شنبه, ۲۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 15 March, 2025
سواد رسانه ای به چه کار می آید

● مقدمه:
در دنیای امروز، پیدایش رسانههای نوین و ظهور جامعه اطلاعاتی سبب شده تا دسترسی به ارتباطات با سرعت و بهراحتی صورت گیرد. در این بین شناخت جریانهای ارتباطی، کانالهای ارتباطی و انگیزه و مقاصد منابع ارتباطی از برقراری ارتباط و پخش اطلاعات از اهمیت فوق العادهای برخوردار شده است. در انتخابات اخیر هم شاهد انواع جریان سازی(بازی)های رسانهای از سوی حامیان کاندیداها بودیم که به نفع یا به ضرر کاندیدایی تهیه و پخش شدند. لذا در این نوشتار بر آن شدم که به موضوع سواد رسانهای بپردازم.
● سابقه:
تاریخچه پیدایش این تفکر که بر پایه یک نیاز مبرم آموزشی بنا نهاده شده به حدود چهار دهه پیش و بدنبال عمومی شدن تلویزیون، رادیو و فیلمهای هالیودی برمیگردد. در این میان تلویزیون گوی سبقت را از رسانههای دیگر ربود، بطوریکه اکثر مردم ترجیح دادند که تماشا کنند تا اینکه مطالعه کنند. یکی از عواقب این تحول اجتماعی و آموزشی، کمتر شدن تمایل دانش آموزان به مطالعه و کتاب بود.
تحقیقات نشان داد که تماشا کردن مداوم تلویزیون باعث رکود تمرکز فکری دانش آموزان در کلاس درس میشود. در دنیای انفجار اطلاعات و پوشش دایمی و گسترده رسانهها مخاطبین بیشتر به تصویر توجه میکنند و به قولی در مسابقه چشم با گوش، چشم همیشه برنده است.
این واقعیت بحث دیگری را به نام سواد تصویری و یا دیداری۱ رایج کرده است. این دیدن ما نیست که مخاطبین رسانهها باید بتوانند مفاهیم و یا زبان آنچه را که تصویر منتقل میکند، حلاجی کنند و مفاهیم نامرئی را بفهمند. قدرت رسانهها بیشتر در انتخاب و ارایه تصویر است تا نوشتار و گفتار. اینها اجزایی از سواد رسانهای و سواد اطلاعاتی هستند.
با پیدایش رسانههای توده۲ بحث جامعه توده۳ جای خودش را در تحقیق و آموزش پیدا کرد. از طرفی قبل از عمومی شدن تلویزیون، رادیو راه را برای تماس مستقیم گوینده و یا فرستنده با گیرنده هموار کرده بود و وارد حریم خصوصی خانواده ها شده بود.
● تعاریف و جنبه های سواد رسانهای:۴
از سواد رسانه ای تعاریف های زیادی ارائه شده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود. به عقیده برخی کارشناسان، سواد رسانهای شامل تحقیق، تحلیل، آموزش و آگاهی از تاثیرات رسانهها ( رادیو، تلویزیون، فیلم، موسیقی، مطبوعات، کتاب و اینترنت) بر روی افراد و جوامع می باشد.
یکی از اهداف اصلی سواد رسانهای آگاه کردن و سعی در کم کردن تاثیرات منفی رسانهها بر روی کودکان، دانش آموزان و جوانان است. آنها باید درک کنند که هر روز بوسیله رسانهها جهت خرید کالا و پیامهای گوناگون مورد تهاجم دایمی قرار دارند. آنها باید دریابند که اهداف رسانهها چیستند و چگونه بدون آنکه خود بخواهند بطور زیرکانه به افکار، کردار و رفتارشان شکل میدهند. قدرت رسانهها در این است که مخاطبین ناخودآگاه، با یک دیدگاه، رفتار و گفتار بخصوص هماهنگ میشوند. آنها باید بیاموزند که رسانهها پروپا گاندای طیفها و جریانات وابسته به آنها هستند.
سواد رسانهای را می توان در واقع معیاری از توانایی و قابلیت فردی در درک مستقل رسانه دانست. اکنون در عصر ICT بسر می بریم. در این میان وجوب سواد رسانهای حکم می کند که در چنین فضایی ، مخاطب دارای حداقل توانایی مستقل و مستقیم از درک خوراک و خروجی رسانه ها باشد. بنابراین مجموعه عواملی که این استقلال ادراکی را بوجود می آورند، سواد رسانهای نام می گیرد. سواد رسانهای هم تنها به مخاطب مربوط نمیشود، بلکه کارگزاران رسانه ها را هم مخاطب خود قرار میدهد.
سواد رسانهای در یک تعریف کلیتر عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن میتوان انواع رسانهها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد. این درک به چه کاری میآید؟ به زبان ساده، سواد رسانهای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانهای میتواند به مخاطبان رسانهها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانهای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانهای کمک میکند تا از میان رسانهها به گونهای هوشمندانه و مفید بهرهمند شد.
در دنیای ارتباطی و شدیدا رقابتی امروز، سواد اطلاعاتی۵ هم یکی دیگر از نیازهای اصلی هر انسان و جامعهای میباشد. سواد اطلاعاتی پی بردن به این واقعیت است که دانش یعنی قدرت۶ (توانا بود هرکه دانا بود). پذیرش این اهم به تنهایی کافی نیست، بلکه یک فرد باید بداند که در اقیانوس عمیق و بسیار گسترده اطلاعات بعنوان مثال در اینترنت دنبال چه موضوعی میگردد و چگونه میتواند آن را بدست آورد. امروز حجم اطلاعات آنقدر سرسام آور است که حتی پی بردن به صحت و یا سقم یک موضوع براحتی امکان پذیر نیست. یک سوال اساسی در این رابطه این است: آیا آنچه از طریق رسانهها بخصوص اینترنت دریافت میکنیم و یا در دسترس همگان است قابل استفاده، مستند و یا درست است؟ متاسفانه باید اذعان کنیم که اکثر آنچه در اینترنت است آشغال۷ و تهی از ارزش است. پس چگونه یک فرد میتواند آنچه را که مفید و خوب است پیدا کند. اینجاست که اهمیت سواد اطلاعاتی مشخص میشود. رسانهها اطلاعات را بسته بندی میکنند و مانند یک کالا آن را تحویل مخاطبین و یا مشتریان خود قرار میدهند. از طرفی مخاطبین اطلاعات را به سلیقه خود گزینش و توجیه میکنند و یا اینان آنچه را که در رسانهها دیده و یا شنیدهاند تکرار میکنند و یا حتی مالک آن میشوند. آیا این یک روند سازنده است؟ آیا عدم تحقیق و تحلیل خوب است؟ آیا پذیرفتن آنچه رسانهها به مخاطبین منتقل میکنند عاقلانه است؟ آیا مخاطبین نباید دقت و توجه بیشتری به محتوا و مآخذ رسانهها داشته باشند؟ یک انسان آگاه تحقیق میکند، تحلیل میکند، تجزیه میکند، میاندیشد و آنچه را که رسانهها ارایه میکنند براحتی و کورکورانه نمیپذیرد.
جنبههای سواد رسانهای بسیارند و تنها می توان فهرست وار به برخی از آنها اشاره کرد: درک ساختار رسانهها، درک اهداف برنامهریزان و تولید کنندگان محتوای رسانهها، درک زبان تصاویر و تاثیرات ناخودآگاه آنها بر روی مخاطبین، درک نحوه ارایه مطالب در قالبهای نوشتاری و یا تصویری، درک استفاده رسانهها از سکس و ترس برای جذب مخاطبان و فروش کالا، درک ین واقعیت که رسانهها معمولا مقاصد و منافع صاحبان خودشان را دنبال میکنند.آگاهی از تحقیق و بررسی محتوای رسانهها، آگاهی از شگردهای تولید برنامهها بخصوص در دنیای دیجیتالی امروز، آگاهی از طرق تولید وتوزیع اخبار و بالاخره درک ارتباط تنگاتنگ رسانهها با نهادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی.
همه این واقعیات افراد آگاه به مسائل رسانه را به یاد نظریه مهم برجسته سازی میاندازد. طبق این نظریه، این رسانهها هستند که به مردم میگویند به چیز فکر کنند و ممکن است در این میان موارد کم اهمیت در اولویت افکار عمومی قرار بگیرند و بالعکس. پس هر آنچه رسانهها به عرضه نمایش میگذارند اصولا میتوانند واقعی نباشند. با تحصیل سواد رسانهای مخاطب میآموزد هر آنچه از رسانهها انتشار مییابد دلیل مطابقت آن با واقعیت نمیشود. تحصیل سواد رسانهای بهمراه پیدایش نگاه و تفکر انتقادی در افراد است بنابراین فرد میآموزد که عمیق و دقیق به ذات برنامهها و نوشتهها و شنیدهها بیاندیشد و به نقد آنها نیز بپردازد؛ از طرفی به نوعی رویارویی پیچیده با خروجی رسانهها نیز دست یابد.
سواد رسانه به چه کار میآید؟!
محصول نهایی یک رسانه الزاما آینه دنیایی که آنرا پوشش میدهد نیست؛ محصول نهایی یک رسانه ممکن است بخشی از جهان باشد؛ یا شکل تحریف شدهای از جهان باشد و یا حداقل در بازتاب دادن جهان ناموفق مانده باشد. محتوای رسانه میتواند در خدمت تثبیت یک جریان؛ گروه یا طبقه و یا در خدمت قدرت حاکمه باشد و آن طبقه و قدرت الزاما عدالتجو؛ رهاییبخش و آزادیگرا نباشد. چنین محصول رسانهایی نمیتواند در خدمت عدالت اجتماعی عمل کند.
میتوان این نکته را در نظر داشت که آگاهی و اطلاعاتی که از رسانهها به دست میآید الزاما ممکن است به صلاح اجتماع و یا عامه مردم نباشد. سواد رسانهای توانایی استفاده، تحلیل وارزیابی تصاویر، صداها و پیامهایی است که هر روزبه دفعات با آن ها روبرو میشویم و بخشی مهم از فرهنگ معاصر هستند. علاوه براین سواد رسانهای توانایی برقراری ارتباط موثراز طریق رسانههای در دسترس را نیز شامل میشود. باید گزینش کرد و از اتکا به مآخذ بخصوص و یا یک رسانه بخصوص خودداری کرد. رسانههای جامعه در دنیای امروز نفوذ و تاثیراتشان بیشتر از خانواده، مسجد و یا مدرسه است.
سواد رسانه به این کار می آید که بدانیم: همه پیامهایی که در این دنیای پرهیاهو و از میان رسانههای مختلف به ما میرسد لزوما قابل اتکا و اعتماد نیستند و نیاز به بررسی و مطالعه دقیق دارند. خصوصا اینکه آموزههای دینی نیز این را به ما تذکر میدهند که پیامهایی قابل اتکا و اعتماد هستند که از طریق کانالها و جریانهای ارتباطی مبتنی بر وحی انتشار یافته باشند.
یکی از شیوه های گسترش سواد رسانهای ارائه بیوگرافی و تشریح برنامهها برای مخاطبان است که کمک شایانی به تفسیر و نقد آن با توجه به تصویرسازی ذهنی قبلی در میان آنها میکند. رشد آگاهی در میان مردم از طریق رسانههای جمعی و با ارائه برنامهها و افراد منتقد و ارائه آمار از بهترینهای رسانهها در جهان برای ارزیابی و بازشناسی شاخصهای نقد رسانهای، استفاده از تحلیلگران و کارشناسان برای آموزش و فرهنگ سازی این مهم و تعامل رسانهای مناسب با مخاطبان در جذب سریع بازخورد رسانهای در میان مردم و ترتیب اثردهی به نظریات اقشار مختلف بر اساس منطق، همه و همه کمک شایانی به ارتقا سواد رسانهای در جامعه خواهد کرد.
علیرضا خسروی
VISUAL LITERACY ۱
MASS MEDIA ۲
MASS SOCIETY ۳
MEDIA LITERACY ۴
INFORMATION LITERACY ۵
KNOWLEDGE IS POWER ۶
TRASH ۷
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست