نهج البلاغه، ترجمه دکتر سید جعفر شهیدی، نامه ۵۳، ص ۳۴۰ ۳۴. نهج البلاغه ، ترجمه فیض الاسلام ، ص ۶۲۰ . ۳۵. سخنان امام علی (ع) از نهج البلاغه ، ترجمه جواد فاضل ، چاپ نگین ، تهران ص ۱۱، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، نامه ۵۳، ص ۵۶۷ ۳۶. سوره اعراف، آیه ۱۹۹ ۳۷. نهج البلاغه، نامه ۵۳ ۳۸. عنصرالمعالی کیکاوس بن اسکندر ، قابوس نامه، به کوشش غلامحسین یوسفی ، تهران ۱۳۵۳ ، ص ۲۷۹ ۳۹. واجه نصیرالدین طوسی ، برگزیده اخلاق ناصری، به کوشش محمد علوی مقدم و رضا اشرف زاده، انتشارات توس، تهران، ۱۳۶۵، ص ۹۶. ۴۰. همان، ص ۹۶۴۱. سفینه البحار ، ج ۱ ،‌ص ۴۱۱ . علم الیقین ، ص ۴۳۹ ۴۲. نهج البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، نامه ۳۱ ، ص ۲۹۷ ۴۳. قابوسنامه، ص ۲۷۹ ۴۴. سخنان امام علی (ع) در نهج البلاغه، ترجمه جواد فاضل ، ص ۳ ۴۵. مقیمی ، محمد ، از کوفه به جهان بشریت ، انتشارات مرآتی ، تهران ، ص ۲۱۴۴۶. همان، ص ۱۴ ۴۷. تحف العقول، ص ۲۹۲ ۴۸. نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام ، ص ۱۰۳۱ ، نامه ۵۳ ۴۹. ر.ک : تاریه دانشگاه های بزرگ اسلامی ، تألیف عبدالرحیم غنیمه ، ترجمه دکتر نورالله کسائی ، چاپ دانشگاه تهران ، ۳۷۲ ، ص ۳۳-۲۶ ۵۰. سوره علق، آیات ۳ تا ۵ ۵۱. سوره فاطر ، آیه ۲۸ ۵۲. سوره زمر ، آیه ۹ ۵۳. سوره مجادله، آیه ۱۱

۵۴. اصول کافی ، ج ۱ ، ص ۳۶-۳۵ ۵۵. عبدالواحد آمدی ،‌شرح غرر الحکم و دررالکلم ، تحقیق خوانساری ، ج ۱، ص ۶۹، ش ۲۶۹ ۵۶. همان ، ج ۱ ، ص ۲۵۸ ، ش ۱۰۳۰ ۵۷. همان ، ج ۱ ، ص ۳۸۱ ، ش ۱۴۶۳ ۵۸. همان ، ج ۲ ، ص ۳۶، ش ۱۷۳۶

منبع : کتاب مجموعه مقالات نخستین کنگره بین المللی - دانشگاه آزاد اسلامی