دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
پرسشهای اصلی فلسفه چیست
شارل بودلر ،یکی از شعرای مشهور فرانسه (۱۸۶۷-۱۸۲۱) می گوید :<سه روز میتوان بدون نان به سر برد؛ اما بدون شعر هرگز، و کسانی که جز این فکر کنند، در اشتباهند>! این بیان صورت دیگری از این واقعیت است که انسان بدون فلسفه هرگز نمیتواند زندگی کند؛ یعنی بدون استدلال و استنباط و بدون سوال نمیتواند انسان واقعی باشد و زندگی انسانی داشته باشد. فلسفه تقریبا مانند نفس کشیدن روحانی و معنوی است، فقدان آن موجب از بین رفتن حیات معنوی انسان میگردد. این امر بسیار مهم به نام فلسفه چیست؟ در پاسخ به این سوال، ما از تعاریف متداول و قالبی فلسفه که تقریبا طبق عادت مطرح و طبق عادت فهمیده میشود، صرفنظر مینماییم و میگوییم فلسفه حاصل آگاهی انسان به مجهولات و نادانیهای خود و تمایلی برای رفع آنهاست؛ به عبارتی دیگر: فلسفه تلاشی است برای رفع نادانی و تبدیل آن به دانایی در ساحتی که تنها راه حل موجود، استدلال و تعقل میباشد و امکان آزمایش و تجربه مستقیم وجود ندارد. این خصیصه انسانی یعنی میل به دانستن و رفع جهل، به صورت سوال کردن ظاهر میگردد تا به رفع جهل بینجامد. این سوالات در دو قلمرو کاملا مشخص مطرح میشوند:
۱) در قلمرو امور تجربی، سوالات و پاسخهای فراهم شده منجر به پیدایش علم به معنی اخص میگردد.
۲) در قلمرو ماورای تجربه که مستلزم استدلال و استنباط و استنتاج عقلی است، پرسشها و پاسخهای استدلالی به پیدایش فلسفه منتهی میشوند.
بنابراین میتوانیم بگوییم فلسفه عبارت از مجموعه سوالها و جوابهای استدلالی هر کسی است که مجموعا فلسفه او را میسازند. بدین ترتیب، هر انسانی و هر قومی، در هر مرحلهای از حیات خود فلسفهای دارند و این فلسفه با هر واقعه و با هر پدیداری حاضر میباشد؛ به عبارت دیگر هر رفتار انسانی با خود جهت و دلیل آن را نیز دارد، مانند فلسفه ازدواج، فلسفه تحصیل، فلسفه دروغ گفتن و بالاخره فلسفه زندگی. به هر حال، دلایل هر کس درباره اعمالی که انجام میدهد، مجموعا فلسفه اعمال او را میسازند.
ملل و اقوام و حکومتها نیز برای خود در انجام هر فعالیتی دلایلی دارند که فلسفه آنها را به وجود میآورند. منتها هر قومی بنابر فرهنگ و میزان معلومات و تجاربش، برای خود دلایلی را به عنوان دلایل قوی، و پاسخهای استدلالی خاصی را قابل قبول و متین تلقی میکند که ممکن است با اقوام دیگر متفاوت باشد؛ زیرا شرایط زیستی، تاریخی و اجتماعی هر قومی با اقوام دیگر متفاوت است. این امر نیز واقع میشود که هر قومی یا هر کسی در استدلالها و پاسخهای خود تجدیدنظر نماید و تحولاتی به وجود آورد که در این صورت، تطور و تحول از فلسفه هرگز جدا نمیشود. در هر صورت فلسفه امری نامانوس و دور از دسترس نیست. ولی ممکن است بنابر روشهای کاملا انتزاعی و احیانا تصنعی و غفلت از شرایط عینی، فلسفههایی به وجود آیند که از زندگی واقعی انسان دور افتاده باشند. در این حال ممکن است فلسفهای به علت انحراف از پاسخگویی به نیازهای انسان و دور افتادن از مسیر زندگی واقعی، به نام سفسطه و با بار تحقیری استعمال شود و عملا موجب بیاعتمادی مردم نسبت به استدلال و جستجوی دلایل گردد.
اصلیترین موضوعات فلسفه همانا خداوند ، انسان و جهان میباشد، و اصطلاحا به کسانی فیلسوف میگویند که نگرش عمیقتری درباره این سه موضوع و روابط آنها با همدیگر ابراز کنند و به علتهای اصلی و اساسی، اشارات صریحتری داشته باشند. حتی در مواقعی که سعی میشود علتهای اولیه وقایع و پدیدارهای جزئی مورد بررسی قرار بگیرند، سعی می شود به زیربنای حقیقی و مشترک امور دسترس پیدا کنند؛ مثلا در روانکاوی که ضمیر ناخودآگاه به عنوان علت اصلی رفتارهای انسانی تلقی میشود یا در فلسفههای اصالت وجود، هدفداری و آینده که دلیل و محرک اعمال انسان فرض میشوند، همگی حالتهایی از فلسفههای کاربردی هستند که آرزوی دستیابی به علتهای اولیه و اساسی را در بطن خود دارند. درواقع آرزوی هر فلسفهای کشف این علتهای اولیه میباشد که بالاخره به این سوال بنیادین منتهی میشود که منشا اصلی و سرچشمه اولیه حوادث و پدیدارهای گوناگون چیست؟
به نظر میرسد عجله در حل مشکل و آرزوی حل فوری مسائل، سبب شده که گاهی فلاسفه اولیه یونان، تنها یک عنصر مادی را ماده المواد تلقی نمایند و جهانشناسی طبیعی استدلالی اولیه خود را به وجود آورند. به عبارت دیگر، بعضی از فلاسفه خواستهاند با اصل واحدی، همه امور عالم را به طور کلی تبیین نمایند. این نوع بینش مخصوصا در عصر حاضر نوعی آسانگرایی است؛ زیرا جستجوی تبیین کلی امور، نوعی اعراض از بررسی جزئیات امر و بررسی عوامل موثر بوده و معاف ساختن خود از برخورد مستقیم با اشیاست؛ زیرا همه اشیا و حوادث عالم با توجه به شبکه روابط پیچیده، قابل فهم نسبی هستند. این احوال، یعنی عدم توجه به شبکه روابط، در انسانهایی مشاهده شده که به حل سریع مسائل علاقه وافری دارند.
این ویژگی موجب پیدایش نوعی سهلگرایی گردیده و احیانا موجب غفلت از مسائل مختلف و دقت در عوامل پیچیده شده است. یکی از این موارد سهلگرایی، فراموشی مسئله نقادی از قدرت فهم بشر است که فلاسفه اولیه، بدون بررسی قوه فهم خود به بررسی هر مسئلهای همت می گماشتند. حاصل ورود غیرمجاز به ساحتهای مختلف، سبب پیدایش فلسفههای مفهومی یا علوم طبیعی غیرتجربی گردیده که مبنای عینی محکم ندارند و حاصل اطلاعات تجربی نمیباشند.
البته با این تعبیر از فلسفه نمیخواهیم بنشناسی و توجه به اصل اولیه و علت اساسی را مورد غفلت قرار بدهیم؛ زیرا وقتی که میگوییم هر واقعه و پدیداری دلایل هستی خود را با خود دارد، مقصود ما بیان این مطلب است که هیچ واقعهای بدون دلیل نیست؛ اما دلایل بنیادی و باطنی هر واقعه با دلایل ظاهری آن مسلما فرق اساسی دارند؛ زیرا هر دلیلی، از دلیل و علت اولیه و اساسی سرچشمه میگیرد و تا آگاهی با علت اولیه و دلیل اصلی بهدست نیاید، تفسیر و تبیین دقیق از وقایع به وجود نمیآید.
با مثالی میتوان اهمیت دلیل اصلی را روشن نمود و نشان داد که بدون دانستن علت اصلی، تفسیر و تبیین وقایع و رفتارها، بیبنیاد و توام با شناخت واقعی نخواهد بود؛ مثلا دو نفر را در نظر آوریم که یکی اهل صدق و صفا و دیگری اهل تزویر و ریا باشد. ممکن است هر دو بر مبنای دلایل خاص خودشان به کسی احترام بگذارند و مهربانی کنند؛ ولی علت اولیه رفتار آنها با هم کاملا متفاوت میباشد. با اینکه ظاهرا هر دو مهربانی میکنند، اما تا به علت اولیه آن آگاهی نیابیم، معنی و تفسیر احترام و مهربانی آنان روشن نخواهد شد، و چنین شناختی از رفتار آنان سطحی است؛ یعنی با غفلت از علت اصلی همراه است. این امر در تمام وقایع و رفتارها قابل توجه و محل تامل میباشد؛ به همین جهت می گوییم فلسفه عبارت است از: علم به علل اولیه و اصلی حوادث گوناگون، و گاهی این علم، همان شناخت قوانین کلی حاکم بر حوادث عالم میباشد؛ مانند شناخت قوانین حاکم بر رفتارهای اجتماعی مردم یا شناخت قوانین حاکم بر اعتقادات انسانها. از اینجاست که فلاسفهای که معتقد به یک زیربنا هستند و به یک علت اصلی قائل شدهاند، وحدت گرا و یک بنی، و کسانی که به دو علت اصلی در تفسیر حوادث معتقد شدهاند، ثنوی مذهب و دو بنی میباشند و کسانی نیز به عوامل اصلی گوناگون قائل شدهاند که کثرت گرا نامیده میشوند و به ساختارهای گوناگون توجه دارند و به نسبیت متمایل هستند.۱
۱.دکتر محمد توالی، فصلنامه فلسفه ، شماره۴ و ۳
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست