یکشنبه, ۱۹ اسفند, ۱۴۰۳ / 9 March, 2025
مجله ویستا

چگونگی ظهور نهادهای اجتماعی و نقش آن ها


چگونگی ظهور نهادهای اجتماعی و نقش آن ها

چرا بی منطقی از رفتارهای رایج است بسیاری از مردم هنگامی که بحث از مراسم ازدواج به میان می آید خودرا طرفدار مراسم کم خرج ومهرییه پایین معرفی می کنند

چرا بی منطقی از رفتارهای رایج است؟بسیاری از مردم هنگامی که بحث از مراسم ازدواج به میان می‌آید خودرا طرفدار مراسم کم‌خرج ومهرییه پایین معرفی می‌کنند؛ اما هنگامی که نوبت به دختر خودشان می‌رسد همانگونه عمل می‌کنند که جامعه می‌پسندد و فعلشان را نیز به ضرب‌المثل معروف "خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو" می‌آرایند. آیا چنین رفتار دوگانه‌ای را باید ناشی از دورویی دانست و یا انگیزه‌ی دیگری در میان است؟

آیا در مراسم ازدواج، روابط اجتماعی ، مراسم ترحیم و بسیاری دیگر از كنش های اجتماعی شاهد رفتار های دوگانه و غیر قابل توجیه نیستیم؟ چرا مراسم ازدواج وعزاداری پر سر وصدا است و برای همسایگان مزاحمت زا؟ آیا مراسم عروس كِشی، یعنی راه انداختن كاروان اتومبیل در خیابانها كار كرد قابل توجیه دارد؟ آیا كار كرد اینگونه رفتار هارا می توان تبیین كرد؟ چرا موعظه و سفارش و ممنوعیت قانونی نیز نمی تواند مانع این رفتار ها شود؟

در مثال دیگری، تقریبا همگان متفق‌القول‌اند که برگزاری مراسم ختم در خانه‌ متوفی که در ایران گاهی به‌صورت افراطی در‌می‌آید، بار مضاعفی برای بازماندگان است. ناراحتی از دست دادن عزیزی و تحمل هزینه های گزاف بر سر آن. اما کمتر پیش می‌آید خانواده‌ای با از دست دادن عزیزی چنین مراسمی را برگزار نکند و خود را در معرض حرف و سخن دیگران قرار دهد. نکته جالب آنجاست که هرچه فرد متوفی از حسن شهرت بیشتری برخوردار باشد سعی بر آنست که مجلس "آبرومندانه و سنگین"تری برگزار شود.

اگر به رفتار روزمره‌مان مراجعه کنیم بسیاری از رفتارها را خواهیم یافت که دلیل قانع‌کننده‌ای برای انجامشان نیست و جز به مدد عرف قابل توجیه نیستند. نوع لباس پوشیدن، استاندارد های ادب و نزاکت و مقبول عام بودن، و بسیاری از رفتارهای دیگر در این زمره قرار می‌گیرند. براستی چه عاملی ما را وا می‌دارد که انتخاب‌هایمان را در محدوده‌ی عرف اجتماعی انجام دهیم؟ آیا چنین انتخاب‌هایی را می‌توان در چارچوب رفتار عقلایی آحاد اقتصادی گنجاند؟ آیا این رفتارها در راستای بیشینه کردن مطلوبیت است و یا بسیاری از آن‌ها علیرغم اینكه نا مطلوب است و نارضایتی به همراه دارد باز هم اتخاذ می شود؟

● آنچه كه اجبار را فرا راه ما قرار می دهد

عرف و فرهنگ اجتماعی را می‌توان همانند قاعده‌ای دانست که مردم، آن را به عنوان یک قید پذیرفته و در تصمیم‌گیری‌شان دخیل می‌کنند. اگر یادگیری بشر را متأثر از تجربیات او در طول زمان بدانیم، فرهنگ اجتماعی به مثابه فیلتری خواهد بود که تجربیات بشر از آن می‌گذرد. به بیان دیگر، تفسیر بشر از جهان بر اساس قواعدیست که در جامعه‌ و در غالب فرهنگ، سنت، دین، و مانند آن‌ها آموخته‌است و مدل‌ ذهنی و طرز تفکر خود را بر اساس آن شکل داده‌است. به این قواعد "نهاد[۱]" گفته می‌شود؛ "نهادها محدودیت‌هایی هستند که توسط بشر ایجاد شده و تعاملات انسانی را شکل می‌دهند." هنگامی که بحث نهادها‌ به میان می‌آید، ناگزیر از چارچوب سنتی اقتصاد نئوکلاسیک[۲] خارج شده و وارد دنیایی ‌می‌شویم که به آحاد اقتصادی اختیار تام نمی‌دهد تا هر گونه که خواستند انتخاب کرده و مطلوبیتشان را ماکزیمم کنند؛ مبحث نهادها به ما می‌آموزد که بشر در دنیای واقعی خواه و ناخواه با قیودی مواجه است که توسط خود او و یا پیشینیانش در طول زمان وضع شده‌اند و دامنه‌ی انتخاب‌های وی را محدود می‌کنند. بدیهی است که این قیود بشری، ربطی به قید بودجه که مبین محددیت منابع است ندارد. به طور سنتی حیطه علم اقتصاد به آنجا كه بحث انتخاب آزادانه آحاد اقتصاد مقدور است، مانند بحث تولید، مصرف و مبادله بازاری، محدود می شد. آنجا كه بحث تحمیل قیود پیرامونی و اجبار اجتماعی مطرح بود به حیطه جامعه شناسی مربوط می گردید. طی چند دهه اخیر این حیطه نیز مورد توجه و بر رسی اقتصاددانان قرار گرفته و دست آورد های قابل توجهی فرا دست آمده است. یكی از این حیطه های مطالعه "نهاد ها" و دلیل ظهور و تداوم آنها است.

مبحث نهادها که با جایزه‌ی نوبل داگلاس نورث (۱۹۹۳) وارد مرحله‌ای از بلوغ شد، این امکان را می‌دهد تا پدیده هائی را توضیح دهیم كه با نظریه عقلانیت صرف قابل توجثه نیست. این نظریه جدید دید گاه صرف نظری دنیای ارو-دبرو[۳]، را با رفتارهای واقعی بشر نزدیكتر می كند. رفتارهایی از قبیل اسطوره‌سازی، دگماتیسم، ایدئولوژی و سنت، ایجاد نظامهای ارزشی، حقوقی و حكومتی را که توجیهی عقلانی برایشان متصور نیست می‌توان در چارچوب مبحث نهادها توضیح داد.

ظهور نهادها را می‌توان از دو منظر مورد بررسی قرارداد. منظر اول، بحث هزینه مبادله[۵] است و اینکه چگونه ظهور نهادها منحر به کاهش و یا جایگزینی آن می‌شود؛ و منظر دوم، باز‌ی‌های تعاملی-اجتماعی[۶] است که منجر به ظهور نهادها می‌گردد. به این معنی كه وجود هزینه مبادله منجر به ایجاد نهاد ها می شود و نهاد ها نیز گرچه بعضی هزینه های مبادله را كاهش می دهند لكن خود نوعی هزینه مبادله را جایگزین می كنند به نحوی كه در مجموع بهبود رفاهی ایجاد می شود. دیگر اینكه كنش های اجتماعی و بهره مندی متقابل نهاد ها را ئی اجاد میكنند كه قاعده ایجاد آنها مشابه نتیجه یك بازی تعاونی است.

● هزینه مبادله و ایجاد نهاد ها

بر خلاف تصور رایج آنچه در اقتصاد به عنوان هزینه مبادله شناخته می شود عبارت است از هزینه اقتصادی (شامل هزینه فرصت، هزینه وقت و سایر هزینه های) عقد قراداد ها و تضمین اجرای آنها خواه قرار داد صریح یا ضمنی باشد. فرض کنید شما می‌خواهید منزلی خریداری کنید. آیا هزینه‌ای که برای این کار متحمل می شوید تنها شامل قیمت مسکن می‌شود؟ شما ناچارید برای عقد قرارداد هزینه‌ی محضر را نیز پرداخت کنید؟ پیش از آن هنگام نوشتن قولنامه ناگزیر خواهید بود با اعتماد به بنگاه مسکن، چک یا سفته‌ای نزد وی به امانت بگذارید تا در موعد تحویل کلید منزل، با گرفتن مابقی پول، چک و سفته را نیز به شما تحویل دهد. سوال اول: چرا دو فرد خریدار و فروشنده بنگاه مسکن را امین قرار داده و به جای آن، چک و سفته را مستقیما رد و بدل نمی‌کنند تا هزینه‌های مربوط به ثبت قولنامه در بنگاه را نیز پرداخت نکنند؟ سوال دوم: اگر به هر دلیل فروشنده از تحویل منزل سر باز زند هزینه دادگاه برای باز پس‌گیری پول اولیه‌ای که در قولنامه ثبت شده چقدر خواهد بود؟

"هزینه مبادله شامل هزینه‌ی عقد قرارداد و اعمال آن است." هزینه‌ای که برای ثبت سند پرداخت می‌شود (هزینه عقد قرارداد) و هزینه‌های احتمالی دادگاه (هزینه اعمال قرارداد) مصادیقی از هزینه مبادله خواهند بود. بدیهی است که هر چه هزینه‌ی مبادله بالاتر باشد تمایل افراد به شرکت در مبادله و در نتیجه احتمال شکل‌گیری بازار کمتر خواهد بود. مثلا اگر شما به حسب اتفاق شنیده باشید که فروشنده فردی دغل‌باز است، احتمالا با او وارد معامله نمی‌شوید. از سوی دیگر، اگر در جامعه‌ای هزینه‌ی ثبت سند و یا هزینه‌ی اعاده‌ی حق در دادگاه (که شامل هزینه فرصت شاکی و خوانده هم می‌شود) آنقدر بالا باشد که ریسک مبادله را بالا ببرد افراد وارد معامله نمی‌شوند و بازار شکل نمی‌گیرد.

یکی از کارکرد‌‌های نهادها، کاهش هزینه‌ی مبادله است؛ هر چند که خود آنها نیز می‌توانند عاملی برای ایجاد هزینه مبادله باشند. در مثال بالا، فروشنده و خریدار به آن دلیل به بنگاه مسکن اعتماد می‌کنند و چک و سفته‌شان را نزد وی به امانت می‌گذارند زیرا احتمالا، فرد بنگاه‌دار در محل شناخته‌ شده‌ بوده و سرمایه‌ی انسانی و فیزیکی خود را به کسب و کارش وارد کرده‌است و برای حفظ این سرمایه‌ها دغل‌بازی نخواهد کرد. اعتماد به بنگاه مسکن نهادی به شمار می‌رود که برای کاستن از هزینه‌ی مبادله بوجود آمده‌است (هرچند که خود می‌تواند هزینه مبادله را بالا ببرد زیرا دو طرف معامله ناگزیرند هزینه بنگاه را نیز متحمل شوند).

در مثال مراسم ازدواج نیز که در ابتدای نوشته آمد، هزینه مبادله‌ی بالایی که ازدواج برای دو فرد (و بخصوص برای خانم‌ها ) در بر دارد، موجب می‌شود تا برای کاستن از آن، نهادهایی شکل گیرد. هدف از پیدایش این نهادها که قواعد رفتاری خانواده‌ها را هنگام ازدواج شکل می‌دهند آنست که میزان پایبندی دو طرف را به زندگی مشترک آینده بسنجند. آیا داماد حاضر است به خاطر این ازدواج از پول که عزیزترین دارایی‌اش به شمار می‌رود بگذرد و مراسم باشکوهی برگزار کند؟ این خود نشان دهنده تعهد عملی به حفظ پیوند زناشوئی در آینده است. آیا وی حاضر است با قبول مهریه‌ای سنگین، پیشاپیش پایبندی خود را به همسر آینده‌ نشان دهد؟ علاوه بر این ایجاد هزینه مرده (مانند ریخت و پاش های بی پروا در كلیه مراحل خواستگاری تا ازدواج) در این نهاد سبب می شود كه دو طرف (بخصوص مرد) تمایل كمتری به تكرار این معامله داشته باشد، و این نیز می تواند كمكی به تداوم پیوند ازدواج تلقی شود.

كوثر یوسفی

مراجع

برداشت‌های از یاد داشتهای درس اقتصاد خرد پیشرفته ۲، دکتر محمد طبیبیان.

Douglass C. North, Economic Performance Through Time, Nobel Lecture, Sweden, ۱۹۹۳

Daron Acemoglu & Simon Johnson & James Robinson, Institutions as the Fundamental Cause of Long Run Growth, ۲۰۰۴.

Institutions( ۱

۲) Neoclassic

۳) Arrow-Debro World

۴) Transaction Cost

۵) Cooperative Games

۶) New-Institutionalism

۷) Prisoners Dilemma


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.