شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
عقاید متفاوت برای هدفی مشترك
مخالفان و منتقدان جهانی شدن برای انتقاد و اعتراض به اجلاس گروه ۸ و مباحث آن برنامه ها و كارزارهای مختلفی تدارك دیده اند. این منتقدان چه می گویند ؟ مخالفتشان با چیست ؟ چه طرح و ایده هایی دارند ؟ منتقدان جهانی شدن چهر ه ها و دیدگاه های متنوعی دارند. از مدافعان محیط زیست و كلیساها گرفته تا سازمان های چپ و اتحادیه های كارگری را می توان در میان این منتقدان مشاهده كرد. به رغم این تنوع گرایش و نظر اما، یك آماج میان همه منتقدان جهانی شدن مشترك است: مهار قدرت كنسرن های بین المللی و مشاركت بیشتر و موثرتر انسان ها در سمت و سو دهی به روندهای جهانی شدن.
● از خیابان های سیاتل تا خیابان های هایلیگندام
سال ۱۹۹۹ را به عبارتی می توان سال برآمد چشمگیر منتقدان جهانی شدن تلقی كرد. در این سال شمار بزرگی از افراد و ابسته به اتحادیه های كارگری، ، جنبش های كلیسایی، مدافعان حقوق زنان، حامیان محیط زیست و در شهر سیاتل آمریكا علیه كنفرانس سازمان تجارت جهانی دست به تظاهراتی گسترده زدند.
این كنفرانس هدفش لیبرالیزه كردن بیشتر اقتصاد جهان بود. تظاهركنندگان شعار می دادند: «جهانی شدن بدون مشاركت ممكن نیست» و «جهان را نمی توان حراج كرد«. شكست كنفرانس سازمان تجارت جهانی از جمله به سبب مخالفت های ابرازشده در همین تظاهرات بزرگ بود. از آن تظاهرات جنبش مخالفان و منتقدان جهانی شدن سربرآورد كه هر سال به عنوان آلترناتیوی در برابر«همایش اقتصاد جهان» در داوس سوئیس، «همایش اجتماعی جهان» را در پرتو آلگره برزیل یا نقطه دیگری از جهان برگزار می كند.
● منتقدان چه می خواهند؟
جنبش منتقدان جهانی شدن به طور عمده این ادعا را كه جهانی شدن خود به خود صلح، آزادی ، رفاه و برابری برای همگان به دنبال می آورد، رد می كند و آن را یك دروغ بزرگ می خواند. به باور اعضای این جنبش، از رهگذر جهانی شدن كشورهای به لحاظ اقتصادی ضعیف جهان، عرصه تاخت و تاز كنسرن ها شده اند، كنسرن هایی كه از نظر آنها جز به سود بیشتر نمی اندیشند و حاصل فعالیتشان در كشورهای توسعه نیافته جز فقر بیشتر اهالی و جز تخریب محیط زیست نیست.
از طرفی در كشورهای پیشرفته و یا نسبتا پیشرفته نیز، جهانی شدن به باور منتقدان آن، موجی از حذف دستاوردهای اجتماعی و كاهش دستمزدها و حقوق كار را دامن زده است. كنسرن ها و شركت های بزرگ این اقدامات و سیاست های ضداجتماعی خود را لازمه رقابت پذیر ماندن خویش می دانند. خواست منتقدان جهانی شدن این است كه حق تعیین سرنوشت برای همه ملت ها از« دستبرد و تجاوز منافع كنسرن های بزرگ» مصون بماند ، حداقلی از استانداردهای اجتماعی برای همگان تضمین شود و قراردادهای تجاری به سود كشورهای در حال توسعه تغییر پیدا كنند. جنبش منتقدان می گوید جهانی شدنی را می خواهد كه انسان ها بتوانند به گونه ای قوی تر بر تصمیم گیری های سیاسی تاثیر بگذارند.
این جنبش، جهان گلوبالیزه شده را تحت سلطه كنسرن های چند ملیتی می داند و معتقد است كه در چنین جهانی تاثیرگذاری یادشده غیرممكن شده است. به باور بخش بزرگی از منتقدان جهانی شدن، اولین قربانی جهانی شدن دموكراسی و دومین قربانی هم محیط زیست است. به عقیده آنها آنچه كه برای كنسرن ها اهمیت دارد تنها و تنها رشد و سود بیشتر است.
● دو گروه یا بیشتر ؟
در یك شمای عمومی می توان مخالفان و منتقدان جهانی شدن را به دو گروه تقسیم كرد؛ گروهی كه معتقد است اقتصاد بازار اصلاح پذیر و در حال حاضر بی بدیل است و لذا باید از طریق طرح ایده ها و پیشنهادها و بسیج عمومی برای تحقق آنها، جهانی شدن را سمت و سویی انسانی و عادلانه تر بخشید.
گروهی نیز اصولا با وجود نظام بازار آزاد، عادلانه ترشدن روندهای جهانی شدن را یك آرمان می دانند. به گزارش دویچه وله كلاوس لگوی (Claus Leggewie)، سیاست شناس صاحب نام آلمان و استاد علوم سیاسی در دانشگاه ماربورگ است. او كتابی دارد به نام «جهانی شدن و مخالفانش». لگوی در این كتاب مخالفان جهانی شدن را به ۵ گروه تقسیم می كند:
۱) چپ های معتدل تا تندرو جهانی شدن را از جنبه مناسباتش با عدالت اجتماعی به نقد و چالش می كشند.
۲) چپ آكادمیك به نظر لگوی قسما به ایده های زیست محیطی توجه نشان می دهد یا از منظر نقد ماركسیستی به جهانی شدن می نگرد.
۳) كارفرمایان اصلاح طلب و علاقه مند به مسائل اجتماعی هم یك گروه هستند كه به نوشته لگوی آگاهی معینی نسبت به جنبه های منفی جهانی شدن دارند و مایلند كه سرمایه داری را شكل و شمایلی سوسیال دمكراتیك ببخشند.
۴) دسته چهارم را لگوی، منتقدان دارای گرایش های مذهبی می داند كه می خواهند سنت اجتماعی و اصلاحی كلیسا در روندهای جهانی شدن موضوع توجه و رعایت بیشتری قرار گیرد.
۵) آخرین دسته مخالفان جهانی شدن از نگاه استاد سیاست شناس آلمانی، راست گرایانی هستند كه دغدغه و نگرانی اشان ضعیف شدن مبانی دولت ملی است. ورای گروه های عمده مطرح در جنبش منتقدان و مخالفان جهانی شدن، در سطوح محلی نیز محافل و جریان هایی را می توان دید كه به انگیزه های صرفا بومی و موردی دارای چنین گرایشی شده اند.
● قدرت در تنوع؟
هستند كسانی كه تنوع و گونه گونی در جنبش منتقدان و مخالفان جهانی شدن را ضعف آن می دانند و همین عامل را علت محدود ماندن فعالیت آن به اقدامات واكنشی و عدم دستیابی اش به یك برنامه عمل موثر و قاطع تلقی می كنند. در سال های اخیر به نظر می رسد كه جنبش یادشده در كنار برگزاری تظاهرات ها و اقدامات اعتراضی، بیش از پیش به طرح پیشنهادات معین و مشخص برای این یا آن عرصه روی آورده و راجع به نهادهاوتصمیم گیری هایی كه به این یا آن نحو به جهانی شدن مربوط می شوند، ایده ها و بدیل های خود را ارائه می كند.
همین ایده ها و بدیل ها اینك سبب شده كه هواداران و سودبرندگان جهانی شدن در شكل و شمایل كنونی اش نیز، كمتر بتوانند مخالفان جهانی شدن را نادیده بگیرند و یا به لزوم دیالوگ با آنها اذعان نكنند. لگوی نیز در كتاب خود فكر و عمل منتقدان جهانی شدن را جریانی اعتنابرانگیز در گفتمان سیاسی ملی و بین المللی توصیف می كند. به باور وی، برای مثال، امروز نگرانی و پیش بینی منتقدان در باره پیامدهای وخیم زیست محیطی كه جهانی شدن لجام گسیخته به بارآورده بیش از آن واقعی است كه نادیده گرفته شود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست